سال نوتون فاطمی :: رنجنامه های مرد متأهل

با سلام
سال نو همه شما دوستان و خواهران گرامی مبارک و ان شالله سال خوبی داشته باشید.
ان شالله که همگی شما این سال جدید رو با تحول در حال و فاطمی شدن شروع کنید و زندگیتون رو تغییر و بهتر کنید.
خوبه که کدورت ها رو کنار بزارید و با خانواده و همسر آشتی کنید و مهربونتر به دید و بازدید برید.
ما هم با وجود مشکلات و کدورت ها به سرکار همسر تبریک گفتم و براشون هدیه دادم و سعی میکنم این ایام مشکلی پیش نیاد.
شهرستان هستم و تا 15 هم احتمال قوی مسافرت باشیم. اگر نظرات دیر تایید شد ببخشید و بدونید علت در مسافرت بودن هست.

پ.ن: مراقب باشید تو دید و بازدید داشته های خودتون(طلا و لباس گرون قیمت و ...) به رخ دیگران نکشید و زندگی کسی رو نابود نکنید که خدا حاکم است.
پ.ن: مراقب محرم و نامحرم ها و پوشش در میهمانی ها باشید. زیبایی زن به عفت و حیا و غرورش هست.
پ.ن: خیلی به هم در رفت و آمد و ... سخت نگیرید و با تفاهم پیش برید.

زندگی زیباست اگر خودمون خرابش نکنیم.

۰ ۹۴/۰۱/۰۱

مرد تنها

نظرات (۵۵)

۱۸ شهریور ۹۴ ، ۱۹:۱۱

تاکی......

خیال خوش......

۱۲ خرداد ۹۴ ، ۱۰:۴۳

ماه نو

من تازه باوبلاگتون آشنا شدم.

تعجب میکنم که چرا باید بااین شرایط هنوز هم به زندگی با همسرتون ادامه بدید وحتی یک بچه دیگه هم بیارید.

اصلا درکتون نمیکنم.

من خودم یک زن هستم،فکر میکنم کوتاه اومدنای شما همسرتون رو پرروتر کرده.

همیشه هم سکوت وصبر فایده نداره.

گاهی خشونت وپرخاش لازمه.

۲۱ فروردين ۹۴ ، ۲۲:۱۶

الهه منصوری

به فاطمه عزیزم کامنت شما رو خوندم ولی این آقا صراحتا میگفتن من دوست دارم همسرم شیطون باشه! با این که من خیلی سعی میکردم نرم برخورد کنم ولی قبول کنین که برا کسی که ارتباط چندانی با پسرها نداشته خیلی سخته البته به خاطر همین قضیه من واقعا دارم سعی میکنم رفتار خودم رو عوض کنم حتی اگه گناه باشه! ...

۲۰ فروردين ۹۴ ، ۱۲:۱۶

ترانه

ممنون بابت رمز.باید یه اعترافی کنم،اینکه‌من بیشتر از مطالب وب شما برای زندگی شخصی خودم استفاده میکنم.آقایون معمولا خیلی کم در مورد احساس درونشون با همسرشون صحبت میکنن.منم یه سری اشتباه دارم با خوندن اینجا سعی میکنم رفعشون کنم.بابت این موضوع هم ممنون.واقعا آرزو دارم مشکلاتتون حل شه انشالله.موفق باشین

پاسخ:
سلام
خواهش میکنم. ان شالله زندگی شاد و آرامی داشته باشید.

۲۰ فروردين ۹۴ ، ۰۷:۵۹

گلی جون

مرد من ..

زیباترین ترانه هستی را تو در گوشم زمزمه کردی..

لطیفترین احساس عالم وجود را یعنی مادر شدن را با وجود ت تجربه کردم...

دستان زمخت ولی قدرتمند تو را در دستانم میفشارم تا احساس امنیت بیش از پیش مرا فرا گیرد......

و در چشمان عاشق و پر هیبتت خیره میشوم .. بی هیچ بهانه ای ..با تمام وجد فر یاد میزنم:

((دستت دارممممممممممم...))

هیچ تقعی از ت ندارم اما خودت بهتر میددانی

واسه اینکه دوباره ان روم بالا نیاد همین طور رمانتیک بمونم باید اوون سرویس طلا سفیده رو که از مال خواهرت سنگینتره واسه روز زن برام بخری((((((((((((((((((((((:

عزیززززززززززززززززززززززززززززمی بخدا(((((((((((((((((((((((:

پاسخ:
اوهوممممم

۲۰ فروردين ۹۴ ، ۰۷:۴۹

گلی جون

شوهر شوهره شوهر

قند عسله شوهر

در گوهره شوهر

یار و یاوره شوهر

کی تاج سره؟شوهر

از گل بهتره شوهر

خانمهای محترم بجنبند...رز زن نزدیکه(((:

و قابل توجه شما آقای مدیر

با دادن یک هدیه خودتون را یک سال بیمه بدنه و اعصااااااااااااااااب کنیننننننننننن(((((((:

پاسخ:
متاسفانه خدمات دهی بیمه ها هیچ وقت قابل اعتماد نیستند.

۲۰ فروردين ۹۴ ، ۰۷:۴۵

گلی جون

و همچنین

به علت تحمل مرد در برابر مشکلات..گرانی مسکن..ماشین..خرج دانشگ/اه بچه ها ..مخارج بالای مادر بچه ها ..بهشت به زیر پای پدران انتقال یافت((((((:

پاسخ:
مردان همیشه تاریخ مظلوم بودند ای طرفدارن فمنیسم.

۲۰ فروردين ۹۴ ، ۰۷:۴۳

گلی جون

خبر... خبر..

یه خبر جدید...

به علت رویت نشدن پول در جیب آقایون.. روز زن یوم الشک اعلام شد((((((((((:

۲۰ فروردين ۹۴ ، ۰۷:۴۰

گلی جون

مبارک باشه

مبارکاااااااااا باشه

میلاد حضرت زهرا(سلام الله علیها)) به شما

روز زن به تمام مخاطباتون

شما حتمن در حال تهیه یه کادوی خوگشل برا خانم گلتون

....

من که امسال چشم براه نیستم..میدونم جیگریم اوضاع مالیش خوب نیس

پ توقعی ندارم ازش..فداش بشم..بقول مادرجونم میگه هر روزت عزیزم روز زنه

وقتی مردت دست پر میاد خونه

یبار گوشت و مرغ و خوردنی میخره میاد خونه..یبار لباس برات میخره..

هرروزت روز زنه..

اصن یه لبخندش به دنیا میارزه...

و اما

این روزا روابط با مادر شوشوجونیم بسیار عالی..مادر دختری شده..

اصولا ..عروسای گل گوش بدند..مادر شوهرا دوبار ت سال میشن مادر جونتون و بسیار مهربوووون و با محبت و با محبت..

