رنجنامه های مرد متأهل

دلنوشته ها و درد و دل هایی که هیج کجا غیر از اینجا نمی توانم بیان کنم.

رنجنامه های مرد متأهل

دلنوشته ها و درد و دل هایی که هیج کجا غیر از اینجا نمی توانم بیان کنم.

رنجنامه های مرد متأهل

با سلام
گفتم با کسی که نمی توانم درد و دل کنم و از مشکلات و تنهایی هایم بگویم.لذا آمدم اینجا تا خودم را تخلیه کنم.
نظرات رو چون فرصت نمیکنم بدون پاسخ تایید میکنم و یا مختصر پاسخ میدم لذا خرده نگیرید.
تنهایی های من پایانی ندارد
از دیروز تا فردا بر بوم دل تنهایی را نقش زده ام
تنهایی را ستوده ام
تنهایی را بوییده ام
تنها یی را در کنج دل نهاده ام
و اکنون از تنهاییهای دل می نگارم

آیدی کانال : https://t.me/rangnamee
یا : @rangnamee

طبقه بندی موضوعی
نویسندگان
آخرین نظرات

با سلام و ادب

ایام محرم و عزادارای آقا اباعبدالله الحسین علیه السلام رو به همه شما عزیزان تسلیت عرض میکنم.

این روزها هم متاسفانه حال و روز خوبی ندارم و تنش ها با سرکار همسر زیاد شده.همه زندگیش شده مادر شوهر و جاری و اشکال تراشی از این و اون بدون اینکه به فکر زندگی و خودمون باشه.

باور کنید حتی نشده یک روزی هم بیاد بگذره و ایشان غرر نزنه و بحثی در رابطه با کسی نکنه. میگم خب غرر میزنی بزن اما حداقل هفته ای یکی دو بار . نه هر روز اونم چند بار. دیگه حالم به هم میخوره از این چرت و  پرت ها، بابا هر چیزی حد و اندازه داره.

جالب اینه در خیلی از موارد هم اشتباه میکنه و اما کمترین خجالتی نمیکشه. مثلا چند روز پیش پدر ومادرم اومدند پیش ما و وقتی منزل برادرم بودند یه کارتون کیک و پلاستگی رو گذاشتند رو اوپن آشپزخونه و بعدا سر کار همسر اومد خونه و شروع کرد بحث و جنجال که چرا برای اونا تنقلات انقدر اوردند و یک کارتون کیک و برای ما هیچی و ... خلاصه کلی رو اعصاب من راه رفت و خودش رو بیشتر پیش من دلسرد کرد و من هر چی میگفتم اونها فرقی قائل نمیشند حتما قضیه ای هست ما خبر نداریم گوش نکرد. تا اینکه یک روز بعد زن داداشم خواستند برن شهرستان و اون کارتون و پلاستیک رو اورد بالا گفت این امانتی یکی از اقوامه که قرار بیاد بگیره و پی شما باشه که اومدند بدید ببرند.

 پس معلوم شد اون کارتون کیک و پلاستیک امانتی یکی از اقوام بوده که پدرم گذاشته بود منزل برادرم تا یکی از اقوام بیاد ببره. وقتی سرکار همسر فهمید فقط یه خنده بیخودی کرد و دلم به حالش سوخت که این همه غیبت و تهمت پشت سر پدر و مادر مظلوم من کرد و نمیدونم چطور میخواد قیامت جواب بده. خود من که بارها گفتم بخاطر اذیت هاش نمیبخشمش.

واقعا برام قابل درک و هضم نیست که چرا باید کل زندگی یک زن و بزرگترین دغدغه اونها بشه این چرت و پرت ها که مادرشوهر فلان کرد و جاری اینطور و شوهر فلانی اونطور و ....(متنفرم از این خلقیات زنان و نمیدونم کار خداست یا ضعف خود زنان)

هر چقدر بیشتر اینطور رفتار میکنه و منو نسبت به خودش سرد میکنه نیازم رو به یک همدم بیشتر احساس میکنم که دست خودم نیست و فشاریست که بهم وارد میشه و مقصر هم خودشون هستند. متوجه نیست داره چکار میکنه و به اینکارهاش به ضرر زندگی خودش هست.

حالا متاسفانه چنین زنانی میرن تو روضه ها و نذر و نیازهایی هم می کنند و ادعای عاشقی امام حسین رو هم دارند. تو عزاداری گریه می کنند و روضه میگیرند. کاش خانم ها بفهمند امام حسن واقعا از زنان چی میخواد و بهترین نذر سلامت روح و جسمشون هست و شوهرداری.

این شب های عزیز وقتی حال خوشی بهتون دست داد برای خوشبختی همدیگه دعا کنیم.

موافقین ۴ مخالفین ۱ ۹۴/۰۷/۲۳
مرد تنها

نظرات  (۵۸)

من خیلی اتفاقی وب لاگتون و دیدم . وبلاگ خوبی داری
همه ما مشکلات ریز و درشت زیادی داریم اینکه آدم با شریک زندگی ش نتونه به تفاهم و آرامش برسه خیلی دردناکه بعضی وقتا هیچ کسی آدم و نمیفهمه مهم ترین اصل عشق و محبت و ارامشه نه فقط مسایل جنسی ......من متعجبم از همسر شما که به خاطر حرفای خاله زنکی و بی ارزش آرامش و از زندگی سلب میکنه
ما آدم ها متاسفانه قدر داشته هامونو نمیدونیم...
شاید همسرتم همچین وبلاگی داشته باشه ،اینو دیدم که میگم پول رو با ارزش دونستن و چشم وهمچشمی نوعی خرید درمانی هست ، که زن داره محبتی که از شوهرش دریافت نکرده رو داره بدست میاره، چون بهتر نمیشه حریص تر میشه .  برو بگرد وبلاگشو پیدا کن محبت کن محبت خالص نه از روی نیاز .کلید  زن دکتر حبشی
پاسخ:
آیدی کانال : https://t.me/rangnamee
یا : @rangnamee
سلام من پستتون رو الان خوندم با پست فراموش کردن تولد
ببخشید همسر شما هم مثل من فقط یه مشکل با شوهرش داره ..کمبود توجه!!!!
باور کنید اگه بیشتر بهش بگید دوسش دارید .. اگه بهش توجه کنید...با گل خریدن.. با کادو خریدن بی مناسبت...شارژش کنید دیگه اعصابش خرد نمیشه و اعصاب شما رو هم خرد نمیکنه.
راستی راه حل غیبت پشت سر پدر و مادرتون یه چیزه .. تو این موقعیت ها باید برین تو تیم خانومتون و بگید حق با اونه و شما کاملا درکش می کنید .... بعد اگه بازم ادامه دادن بهش بگید "این حرفا رو ول کن من اینقدر دوستت دارم که ...."  
مطمئن باشید نتیجه می گیرید قوووووووول میدم
پاسخ:
آیدی کانال : https://t.me/rangnamee
یا : @rangnamee
سلام
عزیزان من ادمها بیش از ٩٠ درصد شبیه هم هستند 
تو زندگی سخت نگیرید و فقط صد سال اولش سخته بعد سخت تر میشه 
پاسخ:
آیدی کانال : https://t.me/rangnamee
یا : @rangnamee
به نظرم می یاد کسی که با عنوان مریم اسم گذاشته مرده و داستان سرایی کرده

