رنجنامه های مرد متأهل

دلنوشته ها و درد و دل هایی که هیج کجا غیر از اینجا نمی توانم بیان کنم.

رنجنامه های مرد متأهل

دلنوشته ها و درد و دل هایی که هیج کجا غیر از اینجا نمی توانم بیان کنم.

رنجنامه های مرد متأهل

با سلام
گفتم با کسی که نمی توانم درد و دل کنم و از مشکلات و تنهایی هایم بگویم.لذا آمدم اینجا تا خودم را تخلیه کنم.
نظرات رو چون فرصت نمیکنم بدون پاسخ تایید میکنم و یا مختصر پاسخ میدم لذا خرده نگیرید.
تنهایی های من پایانی ندارد
از دیروز تا فردا بر بوم دل تنهایی را نقش زده ام
تنهایی را ستوده ام
تنهایی را بوییده ام
تنها یی را در کنج دل نهاده ام
و اکنون از تنهاییهای دل می نگارم

آیدی کانال : https://t.me/rangnamee
یا : @rangnamee

طبقه بندی موضوعی
نویسندگان
آخرین نظرات

زنان قدیم و زنان جدید

جمعه, ۱۹ دی ۱۳۹۳، ۱۰:۱۸ ق.ظ

با سلام و ادب و تبریک عید و میلاد

من وقتی ظهر از محل کار به منزل میام نرسیده خونه میبینم که اولا سرکار همسر تازه غذا رو گذاشتند و غذاهایی هم که میزارن وقت خیلی زیادی نمیبره و از طرفی هم غالبا 9 الی 10 صبح از خواب بیدار شدند.

وقتی میرسم خونه روزی نیست که گلایه و شکایت نکنه و نگه خسته شدم انقدر کار کردم و... سفره رو هم من باید پهن کنم و جمع کردنش هم به عهده منه و بعد غذا هم باید با بچه ها بازی کنیم و نگهداری کنم چون ایشون خسته شده و از صبح کار میکرده و بچه داری.

بنده منکر زحمات و تلاش خانم ها در منزل نیستم و میدونم واقعا سخته و زحمت می کشند.

خب آخه کمی انصاف داشته باشیم، نمیگیم این شوهر بیچاره 7 صبح رفته تا 3 و به مراتب کارش سختر بوده و حالا خسته برگشته و باید اینطور هم خونه زحمت بکشه ؟ دست به چیزی هم نزنی محکومی به کار نکردن و کمک نکردن در خونه.

من واقعا برام سواله که چرا بعضی از خانم های امروزی انقدر تنبل تشریف دارند که برای یکی دو ساعت کار باید این همه شکایت کنند و طلبکار باشند.

بابا زنای قدیم و یا حتی بعضی زنان امروزی خصوصا در روستا اول صبح با شوهرجان بیدار میشند و نون پخت میکنن و بعد به گوسفندان و ... میرسند و شیر میدوشن و بعد حیاط و خونه و رو تمییز می کنند و بهترین غذا رو برای ظهر میزارن و حتی خیلی هاشون تو کار شوهرشون کمک هم می کنند و غالبا همه سه چهار تا بچه کوچیک دارند و خوب هم بهشون میرسند.

من موندم چرا انقدر خانم ها عوض شدند و الان به زور دوتا بچه رو اونم با کمک تمام شوهرجان نگهداری می کنند!!!

خب بنظرم همین فعالیت های گذشته زنان و مشغول بودن اونها بوده که انقدر اختلاف و درگیری کم بوده و دختر و پسر خوب تربیت میشدند و اهل زندگی می شدند اما الان خانم یا پای تلفنه یا مهمونی یا کوچه و خیابون و بازار گردی و خونه هم بیکار و میشینه با دوستان تو واتساپ و ... خاله زنکی بازی شوهر جان که میاد پدرش رو در میاره.

خیلی عوض شدند خانم ها خیلیییییی . بله کتک نزنید مردها هم عوض شدند.(نگاه طلبکارانه)

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۳/۱۰/۱۹
مرد تنها

نظرات  (۶۴)

سلام بیشتر پستاتونو خوندم و اکثرا منطقی بودن بنظرم به جز این پست...که تعجب کردم

بله کار آقایون سخته و خسته میشن
اما خانوما هم سخته کارشون
اصلا هیچ کار تو خونه رو نگیم فقط بچه داری تنهایی آدمو روانی و خسته میکنه کوچیک یا بزرگش...بعد وقتی شما این حرفارو بهشون بزنید میگن درکمون نمبکنید و قدر نمیدونید و کمک نمیکنید و جاهای دیگم طلبکارانه برخورد میکنن این طبیعیه،من مجردم اما متأهلا رو میبینم که میبینی ی بچه بدقلق داره روانیش کرده زنه رو و میگ کی میشه باباش بیاد یکم بگیرتش از من که کشتم،بعد مثلا مرده کجاست پیش رفیقاش خوب اعصابشون خورد میشع و وقتی میاید خونه جمع و پهن سفره هم با شماست بخاطرتلافی ،یا میبینید بچه کوچیکه فرصت هیج کاری نداره این زن کلافه میشه،وقتی مرد اومد خوداگاه یا ناخوداگاه خستگیشو روش خالی میکنه اوضاع وقتی بدترمیشه ک مرد حرفی مثل شما بزنه که تاحدی منطقی هم هست،اونوقت دیگ اماده غرغر باشید ولی اگر حتی درحالیکه باورم ندارید تشکر کنید عذرخواهی کنید از اینکه نمیتونید کمک کنید زن شارژ میشه از درکتون

نمیگم که مرد نباید بیرون بره یا خسته نشه و فلان و بهمان نه میگم جفتتون حق دارید و جفتتون باید درک کنید و هرکدوم بدونید کار طرفتوت واقعا سخت تر از چیزیه که شما فکرمیکنید  

وبلاگتون رو دوست دارم
از نگاه یه مرد به جزییات زندگی مشترک نگاه کردن، جالب و مفیده.
پاسخ:
ممنون
مرد باید به جا کار کند و به جا به همسر کمک کند ، خوب اونا هم خسته میشند 
کلا اگه آدم با عشق و علاقه براى همسرش و خانوادش کار کند و سر کسى منت نذارد خود به خود کارها انجام میشود ، در مورد بچه آقایان باید بیشتر کمک کنند 
خانومها هم به جاى حرف زدن و غیبت کردن باید بیشتر کار کنند  
کار براى زندگى ---- نه زندگى براى کار
مدیریت خرج براى زندگى ---- نه زندگى براى خرج کردن وقت و پول 
این گرونى کى درست میشه !  خسته شدیم 
ممنون فروغ خانوم! متنتون فوق العاده بود. باورم نمی شه کسی از جنس مخالف درک کنه مارو! انگار خودم داشتم حرف می زدم. با اجازه تون یه نسخه از متنتون کپی می کنم داشته باشم.
این رو هم اضافه کنم که:
مردها خیلی از تگرانی ها و درد ها و ترسهایشان را بروز نمی دهند. در خودشان می ریزند. شاید خانومها فکر کنند که همسرشان بی خیال است و نگران آینده ی خانواده و بچه ها نیست! ...اما هست و دلش بهترین ها را برای خانواده اش می خواهد... و وقتی کاری از دستش برنمی آید، در خودش می ریزد و سعی می کند به روی خودش نیاورد... و نتیجه اش این می شود که بعد از عمری متهم شدن به بی خیالی و بی مسئولیتی ، زودتر از خانوم جانش می میرد. نیمه شبی همه ی فشارها یک جا قلبش را از کار کردن باز می دارد. و همین است که آمار نشان می دهد مردها زودتر از زنها می میرند!
۲۰ بهمن ۹۳ ، ۰۵:۱۶ ابهر.زنجان
آدمای این دوره و زمونه این زنارو بد عادت دادن.
اگه الان زمون قدیم(زمون شاه) بود الان زن انقدر خودشو بالا نمی گرفت و پوز نمی داد.
 
حرف گوش نکردنی,کاراشتباهی کردنی,سوسول بازی در آوردنی مرده بیاد یه شپلاق بخوابونه رو صورتش زنا آدم میشن.نه اینکه فقط بیاد خودشو کوچیک کنه و زنارو بزرگ کنه,فقط به اونا احترام بزاره و پاچه خواری کنه و خودش از احترام و ارزش بی نصیب باشه...