یبار موقع خونه تکونی..یبار دم دمای روز مادر

..و منم که علاقه بسیار به خ. ر شدن دارم بشدت تحت تاثیر.. دنبال یه کادوی خب برای مادرجیگریمم..از بس با محبت شده ایشون

آخیییییییییییی

اساسااااااااا..در تز روانشناسی من .. این اصله که

گاهی اوقات زیاد نباید آدم ت زندگی باهوش باشه..گاهی اوقات خ.ر شدن زندگی را بکام آدم شیرین میکنه((((((((((((:

پاسخ:
بر شما و همه خوبان بانو مبارک. البته در پستی ویژه تبریک خواهم گفت.
چقدر این جمله تان زیبا و به دلمان نشست:
گاهی اوقات خ.ر شدن زندگی را بکام آدم شیرین میکنه

شاعر که شدید، حکیم بودنتان هم به افتخاراتان اضافه گشت.

۲۰ فروردين ۹۴ ، ۰۷:۲۴

گلی جون

اااااااا

جداااااااان

چه راهکار فوق العاده ای((تو پرانتز شکلک گذاشتنو میگم))

شاهکارین شما ..باور کنید

من فقط یه سوال دارم..شما به تنهایی به این راهکار رسیدییییییین

نه

با خانم بچه ها فکر کردین

نه

با مخاطباتون

بازم نه

هیچ کدام

هرسه گزینه((منشی دکتر افشار))(((:

یه سوال دیگه الان من فقط بنویسم تو پرانتز مثلا لبخند کافیه یا نه بنویسم گلی جون در حال لبخند زدن(((((((((:

یه سوال دیگه ((واااااااای ببخشین من اینقدر سوال میپرسم))من هرچی گشتم نتونستم شکلک (نگاه آرام ) را پیدا کنم ..الان برام ترسیمش سخته ..میشه بازش کنین..توضیح بدین(((((((((((((((((:

در آخر ممنونم که صبح زودی موجبات خنده منو فراهم میکنین

شما گوله نمکیییییییییییییییییییییین((:

پاسخ:
دقت ننمودی دیگه چون جواب رو داده بودم و گفتم این راهکار از کیست.
دیگه ریش و قیچی دست خودتون هر طور راحت بودید بنگارید.
ترسیمش همینه (نگاه آرام)

۲۰ فروردين ۹۴ ، ۰۷:۱۵

گلی جون

((به گلی جون)) جونم ..عزیزم

فدات شم ..ممنونم که پیگیر کامنتای منی

عزیزم ببین یه کامنتی که من میدم ..آقای مدیر گرامی وب پاسخ میدن

کامنت بعدی منم جواب پاسخ ایشونه..

افتاد الااااااااااااااااااااااااااان؟؟؟؟؟؟؟؟

۲۰ فروردين ۹۴ ، ۰۰:۵۸

دلابانو

سلام خواستم آنیتاخانوم رو دعوت کنم به وبلاگ سادات خانوم. ایشونم تو غربت زندگی می کنه و البته با وجود سختی هایی که تحمل می کنه سعی می کنه یه زندگی شاد و عاشقانه و پر از خلاقیت و مهمتر از همه پر از یادخدا درست کنه برای خودش و همسرش:)

http://hamsarimito.blogfa.com/

پاسخ:
سلام به سرکار دلابانو
چه عجب!!!!!

۱۹ فروردين ۹۴ ، ۱۳:۰۷

همیشه می خونمتون به آنیتا

آنیتا جان ناراحت و دلگیر نباش...

منم توی شهر غریبم بهت پیشنهاد میدم درس بخونی...

من خودم میخام برای دکترا بخونم انشاله...

باشگاه برو سرتو با یه کلاس هنری به هر چیزی که علاقه داری در کنار درس گرم کن

خلاصه زیاد به خودت سخت نگیر بعدا بخاطر این روزهایی که با ناراحتی پشت سر گذاشتی غبطه می خوری....

بچه داشتن هم اگه شرایطشو دارین خیلی خوبه و میتونه بهت کمک کنه...

راستش شرمنده الان اذان ظهر هست میرم و برای آرامش دلت دعات میکنم بعدا دوباره اومدم حتما واست بازم راهکار میدم....

التماس دعا از همتون

۱۸ فروردين ۹۴ ، ۱۸:۱۱

ترانه

سلام امیدوارم روزای شادی رو در پیش داشته باشید.تازه با وبتون آشنا شدم و دارم از آرشیو میخونمتون.اگه صلاح دونستین خوشحال میشم رمزتون رو داشته باشم.من وبلاگ ندارم اما ایمیلمو گذاشتم

پاسخ:
سلام
ممنونم ایمیل شد.

۱۸ فروردين ۹۴ ، ۰۷:۱۱

به گلی جون

من هر چی نظراتت رو میخونم ؛ اصلا از حرفات سر در نمیارم !!!!
از این شاخه به اون شاخه میپری و اصلا ادم نمیفهمه چی نوشتی و منظورت چیه ؟!

پاسخ:
!!!!!!

۱۷ فروردين ۹۴ ، ۲۲:۳۸

گلی جون

شاعر قرن تازه این شعرا رو میسازه((چشمک)) ((((((((((:

((عه ...عه

چرا قسمت نظرات وبتون شکلک نداره.....))

ما اعتراض داریم شکلک نیااااااااااز داریم((((:

پاسخ:
یاد مهسا خانوم بخیر . برای شکلک پرانتزی باز میکرد و می نونشت.
شما هم میتونی از این شگرد استفاده کنی(نگاه آرام)

۱۷ فروردين ۹۴ ، ۱۸:۳۹

فاطمه

راستی سال نو بر شما و دیگران پر یمن و برکت باشه و با سلامتی انشالله

سیاست های زنانه

یعنی

در سوالات جلسه خواستگاری اصولا جواب ها زیاد مهم نیست

بیشتر نوع بینش طرز برخورد با طرف مقابل و روحیه افراد مهمه که پسر تو این سوال ها سعی میکنه پیدا کنه

من فکر میکنم سرسخت بودن خانوم سخت گیری ها در رعایت موازین خیلی بد جواب میده

نگاه مستقیم و لبخند خیلی ملایم و اعتماد به نفس در صحبت و منطقی بودن ویژگی های خوبیه که در کنار هم تاثیر مثبت در طرف مقابل میذاره

و صد البته صداقت در گفتار و رفتار

منظورم اینه کلا گارد نگیرند نسبت به آقاپسر ی خورده از منظر اون بنده خدا نگاه کنند

پاسخ:
ممنونو بر شما هم مبارک. ان شالله
اوهوممم

۱۷ فروردين ۹۴ ، ۱۸:۳۲

انیتا

از همه دوستانی که پیام منو خوندن فقط میخام برام دعا کنن
خیلی حال روحیم بده فقط از خدا میخام برم سرکار نمیدونم با این روزای بلند و تنهایی چیکار کنم هیچ کس نیست تازه میفهمم غربت یعنی چی یکم میرم خونه مادر شوهرم اینقد با خواهرشوهرم میگن میخندن من تو ظاهر لبخند میزنم ولی خدا میدونه از ته دل میخام گریه کنم ای کاش فقط مادرم پیشم بود الان که رفتم بیرون ............نگم بهنره ای خدا هر شب بهت التماس میکنم ولی.........شاید حکمتت ولی دیگه دارم داغون میشم...............