این یه چیزیه بین خود زنا که شما نمیبینی و خود زنا متوجه میشن...زنا حرف و کنایه های همو خوب متوجه میشن که شما نمیشی...مشکل تو این مورد همه زنا هستن چه عروس چه مادر شوهر چه جاری چه عروس...منتهی مردها نمیخوان بد مادر و خواهرشونو ببینن مخصوصا مادرشون

سلام
پیشنهاد میکنم لینک وبلاگتونو برای همسرتون اس ام اس کنید
سلام به همه دوستان عزیز و گرانقدر نوشته‌های شما از دید یک مرد زندگی را به من نشان میدهد و خیلی متفاوت و گاهی غم انگیز است تفاوت های بین دید در زن و مرد
من جای شما بودم بجای اینهمه دری وری گفتن به همسرم و اشتراک با دیگران! درکش میکردم و بهش حق میدادم.شاید همسرتون از این دست رفتارهای مشابه زیاد از هانوادتون دیده و قر زدنش از اون جهت هس...اخه شما آقایون عادت ندارید ایرادهای خانواده تون و تبعیض هاشونو ببینید و فقط همونی که دستتون بهش میرسه رو میبینید که همانا همسرتونه...من نمیدونم چقد این رفتارها در خانواده شما شیوع داره اما بنظرم اول از خانومتون بپرسید بنده خدا دردش چیه؟
ببین دوست عزیز اگر من امروز با شوهرم مشکل پیدا کردم نمیتونم مشکلات اخلاقی و شخصیتی اون را به تمام مردها نسبت بدم . شماهم اگر با خانمت مشکل داری دلیل نمیشه تمام زنها مثل خانم شما باشن که البته اگر اینطور فکر میکنی از عقل ناقصت سرچشمه میگیره:-)
من مردنیستم اماامان ازاین غیبتها متنفرم ازاین حرفهاوقتی خواهرام ازمادرشوهروخواهرشوهرمیگن البته خانواده شوهراشون هم ازاونهامیگن فقط میخندم البته چون ازاین چرندیات خوشم نمیادمرااصلاتحویل نمیگیرن من که حوصلم ازاین حرفهابهم میریزه مردهای بیچاره بااین حرفهاچه کنن
۲۰ اسفند ۹۴ ، ۱۵:۳۰ دختر ـــَ ک
همه ماها یه عیب هایی داریم کاش وقتی خودمون نمیتونیم قضیه رو حل کنیم به یه مشاوره وارد مراجعه کنیم
با همسرتون بیشتر صحبت کنید 
یه وبلاگی هست به نام همسر بهشتی توصیه های جالبی به خانم ها میکنه 

سلام.
من وقتی با زنم ازدواج کردم.دوستش داشتم.
ولی این اخلاقیاتش باعث شده از کل زنها بدم بیاد این حرفی که میگم خیلی شدیده
حتی دوست ندارم با زنم رابطه جنسی برقرار کنم.و هر زنی میبینم ازش تنفر دارم.چرا من که زمانی عاشق این موجودات مثلا زیبا بودم الان ازشون متنفرم.هیچ زنی برام ارزش نداره.

سلام. من یه پیشنهادی دارم. به حای اینکه در مورد خود همیرتان رفتار ایجابی کنید مثلا ازشون تعریف کنید یا بگید جقدر خوبی و .. رفتار سلبی در مورد کسایی که ایشون نسبت انها حساسیت دارند انجام دهید مثلا ایرادی رو نسبت به جاری ای که ایشون ازش خوشش نمیاد بگید. مثلا بگید فلانی بعنی جاری این عیب و اشکال رفتاری رو داره و ...یااگه نسبت به به فرد دیگه حساسیت داره بازم این روش رو به کار بگیرید. این افراد معمولا اعتماد به نفس کمی دارند و از خودشان خوششان نمی اید و در عمق وجودشان می دانند که چه ضعف های عمده ای دارند، وقتی از انها تعریف کنید خودشان را لایق ان تعریف ها نمی دانند و می دانند که از ته دلتان نمی گویید ولی وقتی از دیگران هم اشکالات رفتاری می گیرید، میفهمن که دیگران هم در دید شما کامل نیستن و خیالشون از این بابت که در چشم شما اونا بهترن راحت میشه. امتحان کنید مطمئن هستم جواب میده
من که با این بنده خدایی که براش برنامه ریختم صحبتام رو سر این موضوع کردم
گفتم چقدر متنفرم از این غیبت کردنا
البته همچین مطمئن هم نیستم که کامل به خواستم عمل کنه ولی خوب فعلا زورمو میزنم من
 بنظرمنم واقعأ عادت بدیه. باور کنید این رفتار خانمتون فقط منشأ از سادگیش داره.مثلأ من خودم بارها پیش اومده از خانواده همسرم رنجیدم اما ب همسرم نگفتم بخاطر اینکه اول از همه خانوادشن.وهرچقدرم منو دوست داشته باشه همونقدرم تعصب اونارو میکشه.اینجور مواقع سکوت میکنم تا شوهرم خودش متوجه بشه.
پاسخ:
آفرین به شما

الحق که خوب به تصویر کشیدین ...

مشکل منو شما کاملا برعکس هم هست ...

تعریف از خود نباشه ...یه زن کاملا درک کنُ آروم ..ولی بالعکس همسرم کاملا بی حوصلهُ ...

بیاد ندارم تا بحال واسش غریدنی داشته بوده باشم :)

ولی هرچی مدارا کردم هیچ نتیجه ای ندیدم...

رفتار آدما نتیجه رفتارای خودمونه انگار ... من بس که خوب بودم خیال میکنه وظیفه ی منه خوب باشم !!! اما واقعا هضم این موضوع سخته که منم میتونم مثه زنای دیگه غر بزنمو بگم فلان و فلان ...نه ... چون دنبال آرامشم ...اما انگار باید این آرامشو گدایی کنم ...

قشنگ نیس که زنا و مردای ما توقعاتشون انقد بده ...

ولی تمام اینها رو فقط با یک کلمه جبران میکنم... دوسش دارم پس :

بهش یاد میدم من لایق رفتارای سردش نیستم ... باید بتونم ...

چون دوسش دارم ...

+ لزوما همه ی زنهـا مثل هم نیستن ...