مخصوصا تعدادی از این پسرای امروزی این دخترورو بد عادت میدن,یه جور باهاشون رفتار میکنن که انگار فرشته اند.
عده ای از پسراهم هستند که به این و اون یه حرف میندازن و یه پاچه خواریدروغی میکنن,از اونورم که دخترا عقلشون خیلی نرسیده فکر میکنن آره خبراییه و ارزششون خیلی زیاده
تاحدی با انتقادتون موافقم. اما شما که به این بعد مساله فکر کردین خواهشمندم به این ابعاد هم فکر کنید:
اولا شما اگه زنتون مثل زنهای قدیم بود راضی بودین؟ بچه بزرگ کردن در این زمونه خیلی با قدیم فرق کرده و انرژی که از مادرها گرفته میشه چندین برابرقدیمه . تازه قدیما زنها طرز زندگیشونم فرق داشت. ولی مردهااونها رو به همون شکل قبول داشتن.  هفته ای یه بار حموم می رفتن . سال تا سال به موهای بدنشون کارین داشتن. پشت لباشون یه ماه یه ماه سبیل داشت. زحمتهای حاشیه ای زندگیشون کمتر بود . بچه هاشون هم توی خاک و خل  و کوچه خیابون بزرگ میشدن. و خیلی چیزای دیگه.
شما همچین زنی دوست داری؟
نمیشه که در قمست سخت جونی توی کار بخوای زنت زن قدیم باشه و لی در قسمت شیک و پیکی آنجلینا جولی باشه برادرم!


پاسخ:
سلام
قابل جمع هست.
چرا اون یکی وبلاگت رو بستی؟ من با شما کاری داشتم..
پاسخ:
کدوم وبلاک؟
من یه وبلاگ بیشتر ندارم که همینم به زور میرسم سر بزنم.

اصلا شما کی هستید؟
من خیلی ناراحت میشم وقتی همسرم من رو با زنهای قدیم مقایسه میکنه.
این مقایسه غلطه.لطفا مقایسه نکنید.
من حس میکنم همسرم قصد داشت من رو شبیه همسر ایده آلش بکنه,درحالیکه اگر من رو با همون ویژگی هایی که داشتم میپذیرفت,شاید بهتر بود.
به هرحال مقایسه بدترین کاره.
باید دنبال راه چاره بود..
پاسخ:
چرا غلطه؟
واقعا در این مورد حق باشماست.
یعنی از هفت صبح تا سه بعدازظهر یک ساعت وقت نمیشه برای نهار؟!عجیبه.
حتما بهش بگید از این موضوع ناراحتید.
برنامه خونواده باید با هم مچ بشه,همه ساعت هفت بیدار بشند,بعدازظهر هم باهم یک ساعت استراحت.خوپ کسی که خودش ده بیدار میشه معلومه بعدازظهر نمیخوابه.
ولی در مورد کمک کردن..لطفا در مورد تفریح بچه ها یکم وقت بزارید.برای آینده اونها بهتره.سر لجبازی بچه رو بی تفریح نزارید ولی وقتی خانوم شاغل نیست حتما باید به خونه و غذا بی بهانه و حرف رسیدگی کنه.گرمای خونه به ی غذای خوشمزه و مرتب سر سفرست دیگه.نه اینکه وقتی همسر اومد بدوبدو کنی.
عه من ندیدم پس.هفت تافرزند دارن یعنی؟
پاسخ:
جدیدا 9 تا شده
متولد 62 هست آقا
نه به درگفتم همسایه بشنوه....وقتی اعتمادبه نفس زن پایین بیادخواه ناخواه برای اثبات خودش دست به رفتارهایی میزنه که کاروبدترمیکنه.بدگویی -تحقیر-سرزنش نابجا باعث این عدم اعتمادبه نفس میشه.هردوبایدقوی ومقاوم باشید.انشاالله
همون زنهای قدیم هم اگه میکردنشون تو یه خونه ی فسقلی و یه بچه تمام مدت دورشون می چرخید رواااااااااااانی میشدن.
در ضمن من به عنوان یه خانم شاغل باید بگم که کار بیردن از خونه (البته اداری) اصلا سخت نیست. کار خونه هست که پدر آدمو در میاره و تمومی هم ندااااااره. 
سلام.صبح بخیر..بعله حق باشماست شوهرخوبیه ومن هیچوقت بخوبی ایشون نیستم. ومهمترازهمه که هرگزازمن نزدکسی بدگویی نمیکنه.(هزارتابدی دارم وخودم واقفم)بسیارباگذشته یک مردترک غیرتمند(آیکون دست وکف وهورا)
پاسخ:
سلام
منظورتون از (ومهمترازهمه که هرگزازمن نزدکسی بدگویی نمیکن) ما بودیم دیگه؟
هیچوقت غذای تکراری نمیدم .غذای مونده مال خودمه ,بدون اینکه متوجه بشه میخورم.باهم دعواهم میکنیم جنجال هم میکنیم جیغ بنفش هم میکشیم.ولی حتی برای دودقیقه هم قهرنمیکنیم.بنظرمن جملات عاشقانه بدنیست خیلیم خوبه امابشرطی که عمیق وپایدارباشه.اونچه بیک زندگی لطف وگرمی میده نیات زوجین هست نه حرفای عاشقانه.عمل مهمتره.خیلیا لق لقه ی زبانشون جملات عاشقانه است امامعرفتی پشتش نیست وخیلی زودهم خیانت ودروغگویی هم چاشنی کاراشون میشه.زن باید تنورزندگی مشترک راگرم نگهداره.کلا مردابی سروزبان هستن.3
من گاهی توی بعضی عصبانیتهاجمله ی (عجب خری هستم )رابکارمیبرم که ایشون همیشه باناراحتی هشدارمیده که یک مادرارزشش خیلی بیشتره ونبایداین جمله رابخودت نسبت بدی.هرنوع غذایی درست کنم شوریاترش یابی نمک به ازای هرکدوم تشکرفراوان میکنه طوریکه گاهی فکرمیکنم ضبط صوتش گیرکرده(خنده).وحالامن :هربارواردویاخارج خونه بشه حتما تام درهال همراهیش میکنم .هرچندروزیکباراسپنددودمیکنم.درطول هفته وگاهی روزانه یه تلفنی من باب دلم تنگه میزنم.بدون اجازش تا امروزتاسرکوچه نرفتم (حتی تولدعزیزانم)خونوادشو همیشه احترام فراوان میذارم.عیدی هایی که میدم معمولا به بچه های فامیلش بیشتره.2
پاسخ:
چه لیلی و مجنونی
سلام...اولا خودت چطوری مطمئن میشی که همسرت دوستت نداررررره؟
دوماخودت چطوری ابرازمحبت میکنی؟سومامگه قراره زن ومردازصبح تاشب قربون صدقه ی هم برن؟مگه زندگی فقط به حرفه؟پس عمل چی؟

من تا امروزیکباراز زبان همسرم جمله ی (دوستت دارم)راواضح نشنیدم .امابه جرات ویقین مطمئنم که دوستم دارد.حتی بیشترازخودم, خودم را(دلیل هم دارم)ایشون باوجودخستگی وبهرحال مشکلات جسمی هرگزدرمنزل ازمسئولیت خودش شانه خالی نمیکنه.هیچکارمردانه ای رادوباربهش یادآورنشدم .تمام حقوق ومسائل مالی اعم ازچک وعابربانکها نزدخودمه باحفظ امانت داری.تمام دغدغه اش آسایش منو فرزندمه.یه بستنی ویا یک تفریح به تنهایی انجام نمیده.تحت هرشرایطی منو باالقاب مهربانانه درجمع وخلوت صدامیکنه.اکثرانزددیگران منو فهمیده جلوه میده.(1)
پاسخ:
سلام
چه شوهر خوبی.
سلام(این برای کامنت قبلی که فرموده بودین بدون سلامه،البته اونم دلیل داره چون گفتم شایدبازهم بی جواب بمونه به همین دلیل سلام ندادم)
سلام(برای این کامنت)
جناب مدیرنمیدونم خدای نکرده دیدچشم هاتون ازلحاظ کمی یاکیفی افت کرده یاکامنتم روبادقت نخوندین که " سلام" و" وقت بخیر"رواول کامنت عریض وطویلم ندیدین!!!!!!
یه فیدبک بزنین به اولین کامنتم دراین پست تامتوجه بشین!
والبته کامنت بعدی هم دنباله همون کامنته ونیازی به سلام گفتن نداره(ساعت ثبت هردوکامنت روملاحظه بفرمائین) ودراینجادواحتمال مطرحه یاشمااصلاکامنت اولی رونخوندی یاسرسری خوندی!!!
- ازاظهارلطف تون ممنون.
- به نظرشماازنحوه جواب دادن این گونه شماچه برداشتی میشه کردغیرازآنچه من گفتم " طبق حدیث ضعیفه منم پس"
- به هرحال من کامنت قبلیم روبالحن نسبتاتندی نوشتم که خب بابت لحن کلامم عذرمیخوام.
- یعنی بعدازاین همه مدت شمامن رونشناختین؟؟.....
و یه توضیح اضافه : صرف اینکه سلام  من بی جواب مونده مهم نیست بلکه مهم برای من خود"سلام"کردن وحفظ حرمت نام خداوندوواجب بودن جواب دادن این کلمه مبارک هست وفکرنکنم واجب بودن جواب سلام مجازی وحقیقی ونوشتاری وگفتاری داشته باشه،البته این روجهت روشن شدن اذهان عمومی گفتم وگرنه میدونم اطلاعات شمادراین زمنیه الی ماشاءالله بالاست وسعی می کنین رعایت کنید.
پاسخ:
سلام و ادب
بله تازه متوجه شد منظورتون کدوم بود. خب در اون نظر چون من مطلب رو درست میدونستم و نظری نداشتم بدم دیگه لزومی ندیدم مطلبی بنویسم .لذا سلام خالی دادن در جواب کامنت شما رو هم بی فایده دیدم. یعنی جواب کامنت تنها سلام باشه جالب نیست بنظرم.
خواهش میکنم بخشیدم(نگاه کریمانه)
نه متاسفانه نشناختم.