پاسخ:
خوهران باید برای سرگرم شدنتون راهکار بدند

۱۷ فروردين ۹۴ ، ۱۷:۳۲

گلی جون

eeee

جداااااااا.........ان

واقعاااااااا...........ان

آهان

بله

هر جور میدونید..

گویند صلاح مملکت خویش خسروان دانند

.............................................

کاشکی را کاشتندسبز و زیبا نگشت

دیدن روی ماه پری قسمت ما نگشت((((((((:

پاسخ:
بابا شاعر هم که بودید و لو نمیدادید!!!

۱۷ فروردين ۹۴ ، ۱۴:۰۶

گلی جون

سلام و ادب صابخونه

تشریف نداریند

ما با جیگریمون اومدیم عید دیدنی(((:

ببخشین دیر شد آخه ما این مدت خیلی سرمون شلوغ بود(((:

وای خواهش میکنم زحمت نکشیند ما اومدیم گل روی خانم کوچولوتون پری خانمتونو ببوسیمو بریمممممم((:

اوووووووم ماااااااااااااچ...آخیییش عزیزززم..چسبیددد..خدا براتون حفظش کنه..(((:

از بس تعریفیدین ازش ..دلمان هوایش را کرده...کاش عکسش را....

پاسخ:
سلام به گلی خانم
خوش اومدید منزل خودتونه.
ممنون ولی کشتیدش با ایم ملچ و ملوچ کردننننن
بله خوبه دل هوایی بشه. کاش را کاشتیم و هیچ رشد نکرد ک نکرد.اوهومممم

۱۷ فروردين ۹۴ ، ۱۳:۴۹

آنیتا

دوباره سلام بر مرد تنها علت اینه زود پیام میدم چون هر لحظه ممکنه ارتباط من با نت قطع شه حالا من سوالامومیگو امیدوارم امشب ج بدین

شوهر من آدم ساده ا ی نیست ذهنه پیچیده داره و نوع نگاهش هم فرق میکنه خیلی چیزا با جزئیات یادش میمونه کلا خیلی باید آدم پیشش رعایت همه چیزو کنه به نوعی باید کلی فکرکنه بعد حرف بزنه برای این دسته ار مردا چطوری میتوان جالب بود

من همیشه به نظافت خود م و خونه و همه چی میرسم و کم نمیزارم کلا اراسته ام وقتی میاد شام همه چی امادست لباسام و ظاهرم خوبه ا زاین جهت مشکلی نیست حتی یه بار هم شوهرم طرف نشسته و کار خونه نکرده

من بیشتر وقتا برا رابطه پایه بودم چون اون زیاد ببخشید سکسی نیست این همه پایه بودن خوبه حتی یه بارم نگفتم نه ترسیدم دلش بشکنه

چون از صبح تا شب خونم وقتی میاد حرف جدیدی یا بحث جدیدی ندارم مطرح کنم از این بابت خیلی ناراحتم احساس میکنم مثل املا میمونم

زیاد نباید پیش مردا حرف زد و خندید این حرف چقد درسته

سرکارش همه خانومن چون اونا سرکار باهمن احساس میکنم بعدها مورد مقایسه قرار بگیرم وقتی به این موضوع فکرمیکنم بدم میاد بزرا فکر نکنم چون یه بار رفتم سر کارش همه خانوما با خنده و کلی به خودشون میرسن و هر روز یه تیپ خالصه بدم اومد و تاالان به روی خودم نیاوردم چون اون حقوق نباشه باید هوا بخوریم

یه زن متفاوت یعنی چی چطور میشه خاص بود کامنتتون رو خوندم بیشت رتوضیح بدین یه زن رویایی یعن یعنی چی

خیلی وابسته ام به شوهرم طوری که خیلی از چیزام تحت تاثیر اونه از اینهمه وابستگی بدم اومده میخام کمش کنم چطوری این کارو کنم

میشه وقتی با خانومایی برخورد دارین که یه کاریشون براتون جداب بوده با تحت ثاثیر قرار گرفتین یا تحسین برانگیز بوده رو بگید کلا خاص بوده دیگه

شوهرم مغروره و از اون دسته آدماس که اهل حال گیریه البته بجز من چطور از غرورش کم کنم مثل موم تو دستم باشه

و بگین مرد چطوری تحث ثاثیر زنش قرار میگه همه چیز داره عادی میشه اصلا به بچه فکر هم نمیکنم خدا نکنه فعلا بیاد چون با اجتماع هیچ برخوردی ندارم افکارم قفل شده دیگه نمیدونم طرح بریزم برا زندگیم چ کار کنم؟؟؟؟؟؟/؟/

در ضمن شوهرم اهل صحبت نیست که با حرف بگه کدم رفتارت خوبه کدوم بده به رو نمیاره اصلا هیچی نمیگه

ببخشید که زیاد پرسیدم ممنوم میشم جواب بدین

پاسخ:
اوه این همه سوااااااااااال؟؟؟؟؟؟
به مرور زمان یکی یکی سوال کنید تا پاسخ بدم. الان حوصلم نمیگیره.

پیشنهاد میکنم با توجه به وقتی که دارید حتما و حتما سی دی های خانواده استاد کرمی و پناهیان و دکتر فرهنگ رو گوش بدید بسیاررررررررر عالی هستند و مشکل گشا و این سوالات همگی در سی دی ها گفته شده.
دوستان هم قبلا به بنده این پیشنهاد رو داده بودند.

۱۷ فروردين ۹۴ ، ۱۳:۴۶

کاتب

با سلام
از خوانندگان شما هستم
قبلا منهم بیشتر مشکلات شما را داشتم و راستش همین الان هم دارم
و وبلاگی هم در همین زمینه داشتم که الان دیگه در خصوص سایر موضوعات دارم می نویسم . به من هم سری بزنید ممنون می شم

۱۷ فروردين ۹۴ ، ۱۳:۱۱

واااااا

اقای مدیر مشکوک میزنیا شما چیکار به ساعت بودن یا نبودن شوهر اعضا داری یواش یواش دارم بدبین میشمااااااا!!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟

پاسخ:
تهمت؟؟؟؟
از نظرو پاسخ من مشخص بود که بخاطر برنامه ریزی کارهاشون گفتم.
اگر نیتم مثل شما بود علنی سوال نمیکردم!
بزارید فضای اعتماد و سالم اینجا خراب نشه