آدمهـا فرق دارن دوست من :)

سلام...نازنین خانم شما چند سالتونه 
پاسخ:
به قول خانما وااااای پای خواستگاری رو تو سایت دیگه باز نکنید.
منم قبل از ازدواج مثل شما فکر میکردم  وهمیشه میگفتم حتی اگر خانوادهشوهرم هم بد باشندمن به شوهرم انتقال نمیدم ولی پس از گذشت مدتی همه دیدکاههام تغییر کرد 
من هیجی از زندگی شما نمیدونم ولی میدونم همه چیز دو طرفه است وقتی ادم مورد انتقاد قرار بگیره انتقاد میکنه مرد وزن هم نداره حالا حتی اکه این انتقاد کلامی هم نباشه
کلا خانم ها همه شون عادتشونه تو وبلاگ های آقایون میگن وای!!!! جل الخالق !! چطور زنتون اینجوریه!! ما اگه اینجوری باشیم شوهرمون فلان میکنه ! ما کدبانوهای زیبارویی هستیم که از شش صبح تا دوازده شب فقط میشوریم و میپذیم و تا کمر جلو شوهرمون خم میشیم . 
بعد تو وبلاگ های خانم هایی که از زندگیشون مینویسن همین خانم ها که خدمتتون عرض کردم میرن نظر میزارن اووووووه تو غذا میپذی !! اوووه شوهرت تا کمر جلوت خم نمیشه!!!! اووووووووه بهت میگه بشین اونور!! ما فقط میخوریمو و میخوابیم کل ظرف ها و غذاها و بچه داری با شوهرمونه ! تازه هرچی هم به خانوادش میگیم میگه عزیزم هرچی دوست داشتی به خانوادم فحش بده قربونه چشمای شهلات!

والا . کافیه نظرات این دو گروه وبلاگ ( مردهای ناراضی و زن های ناراضی ) بخونید میبیند. 
با نظر مریم خانم موافقم غافلن از اینکه این نسخه ها دودش تو چشم خودشون هم میره.
پاسخ:
جالب بود.
سلام. حس غربی از خوندن این وبلاگ بهم دست داد. منم چند ماهیه با همسرم به خاطر اشتباهات مادرشوهرم و حاضر جوابیای خودم درگیری دارم.  چند وقت پیش هم حتی خیلی راحت بهم گفت از ازدواج باهات پشیمونم. فقط و فقط بخاطر اینکه کل خونوادشو تا سر حد مرگ محترم میدونه.و من در اولویت بعدیش قرار دارم. من قبول دارم که که کجخلقی دارم و زودرنجم هستم اما واقعا همسرمو و زندگیمو خیلی دوست دارم. الان که اینجا رو پیدا کردم دلم لرزید که نکنه شوهرمم همچین جایی داشته باشه و یه عده خواننده بیان راهنماییش کنن که بره زن دوم بگیره. خانومای محترم آقایون عزیز لطفا هیچ وقت هیچ وقت واسه هیچ کس نسخه نپیچین. چه بسا خود شما هم اشکالاتی تو افکار و رفتارتون باشه که صلاح نباشه کسی رو به این شدت راهنمایی کنین. اینکه خانوم شما خیلی از اصول همسرداری رو زیر پا گذاشته قبول و اینکه شما واقعا چند ساله دارین تحمل میکنین قبول. اما شما یه زندگی 4 نفره رو دارین اداره میکنین و اگه واقعا اینقدر مشکلاتتون حاده چرا بچه دوم رو به این دنیا دعوت کردین؟؟ به نظر من کاری که منو همسرم کردیم رو شما هم امتحان کنین . یه روز خیلی رسمی و جدی وبروی هم بشینین و از مشکلاتتون بی رودربایستی حرف بزنین از خواسته هاتون. از نیازاتون اول هم از ایشون بخوایین شروع کنه با منطق و سیاست مردونه تاییدش کنین و در نهایتم خودتون از مسائل تو دلتون باهاش بگین. به هم قول کتبی بدین که تلاش کنین همه چی رو به خاطر خودتون و بچه های بی گناهتون سر و سامون بدین. همون روزی که همسرم بهم گفت که از ازدواج با من پشیمونه به وضوح دید که من ریختم داغون شدم و بر خلاف همیشه که تو دعواهامون حرف زیاد میزدم رفتم تو یه سکوت طولانی. دست خودم نبود هیچ انگیزه ای نداشتم برای ادامه. چند روز بعد بهش گفتم بخاطر دخترمون کنارت میمونم ولی تو میتونی بری زن دوم اختیار کنی. و دیگه هیچی نگفتم. شوکه شده بود باورش نمیشد این حرفو من زده باشم. جند ساعت بعد همین راهکاری که بهتون گفتم رو همسرم پیاده کرد. اول اون بهم قول داد و منو آروم کرد و بعد از منم قول گرفت. تا امروز که چند ماهی میگذره از اون روز خوب بوده. امیدوارم شما هم هر چه زودتر به آرامش برسین کنار خونوادتون.
پاسخ:
سلام
کردیم و نشد.
(عمه)یعنی مخالفی با رابطه بی عرضگی گربه و ازدحام موش؟اخه یه زن چهل کیلویی با ۱۵۰ قد دیگه چیه که یه کاری کنه که یه مرد گنده خون گریه کنه؟البته بیشتر روی حرفم با (همدرد بینوا بود)و کمی ام به مدیر.یه جایه کار میلنگه خوب
احسنت به (تعجب)..ببین چکارمون کردی که تعجب هم ظاهرشد.


خوب به خانومتون ادرس بدین بیاد بخونه اینجارو شاید فرجی شد.وای یی جدی چه حالی میشن اگه بیان این مطالب و بخونن وبدتر از اون نظرات این همه خانومو
سلام
خانمتون از این وبلاگ خبر دارن یعنی این مطالب رو خوندن یا ...
پاسخ:
سلام
خیر
‌پروردگارم ......

بی قرارم......

 کور شود چشمانم        لا ل شود زبانم      بشکند کمرم ......  

 یا حسین ......

تا کی .........

وااای من چقدر دلتنگ عشق و مهربانی بنده ات هستم 
معبود من ...........
سلام.متاسفانه تعداد خانومهایی که به ناحق پشت خانواده همسر بدگویی میکنندزیاده .اما من میگم مردی که خانومش پشت سر خونوادش حرف میزنه چطور ساکت میمونه؟چرایکبارجلوی والدینش زبان بازنمیکنه واز خانومش بخاطراین چرندیات گله کنه؟البته فقط والدینش حضوردارند رومیگم .یعنی غریبه نباشه.شاید بدینوسیله ایشون ازطرف والدنش به کارزشتش پی ببره.من ازشماتعجب میکنم.باهمه ی احترامی که به خونواده همسرم میذارم که البته متقابل هم صورت میگیره اما خدانکنه یک روز از سایه ی برادرش گله داشته باشم یعنی خدانکنه .اون روزشوهرم قطعا منوازجفت چشاش پرت میکنه.غیرتت کجارفته؟مگه والدینت تورو ازدرخت بعمل اوردن وایشون فقط ادمیزاده؟(عصبانیم کردی)