در هر صورت ببخشید قصدی نداشتم.
این چه عکسیه گذاشتین اقا دکتر؟ یه روحانی بادوتازن وشیش تابچه؟؟؟؟ وای برمن؟؟؟
پاسخ:
مستانه خانم یکیش دخترشه نه زنش
بابا این خانواده رو که دیگه همه میشناسن. چند بارم تلوزیون اوردنشون
سلام میخواستم یه حرفی برنم ولی نمیدونم بگم یا نه؟یه سوال برام پیش اومده .ببخشید شما نوشتین که آدم مذهبی و معتقد هستید .حالت وبلاگ و مخاطبانتون غیر عادی و متضاد با روحیه ی یک فرد مذهبی به نظر میاد .درست فقط خانومها نظر میدن و شما از تنهاییهاتون میگید ولی اینم یه جور میتونه ارتباط نا سالم ویا با مرور زمان تبدیل به یه ارتباط نا سالم بشه . راستش من خودم از اینکه دارم درباره ی زندگی یه مرد نامحرم اظهار نظر میکنم احساس گناه میکنم .شما از اینکه خانوما دارن رازهاتون رو میفهمند وبه نوعی ارتباط غیر مستقیم دارین احساس گناه ندارین؟در ضمن لفظ ضعیفه هم......... بماند.

پاسخ:
سلام
من این عبارت رو حذف میکنم.
من احساس میکنم مخاطبان هم همه سنگین و خوب باشند و صرف نوشتن اینجا چه ارتباط نا سالمی؟ یعنی این همه سایت و وبلاگ مشابه همه منجر به این میشه؟
نوشتن مشکلات و خوندن این مطالب توسط خانم ها چرا باید احساس گنه بکنم؟

نه افراط خوبه نه تفریط و سعی کنیم طبق اسلام و شرع پیش بریم.
وای معلومه که بنده خدا با دوتا بچه از صبح تا شب کار میکنه فقط کافیه شما کمی بهش دقت کننین وقتی از در میاین اگه خونه مرتبه ازش تشکر کن بگو خانمی خسته نباشی چقدر رحمت میکشی همه رو مرتب میکنی غذای به این خوشمزه ای اماده میکنی ممنونم از خدا که همچین خانمی به من داده بعدش ببین خودش شرمنده میشه و واسه خود شیرینی هم که شده خودش سفره جمع میکنه هیچ درجا ظرف ها رو هم میشوره
پاسخ:
چشم بیشتر عمل میکنم
آقای مدیر:
اولا : جواب سلام واجبه،آدم توی نحوه جواب دادن شمابه بعضی ازکامنتامیمونه!!!!
دوما: یه موقع دوست ندارین کامنت بذارم بگین،نه شمامجبورین ازمن کامنت بخونین وتاییدکنین ونه من مجبورم کامنت بذارم! ولی حداقل حسنش اینه که وقتم روهدرنمیدم!
سوما: واقعاازشمابااین همه ادعای کمالات بعیده این طوربرداشت کردن!!!!
نمیدونم خودتون روزدین به اون راه یاواقعااشتباه برداشت کردین!ولی بازبرای تاکیدمیگم که ضعیف وضعیفه برای همه میتونه به کاربرده بشه اعم اززن ومرد،هرکسی که نتونه برهوای نفسش غلبه کنه.
این روکلی گفتم وشخص خاصی(حتی شما)مدنظرم نبود!حالاشمادوست دارین به خودتون بگیرین دیگه به من مربوط نمیشه!!!
کاش اصل حرف رومی گرفتین!!!
درضمن ضعیف وضعیفه روطبق همون قواعدزبان عربی گفتم!! وگرنه همش همونه ودراصل موضوع تاثیری نداره!
پاسخ:
سلام
1. خب بزرگوار اگه منظور کامنت قبلی خودتونه سلامی ندادید که جواب سلام واجب باشه!!! مثل همین کامنت که سلامی ندادید.
چرا توی نحوه جواب دادن به بعضی ازکامنتای من می مونید؟ کاش بیشتر توضیح می دادید.

2. نمیدونم چرا این فکر رو کردید که من دوست ندارم کامنت بزارید؟ اتفاقا کامنت های شما همیشه خوب و قابل استفاده بوده.
من نفهمیدم بالاخره از چی ناراحت شدید.

3. ای بابا شما که منو باید تو این مدت شناخته باشید. من اصلا برداشتی نکردم و جدی گفتم یعنی حذیث رو که خوندم دیدم به حالت من میخوره و منظورم این نبود که شما به من تیکه انداختید. اینجا کلی به ما توهین می کنند حرفی نمیزنیم حالا از این حرف شما ناراحت بشم!!!!

حالا این آشنا که می نویسید نمیشه بگید کی هستید؟ از کاربران قدیمی هستید؟
منظورم اینه که هر  کی بگه چه شکلی به همسرش محبت میکنه.به نظرم کلی میتونه کارامد و اموزنده باشه
۲۲ دی ۹۳ ، ۲۰:۰۶ خانوم اقامم
اقای رنجور متاهل شاید خیلی چیزا که میگی رو جوری میگی که ما فک میکنیم حق با شماست اما اونقدام نمیتونی نویسنده خوبی باشی بعضی وقتا یه چیزایی در میره مثل همین پست . خدایی  یه ذره به خانومت کمک کنی  چی ازت کم میشه هان؟
من خونه هستم بچه هم ندارم  شوهرم بعد از کار که میاد خونه موقع غذا کمکم میکنه  تو غذا درست کردن  تو شستن ظرفها  کم نمیذاره  حتی تو درسام کمکم میکنه  من عاشق این صبوریاشم  همیشه بهش گفتم  خودت یه طرف صبوریات خودش یه دنیا برام ارزش داره  الانم هزارو پونصد کیلومتر از خونوادم دورم و در کنارشم باید بیام  بگم من قید خونوادمو زدم  قید تنها فرزندمو زدم  نخیر  به قول شوهرم  زندگی مشترکه
مشترککککک
خانوم من خوب گفته که وقت و زمانی  که اینجا میذاری  رو اگه صرف  خونوادتون کنی  مطمئنا نتیجه بهتری میگیری
و ازتون خواهش میکنم لطفا این  نظر منو تایید کنی
و در اخر باید بگم  اگه خانوم شما تو خونه غر میزنه  والا ما هم که میایم اینجا تا بلکه یه روز بگید همه چی ارومه من چقد خوشحالم  اینقد قر نوشتید که ادم از اومدنش پشیمون میشه  حتما الان میگید نمیخای نیا وبلاگ . اما اینم بدون اگه خانومت به خودت همینو بگه چی میشه  میدونی؟
من میدونم دوباره میای اینجا میگی  قر میزنه بهش میگم چرا قر میزنی میگه اگه نمیخای بشنوی نیا .
ولی درکل  ادم مهربون باشه بد نیست
به امید روزای بهتر

