رنجنامه های مرد متأهل

دلنوشته ها و درد و دل هایی که هیج کجا غیر از اینجا نمی توانم بیان کنم.

رنجنامه های مرد متأهل

دلنوشته ها و درد و دل هایی که هیج کجا غیر از اینجا نمی توانم بیان کنم.

رنجنامه های مرد متأهل

با سلام
گفتم با کسی که نمی توانم درد و دل کنم و از مشکلات و تنهایی هایم بگویم.لذا آمدم اینجا تا خودم را تخلیه کنم.
نظرات رو چون فرصت نمیکنم بدون پاسخ تایید میکنم و یا مختصر پاسخ میدم لذا خرده نگیرید.
تنهایی های من پایانی ندارد
از دیروز تا فردا بر بوم دل تنهایی را نقش زده ام
تنهایی را ستوده ام
تنهایی را بوییده ام
تنها یی را در کنج دل نهاده ام
و اکنون از تنهاییهای دل می نگارم

آیدی کانال : https://t.me/rangnamee
یا : @rangnamee

طبقه بندی موضوعی
نویسندگان
آخرین نظرات

الله عالم

سه شنبه, ۲۳ مهر ۱۳۹۲، ۱۲:۴۹ ب.ظ

با سلام

بعد از مدتی طولانی پدر و مادر گرامی دارن میان شهر ما سر بزنند و سه روزی هستند.

حالا از دیروز غررهای سرکار همسر شروع شده که چه خبره سه روز میخوان بیان اینجا و...جالبه بدونید تو این سه روز نهایت دو سه وعده خونه ما باشند و خونه برادر و دیگر اقوام هم میرن.

دیشب کلی با عصبانیت رفتار کرده و من میگم چرا مادر خودتون یه هفته اونم نه تنها بلکه با داماد و دیگر فامیل ها میان میمونند من هیچی نمیگم تازه هر دو سه ماه یه بار میان در حالی که پدر و مادر من شاید سالی دو نهایت سه بار اونم دو سه روزه بیان.

سرکار همسر میگه چون مادر میاد خودش کار میکنه و من اذیت نمیشم.

تو رو خدا ببینید چه استدلالی میکنه؟

میگم چرا وقتی ما میریم شهرستان پیش پدر و مادرمون یک هفته خونه پدر و مادر من کلا میمونید اما حاضر نیستی دو روز راشون بندازی و مهمون نوازی کنی؟

جالبه وقتی میریم شهرستان خونه مادرش یکی دو روز میره چون انقدر اخلاق بدی داره مادرش.و همش خونه ماست ولی وقتی اون بنده خداها میان اینطور برخورد میکنه و تا حالا مادرم هم کمتر از نازک بهش چیزی نگفته.

بعضی موقعه ها میگم خدایا ای کاش میشد حداقل کمترین فهم و درک رو به این سرکار همسر میدادی تا این چیزایی که به این روشنی هست رو درک کنه.
خیلی تنبل و سر به هواست و متاسفانه اصلا لایق این زندگی نیست.

بعضی موقعه ها میگم خدایا دخترانی موندند تو خونه و ازدواج نکردند که تو اخلاق و رفتار نمرشون بیسته و لیاقت بهترین شوهر و بچه رو دارند اما باید غصه بخورند و منتظر یه شوهر ساده باشند اونموقعه افرادی مثل سرکار همسر ما که واقعا لیاقت این همه نعمت رو نداره بهترین زندگی رو داشته باشه و بعد همش ناشکری کنه.

باور کنید هیچی براش کم نمیزارم از مادیات(خونه بزرگ،ماشین،لباس...) گرفته تا معنویات(محبت کردن و عصابی نبودن و صبور بودن و خیانت نکردن و...)اما خیلی وقته به این رسیدن که لایق هیچ کدوم از این ها نیست.

اما خدا چرا بهش داده الله عالم.