اسم وبلاگتون منو به فکر برد.ببخشیدا قصد بی ادبی ندارم ولی واقعا خاک تو سر همسری که کاری کنه که همسرش چه زن چه شوهر رنججججنامه  بنویسه.همسر باید ارام دل باشه نه مایه رنج و عذاب
یه کلام لپ کلام.از بی عرضگیه گربه است که خونه رو موش برمیداره
۰۲ آبان ۹۴ ، ۰۰:۴۱ همدرد بینوا

سلام
من حدود 12 سال است ازدواج کرده ام.همیشه سعی داشتم با زیر و بم زندگی بسازم. ولی چیزی از درون مرا اذیت می کند و آن اینکه شاید روش زندگی من درست نباشد. 2 تا بچه پسر دارم ولی از همسرم دل خوشی ندارم. خیلی نکات است که گفتن همه اش ممکن نیست وفقط این چندتا را بگویم که خیلی وقتهاست که تقریبا بالای 95 درصد ظرفهای کثیف خانه را من میشویم (مال همه را (قبلش هم خیلی میشستم ولی نه به ای صورت الان. اون وقتهایی که قبلن ها می شست ظروف را تلنبار میکرد و 3روز یکبار میشست بنحوی که گاهی بوی تعفن غذای مانده بلند میشد.
خیلی اوقات شده است که وقتی از سرکار به خانه می آیم (ساعت 2 یا 3 بعدظهر) هنوز غذا نگذاشته است و من خودم که معمولا بدون صبحانه از خانه خارج میشوم، غذایی دست و پا می کنم و بعدش هم خودم با دست خودم به بچه ها غذا میدهم و بعد هم خودم غذا میخورم(بعضی وقتا هم آقا پسرا اشتهاشون میگیره وهمه شو میخورن خودم نون و ماستی و .. میخورم).وقتی هم که خودش غذا می گذارد هم چون بچه ها گرسنه هستند و عادت کرده اند من به انها غذا بدهم صبر می کنم تا غذای آنها را داده و بعد خودم غذایی بخورم.چند بار با کنایه به همسرم فهمانده ام که قبل از اینکه من سر سفره بیام غذای بچه ها را بده تا خودمان سر سفره راحت غذا بخوریم ولی ... .
یک نمونه در مورد جارو کشیدن خانه فقط بگویم دراین 12 سال شاید یکبار کیسه زباله جاروبرقی را خالی نکرده و اصلا نمیداند که کی باید خالی بشود نه اینکه نمیداند ولی به رویش نمیاورد. اصلا نمیداند من کی آن را خالی کرده ام.اصلا خالی است یا پر؟ علاوه بر اینکه شاید خودم بیشتر ازاو خانه راجارو میکشم.
تقریبا90 درصد لباسهایم را خودم میشویم شاید خیلی اوقات لباسهای او را و بچه ها را هم. همیشه مینالد که چرالباسهایت اتو نداردولی خیلی کم پیش میاد که آنها اتو بزند.جالبه یکبار چندتا از پیراهن هام رو تمیز اتو کرده و توی کمدلباس گذاشته بودم بعد از مدتها همسرم دید و یکدفعه برگشت و گفت آآآه ه این همه لباس برات اتو کردم اونوقت رفتی این پیراهن بدون اتو رو پوشیدی؟ هیچی نگفتم.
با این همه خدا نکند مهمانی از فامیل یا همکارها بخواهد به خانه ما بیاید. با همه ی صبری که دارم از کوره در می روم چون همسرم برای حفظ آبرویش در خانه کار می کند و خانه را تمیز میکند ولی خروار خروار حرف بارم میکند طوری که کارمون به جنگ و جدال می کشه. به همین خاطر اصلا دوست ندارم مهمان برای ما بیاید چون این آرامش کوچک خود ساخته ام هم متلاطم میشود.
امثال اینمواردزیاد است ..
نمیدانم مشکل از کجاست. از چیست. احساس میکنم در این 12 سال بعد از ازدواج دائم عقبگرد می روم فرصت های طلایی کاری و تحصیلی از دستم رفته است. اگر هم عقبگرد نباشد دچار رکود شده ام که فرقی با عقبگرد ندارد.

پاسخ:
با سلام
عملگرد همسر شما خیلی بدتر از سرکار همسر ماست.
به نظرم باید جدیتر و قاطع تر رفتار کنید.
سلام.برادر منم خانومش دقیقا عینه همسر شماست.برادرم هشت سال تحمل کرد اما زنش هر روز پروتر شد،تا جایی که برادرم برای پر کردنه این خلائ بزرگ به یه زنه دیگه رو اورد و الان ازدواج موقت کرده.الان همسر اولش حسابی سرش به سنگ خورده و روزی هزاربار بهش میگه غلط کردم اونو طلاق بده من درست میشم اما برادرم اصلا زیر بار نمیره میگه ۸ سال تو منو اذیت کردی ۸ سالم من میخوام اذیتت کنم .خدا برای هیچ زنی اینطوری نخواد اما گاهی وقتا  بعضی ادما احتیاج به یه شوک سنگین دارن واسه بیدار شدن،شما هم یه شوک سنگین به خانومت بدی بد نیستا یه چیزو مطمئن باش تا تو بشینی اون جلوت وایمیسه
هر کسی کو دور ماند از اصل ......

باز جوید روزگار وصل خویش....

من نمی دونم چرا شما آقایون زنتون هر عیبی داره می گین شما خانم ها

می بینید شما آقایون هم منطق ندارید

این عیب خانم شماست نه خانم ها

احتمالا خانم شما خانه دار و بی کارن که اینقدر وقت برای اینطور کارا پیدا می کنن

خانمایی هستن که شاغلن وظیفه خونه رو هم دارن احتمالا دانشجو هم که باشن دیگه می خوام ببینم بازم فرصت برای اینطور حرفا پیدا می کنن