پاسخ:
من تو هیچ پستی نگفتم حق با منه و و جوری هم نمیگم و خدا میدونه عین اتفاقی هست که می افته. هر چند جالبه خود خانم من خیلی جاها اعتراف به اشتباه میکنه اما عده ای اینجا من رو مقصر میدونند.
کی گفته من کمک نمیکنم؟؟؟؟ مشکل شما ایته که یه پست رو میخونید اونم بی دقت و نظر میدید.
چون باید جواب میدادم تایید کردم ببخشید.
سلام
این خانم من واقعا چه بی ادب هست و به قول مای گاد دلش از جای دیگه پره سر شما خالی میکنه.
خدا به داد شوهر این خانم برسه و حتما همسر اونم یه رنجنامه داره.
واقعا وقتی اینطور خانم هایی مثل من رو میبینم از زن بودن خودم خجالت میکشم. والله بخدا
ببینید ریشه مشکلتون کجاست؟ کجا براش کم گذاشتید که اینجور با شما تا می کنه .. البته من بهتون حق میدم بعضیها واقعاً منطقی نیستند و هر کاری براشون بکنی بازم غر می زنن و طلب کارن من خودم کارمندم رییس اداره ام هزار جور مشغله دارم ولی وقتی شوهرم میاد خونه حتی کنترل تلویزیون رو میدم دستش .. چون اون باید خودش بفهمه منم مثل اون خسته ام گاهی می فهمه گاهی نه ولی من همیشه سعی می کنم آرامش تو زندگیم باشه هم برای خودم و هم بچه ها
پاسخ:
تو پست عیب های من جاهایی که میگه کم گذاشتم رو توضیح دادم بخونید ببینید حق با کیه.
نمی دونم چرا ولی دلم به حال خانومتو ن می سوزه  شما رو نمی خواد.خستس.یک فکری بکن ؟اگه نجاتش بدی  خدا ازت راضیه
پاسخ:
کی گفته منو نمیخواد؟؟؟
چند بار گفته اگه باز به ده سال قبل برگرده منو دوباره انتخاب میکنه. بازم میگم چندین بار گفته این حرف رو.
بارها گفته صبری که من دارم تو هیچکی ندیده.
۲۲ دی ۹۳ ، ۱۴:۴۵ دوستدار همه
من عاشق شوهرمم.براش سفره ی رنگین می ندازم و آرایش می کنم هر وقتم می یاد خونه قبلش دوش می گیرم و.....خلاصه براش می میرم  ولی بگم من در ابتدا اصلا شوهرم رو دوست نداشتم و یک ازدواج تحمیلی از طرف مامانم بود ولی این مرد با صبر و درایتش تکرار می کنم درایتش کاری کرد که من حتی جونمو براش می دم.الان دو تا بچه داریم و زندگیمون شکر خدا هر روز بهتر و بهتر می شه ..و اینو مدیونه شوهرم هستم در ابتدای زنگی من سرد مزاج بودم چون دوسش نداشتم ..حتی گاهی غذا درست نمی کردم  اصلا حوصله ی این کارو نداشتم حتی گاهی آرزوی مرگ می کردم فکر می کردم زندگی رو باختم اما  همسرم با محبتاش به من احساس امنیت می داد..بهش اعتماد کردم.ما تو خونه ماهواره نداریم .همسرم چشم پاکه  و خانواده دوست جلویه بقیه  هوامو داره ..نه بگم ظاهری .نه ،قلبا  .خوب منم انسانم جواب محبت همیشه محبته .... به زنت محبت کن برای رضای خدا نتیجشو می بینی.می گی نه امتحان کن اگه واقعا دلت به حال خودت می سوزه  وبلاگتو جمع کن ..چون هر روز افراد زیادی می یان و حق رو به تو می دن واین خودش مانع از این می شه که برا زندگیت قدمی برداری...ببین چقدر می تونی با هوای نفست مبارزه کنی.....یا علی
پاسخ:
سلام
خدا رو شکر زندگی خوبی دارید.
من محبت میکنم ولی اونه که هنوز مثل شما بر نگشته به زندگی.
حق رو به من بدند یا ندند در زندگی من تاثیری نداره و من سعی میکنم نکات مثبت رو بردارم فقط.
مردای این دوره زمونه اگه بیشتراززن هاعوض نشده باشن کمترهم عوض نشدن!
غیرت مردای این دوره زمونه درتامین مخارج خونه ومعاش زندگی وحفظ حیاوعفت زن وخیلی مواردمثبت دیگه کجابه پای مردای قدیم میرسه!!!وقتی برای زیرابرووبالاابروبرداشتن وکاشت ناخن ومژه وعمل بینی وپروتزلب وگونه و....خیلی هاشون اززنهاگوی سبقت روربودن وقتی موقع ازدواج دنبال دخترشاغل وبابای پولدارش هستن نه ایمان وحیاوزندگی کن بودنش! وقتی به زورزنشون رومجبوربه برداشتن حجاب وجلف گشتن درانظاردیگران میکنن واون رونمادروشنفکری وتجددوبه روزبودن میدونن وخیلی ازاین موارددیگه که اگه بخوام بگم مثنوی هفتادمن میشه!!!
درضمن جناب مدیر:
بعضی حرفاحتی شوخی ومزاحش هم بده وناپسند! پس لطفادیگه کلمه ضعیفه رودرموردماخانم هاکه بیشترمخاطبین این وب روتشکیل میدیم به کارنبرین.
مامهمون وب تون هستیم و حرمت مهمان رونگه داشتن اهم واجباته! دردنیای مجازی وواقعی هم فرقی نداره!(آیکون فوق عصبانی!!!)

" ضعیف وضعیفه برطبق فرموده ی ائمه بزرگوارمون اون
شخصی هست که نتونه برهوای نفسش غلبه کنه"

پاسخ:
بله چشم تکرار نمیشه.
طبق حدیث ضعیفه منم پس.
سلام وقت بخیر
مولای عزیزمون حضرت علی(ع)درحدیثی گهرباربدین مضمون می فرمایندکه:"بچه های خودرابابچه های دوران دیگرمقایسه نکنیدزیراهرانسانی مخصوص دوران خودش آفریده شده است!"
بانگاهی رندانه به این حدیث میتوان آنراحتی برای بزگترهاهم مثال زد،پس میتونیم نتیجه بگیریم که مقایسه کردن دونسل متفاوت ازلحاظ سبک پوشش،نوع گویش،نوع غذاخوردن وحتی کیفیت غذاهاومناسات اجتماعی و....نحوه زندگی کردن وکارکردن و.....خیلی مسائل ریزودرست دیگه اصلاکاردرست ومعقولانه ای نیست،آدمای هردوره ای مربوط به دوران خودشونن،توی همون دوران به دنیامیان،زندگی میکنن وازدنیامیرن! اینکه ماازویژگی های مثبت نوع زندگی کردن ورفتاراونهادرس بگیریم وسرمشق خودمون قراربدیم بحثی مطلوب والبته جداگانه است اماشمابگوچی دوران ماشبیه قدیمه که شماآدم های دونسل کاملامتفاوت رومقایسه می کنین!!
یکی ازاصول پایه ای مقایسه کردن یکسان بودن شرایط حتی اگرشده به طورتقریبی هستش،آیااگرانسان های نسل قبل به زمان ماومابه زمان اونهامنتقل بشیم شماتضمین می کنین که اون نسل همون رفتارقبل ورویه سابق رودرپیش بگیرن وبالعکس البته به شرطی که ازغذاهای فعلی مابخورن توی هوای فعلی مانفس بکشن وبازندگی ماشینی ماسرکنن؟؟؟؟؟
مطمئناازلحاظ فیزیکی زندگی ماراحت ترازنسل های قبله البته اون هم نه برای همه ولی ازلحاظ روانی وعاطفی وخیل یمسائل مهمتردیگه زندگی مابیش ازحدتصورازنسل های قبل سخت وسخت ترشده!!
دیگه احادیث زیادی هم دراین زمینه هست واون بزرگواران هم به این مسئله اذعان دارندمثل همین حدیث مبارک پیامبرعظیم الشان مون که به یارانشون فرموده اند: افرادباایمان دوره ی آخرالزمان چندین برابرشماکه اصحاب من هستیدثواب میبرند وهمنشین من دربهشتندوادمه حدیث که مفصله.....
درضمن درحدیثی دیگرازهمون بزرگواردرنهج الفصاحه آمده است که" خداونددرروزقیامت به میزان قدرت درک وفهم وتعقل وتوان هرشخص یازاوحساب خواهدکشید"
شایدبشه گفت یکی ازبزرگترین هنرهاومهارت های زنان امروزی این باشه که باحفظ دین وایمان شون،همزمان بتونن همسرشون روازدستبردماده گرگ های درکمین نشسته بیرون ازخونه حفظ کنن! والبته بازهم همزمان بایدحواس شون به فرزندان شون هم باشه که خطرات مشابه گریبان گیرشون نشه.
شماهنرازاین برزگترسراغ داری؟؟؟؟؟
البته این فقط یه نمونش بود،پس لطفااین قدرسطحی وغیرمنصفانه نظرندین.
۲۲ دی ۹۳ ، ۱۴:۰۴ اوه ... مای گاد به " اصیل "
خانوم اصیل ...
تو یکی از پستا نوشتین خانمی رو توی عکاسی و یا اتلیه دیدین که سوتین جک دار و پروتز باسن و .... 
واقعا تمام اینهارو دیدین ؟؟؟ 
یعنی ایشون جلوی شما لباس عوض کردن ؟؟؟!!!!!!!
یعنی ما خانوم خوشگل و خوش اندام نداریم ؟؟؟ 
یعنی همه ی اونایی که آرایش دارن صرفا چون زشت هستن ارایش میکنن ؟؟ !!!