۱۷ فروردين ۹۴ ، ۱۲:۴۷

آنیتا

یه نمونه دیگه مثل این رفتار

چجوری کمتر غر زدم و رفتارمو تغیر دادم

خوب شوهر من روزای زوج تا 8 و روزا ی فرد تا 4 سر کاره و اینجا نه مسجد داره فقط یه حسینه که اونم بیشتر محرما بازه و مراسم داره چند بار با همسایه هامون رفت و امد کردم دیدم حسودن و رفتارای خاله زنکی و هر کدوم چند تا بچه و اصلا تو فاز من نیستن بجز یکی شون که تحصیل کرده و بازنشته ان خیلی خانوم خوبه ولی حیف که زنو و شوهری بازنشته ان همیشه شوهرش خونس نمیشه رفت و امد کرد البته نا گفنه نمونه که من هم سنم کمه هم خودم ریزه میزم وقتی میرم تو جمعشون جای بچشون میونم ( لبخند)

فضای بازی که در اختیارمه همون چهار قدم بالکن خونس میرم توش فضایی عوض میکنم همین منم و این خونه و کتاب و اینترنت و ماهواره و تلوزیون که صب تا شب خاموشه چون اهل فیلم نیستم و از اینکه وقتمو بزارم سر این چیزا متنفرم بیشتر تو نت میگردم چیزایی دانلود میکنم که افسوس نخورم بعدها عمرمو هدر ندادم و مطالب مفید که به دردم بخوره اگه خاستین یه بخش هم به وبلاگتون میتونین اضافه کنین آشپزی و آرایشگری کلی فیلم و متن دانلود کردم تو این زمینه کلیپ های خنده دار بیشترمخاطبان خانومن شاید به دردشون بخوره نمیدونم اون کامنت که گذاشتم به دستتون رسید یا نه من دانشجو بودم دو سال تو خابگاه بودم و بدلیل ندادن انتقالی یه ترم مرخصی گرفتم و بهمن رفتم انصراف دادم چون بتونم تو کنکور امسال شرکت کنم دیکه سراسری نمیتونم یخونم حالا منتظرم علمی کاربردی هم دفترچه بده اونم ثبت نام کنم خواهشن هر زمان که شما هم خبر دار شدین بهم بگین چون از بیکاری دیونه شدم

خوب کجا بودیم
غر زدن اولای ازدواجمون من خیلی غر میزدم وای دورم خانوادم اینجا نیست درسمو ول کردم و اینجا قفسه برام منو زندانی کردی و کلی ازاین حرفا گریه اعتصاب غذا و تو بمن خیانت کردی که رو قولت نموندی آخه من شرط کردم که درس بخونم ولی بعدش شوهرم نذاشت که تو اون شهر درس بخونم و بهم گفت هر جور شده باید انتقالی بگیرم چون اونجا با منطقه ما 9 ساعت فاصله داشت و شرایط مالیمون خوب نیست حقوق کارمندی با در ماه 600 تومن قسط همین روزاس که اینترنتم قطع شه چون هزینشو ندادم و خلاصه دیدم نمیشه انصراف دادم تو اینجا از اول بخونم خلاصه کنم چون اولا شوهرم نازمو میکشیده یبه رفتارام ادامه میدادم و از این کار لذت میبردم هی اشکامو پاک میکرد دل دارین میداد و میبرد بیرون و ولی وقتی دید من به رفتارام ادامه میدم بی تفاوت شد مثلا ساعتا گریه میکردم تا شب اصلا اهمیت نمیداد ولی از نگاهش میخوندم چه رنجی میکشه دیگه اصلا براش مهم نبود کمتر بهم توجه میکرد و مثل قبل نیود وقتی دیدم با این رفتا راونو از خودم دور کردم دست از این کارام برداشتم نه اینکه از قصد میکردم نه چون تحمل کم بود و اون شرایط سخت خودمو با غر زدن خالی میکردم ولی همین تنبیه اون باعث شد من عوض شم و به رفتارم ادامه ندم شاید اون به محبتش ادامه میدا د من عوض نمیشدم که هیچ حتی بدتر هم میشدم

حالا من به عنوان یه زن اینو تجربه کردم میخاین شما هم این کاروکنین معذرت میخام که اینو میگم احساس میکنم میترسید این همه دل ندارین که این کارا کنین چون فکر میکنید که خدا رو خوش نمیاد و دوس ندارین ناراحتش کنین دوس دارین همیشه خودتون ناراحت شین به قول یکی از دوستام خدا خودش گفته آدم نباید ظالم باشه ولی نباید ظلم رو هم بپذیره شاید هم برداشت من غلط باشه شما هم که حضور نداری فک کنم وقت زیادی نداشته باشم یعن نت دم دستم نباشه چندتا سوال دارم ازتون

پاسخ:
بی توجهی من به غررهاش چیزی رو تا حالا عوض نکرده و مثل سابق کار خودش رو میکنه.

۱۷ فروردين ۹۴ ، ۱۲:۱۲

ستاره

سسلام
سال نو مبارک
دلتون شاد
لبتون خندان
تنتون سلامت

پاسخ:
سلام
ممنونم. بر شما هم مبارک

۱۷ فروردين ۹۴ ، ۰۸:۵۵

فاطمه

سلام

در جواب الهه خانم منصوری

حقیقتش من با حرف اقای مدیر تا حدی موافقم عشوه اومدن و اینا اصلا شان دختر رو کم میکنه
اما الهه خانوم اینقدر جدی و سرسخت بودن هم خوب نیست
بالاخره در صحبت های خواستگاری آقا پسر میخواد ببینه این خانوم به دلش میشینه یا نه یعنی یک مقدار هم به اون طرف حق بدهید
من فکر میکنم عادی بودن بهتر از اینه که سخت بگیرید
حتی در مورد خواستگاری هایی که شناخت بیشتر روی خانواده و خود آقا پسر به وجود امده بایستی راحت تر رفتار کرد
اصلا لزومی به عشوه و ناز نیست چون برعکس جواب میده اما قدری از لطافت های روحی خرج کردن و سیاست های زنانه استفاده کردن به هیچ جا برنمیخوره

پاسخ:
در این مورد بیشتر توضیح بدید:
لطافت های روحی خرج کردن و سیاست های زنانه استفاده کردن