سلام.من شوهر خیلی خیلی خوبی دارم که خیلی عالی و مهربونه و منم خیلی دوس داره ولی من گاهی وقتا با لجبازیام اذیتش میکردم و باعث میشدم از دستم ناراحت بشه.از وقتی با وبلاگ شما آشنا شدم (تمام مطالبتونو هم خوندم) خیلی ناراحت شدم از کار خودم و گفتم نکنه یه روزی برسه که شوهرجون منم اینطوری ازم زده بشه .... پس با خودم قرار گذاشتم دیگه حتی همین لجبازیای کوچیک رو هم کنار بذارم.خدا رو شکر تا الان رو قولم بودم و الان دو ماهه نذاشتم هیچ مسئله یا ناراحتی ای بیشتر از نهایتا چند ساعت طول بکشه و فوری حلش کردم....خدا رو شکر نتیجشم شده یه زندگی رویایی...خیلی ازتون ممنونم و امیدوارم خدا خانوم شما رو هم سر عقل بیاره و یه زندگی گرم و عالی داشته باشید انشاا...
ببخشید اما بعنوان یه فرد با تجربه که در کنار چنین فردی با چنین خصوصیاتی که همون مادرم باشه زندگی کردم متاسفانه خبر بدی براتون دارم . اونم اینکه روز بروز اوضاع معمولا بدتر میشه . با بزرگ شدن بچه ها و نیازهای روانی اونا و مشکلات اونا اوضاع حادتر میشه . چون چنین افرادی اکثرا خودشون قوز بالای قوز هستن در مشکلات . کم کم جو خانواده سرد و افراد از هم دور میشن . مادری که پرخاشگره و ادب رفتاری نداره همون ادب رو به بچه ها نمیتونه منتقل کنه و بچه ها هم تو روابط خودشون همون رفتارها رو الگو برداری میکنن .
الان برادر من بهش بگی سلام میخواد بپره بهت و حمله کنه و بزنتت چون همیشه رفتار مادرم باهاش همین بوده . در نتیجه منم نمیتونم خیلی با برادرم صمیمی باشم وقتی اخلاقش اینه .
یه زن و یه مادر بار رفتارهای بد خانواده رو سرد و بی انگیزه میکنه . خانواده رو متلاشی میکنه . بچه ها تو این دعواها افسرده و از زندگی سرد میشن . توان مقابلشون در برابر مشکلات زندگی از بین میره چون اعصابشون سر موضوعات بیهوده و خاله زنکی و چرت بکلی تحلیل رفته .
من واقعا حس میکنم به جایی رسیدم که نمیتونم مادرمو ببخشم . تمام وجودم پر از خاطرات تلخه از رفتارهاش .
در صورتبکه من حتی از یه فرد معمولی خیلی خیلی دلسوزترم . هم اطرافیانم متوجه شدند و هم خودم در برابر مادرم خیلی دلسوزتر از دخترای دیگه بودم .
اما متاسفانه دیگه از دلم رفته و اصلا اعصابم کشش نداره که باهاش رابطه داشته باشم .
خیلی جالبه زندگیمو تباه کرده بعدم میگه تو عاق والدینی . خبر نداره بیچاره که عاق فرزند هم تو روایات داریم و خودش مصداق کامل عاق فرزنده .
البته تفاوت شما و زندگیتون با من در اینه که احتمالا شما پدر خوبی هستید من پدرمم بیسواد و بی مسیولیت بود و نصف دعواها سر بی مسیولیتی اون بود . من از هر دو طرف خیلی کمبود پیدا کردم .
شاید فکر کنید ایراد از منه اما خواهرم که واقعا همه میگن مثل فرشتست تایید میکنه و میگه منم همین مشکلات رو داستم .
امان از تنهایی .......

خداااااااااااااا
۲۹ مهر ۹۴ ، ۲۲:۱۸ ماه تاریک
یه جاى کارت اشتباه بوده که داره اینجورى رفتار میکنه 
خب ب نظر من شما بهتره وقتی خانومتون چیزی میگن طرف خانوادتونو نگیرید و بی طرف باشید،درسته خانومتون کار اشتباهی میکنن ولی بد نیست ب این موضوع فکر کنید ک شاید این رفتارشون دلیلی داره
پاسخ:
بله دیگه همه رفتاراش رو با خودتون مقایسه میکنید و میگید دلیلی داره.
من بی طرف که هیچ میگم اشتباه کردند هم بیخیال نمیشه
عمو وژدانن اگه حوصله نداشتی نمیخاد بخونی..
Shجان اصلا من نمیدونم جنس این جاری از چیه ک باعث فوران اتشفشانی حسادت ادم میشه(فقط تعبیر ادبی رو داشته باش:دی)...واقعا من هیچکسی رو ندیدم ک بگه جاری خوبه یا علاقمند باشه ب جاریش..مگه اونم از جنس ادم نیس?مگه اونم  بشر نیس?ولی نمیدونم چرا هر کی ب سمت جاری ای میرسه جنسش خراب میشه?البته همه جنسشون خراب نمیشه بعضی ها کلا خنثی ان و بعضی ها خراب ..ولی هردوگروه موش خودشونو میدوئونن ولی اولی پنهانی و باسیاست و دومی اشکارا....من باید یه روزی یه منبر حسابی برم راجب این خانواده شوهر بدم عمو بزاره توو وبلاگش..
عمو میگم من هی میام اینجا هی کامنت میدم فک نکنی از بیکاریه نه عمو منم کار و زندگی دارم چندین و چندتا پروژه تحقیقاتی و اختراعی و چیز در دست اجرا دارم ولی از وقتی ک شما رفتی اینجا خلوت شده و علما و فضلا و دوستان همکارم دیگه نمیان منم مجبورم ی تنه کار ثقیل و سنگین منبررویه اینجا رو بدوش بکشم...خدا کنه دوستان جدید همکاری کنن ک بنده هم حداقل فرصت کنم ی لیوان اب بخورم صدام گرفته باور کنیدخخخخ..خلاصه عمو اگه زیاد میام شما ب اعصاب خودت مسلط باش و هعی روح عمه مونو شاد نکن و هی با دیدن اسمم نگو این دختره باز اومد کی کامنتشو تا ته بخونه حالا..عمو نخوندی هم نخوندی اصن تاییدم نکنی اشکال نداره مهم اینه ک من وظیفه خودمو انجام دادم و با وژدانی اسوده سر به بالین مینهم خخخخخخ
راستی عمو این منبر اینجارو هم عوض کن دیگه پوسیده چوبش ی پاشم دراومده ادم احساس ناامنی میکنه میره روش..فردا بیفتم دماغم بشکنه بمونم رو دست بابام خوبه?!!!:)))...یارانه این ماه رو بزار کنار واسه منبر خخخ
عمو من نمیدونم چرا میام اینجا حرف دونیم میترکه و کلی حرف میزنم حالا وبلاگای دیگه اصن اینجوری نیستم..والاانگاراینجاا مهره مار داره...شما وبلاگتون با اینکه زشته و خیلی بی روحه ولی اینقدر بازدید کننده داره ولی من صبح تا شب مث شاطر نونوا پست بزارم کلاغم نمیاد پر بزنه اونورا...خدا شانس بده...ی وردی چیزی هم بده ما بخونیم بلکم وبلاگمون رونق گرفت:)))
من دیگه برم بچم رو گازه خخخ
پاسخ:
سلام بر کلوچه خوش بیان
اینجا هم وبلاگ خودتونه بخاطر همین راحت می نویسی و منبر میری. پس نتیجه هم این میشه یارانه این ماه رو هم باید خودت متقبل و منبر رو تعمیر کنید.