هستن خانومهایی که زیبایی ذاتی و خداداد دارن ... و صد البته که نوع ارایش زیباییشون رو صد چندان میکنه . 
تا اونجا که من میدونم خانوم آقای مدیر زیبا و خوش اندام هستن . اینو از خودشون توی یکی از پستا خوندم . و بدیهیه که این زیبایی با کمی ارایش و پیراستگی ازشون یه هوری بهشتی میسازه ... ایشالا که اینطور باشه و دل مدیرمون شاد شه و دهنش " جز برای همسر زیبای خودش "  آب نیفته ... 
تکبیررررر ..... 
پاسخ:
ایشالله
۲۲ دی ۹۳ ، ۱۳:۵۵ اوه ... مای گاد
کامنت خانوم " من " نباید تایید میشد   .  یه سری از ما ادمها بیخود و بی جهت در مقابل دیگران جبهه میگیریم . 
این خانوم ظاهرا دل پری داشتن و بر حسب تصادف روی جناب مدیر خالی ش کردن . 
خواهر من ... اینقدر یک طرفه و زود به قاضی نرو ... 
هستن خانومهای اینچنینی. ... هستن خانومهایی که میگن زن طبق قانون حتی وظیفه نداره برای همسرش آشپزی کنه مگر به دلخواه .... هستن .. به خدا هستن ..  

خیلی از رن های جدید...زدوتر از همسرشون از خواب بیدار میشن...و همپای همسرشون بیرون خونه کار میکنن...بچه داری هم میکنن...خونه داری و همسر داری هم که همیشه هست...همه زنهای جدید تنبل نیست
پاسخ:
بله درسته و منم نوشته بودم بعضیییی
من یک زنم و خوب میفهمم ک زنتن چطور ادمیه البته با خصوصیات رفتاری ک تو پستهای سال قبل داشتی میگم 
همسر شما وقتی از شما محبت نبین وقتی همش بی تفاوتی نشون بده مجبور میشه کاری کنه ک شما خوشتون نیاد 
حالا همه گناها رو میندازیم گردن همسرتون و شما حسین مظلوم میشید 
ایا در شان مرد هست ک زندگینامشو بیاد اینجا بنویسه ایا ی مرد انقدر میتونه پلید باشه ک اینهمه زنشو تحقیر کنه 
میدونی از نظر من مقصر شمائید شما ک بدنبال جمعکردن نظرات برای زندگیتون هستین کم کم ی 2 ساعتی وقتتونو میگیره این وقتو بزارید ب زن و بچتون مطمئنن زنتون ب سمتتون بیاد 
من ی زنم و به نوبه خودم میگم اگر شوهرم خصویت رفتاریش مثه شما بود و زندگینامه نمینوشت تا نظر جمع کنه و هزاران نفر بیاد بگه مقصر تویی مقصر زنته باهاش زنگی نمیکردم نه نه زندگی میکردم اما همانطور مثه بقیه نه 
بازم زن شما خوبه ک غذا خوردتون میده وگرنه من اون غذام نمیدادم 
پارسال خونده بودم نوشته بودین با برادرتون و خونوادت جایی رفتین و همسرتون تنها مونده اینو اگه تو مغز کوچیکت جا کنی و ب خودت بگی زندگی متاهلی ینی تعهد ب ی نفر ینی تمام شدن تنهائیی ینی چی تلو تلو میری خونه فرداش میای چرند پرند میننویسی 
راستشو بخاین من ب مرد بودن شما شک دارم 
حالا ی پست دیگه از سکستون بزار تا ملت نظر بدن کدومتون حال ندادین
پاسخ:
همسرم تنها نذاشتم که برم مسافرت. ایشون در شهرستان پیش پدر و مادرش بود و منم یه شهر دیگه بودم که میخواستیم بریم مسافرت دو روزه و نرفتیم.کاش حداقل مطالب رو با دقت بخونید که اینطور حرف نزنید.

در مورد بقیه نوشته هاتون حرفی ندارم و قضاوت با دوستان.

۲۲ دی ۹۳ ، ۱۲:۴۰ خواننده خاموش
آقا برایش از یک همکار یا دوست جدید خیالی  جدید حرف بزنید و غیر مستقیم این مشکلات را از زبان اون تعریف کنید من یک خانم شاغلم و یک همسر پرمشغله دارم و زندگیمون کلا با بقیه اطرافیانمون فرق دارد و این مطالب شما را که می خوانم فکر می کنم ما از یک دنیای دیگر هستیم دلم می خواهد بخوابم صبحها و ظهرها و سر شب ولی یک سرابه دلم می خواهد لباسهایی را که دارم بپوشم و شوهرم ببیند ولی وقت نیست و کلا نیستیم و دلم می خواهد سفره پهن کنم و بسیاری از چیزهای دیگر ولی تا بیست سال دیگر که هر دو بازنشسته می شویم محاله
پاسخ:
مستقیم گفتن هم فایده نداره چه برسه غیر مستقیم.
واقعا زندگی سختی دارید
۲۲ دی ۹۳ ، ۱۲:۲۲ مهسا خانوم
نخیییییییییییییییر
منظور ذات شما نبود و مزاح بود !!!!  (نگاه ok گونه)
پاسخ:
اوهوم
۲۲ دی ۹۳ ، ۱۰:۰۶ مهسا مهیار
سلام . من تازه با وبتون اشنا شدم . این چیزایی که میگین خیلی برام عجیبه . منم یک زنم . سرکار میرم . تو کار خونه کم نمیذارم . خودم خونه و ماشین و همه چی در اختیار شوهرم گذاشتم ولی بازم میزنه تو سرم . بازم بهانه میگیره و بازم میگه فاتحه زندگی من خونده شده با انتخاب تو . 

ما کجاو شما کجا 
پاسخ:
سلام
حلش کنید و ببینید ریشه مشکل کجاست
درسته اینجا نوشتید که منکر نیستید ولی جلو خانومتون چی؟هیچ وقت ازش تعریف کردین یا تشکر اون بنده خدا که نمیتونم بیاد اینجا را بخونه.راستی خیلی فکر خوبیه یه پست در مورد محبت بذارید  مرسیییی
پاسخ:
سلام
بله زیاد ازشون تعریف کردم.
در مورد محبت؟ یعنی چی دقیقا؟
سلام

من فکر میکنم خانمی که منت دو ساعت خانه داری و 4ساعت بچه داری رو میذاره کلا حال و حوصله خونه زندگیش رو نداره انگیزه نداره لذا این کارا براش بزرگ جلوه میکنه
برعکس زنی که عاشق شوهر و بچه هاش باشه در تمام این مدت و زمانی که میذاره لذت هم میبره 
این قضیه برای مرد. خونه هم صادقه
مشکل عشق و محبت هست که گمشده خانواده ها شده
و یک مساله دیگه اینکه اصولا وقتی زندگی سخت تر باشه و رفاه کمتر دیگه وقتی نمیمونه کسی بخواد افسرده بشه 
خدایی قدیمی ها اصلا میدونستن افسردگی یعنی چی؟؟
خدایی قدیم ها مردها هم کمتر ایراد میگرفتن
الان توقع اقایون خیلی بالاست از سر و صورت خانم و تیپ و... تا طرز معاشرت و... قدیم ها این بحث ها نبود
اعتبار زن به این بود چند تا بچه بزرگ کرده الان به این شده که کی خیلی مانکنه
همین طور ادامه پیدا کنه آینده باید حسرت خانواده و سقف مشترک رو بخوریم





پاسخ:
سلام
بله متاسفانه همه عوض شدیم
چقدرخوب میشه که دیگه ماروباعنوان ضعیفه خطاب نکنین قصدتوهین ندارم امااون دوران دیگه گزشت اقا
پاسخ:
برای مزاح نوشتم و اصلم قصدم نامیدن زن به این عنوان نیست.
۲۱ دی ۹۳ ، ۱۵:۰۰ مهسا خانوم
جناب قلی لطفا انقد ضعیفه ضعیفه نکن (نگاه عصبانی)

میشه ضعیفه رو تفسیر کنید؟ از چه نظر از چه لحاظ و.....
توضیح لطفا
و
لطفا اینم نگید که در این زمینه حرف بسیار دارم و وقتی برای گفتن ندارم و بمونه واسه یه پست دیگه و....
خلاصه هیچ عذری پذیرفته نیس (نگاه عصبانی + طلبکارانه)


پاسخ:
فقط جهت مزاح بود .
۲۱ دی ۹۳ ، ۱۴:۴۸ مهسا خانوم
سلام جناب قلی (نگاه نمیکنم)

خب شمام رنجنامه تو تعطیل کن برو روستا زندگی کن


چقدر پر محتواست حرفم به به (تحویل گیری خود)


شهر و روستا و وات ساپ و وایبر و... بهونه ست طرف باید ذاتش درست باشه وگرنه دچار رنجنامه میشن...