۱۶ فروردين ۹۴ ، ۱۲:۳۶

آنیتا

خیلی پیام نوشتم ولی چون دستم میخوره به صفحه لب تاپ همشون پرید حیف،از اول مینویسم صبونه رو خوردم کجا بو دیم اهان ما یه ازدواج کاملا سنتی داشتیم سه جلسه و یه ساعت حرف زدن باورتون میشه با این وجود که سن شوهرم کمه و از نظر دیگران که اصلا مهم نیست یکم زشته ولی برا من خیلی هم زیباست جثه ریزی داره البته خودمم ریزه میزم زندگیمون تا به اینجا که خوب بوده ولی هر دومون خیلی زود وارد زندگی شدیم و بی تجربه ،ای کاش مدرسه یا دانشگاه یا مادر ی دخترو برا زندگی آماده کنه که متاسفانه نکرد هیج جای دنیا بهمون نگفتن زندگیه چیه و چطور باید پیش رفت چیزایی که من فهمیدم بیشتر از کتاب و لطف خاهر بزرگترم بود من کلی سایت گشتم و کتابای روان شناسی خلاصه هر چیزی که به زندگیم کمک کنه غربت اینجا خیلی برام سخته مخصوصا که هیچ جا تنها نرفتم همین خودش اعتماد به نفسو پایین میاره
شوهرم کارمند و روزای زوج تا8 روزای فرد تا4 بهد از ظهر سرکاره نه اینکه ناشکر باشم ولی حقوقش خیلی کمه کلی هم قسط خونه و ماشین و وام ازدواج در ماه 150 یا 200 برامون میمونه وقتی رفتم مادر سلام تا6 ماه بعدش شرایطون نبود برم خ مامانم البته اونا بیشتر میومدن تو خونه تایپ تمرین میکردم تا یه کاری جور شه بتونم برم سر کار ولی فعلا که نشد تازه دانشگاه ثبت نام تا کنکور بدم ببینم چی میشه خدا چی میخاد هرچندد دلم میخاد این دفعه تا دکتری پیش برم ولی بیشتر دلم میخاد برم سر کار تا تو شرایط مالی به عشقم کمک کنم دوس دارمدوتایی پیش بریم دست تو دست هم

پاسخ:
شما برای اوقات بیکاری سه راه حل دارید:
1. درس
2. کار
3. بچه دار شدن.
من سومی رو توصیه میکنم.

۱۶ فروردين ۹۴ ، ۱۲:۱۵

گلی جون

خیلی ممنون ..تشکر ..بقول امروزیا مرسی((:

شمام خسته نباشیند...آخه سفرم خستگی داره..

خوووووووووشتون..((:

من که ییه دو سالیه سفر نرفتم)):

قبلا کم کمش سالی دو سفرو میرفتیم..

..........

گفتم که منم به همین نتیجه رسیدم

البت اگه بتونم(((:

آخه نمیذاره که..اینقدر میگه تا آدمو وسوسه میکنه جوابشو بده(((:

خالم وقتی پسرشو داماد کرد اومد نشست کنارم و گفت:خاله جون از بس دوست میداشتم رفتم یکی شبیه خودتو پیدا کردم و حالا شد عروسم..(((((:

نه اینکه عروس خاله دخترعمومه بقول شما احتمالا این کل کلا عواقبش خوب نیس..باید خیلی حواسمو جمع کنم..

بله

ب.............له

حالا سفر خوش گذشتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت..

بله

نوش جونتون..

hhani1380@yahoo.com بجای ماااااااااااااااااا(((((((:

((اسمتونو که نمیدونم..جای اسمتون میلتونو گذاشتم!!!!!!! اصنم دوس ندارم به اسم مرد تهنا صداتون کنم.؟؟!!))

پاسخ:
ان شالله قسمت بشه مشهد و قم و بعد شمال
اوهوممممم

۱۵ فروردين ۹۴ ، ۲۳:۰۴

غزل

درسته
از این به بعد مینویسم
میذارم جلوی چشم!
حتی ریزترین قول هامو!

پاسخ:
آفرین

۱۵ فروردين ۹۴ ، ۱۸:۰۴

الهه منصوری

ممنون بابت جواب.راستش منم همینجوری هستم ولی اونقدر که دور و اطرافم به خاطر این قضیه سرزنش شدم داشتم شک میکردم که واقعاکارم درسته یا نه!جالبه آقایی با ادعای مذهبی بودن که همیشه میگفت من حتی سر پیدابودن یک تارموی خانم حساسم من رو فقط به دلیل این که باهاشون بگوبخندنمیکردم خیلی راحت کنارگذاشت وبهانه ی استخاره روکرد!ای کاش مذهبی بودن توی وجودمون باشه نه صرفالغلغه ی زبان.

پاسخ:
مذهبی بودن به افکار و عقاید دینی همراه عمل به دستورات دینی بدون افراط و تفریط است.
متاسفانه خیلی ها در مذهبی بودن در حداقلی اون هستند و تا جایی که در منفعت اونهاست.
در مورد مذهبی ها حرف زیاد برا گفتن دارم.

۱۵ فروردين ۹۴ ، ۱۳:۱۲

آنیتا

سلام امروز 15 فروردین و اولین روز کاریه امیدوارم سال پر خیر وبرکتیداشته باشین من خیلی خواستم ثبت نام کنم اما نشد نمیدونم چرا لطفا راهنماییم کنید.
ممن یه ساله ازدواج کردم و راستش 19 سالمه و هم سنم پایین بود و هم اومدم تهران خودم بچه شهرستان بودم از یه طرف دوری و غربت از طرف دیگه نداشتن تجربه ،نبودن کسی که بهم مشاور بده خلاصه این یه سال خیلی برام سخت گذشت از طرفی دانشجو بودم و بدلیل ندادن انتقالی به تهران مجبور به انصراف شدم خودم تو خونواده پر جمعیت به دنیا اومدم و از بچگی ورجه وورجه داشتم عاشق تحصیل و ورزش بودم ولی الان که ازدواج کردم همه چی رفت کنار نه اینکه شوهرم نزاره راستش شهرک ما تازه تاسیس شده و هنوز امکانات خاصی نداره حتی خط واحد نداره چون پرته از شهر امکانش نیست تنها جایی برم و خودم آدرس بلد نستم بعد ازدواج خیلی روحیم ضعیف شد و افسرده شدم مدام غر میزدم به شوهرم البته از این کار هم عذاب وجدان میگیرم احساس پوچی میکنم روزا برام تکراریه و خسته نمیدونم باید چیکار کنم دوست دارم متفاوت باشم اما چطوری نمیدونم
اما در مورد شما اقای مدیر انصاف و کدشت بیش از حدتون کار رو به اینجا رسوند که همسرتون قدر خوبی هاتون رو نمیدونه به نوعی خوبی کردن هاتون وظیفه شده البته مقصر خودتون هستین چون تن به هر خاسته ای دادین بنظر من شما خودتون رو فراموش کردین و از اول زندگی بیشتر به فکر راضی و شاد نگه داشتن خانومتون بودین خیلی حرفا دارم اصلا نمیدونم این نظر که میدم ثبت میشه یا نه امروز سایتتون رو دیدیم یه ساعتی اعلام کنین که خودتون هم حضور داشته باشین میام تو سایت کامنت میزارم آنیتا

پاسخ:
سلام
ممنونم
خب شرایط شما سخت بوده و دلتنگی و تنهایی باعث اذیتتون شده.
باید برای خودتون تنوع ایجاد میکردید مثلا نشست و برخواست با همسایه های خوب.
رفتن به مسجد
گرفتن جلسات در مسجد یا خانه
در منزل کار مفید داشتن مثل کارهای اینترنتی یا بافتنی و...
هیچی مثل تنهایی مخرب و مضرر نیست.
همسرتون از چه ساعتی تا چه ساعتی نیستند؟

بله در مورد من شاید درست میگید.