۲۶ مهر ۹۴ ، ۱۷:۵۸ الینا قاسمی
سلام . خیلی دلم به حالتون میسوزه .واقعا اگه کسی مومن باشه  .دلش میخواد هرروزش بهتر از دیروزباشه واگه رفتارها وعادتهای بدی داره که عزیزانشو  اذیت می کنه  تمام تلاششو می کنه که رفعش بکنه اینه معنای مومن ومتقی بودن .زن ومرد فرق نمی کنه منم غر می زنم خشونت به خرج میدم اما دلیل من بی منطقی شوهرم واینکه یک اشتباه رو صد بار تکرار می کنه وهمش منو به دردسر می ندازه وفکر می کنه چون مرده  همیشه فکرش بهتر از زن کار می کنه  وبه نظراتم اصلا اهمیت نمیده وبعد اشتباه معذرت خواهی می کنه و من میشه ادم بده اون میشه ادم خوبه .اخه بابا منم ادمم دوست دارم پیشرفت کنم  استرس خرابکاریای اقامو نداشته باشم .  من با اینکه زنم گاهی دلم میخواد کاش ما هم حق طلاق داشتیم من چاره ای ندارم جز حرص خوردن نه به همدم نه به صیغه  به هیچ چی نمی تونم فکر کنم .شما می گید ما خانما به چی فکر کنیم ؟؟
پاسخ:
سلام
ما مردها هم مثل شمایم و فقط فکر میکنیم نه بیشتر
کلوچه ی عزیزم خیلی جالب بود:-):-):-):-D
آخه خیلی عجیبه که شما یه مرد فداکار و مهربان و جان برکف هستید ولی ایشون روزگار شما سیاه میکنند. 
من خودم یه جاری دارم کلوچه جان در جریانه، همسرم بهترین و عالی ترین هم باشه خودم فوق العاده ترین و بی نظیرترین که یقینا هستم ( شکلک از خود متشکر) کافیه کوچکترین تعریفی از جاری صورت بگیره دنیا هوااااار میشه روم. ولی نسبت به امور دیگه اصلا حساس نیستم و بخصوص مادیات و یا جملات شاعرانه و غیره ( شکلک زنی قانع)
آهان میخواستم بگم هر آدمی رو موضوعاتی حساسه میگم بشینید کل زندگیتون مرور کنید ببینید سرنخ ای شاید پیدا بشه که تو همه ی عصبانیت های خانومتون بوده. 
در غیر اینصورت ایشون نیاز به معاینات روانپزشکی دارند. دقت کنید نه مشاوره نه روانشناس . معاینه روانپزشکی هم اصلا به معنای این نیست که کسی مشکل روانی داره بلکه کسی که خودشو عاقل میدونه از همه دیوانه تره( شکلک زنی بالای منبر)
. احتمالا اگر آرام بخش بخورند خوب میشن. یه چیز دیگه هم هست چون مورد مشابه اش دیدم احتمالا خانم شما هم شامل اون قضیه باشه.
 حیف که اسلام دست و پام رو بسته و روم نمیشه بگم بهتون. 
فقط همینقدر بپرسم خانومتون سردرد میگیرن؟
پاسخ:
سلام
روتون نمیشه؟