بعله اینجوریاست (نگاه فامیل دوری)

پاسخ:
سلام
نتیجه = ذات ما درست نیست؟
سلام به همه
کمی طولانی شد ببخشید
اولش باید اون تصویر بی عیب و کاملی که نمیدونم از کجا اومده راجع به زندگیهای قذیمی باید بگم درست نیست. بجز معدود افرادی که واقعا تونسته بودند با اون شرایط کنار بیان بقیه واقعا در سختی بودند. زنایی که از سن کم خیلی بیشتر از توانشون کار میکردند و پر از آرزو و حسرت بودند. مردهایی که بار زندگی سختی رو به دوش میکشیدند که حتی به اندازه ی تلاش بسیارشون نصیب نمیبردند. زنها خیلی بیشتر از مردها کار میکردند کار خونه اونم با اون شرایط و بچه داری و کار همراه شوهر و کلی کارای مختص هر فصل مثل نون پختن و هیزم و ذغال و... . البته بچه ها از سن پایین کمک حالشون بودند. زندگیهای اون موقع اونقدرها هم خوش نبوده هرچند به دلیل طبیعت شرایط و فرهنگ و باورها استرس کمتر بوده و سلامتی به همین دلیل و غذای سالم بیشتر بوده و گرنه کیه که از بزرگترها قصه ی سختیها و دعواهای خانوادگی و کمبودهای اون موقع رو نشنیده. پر از زنها مجبور و مردهای گاها خشک و بی منطق و زورگو. 

در مورد الان هم من به جرات میگم بچه داری یه کار بی نهایت انرژی بر و تمام وقته بچه های الان سالار خونه ن و مثل قبل نیست که صبح برن بیرون بازی شب بیان و یه اخم بهشون کنی یه گوشه کز کنن نه با درس و مشقشون کار داشته باشی نه هزار تا کلاس و دنگ و فنگ. الان همه ی وقتت رو یه بچه میگیره دیگه چندتا که جای خود داره. الان سرگرم کردن یه بچه تو این فضاهای محدود به نظر من اگه از عهده ی کسی بربیاد دیگه نمیتونه به هیچ کاری برسه اغراق نیست میتونید یه هفته امتحان کنید
حالا خونه داری و بقیه هم که هست. خانم شما مشکلاتی داره و اخلاق بدش از اون و احساس ناخرسندیه که تو زندگی داره حالا به هر دلیل. ولی باور کنید واقعا واقعا از پا درمیاد آدم چون بچه ها بمب انرژین و خسته نمیشن باید بدویین باهاش
پاسخ:
سلام
نوشته های من نقد به نظر شماست
با سلام
داشتم قسمت های مختلف وبتون رو سر کشی می کردم به ..پر بیننده ترین ها رسیدم توی قسمت مربوط به ..(تقصیر خانومها  نیست  که مردها.....)رسیدم براتون نظری گذاشتم که خیلی دوست دارم جوابشو بدونم.ممنونم
پاسخ:
سلام
جوابیدم
ولم کن بزار تو حال خودم باشم .جمله ی غمگینیه .اخه زنها از خداشونه شوهراشون بهشون اهمیت بدن .شاید افسره س .یا خودش متوجه رفتارش هست ولی نمیدونه چجور درستش کنه .شاید هم محبت شما از سر وظیفه س  نه از محبت واقعی .البته ببخشید .رفتارها میتونن ریشه در کودکی هم داشته باشن .کودکهای شاد بزرگ هم بشن شخصیت سالمتری دارن.خانمتون دوست و رفیق دارن ؟
پاسخ:
بله دارند
وات ساپ نه واتس اپ!!
سلام
واقعنم از دست این زنای مثلا امروزی چی میشه غذا درست کنید و کارخونه کنید واقعا واسم سواله چی میشه؟؟؟؟
از دست این مردای امروزی همش پشت سر زنشون حرف میزنن اخه این(غیبت) چه کار زشتیه!
تازه من یکی رو میشناسم خانومه 18 تا بچه اورد چندتاش مردن (چون چند سال پیش امکانات نبود)12 تا بچش مونده زنه شصت سال سنشه صبح ساعت 5 زن و شوهر باهم میرن سر زمین شالی زاری و باغ سبزیجات و...
بچه هاشونم همه سروسامون گرفتن وضع یکی از یکی دیگه بهتره
به این میگن زن و شوهر نمونه که زیادم دیدم شما چی میگید؟؟؟!!!
راستی اینم بگم زن وشوهر رنگ بیمارستانو تو عمرشون ندیدن !سالم سالم ان شاالله همش سالم باشن...
پاسخ:
سلام
برگ چغندریم.