نظرات  (۱۴)

واقعا خوش به حال همسرتون. شوهر من نه اخلاق و محبت داره و نه یه کار و پول درست و حسابی. فقط غرور و لجبازی داره و بس. خسسسته شدم از دستش.
خانوادمو ول کردم و اومدم شهرش و پیش خانوادش اداهای جاریم و فرق گذاشتن های مامان و باباشو تحمل می کنم و به این امید بودم که دوسم داره و همه این کمبود هارو با محبت بهم جبران میکنه.اما........
از همه چیز پشیمونم. هیچی تو زندگیم ندارم
سلام
فقط یه سوال میپرسم! با وجودِ این رفتار و اخلاقى که از همسرتون ترسیم کردید که واقعا ترسناکه چرا طلاقش نمیدید؟؟؟
پاسخ:
سلام
طلاق راه حل نهایی نیست
۰۷ مرداد ۹۳ ، ۰۲:۰۰ شیدا مهرزاد
سلام.
یکی دوباری قبلا اومده بودم اینجا اما وقتی دیدم راجع به دعوای زن و شوهره نخوندم اما امشب با اینکه عجله دارم اما موندم و خوندمتون.یه خانومی شبیه همسر شما رو توی اقوام داریم و کاملااااااااااا درک میکنم شخصیت ایشون و بهانه گیریهایی که اساسِ درستی نداره و متاسفانه همسرداریشون ضعیفه.
اما اینکه چرا توی این پُست قدیمی کامنت گذاشتم،دلیلش اینه که دختر خانومی رو میشناسم که 32سال سن داره و خیلیــــــــــــــــ هنرمند و مهربونه اما متاسفانه ازدواج نکرده و این موضوع به شدددددت اذیتش میکنه با اینکه ظاهرش خیلی خوبه.دلیلم پاراگراف اخری بود که نوشته بودین.واقعا بعضیها که لیاقتش رو دارن نصیبشون نمیشه.نمیدونم حکمت خدا چی رو برای هرکسی مقدر میکنه.

اُمیدوارم اتفاقای خووووب در انتظارتون باشن.
۱۶ اسفند ۹۲ ، ۱۵:۲۹ تنها و امیدوار
سلام، این قسمت رو که خوندم اشکم در اومد ، اصلا قصدم قضاوت خانم شما یا خدایی نکرده بی احترامی به ایشون نیست ، منم بعضی وقتا مثل شما تو دلم میگم خدایا .... چرا ؟ چرا به بعضیا زندگی مشترک رو دادی که ارزشش رو ندونن ، که قدرش رو نشناسن ، که یکی دیگه رو هم زجر بدن ، و به من ندادی که همه رنجم بشه این ، که بشه مایه تحقیرم ، که بشه باعث تنهاییم ، که .....
پاسخ:
سلام
بله درک میکنم.
امیدوارم روزهای شادی شما رو هر چه زودتر ببینم.
اصلا درست نیست به ایشون توهین کنید ....
پاسخ:
حقیقت تلخ بود.
دقت کنید قصدم توهین نبود.

سلام

من فقط همین پستتون و خوندم فعلا

میدونید بجای اعتراض کردن بهتر بود بهش بگید من باهات کمک میکنم یا غذا از بیرون میگیرم و یا میبریمشون رستوران

متاسفانه آقایون فکر میکنن با مثال زدن خانواده خودت .... فکر میکنن کارو بهتر میکنن اما نمیدونن تو دل همسراشون چقد کینه میزارن.

البته من شناختی از شما ندارم فقط در مقابل این پست این و میگم که جدیدا همسر منم همینطور شده تا تقی به توقی میخوره از اینجور جوابها در مقابل مسایل دیگه بهم میده

پاسخ:
سلام
بنده اعتراض نمیکنم فقط استدلال میکنم همین.
هیچ وقت قبول نمیکنه غذای بیرون یا رستوران رو چون اینطور میدونه خودش خراب مبشه و میگن نمیتونه غذا درست کنه.
نه خدا میدونه من تو اکثر بحث هایی که میشه از خانوادش مثال نمیزنم با اینکه جاش هست بگم.اگه اینجا گفتم بخاطر این بوده که وجدان و انصافش رو بیدار کنم.
اگه پست های بیشتری میخوندید بیشتر با اخلاقم آشنا می شدید.
جواب کامنت  خصوصی رو اینجا بنویسید مرسی
پاسخ:
من بهش نگفتم اما دیگران گفتند.
تازه میگه من خجالت میکشم با تو بیرون میرم!
نه کار شوهر شما مسلما درست نبوده و سیرت مسلما بهتر از صورته.اما قیافه منم تنها سبزه است و مشکلی نداره.
وقتی قاط میزنند اینطور میگند.
برای منم اول کمال بعد جمال مهمه.