نه سردرد نمیگیرند مگر سرماخوردگی باشه.
۲۶ مهر ۹۴ ، ۰۰:۰۷ شوهر دوست
سلام  خیلی از کارهایی که خانومتون انجام میدند رو منم انجام میدادم سعی کردم ترکشون کنم اما بلاخره شوهر خوبم با تمام خوبیهاش برا من هدیه نمیخره بهم پول میده میگه خودت بخر بهش میگم شوهر گلم شما یه گل سر 2000 تومنی بخر مطمئن باش بیشتر از این 50000تومن دوستش دارم میگم عزیز دلم یه بار بیا بدون مادر شوهر وپدر شوهر بریم مسافرت میگه حرفش رو نزن باورتون نمیشه دلم غش میره برا زن وشوهرهایی که دو نفری میبینمشون اینقدر توقع ادم شوهرهام بالا رفته که خاله ی شوهر میگه خواستید برید قم منو یادتون نره تنهایی نرید شما بگید من چه کنم تازه به شوهر م که میگم از دو حالت خارج نیست یا دعوا میشه یا کلا بیخیال میشم که یه وقت هوای خونه طوفانی نشه
پاسخ:
سلام
از رفتن به جاهای نزدیک مثل اطراف شهر شروع کنید تا جای دور شاید عادت کنه و بدونه خوبه
ولی با نرمی باید گفت.
عمو پس منظورتون از همدم چیه?!!!
عمو میدونین چیه من کاری ب نفس عمل ندارم ولی قطعا اون رگ فمنیستیم مخالفه با زن دوم و این حرفا و اگه ی روزی ب گوش من و همه خانوم های مخاطب این وبلاگ برسه ک شما رفتین سراغ زن دوم قطعا و یقینا بر علیه شما قیام خواهیم کرد ...خود من میشم سر کرده این جنبش اصلا خخخخخخخ
عمو والا راست میگین زن ی دونشم سخته ادم مدیریت کنه چ برسه ب چندتا..فقط کافیه همزمان دوتاشون بخان برن عروسی فقط ی تومن باید واسه هرکدوم بزاری کنار تازه این نرمالشه ...بعد اگه زن اول ندونه ک دیگه بدتر هعی ادم باید استرس داشته باشه ک نکنه بفهمه و اینا..اخه این دیگه چ لذتی داره خدایی?!!عمر ادم همش با استرس و جنگ اعصاب میگذره اونجوری..عمو ما یکی از اشناهامون سر پیری هوس کرده بود شلوار خودشو بکنه دوتا خلاصه رفته بود و ی خانوم مطلقه گرفته بود و اصلنم هیشکی خبر نداشته بود تا اینکه ی روز اقاهه ب زن و بچه ش میگه من ی مدت میخام برم سفر نیستم تو نگو میخاسته بره پیش زن دومش این مدت...تا اینکه یکی از فامیلاشون ک توو اون محله خانوم جدیده زندگی میکنه داشته رد میشده ک یهو میبینه این اقاهه با پیژامه راه راه از ی خونه ای درمیاد اشغال میزاره دم در بعدش این اول شک میکنه ک اون باشه بعد زنگ میزنه خانوادش میگه فلانی کجاست میگن رفته سفر بعدش این دوزاریش میفته ک خودشه بعد ک مطمعن میشه زنگ میزنه ب خانوم اولش میگه ک شوهرت توو فلان خونه ست و دروغ بهتون گفته ک رفته سفر و خلاصه پته ش میفته رو اب و خانوم اولش میره با گوش از خونه میارتش بیرون با همون پیژامه کذایی و دیگه بقیه ماجرا...اون موقع شاید سیزده چارده سال پیش 60میلیون داد ب اون زن دومش تا طلاقش داد بالاخره ولی دیگه رابطشم با زن اولش اصلا خوب نیس الانم..زنش بدش ازش میاد..
بعله عمو از این داستان نتیجه میگیریم ک دیوار موش داره موشم گوش داره و بالاخره ی جایی درز پیدا میکنه ...اونوقته ک دیگه خر بیار باقالی بار کن...خلاصه عمو ب درد سرش نمی ارزه...واین داستان درس عبرتی شد برا بقیه مردا ک اگه رفتن خونه زن دومشون پیژامه نپوشن با همون کت و شلوار بیان اشغال بزارن دم در خخخخخخخ
پاسخ:
داستان عبرت انگیزی بود.
من اینطور نتیجه میگیرم که این مرد اصلا زرنگ نبوده و شانس هم نداشته.
بعضی آدما متاسفانه خودشونم نمیدونن چی میخوان . احتمالا خانم شما هم اینجوریه . مثلا مادر من تا وقتی با هم قهر نیستیم هر چی فحش و بد و بیراه و تحقیر و ... رو نصیب من میکنه . آبرومو به بهانه های واهی پیش همه میبره و جلو همه منو کنف میکنه . تحمل دیدن منو نداره اما وقتی من بعد ماهها دیگه دیوونه میشم و باهاش قهر میکنم خودشو جلو همه میزنه به مظلومیت که آی هوار بمن دخترم توهین کرد ! بعدم آروم میشه و اونکاراشو دیگه نمیکنه . کلا دیوونه شدم از دستش . بشدت احساس افسردگی و آرزوی مرگ میکنم از دستش . بعضی زنا واقعا اخلاقای بدی دارن و درست هم نمیشن . هر چی همه با مادرم حرف زدن فایده نداشته . تازه با چرب زبونی همه چیزو یجور دیگه جلوه هم میده .
پاسخ:
عب نداره مادره تحمل کنید تا خدا جبران کنه
سلام این که اسمش تاکی هست درسته که نامفهوم مینویسه ولی خیلی خنده داره :-):-):-):-):-)
راجع همسرتون هم باید بگم برادر یقین دارم ۸۰ درصد اشکال از نوع رفتاریه که شما داشتید و یکجورایی ایشون رو شرطی کردید .
 نمونه اش تعریف از جاریش
تفاوتی از نظر رفتاری بین جاری ها توسط پدر و مادرتان
به هر حال آدم زیاد دیدیم ما .هیچ زنی مادرزاد بدبین نیست مگر اینگونه باهاش رفتار شده باشه یا نسبت به او رفتاری شما باشه که اینجوری برداشت کند. 
من به جای پیشنهاد کلوچه یه پیشنهاد دارم اگه واقعا خداوکیلی میخواید زندگیتون خوب بشه عمل کنید.
از الان تا یک هفته بگید که دستپخت ایشون باعث افتخار شماست و تو مهمونی ها آبروتون حفظ میشه.
بگید که ایشون خیلی زن سنگین و با شخصیتی هستند و مثل فلانی و فلانی نیستند
بگید که با وجود ایشون خیالتون از تربیت بچه راحته و آسوده خاطر میرید سرکار
بگید که پدر و مادرتون تو خونه شما خیلی راحتند چون ایشون جوری رفتار میکنه که اونا معذب نمیشن .
دیگه خسته شدم خودتون هم ابتکار داشته باشید آخه چرا کل بار زندگیتون رو دوش من باشه خخخخخخ
اگه امتحان کردید نتیجه اش رو لطفا اطلاع دهید.
پاسخ:
سلام
به پیر به پیغمبر تست کردم و نه یک هفته بارها تعریف های زیادی از پخت و رفتار و قیافه اش کردم.فایده نداره
مثلا یه هفته تعری کنی کافیه یه اتفاق کوچیک اون ور دنیا بیفته تموم شد روزگارمون رو دوباره سیاه میکنه.
هیجور این زن درست نمیشه متاسفانه خلق ذاتیش اینه من نمیدونم چطور بگم که انقدر نگید تقصر شماست و...
سلام از این دست زن ها وهم مردها من زیاد دیدم واقعا بعضی وقتا آدمها خیلی سطحی نگر میشن
سلام مردی رو میشناسم که سی سال زندگیش مثل شما بود زبونم لال دور از جون شما!
بعد از سی سال آقا جداشدند وبعد دوماه ازدواج کردند وبعد ده روز زندگی مشترک باخانم جدید خانم اولی به شدت پشیمان شده  وزمین وزمان را دوخت تا شوهرش به او رجوع کند با دوز وکلک بعد هم بلافاصله دم خانم دومی رو قیچی کرد والان در شرایط دادگاه هستند تا خانم دومی رو طلاق بدهند چون خانم اولی بعد سی سال تباهی زندگی وبد بخت کردن یک دختر دیگر سر عقل آمدند مثلا!!!
و اقعا به این هم میگن مرررررد!!!! خواهشا هنوز مثل این آقا کسی رو بدبخت نکردید تمام تلاشتون رو بکنید تا شرایط زندگیتون بهتر بشه اون طفلی خانم دومی چه گناهی داشت که تاوان بیعقلی این زن ومرد رو داره میده!!!من منتظرم عاقبتشون چی میشه حتما به شما خبر میدم
پاسخ:
سلام
من هیچ وقت چنین بی معرفتی رو نمیکنم.
بله حتما خبر بدید.
شادی نماند و شور نماند و هوس نماند ......
سهل است این سخن که  مجال نفس نماند .....
پاسخ:
!!!!!!!!!!!!!
۲۵ مهر ۹۴ ، ۰۰:۱۲ نازگل خانوم
سلام. من هنوز بقیه مطلب هاتون رو نخوندم، اما از خوندن این گله هایی که نوشتین مخصوصا غر زدن ها و خستگی ها فکرمیکنم خانومتون به توجه بیشتر شما  نیاز داره، چرا بیشتر بهش محبت نمیکنین؟ از زیبایی هاش تعریف و تمجید کنین، واسش گل و هدیه بخرین.... چندهفته ادامه بدین و نتیجه رو تو پست بعدی بنویسین
پاسخ:
سلام
مشکل توجه نیست و هدیه و گل و...تست شده.
متاسفانه خلقیات ایشون اینه و کاریش نمیشه کرد. از ابتدا بد تربیت شده
دلم ارامش خدایی می خواد و بس .......
سلام
من نظر و قضاوتی راجب وبلاگتون ندارم
جالبه که مردی میاد و انتظارات و گله هاش از همسرش رو یه جا مینویسه
بنویس برادر برای امثال منی که .....
اولا سلام بر شما
دوم با تیترتون مخالفم .چرا جمع بستید .خلقیات زنان ......کار خداست.....ضعف خودشون .......نچ نچ نچ
سوم زندگی کردن با ادم بد اخلاق فاجعه ست.
پدر من هم بسیار بد اخلاق بهونه گیر و تا حدود بد بینه.
حالا این خلقیات مردان است یا کار خدا.
چندان رابطه ی عاطفی با پدرم ندارم و گاهی شدید دلم واسه مادرم کبابه .
البته اگه الان حق رو به پدرم ندید چون مرد هستن
عمو فک میکنم همسرتون دیدش منفیه کلا ب همه چیز...کاش دیدش ب زندگی مثبت بود...عمو بیا و شما ی کاری کن..ی هفته خشن باش ببینم چی میشه..عمو میگم شما اگه بخای زن بگیری ینی زن دوم یا همون صیغه بعد ب خانومتون میگین??!!!ایشونو در جریان میزاری??!!!
پاسخ:
خشن هم باشم فایده نداره تقریبا تست کردم
نه خوب معلومه در جریان نمیزارم. بعد ما تو همین موندیم بیام زن دوم بگیریم؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!