سلام آقای مدیر خدا قوت ریشه تمام مشکلات غفلت هست غفلت واقعا یکیش هم خود آقایون هستند من خودم بچه روستام هرچی که در مورد زنان روستا گفتید من خودم تا بیست سالگی به عینه عمل میکردم بعد ازدواجم باهمسرم که کارمند بود اومدیم شهر روز به روز تنبلتر میشدم وتوقع بالا رفت بچه هم نمی خواستیم واقعا به اون روزا فکر میکنم حالم از خودم بد میشه تا نه وده میخوابیدم  یه نهار میذاشتم همسر می اومدن بعدم میرفتیم ددر...
دست به هر کاری میزدم شوهرم میگفت ولش کن فقط درستو بخون دانشگاهی بودم خیاطی میکردم یا بافتنی هرکاری ایشون میگفتند خودم پول میدم بهترش رو میخرم چرا این قدر خودتو تو زحمت میندازی ..همین طور ادامه دادند ومنم که ازاون تنبلتر شدیم عینهم خانم شما ..یه لیسانس بیکار بیعار بی هنر همه کارهارم که این وسایل اتوماتیک انجام میداد
اما بعد یه چند سالی که بچه دار شدم کم کم من وشوهرم رفتیم سرا غ طب سنتی چون بچه روستاییم خیلی علاقه مند شدیم و سراغ احادیث  زندگی واقعی رفتیم خلاصه کلی از احادیث معصومین وطب اسلامی حض یعنی حض بردیم وخود به خود عوض شدیم وهرچه تونستیم ساده زندگی کردیم وبیشتر فعالیت واز اون خمودگی در اومدیم در زندگی همیشه دنبال تنوع باشین خودتونم عرض میکنم تا همسرتون هم علاقمند به تنوع بشه وزندگی سر حال داشته باشید مثلا خودتون گل کاری کنید با آقازاده  کاردستی بسازید یه کم دنبال هنر های متنوع باشید خانمم تشویق کنید هرچند به اون هنر احتیاج نباشه ولی آدم از اون خمودگی در میاد واجیر سرحال زندگی میکنه. این حالات همش از بیکاریه زنای قدیم سرشون اونقدر به بچه وزندگی گرم بود که اصلا وقت غر زدنم نداشتن من الان خودمم با مادرم مقایسه میکنم گریه ام میگیره هشتا بچه تویه اتاق بودیم  همیشه پنج تامون مدرسه ای بودیم واز زحمت سر زمین بگیرین تا هر روز خدا پای تنور براکمک به فامیل وهمسایه کار به آدم روحیه میده اگه شده یکی از وسایل اتوماتیک خونتون رو بذارید کنار به یه بهونه ببینین همسرتون چقدر به کار میاد وسرحال میشه!!!
الان پسر سه سالم کنار اتاق دوسه تا گلدون داره هر چند گاهی توش لوبیا میکاره خودش آب میده بزرگ میکنه خیلی لذت میبره برا آقازاده امتحان کنید .
پاسخ:
سلام
کاش خانم ها هم واقع بین باشند.
به طب سنتی علاقه زیادی دارم و سی دی های آقای روازاده رو زیاد گوش دادم.
اره تو این مورد کاملا حق با شماس خیلی زمونه بدی شده متاسفانه فرهنگ غرب ما رو به این روز انداخت و یه نکته دیگه امروز مواد غذایی ارزش واقعی خودشونو از دس دادن و تقویت و بنیه جسمی ما خانما خیلی ضعیف شده و حتی با یک ساعت کار سریع خسته میشیم.کاملا درکتون میکنم.نگران نباش برادر من خدا کریمه و مطمین باش هر چقدر همسرتون بدی کنن و شما خوبی بهترین جا را در بهشت برا خودتون رقم میزنید.ناراحتتیتونو نبینم خیلی شما خوبین.
سلام.شما میگی ۱۰ بیدار  میشه پس تا ۳ بعد از ظهر که شما بیایید میشه ۵ ساعت و مطمئنا تمام این ۵ ساعت یا به بچه ها باید سرویس بدن یا به کارای منزل رسیدگی کنن خوب طبیعتا وقتی شما میرسید ایشون به معنایه واقعی خسته ان از طرفی وقتی شما خستگی ایشون و درک نکنید و بگید کلا دو ساعت کار کرده ایشونم خستگی شمارو منکر میشه و نتیجه میشه این حرفایه شما.پس نتیجه میگیریم/ درکش کنید تا درکتون کنه /من هم  مادرم و هم  شاغل به جرات میتونم بگم کار خونه و نگهداری از بچه خیلی سختر از  خیلی شغلاست پس با چند کلام حرف همه زحمتاشو منکر نشید و کینه تو دلش نذارید.شاد باشید
پاسخ:
سلام
من تو پست با عبارت قرمز نوشتم جوابتون رو
می دونی
خدا نکنه زندگی آدم به این «من» و «تو» کردنها برسه. «من» بیشتر کار می کنم، «تو» کمتر. عشق که از زندگی میره، هرکی فقط فکر خودشه. جیب خودش، سلامتی خودش، کار نکردن و کردن خودش، خستگی خودش....
خدایا همه زوجها رو عاشق هم کن.
پاسخ:
آمین
خیلی از مطلبتان خوندم. موندم خانومتون.از زندگی چی میخواد. هیچی لذت بخش تراز این نیس که شوهرت خسته بیاد خونه وغذای خوشمزه بذاری براش و لپتو بگیره بگه ممنون عزیزم خیلی خوشمزه بود. کاش شوهر من  قدر صبوریهای منو میدهد.کاش همسرتون میفهمید خیلی ازمردها گاهی کلامشون خیلی آزاردهنده میشه وچه بسا زن تحمل میکنه.اگر شوهرمن بیشتربهم محبت میکرد من شادتر میشدم وزندگیمونو گلستان میکردم.محبت واقعا معجزه میکنه.
پاسخ:
کاش تو یه پست محبت رو تعریف کنیم.
۱۹ دی ۹۳ ، ۲۱:۵۴ محیامحیا
واقعا فکر میکنید مردا هم مثل مردای قدیم هستند? پس هر وقت مردا مثل اونا شدن زنا هم مثل زنای قدیم میشن.درضمن کدوم یک از غذاهایی که تو روست ویا در در قدیم میخوردن توسط مهندسای کشاورزی دست کاری میشد ?همه چی طبیعی بود در نتیجه قدرت وقوت زیادی داشتند نه اینکه مثل ما پفک نمکی باشن.
۱۹ دی ۹۳ ، ۲۰:۰۹ محیامحیا
سلام خوشمون میاد تنبل باشیم مگه زوره.
پاسخ:
مگه به ضعیفه هم میشه زور گفت؟

سلام، واقعا خانم شما اینقدر مشکل دارن؟ پس شما خیلی ادم صبوری هستین که با همچین زنی زندگی میکنین حتی بیشتر از صبر ایوب؟ اون خانم محترم هم مطمعنا خیلی بیشتر از شما حرف واسه گفتن داره، سرو کله زدن با دو تا بچه به خدا خیلی سخته شما هم کمی انصاف داشته باشین،همونقدر که مرد بودن و تامین مخارج زندگی سخته زن بودن هم سخته..... اگه بخواین زنها رو با گذشته مقایسه کنین پس اینم بگین که مردهای قدیم هم خیلی کارها میکردن

یکی تموم روز و شب در حسرت ما شدنه

یکی هم گله از روزهای ما شدنه


۱۹ دی ۹۳ ، ۱۹:۳۰ بانوی تنها
شما نمیدونید تنهایی دوبچه رو از صبح تا همون ظهر نگه داشتن چقد سخته وگرنه به خانمتون حق میدادید قدیما اینقد فاصله میون آدما نبود راحت تر بودن بچه رو ول میکردن تو کوچه با دوستاش یا خونه اینو اون بچه صبح میرد بیرون شب میومد کجا مث الان بود که از صبح تا شب ور دل مامانش تازه حوصلشم سر میره وفقط غررررر میزنه خانومتون داره غزپر زدنای دوبچه رو تحمل میکنه شما هم مراعات اونو بکنید در ضمن دخترتونم خیلی کوچیکه بچه دوسه ماهه خودش خیلی مراقبت میخواد طبیعیه که خانومتون نرسه غذا بذاره  البته بد اخلاقیه خانومتون توجیه پذیر نیس باید خوش اخلاق باشن ولی مرد هم باید درک بسیــــار بالایی داشته باشه اگه خانومتون میرن بیرون واتس و... دارن تنهاییشونو پر میکنن تنهایی که شما باید براش پرش کنی نه با بچه آوردن بلکه با محبت کردن توجه کردن
ببخشید وات ساپ چیه؟

پاسخ:
واقعا نمیدونید؟
از عمو گوگل بپرسید!!!


سلام.خدابه مردانی مثل شماصبربدهدوبه مادران همسرتان کمی معرفت شوهرداری(الان اینجا آیکون عصبانی نداریییییییییییییییییییی)بدترین پست ممکن.خداراشکرمردنیستم
با سلام آقای محترم قدیمیها چه مرد وچه زنشون خیلی ظرفیت داشتند  ودنبال حل کردن مسایل به دست خودشون نبودند  و پس از سعی به خدا واگذار می کردند.....اما حالا اینطور نیست نه تنها سعی نمی کنیم که خودمان مشکلاتمان را حل کنیم بلکه نشستیم بقیه مثلا همسرمان یک فکری به حال حالمان برداردوووخدا هم که هیچ..(منظورم شما نیستید کلی عرض کردم)
با سلام برادر ،این جسم خانومت نیست که خستس  رو حشه...احتمالا  زندگی براش یک نواخت شده  و باوراش به سمتی سوق پیدا کرده که زندگی رو براش بی اهمیت جلوه می ده ...روان خانومته که خستس ....اینکه می گه سفره بیار یعنی به من توجه کن.....اینکه می گه از صبح خسته شدم  یعنی به من توجه کن. یعنی از من بپرس چه خبر .یعنی بگو خوبی گلم....یعنی اس  پر محبت برام بفرست...اگه می گه بچه رو نگه دار یعنی  منم هستم  بهم توجه کن......چقدر خانومت نیازمند توجه شمایه؟ ..می دونستید  نیت ما روی حرفها و کارامون تا ثیر می زاره...یعنی  وقتی که دوست نداری سفره بندازی  و این کارو می کنی   خانومت این برداشتو داره که دوسش نداری...چجوری؟الان می گم....ببین آقای محترم  شما در سکوت با چهره ی خنثی نه شاد و نه ناراحت می ری و بدون حرف سفره رو می ندازی ...ای کاش بر گردی و دستتو بزاری رو شو نه ی خانومت  و بگی دستت درد نکنه بابت غذا  خدا  خدا (تاکید)  خیرت بدهد  منم کمکت می کنم  . اما برات بگم امروز چه اتفاقی افتاد .... بله داداش جان  اگه از ماجراهای سر کارت برای خانومت تعریف کنی با این ذهنیت که توبرام مهمی اینقد که می خوام برات درد دل کنم ... یواش یواش خانومت  احساس مهم بودن می کنه و برای زندگی در کنار کسی که بهش احترام می زاره و دوسش داره تا پای جونش مایه می یاد...اما...به نظر می یاد شما منتظری ایشون قدم پیش بزاره.....که اگه اینجور بود پیامبر نمی گفت زن ریحانه است  می گفت زن یک فولاد آب دیده است که منتظر است مشکلا ت  شوهرش را حل کند وتکیه گاه شوهرش باشد.اما گفتی زنان روستا  من در روستا بزرگ شده ام .و افتخار می کنم که در میان مردمی بزرگ شده ام که صداقت رکن اصلی زندگیشان بود  و محبت  اولین قانون آن...برادر  مرد روستایی بدون هیچ استرسی به خانه می آید  ...پدر من چای و صبحانه ی صبح را آماده می کرد  همگی برای گندم درو به مزرعه می رفتیم  همه خوش بودیم  اصلا خستگی در کار نبود همه اش خنده و شادی بود  الان که فکر می کنم اگر مادرم انرژی کار کردن داشت شاید به خاطر مهربانی بی دریغ پدرم بود..من عاشق پدر و مادرم هستم و خوش به حال افرادی که در روستا زندگی می کنند  حیف که من خیلی دورم  .گفتی  بچه هارا هم نگه می دارند ..برادر واقعا شرایط زنان امروز سخت است  اغلب خانه ها کوچک و اکثر بچه ها بیش فعال.. دوران کودکی من همه درون باغ سپری شد .صبح که از خواب پا می شدیم یک کف دست نان با روغن زرد محلی و با خواهرم با سرعت به سمت باغی که در آن تابی بزرگ بود و بچه های دیگر منتظر ما.باغ پدر بزرگم بود .چه خوش بودیم باغی پر از درختان سیب انگور گردو زرد آلو و...(دل نوشته ی شما  بد جوری من را برد به دوران کودکی)
پاسخ:
سلام
کاش اینطور که میگید بود اما من توجهی دارم که بعضی موقعه میگه ولم کن بزار تو حال خودم باشم و ....
یک وقتهایی فکر میکنم مرد بودن چقدر میتواند غمگین باشد. هیچ کس از دنیای مردانه نمیگوید. هیچ کس از حقوق مردان دفاع نمیکند. هیچ انجمنی با پسوند «... مردان» خاص نمیشود.