این هم وبلاگ خانومی هستش که از ارزوهای زندگیش طلاق بوده اما الان بنظرم اگه همین جور پیش بره یکی از اولیای خدا خواهد شد. هرچند به نظرم الانش هم دیگه شده.

http://womanart.blogfa.com/

پاسخ:
در جواب اون کامنت خصوصی بگم نه خیر من اصلا غرغر نمیکنم و حرف خودم رو نمیزنم.
من کلی در خودم تغییرات ایجاد کردم تا سرکار همسر بهانه هاش بخوابه اما هیچ فرقی نکرد.
با اصرار به مشاوره رفتیم و هر چه گفت خدا میداند عمل میکنم اما یک درصد ایشان به گفته های مشاور عمل نمی کند.
نظر خوبی دادید و وبلاگ های خوبی معرفی کردید اما شما هم باید خود صبور باشید و حرف های بنده رو بشنوید نه اینکه به حساب غرر زدن بزارید.
رابطه درست بین زن و شوهر باید دو طرفه باشد نه یک طرفه.

یکی از پیام ها میتونه این باشه که شاید شما باید مهارت ِ درست مقتدر بودن رو بیاموزین. به نظر میرسه شما کوتاه اومدن رو خوب بلد هستین اما کوتاه اومدن با صبر ِ انقلابی فرق داره...

تنها کسی هم که میتونه به شما کمک بکنه خودتون هستین. در کنار ِ مشاوره و مطالعه و بالا بردن تقوا و آگاهی ....

(فرض کنید همسرتون مثلا خواهر یا برادری هستش که جز شما کسی رو نداره و شما تنها کسی هستین که باید ازش مراقبت کنید و بعد با این پیش فرض 

پس به جای اینکه مرتب بگین نمیشه که نمیشه که نمیشه و به جای اینکه منتظر تغییرات همسرتون باشین. بگردین ببینید شما لازمه چه تغییراتی بکنید.مطمئن باشین در طول زمان 3حالت بیشتر پیش نمیاد . یا این شخص تغییر میکنه .یا از زندگیتون حذف میشه و یا اینکه اگه دو مورد دیگه صورت نگیره، دیگه از بودن در کنار این آدم رنج نخواهید برد....

)

 

این  دو تا زوج هم اولش مشکلات زیادی با هم داشتن ولیکن کم کم  رویه زندگیش.ون تغییر کرده.

http://hamsarimito.blogfa.com/

 

و این یکی وبلاگ هم خوبیهایی که یه مرد میتونه در برابر همسرش داشته باشه رو به تصویر کشده.

http://leilymajnun.blogfa.com/

پاسخ:
سلام مجدد
من نمیدونم چه تغییراتی رو باید ایجاد کنم تا درست بشه؟
حتی چیزایی که مشاورم گفت عمل کردم.مشکل اینجاست که سرکار همسر نمی خواند شرایط زندگی عوض بشه .
دو تا وبلاگ رو هم دیدم و ای کاش همسر من هم دوست داشت زندگی تغییر میکرد.

محاله ممکنه که همسرتون فقط از روی شانس وارد زندگی شما شده باشه. صد در صد درس هایی برای شما داره .

به علاوه ی اون سخنرانیهایی که گفتم مباحث امتحانات الهی و صبر انقلابی استاد پناهیان هم بسیار مطالب رو خوب جا میندازن.

و اگه از کتب روانشناسی غربی بخوام کتابی رو معرفی کنم.

کتاب نیمه تاریک وجود اثر دبی فورد رو بهتون پیشنهاد میکنم.

البته این کتاب رو با این پیش فرض بخونین که دین اونها با ما فرق داره. اما میشه مطالب خوبی رو ازش یاد گرفت.