۱۵ فروردين ۹۴ ، ۰۸:۵۶

گلی جون

سلااااااام.......

عید امسال خوب عیدی بود..اما من غم عجیبی داشتم..دلم لک زده برا یه سفر زیارت مشهد...

حسرت دیدن گنبد طلا حرمت..داره مثه بغضی کهنه به دلم چنگ میزنه

بهر حال حواسم هست سال نو را تبریک نگفتم..((((((:

اووووووووووووووووه..مبارک و مبارک

صد سال به این سال ها

ایشالله هر سالتون فاطمی باشه

دیروز سیزده خیلی خوش گذشت اما به من یکمی سخت گذشت

چون میزبان من بودم

اییییییییییی ... دیه شب که اومدم خونه ..پاهامو به زمین میکشیدم

از بس این ور اونور رفتم

فک کن حدود صد نفر آدم مهمون تو.. تازه نیروی جوان یا نبود یا باردار..

خلاصه 5 کیلوم کم شد(((((((((((:

تتازشممممممم باید مادرشو.شو جونیمم عزتش میذاشتیمو...ایناااا

اما شب شوشو جونم با تمام خستگیش قربونش برم..(((بقیش سانسوره..بخاطر حفظ حریمها))).....((((((((((:

یچیزیم بگم به یه نتیجه ای رسیدم

من تو دنیای واقعی با نامحرم کم و بیش سروسنگینم

اما امان از فضای مجازی..نه اینجا راحت میحرفم ..داره کم کم تو رفتارم تاثیر میذاره))):

دیروز کلی با پسر خالم که تازه عقد بود کل کل کردیم...میخاست بگه ما دو تا عاشقتر از شماها هستیم...

منم نه جونم قربونم ورد زبونمه کلی حواسم جمع بود که اینا را نگم

خلاصه تصمیم رفتم دیگه باهاش کل کل نکنم..

تقصیر خودشه ها میاد سر بحثو وا میکنه..هرچی هیچی نمیگی هی کشش میده..من میدونم دلش میخاد منم ادامه بدم..

اینقدر میگه تا بلاخره زیپ دهنمونو باز میکنه

البت ما تو حرفامون جز احترام هیچی نیست..با احترام بهم تیکه میندازیم

نه یه زمانی خواستگارم بوده..میخاد یجوری رفتار کنه که مثلا...

.....................

آخییییییییش

اساسا...

واقعااااااااااا...((:

پاسخ:
سلام و ادب
سال نو شما هم مبارک. ان شالله کل سالتون مثل سیزده بدر خوش بگذره و آخرشم ختم به خیر شود.
خسته نباشید کد بانو .آفرین به همت و اراده تون. سرکار همسر ما که اسم سه تا مهمون بیاد قبض روح میشه واقعا.
کل کل کردن هم ولو با احترام خوب نیست ممکنه تبعات بدی داشته باشه.

۱۵ فروردين ۹۴ ، ۰۸:۳۳

اسما

مشکل بزرگیه غزل خانم

من همسرتونو درک میکنم.منم با همسرم همین مشکلو دارم.الان حدود چند ماهه که ازش یکاری را خاستم اما جدی نمیگیره.میه منو خیلی دوست داره اما این کاراش منو خیلی خیلی زجر میده.منم آدم دقیقیم.اما تازگیها سعی کردم مثه خودش رفتار کنم بلکم بفهمه من چقدر زجر میکشم.اما اون خیلی ریلکسه

مشکل شماها اینه که همسرتون و خواسته هاشو در اولویت قرار نمیدین.مثلا شما هیچوقت یادت میره ظهر ناهار بخوری.یا نمازتو نخونی.یا بعضی چیزها

خواسته های همسرتم باید اینقدر برات مهم باشه

امان از ریلکسی.

۱۴ فروردين ۹۴ ، ۲۱:۵۳

الهه منصوری

میشه یه سوال بپرسم؟شما که میگین زیبایی زن به حیا و غرورشه آیا تو خواستگاری هاتون به این قضیه توجه میکردین؟یعنی مثلا از دست دختری که سرو سنگین باشه و سعی کنه جدی صحبت کنه و توی لحنش نازعشوه نباشه ویا حتی سعی کنه خیلی نخنده برای شما عیب محسوب نمیشد؟؟میخوام بدونم دیدگاه یه مرد مذهبی تو این زمینه چیه؟آیا میتونه تشخیص بده که این فقط به خاطر نامرم بودنه یا میذاره به حساب خشک و جدی بودن دختر؟

پاسخ:
سلام
ببینید افراد با هم فرق می کنند و نمیشه یه نسخه برای همه پیچید.اما برای من نه تنها عیب نبود بلکه یه حسن بود. بنظر من خندیدن و با عشوه حرف زدن یعنی دختر خودش رو میخواد به این شکل تحمیل کنه.من دلیلی نمیبینم دختر برای هر خواستگار که شاید ده ها بار افراد مختلف بیان خودش رو به این شکل عرضه کنه.
فرایند خواستگار باید عزت و مقام دختر رو بالا ببره نه خودش رو ارزون عرض کنه.

۱۳ فروردين ۹۴ ، ۱۹:۵۹

غزل

سلام
آخه مثلا بهش میگم تا آخر هفته یه کار رو انجام میدم
خوب یادم میره
آخه صدتا کار هست که باید انجام بدم!!
اکثرا یادم میره
همسرم خیلی خیلی دقیقه
خودشم سر قول هاش می مونه
کلا یکم حساسه
میخواد همه کاری سر وقتش باشه
منم خیلی ریلکس! هستم
همسرم میگه حس میکنم برات مهم نیستم!
بهش میگم بخدا مهمی
فقط من خونسردم!
همیشه همینطور بودم
باورتون میشه همسرم خیلی ازاین اخلاقم ناراحته...

پاسخ:
سلام
خیلی مشکل خاصی نیست.
شما قول هایی که می دید رو تو برگه بنویسید و در یخچال و ... نصب کنید تا یادتون نره.به همین راحتی.
حله؟

۱۳ فروردين ۹۴ ، ۰۱:۱۴

گلی جون

اوهووووووم..

همین طوری...

پاسخ:
اوهوممممم

۱۲ فروردين ۹۴ ، ۲۰:۲۶

ترانه هستی

سلام جناب مدیر

سیزده تون به در.

خوش بگذره آخرین روزهای تعطیلات.

پاسخ:
سلام
ممنونم. به شما و همه دوستان هم خوش بگذره.