مردها نمادی مثل رنگ صورتی ندارند. این روزها همه یک بلندگو دست گرفته اند و از حقوق و دردها و دنیای زنان میگویند.
در حالی که حق و درد و دنیای هر زنی یکی از همین مردها است. یکی از همین مردهایی که دوستمان دارند.
وقتی میخواهند حرف خاصی بزنند هول میشوند. حتی همان مردهایی که دوستمان داشتند ولی رفتند...
یکی از همین مردهای همیشه خسته. از همین هایی که از 18 سالگی دویدن را شروع میکنند. و مدام باید عقب باشند.
مدام باید حرص رسیدن به چیزی را بخورند. سربازی، کار، در آمد، تحصیل...
همه از مردها همه توقعی دارند. باید تحصیل کرده باشند. پولدار، خوشتیپ، قد بلند، خوش اخلاق، قوی... و خدا نکند یکی از اینها نباشند...
ما هم برای خودمان خوشیم!
مثلا از مردی که صبح تا شب دارد برای درآمد بیشتر برای فراهم کردن یک زندگی خوب برای ما که عشقشان باشیم به قولی سگ دو میزند، توقع داریم که شبش بیاید زیر پنجره مان ویالون بزند و از مردی که زیر پنجره مان ویالون میزند توقع داریم که عضو ارشد هیات مدیره ی شرکت واردات رادیاتور باشد.
توقع داریم همزمان دوستمان داشته باشند، زندگی مان را تامین کنند، صبور باشند و دلداریمان بدهند،
خوب کار کنند و همیشه بوی خوب بدهند و زود به زود سلمانی بروند و غذاهای بد مزه ما را با اشتیاق بخورند .
و با ما مهمانی هایی که دوست داریم بیایند و هر کسی را که ما دوست داریم دوست داشته باشند.
و دوست های دوران مجردیشان را فراموش کنند و نان استاپ توی جمع، قربان صدقه مان بروند،
و هیچ زن زیباتری را اصلأ نبینند و حتی یک نخ هم سیگار نکشند!
مردها دنیای غمگین صبورانه ای دارند.
بیایید قبول کنیم. مردها صبرشان از ما بیشتر است. وقتهایی که داد میزنند وقتهایی هم که توی خیابان دست به یقه میشوند، وقتهایی که چکشان پاس نمیشود، وقتهایی که جواب اس ام اس شب به خیر را نمیدهند،
وقتهایی که عرق کرده اند، وقتهایی که کفششان کثیف است. تمام این وقتها خسته اند و کمی غمگین.
و ما موجودات کوچک شگفت انگیز غرغروی بی طاقت را هم، دوست دارند.
دوستمان دارند و ما همیشه فکر میکنیم که نکند من را برای خودم نمیخواهد برای زیبایی ام میخواهد، نکند من را برای چال روی لپم میخواهد؟
در حالی که دوستمان دارند؛ ساده و منطقی...
مردها همه دنیایشان همین طوری است. ساده و منطقی...
درست بر عکس دنیای ما.
بیایید بس کنیم.
بیایید میکرفون ها و تابلوهای اعتراضیمان را کنار بگذاریم.
من فکر میکنم مردها، واقعأ مردها،
آنقدرها که داریم نشان میدهیم، بد نیستند.
مردها احتمالأ دلشان زنی میخواهد که کنارش آرامش داشته باشند. فقط همین.
کمی آرامش در ازای همه فشارها و استرس هایی که برای خوشبخت کردن ما تحمل میکنند.
کمی آرامش در ازای قصر رویایی که ما طلب میکنیم...
بر خلاف زندگی پر دغدغه ای که دارند، تعریف مردها از خوشبختی خیلی ساده است.
میم مثل مرد ...
منم قبول دارم!
سلامتی همه مردای با معرفت...
تقدیم به تمام مردها
تقدیم به شما
پاسخ:
واقعاااااااااا
قبول دارم ولی همه تنبل نیستند . واقعا شاید 20 درصد باشن .
فک میکنی زنهای قدیمی چقد از زندگی راضی بودن و از شوهرهاشون مهربانی میدیدن .چرا باید اینقد کار سنگین میکردن .زنهای قدیمی کاملن وقف شوهر وبچه بودن .اخرش شدن زنهای خسته و مریض با کلی ارزوی نداشته .زنهای امروزی هم بعضیهاشون تنبلن .درسته ولی شاید چون هدف و برنامه ندارن نمیدونن کجایه زندگی هستن .اینقد زنهای قدیمی درد کشیده دیدم که محال یک روز بخوام مثل اونا باشم  ولی با تنبلی هم مخالفم
پاسخ:
زن های امروزی متاسفانه از الان مریض هستند چون ضعیفند و ...
رییسسسسسسسسسسسس
مردا هم عوض شدن نه،مردا بیشتر عوض شدن کهههه.
قبلا مردا برای تامین مخارج خانواده شون همه کار میکردن و به قول معروف سنگ رو هم جا به جا میکردن.اما الان چی؟همه یه لیسانس و فوق لیسانس میگیرن و بعدش منتظر میمونن کار بیاد سراغشون و در خونه شون رو بزنه.اونم چه کارهایی میخوان.ریاست و پشت میز نشینی و ...
وقتی هم میرن خواستگاری منت مدرک تحصیلیشون رو سر خانواده عروس میذارن.حالا هر قدر هم که عروس خانوم خودش هم مدرک بالایی داشته باشه.
توی زندگی مشترک هم سر سوزنی تقی به توقی بخوره سرکوفت کار کردن رو سر زن و بچه میزنن.انگار که خودشون نمیخورن و نمیپوشن و بچه هم فقط مال زنه و مال اونا نیست.حرف از جدایی هم که بشه یا زن باید بسوزه و بسازه یا باید همه حق و حقوقش رو ببخشه تا بتونه خلاص بشه.در این مواقع هم بچه میشه بچه مرد.مادر کیلو چنده؟
مرد هم مردای قدیم.
قولشون قول بود.حرفشون سند بود.مرام و مردونگی میفهمیدن حتی اگه دین و دیانت نداشتن.
نه مثل مردای الان که خیلیهاشون ادعای دین و دیانت دارن و بویی از مردانگی نبردن و از احکام خدا فقط بلدن به نفع خودشون بهره برداری کنن.
بعلهههههه آقای رییس.هم زنها عوض شدن و هم مردا.
چیزایی که در مورد خانوما هم گفتین درسته.ولی زمونه عوض شده.نمیشه گفت فقط زن باید چنین و چنان باشه یا فقط مرد.اینطوری همیشه یه پای قضیه لنگه.
یه سوزن اول به خود مردونه تون بزنید بعد یه جوالدوز به زنهاااااا.این طور که شما یه طرفه به قاضی رفتین معلومه که راضی هم باید برگردین.
پاسخ:
بله مردای این دوره زمونه هم واقعا عوض شدند درسته.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">