رنجنامه های مرد متأهل

دلنوشته ها و درد و دل هایی که هیج کجا غیر از اینجا نمی توانم بیان کنم.

رنجنامه های مرد متأهل

دلنوشته ها و درد و دل هایی که هیج کجا غیر از اینجا نمی توانم بیان کنم.

رنجنامه های مرد متأهل

با سلام
گفتم با کسی که نمی توانم درد و دل کنم و از مشکلات و تنهایی هایم بگویم.لذا آمدم اینجا تا خودم را تخلیه کنم.
نظرات رو چون فرصت نمیکنم بدون پاسخ تایید میکنم و یا مختصر پاسخ میدم لذا خرده نگیرید.
تنهایی های من پایانی ندارد
از دیروز تا فردا بر بوم دل تنهایی را نقش زده ام
تنهایی را ستوده ام
تنهایی را بوییده ام
تنها یی را در کنج دل نهاده ام
و اکنون از تنهاییهای دل می نگارم

آیدی کانال : https://t.me/rangnamee
یا : @rangnamee

طبقه بندی موضوعی
نویسندگان
آخرین نظرات

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تنهایی» ثبت شده است

با سلام

بعد از مدتی طولانی پدر و مادر گرامی دارن میان شهر ما سر بزنند و سه روزی هستند.

حالا از دیروز غررهای سرکار همسر شروع شده که چه خبره سه روز میخوان بیان اینجا و...جالبه بدونید تو این سه روز نهایت دو سه وعده خونه ما باشند و خونه برادر و دیگر اقوام هم میرن.

دیشب کلی با عصبانیت رفتار کرده و من میگم چرا مادر خودتون یه هفته اونم نه تنها بلکه با داماد و دیگر فامیل ها میان میمونند من هیچی نمیگم تازه هر دو سه ماه یه بار میان در حالی که پدر و مادر من شاید سالی دو نهایت سه بار اونم دو سه روزه بیان.

سرکار همسر میگه چون مادر میاد خودش کار میکنه و من اذیت نمیشم.

تو رو خدا ببینید چه استدلالی میکنه؟

میگم چرا وقتی ما میریم شهرستان پیش پدر و مادرمون یک هفته خونه پدر و مادر من کلا میمونید اما حاضر نیستی دو روز راشون بندازی و مهمون نوازی کنی؟

جالبه وقتی میریم شهرستان خونه مادرش یکی دو روز میره چون انقدر اخلاق بدی داره مادرش.و همش خونه ماست ولی وقتی اون بنده خداها میان اینطور برخورد میکنه و تا حالا مادرم هم کمتر از نازک بهش چیزی نگفته.

بعضی موقعه ها میگم خدایا ای کاش میشد حداقل کمترین فهم و درک رو به این سرکار همسر میدادی تا این چیزایی که به این روشنی هست رو درک کنه.
خیلی تنبل و سر به هواست و متاسفانه اصلا لایق این زندگی نیست.

بعضی موقعه ها میگم خدایا دخترانی موندند تو خونه و ازدواج نکردند که تو اخلاق و رفتار نمرشون بیسته و لیاقت بهترین شوهر و بچه رو دارند اما باید غصه بخورند و منتظر یه شوهر ساده باشند اونموقعه افرادی مثل سرکار همسر ما که واقعا لیاقت این همه نعمت رو نداره بهترین زندگی رو داشته باشه و بعد همش ناشکری کنه.

باور کنید هیچی براش کم نمیزارم از مادیات(خونه بزرگ،ماشین،لباس...) گرفته تا معنویات(محبت کردن و عصابی نبودن و صبور بودن و خیانت نکردن و...)اما خیلی وقته به این رسیدن که لایق هیچ کدوم از این ها نیست.

اما خدا چرا بهش داده الله عالم.

۱۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مهر ۹۲ ، ۱۲:۴۹
مرد تنها

سلام و ادب

وقتی رفته بودیم پیش مشاوره سرکار همسر مشکل اصلی ما دو رو اینطور ذکر کردند که شوهرم به من هیچ محبتی نمی کند.

یعنی من به خانمم محبت نمیکنم.من هم به مشاور محترم گفتم شما بهتر می دانید مرد درون گراست و محبت خودش رو با زبان نشان نمیده و بلکه با عمل و رفتار نشون میده که همه روانشناسان هم به این مسئله معتقدند.(البته منکر این نیستم که زبانا هم باید باشد و خود من هم عمل میکنم به محبت زبانی)

در ثانی من چطور میتونم به ایشان محبت کنم که همیشه با من دعوا دارند و غرر میزنند.هر موقعه نشستیم چند کلمه با هم حرف بزنیم سرکار همسر شروع می کنند از مادرم یا خواهرم یا جاریش و فامیل ها گفتن و ناراحت شدن و تقصیرها رو گردن من انداختن و گریه کردن؟

خانمی که تو هشت سال یک بار هم به من نگفته دوستت دارم و به هیچ وجه احترام من و خانواده منو حفظ نکرده و نمیکنه من چطور بهش محبت کنم؟هرچند خدا میدونه وقتی سرکار همسر چند روز اخلاقشون خوب میشه بهش محبت عملی و زبانی زیاد میکنم و تا حالا با توجه به این کارهاش اما من بهش زیاد گفتم دوستش دارم.(پیش مشاور این حرف ها رو که گفتم خانمم حرفی برای گفتن نداشت و ساکت بود)

اما یکی از بی انصافی هایی که سرکار همسر کردند و واقعا دل منو شکستند این بود که مشاور به من گفتند برای همسر هدیه بخرید و من گفتم اینکار رو میکنم و بارها کردم.

میدونید سرکار همسر چی گفت به مشاور؟

گفتند ایشان فقط تا حالا دو تا شاخه گل خشکیده برای من خریدند.

اینو که گفت خیلی دلم شکست.پیش مشاور به سرکار همسر گفتم بی انصاف حداقل ده تا از اون گل سرخ هایی که خریدم الان تو تاخچه خونه خشک شده هاش تو گلدان هست و خودت نگه داشتی.پس چرا میگی دو تا فقط؟آخه مشاورم گول بزنیم فایده داره؟(وقتی هم تو منزل بهش این رو گفتم توجیه کرد که من منظورم چیز دیگه بود)

البته یکی از اخلاق های بد ایشان همینه که اصلا تشکر نمی کنند و هر وقت خرید هم بکنیم بیاد خونه تشکر که هیچ نمیکنه کلی ناراحته که چرا کم خریدیم یا فلان چیز رو نخریدیم و...

حالا این شاخه گل ها رو که برای من دنیایی ارزش داشتند رو میگفت چون خسیس بودی میخریدی و چرا چیزهای گران نمیخریدی؟در حالی که دوران نامزدی و اوائل ازدواج بود و منم وضع خوبی نداشتم و این شاخه گل ها رو تنوعی بدون مناسبت میخریدم.

بماند که تولد ها و سالگرد ازدواج و روز زن و... هم هر سال چقدر هدیه خریدم اما با بی انصافی به مشاور گفت در طول زندگی فقط دو تا شاخه گل برام خریده و نه بیشتر.


۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مهر ۹۲ ، ۰۰:۰۱
مرد تنها