۱۲ فروردين ۹۴ ، ۰۹:۲۵

زهرا

رایحه گل یر شرشر باران شناور میشود وقتیکه آهنگ دل نواز نوروز در موسم بهاری نواخته میگردد
سال نو بر شما وخانواده محترمتون مبارک

قدم نو رسیده هم مبارک انشالله زنده باشه دختر باباش

پاسخ:
سلام
ممنونم سال نو شما هم مبارک.

۱۱ فروردين ۹۴ ، ۲۳:۲۱

غزل

سلام
سال نو مبارک
یه سوال دارم دوستان
من و همسرم همو دوست داریم
شوهرم بهم میگه پای حرفات نمی ایستی!
راست میگه قرارهام یادم میره!
از طرفی شوهرم خیلی دقیقه همه چی خوب یادش می مونه..
نمیدونم چکار کنم قرارهامون یادم بمونه!
خیلی دوسش دارم اما حرفامو یادم میره
بهم میگه تو منو جدی نمیگیری!!!!!

پاسخ:
سلام
سال نو شما هم مبارک
خب یاداشت کنید یادتون نره. اینم شد مشکل آخه؟

۱۰ فروردين ۹۴ ، ۲۳:۳۷

فاطمه

سلام
پس شاید جدیدا دیگه مشاوره خانواده نمی دن

پاسخ:
سلام
شاید

۱۰ فروردين ۹۴ ، ۲۳:۰۳

محیا

سلام سال نو مبارک ان شاالله سال پر ثمری برای همه مان باشه توام با خبرهای مسرت بخش.

پاسخ:
سلام
ممنونم.بر شما هم مبارک

۱۰ فروردين ۹۴ ، ۲۲:۵۳

خانم

با سلام میخواستم بگم کاشکى میشد آدم ها رو اجبارى برد کلاس اخلاق و رفتار براشون گذاشت ، کلا اخلاق و رفتار و طرز برخورد که همان مهارت هاى زندگى است

خیلى مهم است ، بعضى ها مهارت دارند ولى مهارت آزار و تهدید دو به هم زنى و غیبت و اینا !

امیدوارم بقیه آقایان و خانوم ها هم مثل شما درک کنند که چقدر مهمه که میگند اخلاق محمدى باشه !

صل على محمد و آل محمد

پاسخ:
سلام
بله ای کاش...

۰۹ فروردين ۹۴ ، ۲۲:۲۰

فاطمه

ُسلام پیام خصوصی من رسید؟؟

پاسخ:
سلام
بله ممنون از شما
ایمیل زدم و در جواب گفتند من فقط در زمینه تحصیلی میتونم مشاوره بدم نه خانواده.

۰۹ فروردين ۹۴ ، ۱۱:۱۹

سحر

سلام .سال نو مبارک.امیدوارم سال خوبی برای همه باشه.دعاکنید که در سال جدیدمشکلات همه ماها ختم به خیر بشه .انشاالله.

پاسخ:
سلام
ممنونم. سال نو شما هم مبارک. همچنین

۰۸ فروردين ۹۴ ، ۱۹:۲۵

ترانه هستی

سلام
سال نو بر شما هم مبارک و فاطمی.
ببخشید دیر کامنت گذاشتم.سر کار بودم و مهمان هم داشتیم و سرم شلوغ بود.
انشاءالله در کنار خانواده سال خوشی داشته باشید.
این ایام رو حسابی خوش بگذرونید تا بعد از تعطیلات روزاهای خوبی رو شروع کنید.
مواظب خانوم جان و بچه ها هم باشیددددد.
هرچی باشه شما رییس و مسوول خانواده اید.
در ضمن آفرین که سال نو را با آشتی و هدیه دادن شروع کردید.
من که کلی ذوقیدم.
روزهاتون قشنگ.دلهاتون شاد.

پاسخ:
سلام
ممنونم. بر شما هم مبارک
خواهش میکنم ان شالله سال خوبی داشته باشید.
لطف دارید. ان شالله همیشه در حال ذوقیدن باشید

۰۸ فروردين ۹۴ ، ۱۴:۵۳

لطفا راهنماییم کنید

سلام.عیدتون مبارک.دیدم بعضی از دوستان ازتون مشاوره میگیرن گفتم منم مشگلمو مطرح کنم شاید به عنوان یه مرد بتونید کمکم کنید البته اگه زحمتی نیست.از چند روز قبل عید با خانواده شوهرم رفتیم ویلایه شمال پدر شوهر خدا شاهد من حتی تو اوج ناراحتی ام که باشم ذره ایی پیش خانواده همسر بروز نمیدم هر کاری از دستم بربیادم میکنم که به کسی بدنگذره ولی جاریه گرامی هرکاری از دستش براومد کرد تا زهر تنمون شد این سفر .خلاصه اقای شوهر بنده روی کارایه جاری حساس شده بود و مدام دنباله یه بهونه بود واسه جبران کردن کاراش منم از ترس اینکه اختلافات اوج نگیره بعد ۶ روز گفتم باید برگردیم تهران شوهرم قبول کرد اومدیم همه ام شاهد بودن من مقصر نبودم الان که برگشتیم شده دشمنم میگه تو منو از خانوادم دور کردی که پیش خانواده خودت باشی!!!!!!!جالبه نه؟؟خودش دقیقا دلیل برگشتو میدونه ها باز داره انقدر اذیت میکنه خلاصه عیدمون خراب شد رفت.الان تصمیم گرفتم لباسامو جمع کنم برم تا اخر تعطیلات پیش مامانمینا و تو خونه تنهاش بذارم اخه تا اخر تعطیلات خونه است و همش میره رو اعصابم دعوا درست میشه شما میگی چیکار کنم اصلا رفتنم درسته؟ببخشیدا خیلی حرفیدم

پاسخ:
سلام و ادب
ممنونم از لطف شما. بر شما هم مبارک
بنظرم در این مواقع اگر چه قصد شما کمک و خیرخواهی بوده اما باید اجازه میدادید تصمیم نهایی بر برگشت رو همسرتون میگرفت و نتیجه هم هر چی بود بهتر از از الان بود.
حالا هم بنظرم رفتن شما کار رو درست که نمیکنه هیچ بدتر هم میکنه.همسرتون شاید دیدند از خانوده فاصله گرفتند و ناراحتند دیواری کوتاه تر از دیوار شما پیدا نکردند.
بمونید کنار هم و این مشکل رو تموم کنید و ادامه ندید و شما کوتاه بیاید.
بهترین پیشنهاد من مسافرت هست که خودتون دو سه روزی مسافرت برید حتی شهرهای نزدیک.
توکل بخدا با گذشت مشکلات حل میشه

۰۸ فروردين ۹۴ ، ۱۲:۴۴

مستانه

سلام

الی جون سال نومبارک.سفرخوش بگذره.

دلم گرفته سخت نگیر همشو همینن .بقول ارسطو حساس نشو....اگرحساس باشی فقط خودت اذیت میشی.