سلام مجدد
اگه یادتون باشه من یک بار سال گذشته دم عید اینجا کامنت گذاشته بودم در مورد مشکلات خودم. اون موقع اون مشکل حل شد ولی الان باز هم درگیر یه مشکل بدترم. بگذریم...
این پستتون رو که خوندم یه چیزی به ذهنم رسید که بگم. یه کتابی هست که تازه خوندمش و به نظرم میتونه خیلی مفید باشه برای کمک به مشکلات معمول زندگی ها از جمله همین که شما تو این پست نوشتید
اسم کتاب: ازدواج بدون شکست. مال دکتر ویلیام گلسر، ترجمه دکتر صاحبی
واقعا راهکار نشون میده. هر چقدرم از این کتابا خونده باشید، به نظرم این رو از دست ندید. هم خودتون بخونید هم بدید خانومتون بخونند. نکته مهمش اینه که هر کس "فقط" روی خودش باید کار کنه طبق چیزایی که نوشته و هیچ کاری به طرف مقابل نداشته باشه. پشیمون نمیشید.
پاسخ:
سلام
چشم تهیه میکنم.ممنون
سلاااااام عمو...عمو بگو چند روز پیش یاد چی افتادم?!!یاد پارسال مهر افتادم...همون روزی ک فندق اومد بعد من چقد کیفور شدم..من اصن تولد نزدیکانمم فراموش میکنم اکثر وقتا ولی اونروز یهو یادم اومد ک نی نی مهرماهی بود...فک کنم هشتم نهمشم بود درسته?!!بعد از اونجایی ک من ادم سطحی نگری نیستم و از فرهیختگان و علما أم رفتم توو عمق این مسئله ک چقدررررر زوووود گذشت واقعا...اصلا باورم نمیشد ک از اون روز یک سال میگذره....و از همه مهمتر یکسال گذشت و من هنوز شوهر نکردم خخخخخخ...من قرار بود شوهر کنم خیر سرم اومدم قانون جذب رو پیاده کنم و از خدا ی پسر همه چی تموم خاستم و ب گفته ی قانون جذب همیشه بهش با نیش تا بناگوش باز فک میکردم ولی بگو اخرش چی شد?!!اخرش جای اینکه جذب من بشه مث اهنربا چسبید ب در خونه همسایمون دختر اونو گرفت..عاخه این انصافه?!!عمو شوهر دزدی اومده توو روز روشن..شاعر حال و روز منو چ خوب گفته:

ﻣﻼﮎ بعضى ﺩﺧﺘﺮﻫﺎ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ :
ﺗﯿﭗ ﻭ ﻗﯿﺎﻓﻪ ﺭﯾﮑﯽ ﻣﺎﺭﺗﯿﻦ
ﻫﯿﮑﻞ ﺍﻧﺮﯾﮑﻪ
ﻭﺿﻌﯿﺖ ﻣﺎﻟﯽ ﺑﯿﻞ ﮔﯿﺘﺲ
ﺍﺧﻼﻕ ﺍﻣﺎﻡ ﻋﻠﯽ (ع)...
.
.
.
ﺁﺧﺮﺷﻢ چی ﮔﯿﺮشوﻥ ﻣﯿﺎﺩ : ﯾﻪ ﺳﻤﻨﺪﻭﻥ ﺧﺴﺘﻪ

خلاصه عمو اصل بحثم گذر سالها بود ک منحرف شد..و یکسالگی عسلک مبارککک...دختر ینی فرشته..وقتی پا میزاره توو خونه عشق توو اون خونه حاکم میشه..شما فک کردین چرا اینمدت پست نمیزاشتین چونکه با اومدن عسلک دیگه مشکلی وجود نداره..(ایکون برو یکم استراحت کن عمو)
خب ادامه میدیم:))
عمو بقول این دوستمون ک نظر دادن سینگلی خیلی سخت تره...حداقل توو متاهلی ادم علاوه بر اینکه همسرادم ی همدم وهمراهه برا دوران خوشیش یه سپر دفاعیه هم هست واسه دوران ناخوشیش..ینی ادم میتونه درد دلاشو بش بگه..غر زدنش بیاد میتونه روش تخلیه ش کنه  و خیلی مزیتای دیگه ک توو منبر امروز ما نمیگنجه ولی ما سینگلا چی:(((((..بعله از اتاق فرمان اشاره میکنن اومدن منبر رو ببرن(اخه کرایه ش کرده بودم خخخ)
درسته کامنتم ب پست هیچ ربطی نداشت ولی عمو قربون دستت خودت ماهرانه ربطش بده کسی متوجه نشه خخخ
طولانی شد ولی خیلی وقت بود کامنت نداده بودم..این ب اون در:))
راستی عمو عسلک اخرش شبیه کیه??شما یا سرکار همسر?نسخه های من جواب داد ک ژن شما خنثی بشه یا نه?:)))

پاسخ:
سلام بر کلوچه
خوبید شما؟ ممنون که یاد ما و فندق بودی .بله 12 مهر بود. دنیاست دیگه زود میگذره و کاریش هم نمیشه کرد.
فکر می کنید مجردی بده اما خیلی از زندگی متاهلی بدتر از زندگی شماست. در هر موقعیت که هستیم سعی کنیم با شرایط بسازیم.
نمیدونم شبیه کیه. هر کسی چیزی میگه.اما خب طبیعیه که اگر شیرین و خوشگل باشه به من کشیده و نباشه خیر به من نکشیده.به قول شما خخخخخ
نمیدونم چی بگم،منکه شب و روز واسه متاهل شدن دارم دعا میکنم، ازدواج کردن واسه من یه حسرت و ارزو شده اونوقت میبینم خیلی ها بدون هیچ تلاش و سختی به راحتی ازدواج میکنن و قدر داشتن یه همدم رو نمیدونن،اگه ادمها بدونن تحمل تنهایی چقدر سخته درست زندگی میکنن و اینقدر شریک زندگیشون رو اذیت نمیکنن ما ادمها هیچ وقت قدر داشته هامون رو نمیدونیم،کاشکی خدا هم یه مرد خوبی نصیبم کنه ولی ارزو میکنم هیچ وقت کاری نکنم تا قلبش ازم سرد شه
پاسخ:
سلام
یکی از عجائب خلقت زنان برای من همینه که بخاطر شوهر کردن زمین و زمان رو به هم میزنند بعد وقتی شوهر میکنند مثل آب خوردن ویران می کنند.
سلام من مدتی هست که وبلاگ شما رو میخونم، مطالب خوبی از نوشته هاتون یاد گرفتم، و خیلی از مواردی که شما به عنوان شوهرداری عنوان میکنین رو تا اونجایی که بتونم رعایت میکنم. هرچند شاغل هستم و همزمان درس میخونم و یه پسر 4 ساله شیطون دارم ولی هیچ وقت از همسرم غافل نمیشم ولی ای کاش اون هم کمی زن داری بلد بود کاش مردان ما هم کمی بلد بودند چراغ محبت رو توی دل همسرانشون روشن نگه دارند .....

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">