پاسخ:
بله و من هم به شانس اعتقادی ندارم و آنچه هست قسمت و قضا و قدر الهیه.
اما همین قسمت و قضا و قدر دست خود ماست و ماییم که قسمت و سرنوشت رو رقم میزنیم.
همه ناراحتی منم همینه که اراده خدا هم تو کار بوده.
ببینید امتحان باید در حد افراد باشه نه فراتر از اون.
شما نیازهای یک زن و مرد متاهل رو خوب میدونید و این مسئله شوخی بردار نیست.اگر من گرفتار رابطه های حرام بشم آیا خدا می تواند منو مواخذه کنه؟
اگر بله چرا؟
من که در مقدمات و اعتقادم کوتاهی نکردم و طبق عقل و سنت پیش رفتم.
هر چقدر هم بگویم شما نمیدانید که تنها باشی و نیاز داشته باشی و یک زن متاهلی دیگر هم به تو علاقه داشته باشد و همه جوره خودش را در اختیارت قرار دهد و در این شرایط از امتحان سر بلند بیرون بیایی چقدر سخت است؟
اشک و ناله هایم برای خدا که کمک کند آلوده نشوم تا چه مدت میتونه کمکم کنه؟
کمی پیچیده است.

سلام

تا حالا به این فکر کردین که همسرتون آیا ممکنه پیام هایی برای شما از ضمیر ناخودآگاهتون داشته باشه که تا حالا ممکنه بهشون دقت نکرده باشین؟

سی دی خانواده متعالی استاد علیرضا پناهیان و خانواده موفق دکتر فرهنگ رو بهتون پیشنهاد میکنم گوش بدین.خیلی مفید هستن و البته اینکه مفید بودنشون بستگی به این داره که چقدر انجامشون بدین.

پاسخ:
سلام
ممنون که سر زدید.
کاش کمی در مورد این ضمیر ناخودآگاه توضیح میدادید تا متوجه منظورتون میشدم.
۲۶ مهر ۹۲ ، ۲۳:۰۴ راضی بانو

سلام چند روز پیش اومدم و کلی کامنت نوشتم ولی فکر کنم ثبت نشدن چون اون روز اینترنتم مشکل داشتو قطع و وصل میشد ....

در مورد حکمت داده هاو نداده های خدا به نظر من همون طوری که به خاطر صبر بر نداشتن ها پاداش میگیریم به خاطر ناسپاسی در برابر داشته ها مجازات خواهیم شد ... 


پاسخ:
سلام
ممنون سر زدید.بله چیزی ثبت نشده متاسفانه.
بله حتما همینطوره و خدا توفیق صبر بر نداشته ها رو ان شالله عنایت کنه و ناسپاس هم نباشیم.
سلام  شبتون بخیر 
خوبید برادر مهربون 
انقدر عصبانی شدم از کارهای همسرتون که نگو مهمان حبیب خداست  از قدیم گفتن وقتی دشمن ادم هم اگه وارد خونه شد احترامش واجبه  
حالم بهم خورد از اینطور ادما  عیب نداره چه میشه کرد باید تحمل کنی دیگه بقول خودتون خود کرده را تدبیر نیست 
پاسخ:
سلام و ادب
ممنونم شکر خدا خوبم.
بله خود کرده را تدبیر نیست.
۲۴ مهر ۹۲ ، ۱۲:۰۶ مامان هلن
سلام با خوندن پستتون بی اختیار خندم گرفت یعنی باورم نشد هنوزچنین مردانی وجود دارند نمی دونم چی بگم نمیدونم شاید خانومتون خیلی خیلی از هر جهت ازتون سر تره... که بازم نمیتونه دلیل موجهی برای این رفتارا باشه وقتی زندگی خودمو مرور کردم یه بار دیگه خندیدم فقط سکوت میکنم...
پاسخ:
سلام
نه هستند چنین مردانی اما ممکنه کم باشند.
منم نمیگم خوبم حتما ضعف هایی دارم اما مشکل ما بخاطر فرهنگ پایین خانواده سرکار همسر و خصوصیات بدی که از بچگی بهش بزرگ شده است و الا میتونستیم بهترین زن و شوهر باشیم.
از هیچ جهت سر نیست الا شاید چهرتا.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">