۰۶ فروردين ۹۴ ، ۱۱:۵۵

خطاب به دل گرفته

خوبه همین چیزایی که اینجا گفتی رو تو یه نامه ب همسرتون بگید .شاید نمیدونه شما چی دوست داری .

۰۵ فروردين ۹۴ ، ۱۶:۰۱

ف.

سال نوتون مبارک
ان شاء الله مشکلاتتون خیلی کمتر و کمرنگتر باشه امسال. سال خوبی داشته باشین با خانم همسر
دیگه چی بخوام از خدا برای امسالتون؟
سال نو مبارک :-(

پاسخ:
سلام
ممنون. سال نو شما هم مبارک.
بخواید هر چی صلاحمون هست رو مقدر کنه.

۰۵ فروردين ۹۴ ، ۱۱:۰۱

پلنگه .. چش قشنگه ...

به به ... باد آمد و بووی انتر ... ببخشید عنبر آورد . بااز هم الی پلنگ ..

سلاام آقاای مدیر ... ساال نوو مباارک قرباان ..

میبینم که تشریف بردید ددر ... پیرهن پری رو بردید شهرتوون که پزشو به خلق خداا بدین ؟ صد البته که یه دختر مخملی پز دادنم دااره ... حاال پسرتوون چطوره ؟؟ دیگه حتماا آقاایی شده وااسه ی خوودش .. بعض بابااش نبااشه هاا ...

ایشالااا که حاال و روحیه ی همسرتوونم بهتر بشه و باا لب خندون و در قندون برگردید .

باا اجاازه ی شماا ،، پلنگ ماازندران قصد سفر کرده . بالاخره مارو هم قاطی آدم حسااب کردن بهموون مرخصی داادن . میرم انزلی ولاایت مااماانم . بعدشم تبریز ولاایت پدریم . ایشالاااا حاال دل همگیموون عوض شه به بهونه ی سفر نووروزی . الی الخصوص خاانوم آقاا مدیرموون . ببریم یه خااکی تو سر این چندر غاز عیدی که بهموون داادن بریزیم و رااحت شیم . اووووف پراایدمو عوض کردم آقاای مدیر .. جااش باازم پرااید خریدم . اماا اینیکی یه کم از اون یکی کمتر تر تر تر دااغوون تره .. چه کنیم.. الی پلنگ به همینم قانعه . ببینیم با این یکی چند تاا تلفاات میدیم . بلکه رکورد جهاانی ثبت کنیم . کیمیاا میگه ماماان تاا کی بااید ملت دااد بزنن که : هووووووو گااز تو داشبورته ...

وااای بااز چونه م گرم شد . باازم ساال نورو تبریک میگم قرباان . الهی امساال خووشگلترین ساال عمرتوون بااشه و

بشه بهترین خااطره ...

اینم ماال پیرهن پری و کااکل زری :

موووووووووووووچ

یه بغل میخک سفید هم هدیه به خوودتوون .

*** نوورووزتووون ،، همااایووووووون ***

پاسخ:
سلام الی پلنگه
حالتون خوبه؟ سال نو شما هم مبارک و ان شالله سال خوبی داشته باشید.
ممنون همگی خوبیم شکر خدا.
خب به سلامتی و ان شالله بهتون خوش بگذره.پرایدو جدیدتونم مبارک. به سلامتی ان شالله.
خوش باشید

۰۵ فروردين ۹۴ ، ۰۹:۲۱

بیتا

سلام.سال نو مبارک.انشالله که سال خوبی داشته باشید

پاسخ:
سلام
ممنونم. همچنین شما

۰۵ فروردين ۹۴ ، ۰۴:۵۴

دلم گرفته

دلم از دست شوهرم خیلی گرفته.خیلی سرده البته نه از لحاظ جنسیا نه، از اون نظر خوبه منظورم از نظر محبته.اصلا محبت نداره دلم میخواد حداقل هفته ایی یه بار اون بیاد سمتم بغلم کنه ببوستم دلم میخواد قبل خواب یه چند ثانیه همدیگرو لمس کنیم بعد خوابش بره دوست دارم تو خواب یهویی بیدار شم ببینم تو بغلشم دوست دارم یه بار ازم تعریف کنه از هیکلم از صورتم دوست دارم یه بار به جز موقع... بهم بگه دوسم داره.دوست دارم برام یه شاخه گل بخره.دوست دارم وقتی بهش میگم زندگیمون و دوست دارم بگه منم عزیزم نه اینکه به جاش یه نیشخند تلخ تحویلم بده و خییییلی چیزایه دیگه که دوست دارم.خیلی پرتوقع ام نه؟

پاسخ:
سلام
نه پر توقع نیستید اما روش محبت آقایون این چیزا کمتر هست.
همین رابطه جنسی نشونه خوبی از محبت ایشان به شماست.

۰۳ فروردين ۹۴ ، ۱۹:۵۳

یسنا

ای ول چه نکات ریزی اشاره کردی کاملا مشخصه خودتون به شدت درگیر مسایل ریز و درشت زندگیه مشترکید.براتون ارامش ارزو میکنم و از همه خانومای گل خواهش میکنم حساسیتای شدید و بی موردو بزارید کنار که به قول همسر گرام دهنمون سرویس کرده حساسیتتون

۰۲ فروردين ۹۴ ، ۲۲:۲۱

مستانه

سلام سالی پراز خوشی رابراتون ارزومندم.

پاسخ:
سلام
ممنونم.همچنین

۰۱ فروردين ۹۴ ، ۲۲:۰۴

فاطمه

سلام وای چقدر خوشحال شدم که زیبا و امیدوارانه نوشتید. ان شااالله حضرت فاطمه شفیعتون باشه. و سالی پر از نور و برکت و تقرب به اهل بیت داشته باشید.

پاسخ:
سلام
ممنونم بر شما هم مبارک

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.

نام *

پست الکترونيک

سایت یا وبلاگ

پیام *

شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:

یا ، یا ، ، <strike> یا <s>، ، ، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، ، ، <a href="" title="">، ، <div align="">

نظر بصورت خصوصی ارسال شود

پست الکترونیک برای عموم قابل مشاهده باشد

رنجنامه های مرد متأهل

رنجنامه های مرد متأهل

دلنوشته ها و درد و دل هایی که هیج کجا غیر از اینجا نمی توانم بیان کنم.

مرد تنها

عشق به خدا

من و تنهایی ها

زندگی تلخ

اختلاف زن و شوهر

ازدواج ناموفق

طلاق

تنهایی من

شعر تنهایی

اشعار عاشقی

زندگی بد

ازدواج

غربت

تنهایی

عصبانیت

مادر خانم

طلاق عاطفی

مریضی زن

محبت

جنگ زن و شوهر

دعوای زن و شوهری

رنجنامه مرد متاهل

مناجات

بندگی

آرامش با خدا

زندگی با غم

دل شکسته

اشعار امام زمان

اعصاب

انتخاب همسر

سال نوتون فاطمی

نظرات (۵۵)

ارسال نظر