جمعه, ۱۹ دی ۱۳۹۳، ۱۰:۱۸ ق.ظ
با سلام و ادب و تبریک عید و میلاد
من وقتی ظهر از محل کار به منزل میام نرسیده خونه میبینم که اولا سرکار همسر تازه غذا رو گذاشتند و غذاهایی هم که میزارن وقت خیلی زیادی نمیبره و از طرفی هم غالبا 9 الی 10 صبح از خواب بیدار شدند.
وقتی میرسم خونه روزی نیست که گلایه و شکایت نکنه و نگه خسته شدم انقدر کار کردم و... سفره رو هم من باید پهن کنم و جمع کردنش هم به عهده منه و بعد غذا هم باید با بچه ها بازی کنیم و نگهداری کنم چون ایشون خسته شده و از صبح کار میکرده و بچه داری.
بنده منکر زحمات و تلاش خانم ها در منزل نیستم و میدونم واقعا سخته و زحمت می کشند.
خب آخه کمی انصاف داشته باشیم، نمیگیم این شوهر بیچاره 7 صبح رفته تا 3 و به مراتب کارش سختر بوده و حالا خسته برگشته و باید اینطور هم خونه زحمت بکشه ؟ دست به چیزی هم نزنی محکومی به کار نکردن و کمک نکردن در خونه.
من واقعا برام سواله که چرا بعضی از خانم های امروزی انقدر تنبل تشریف دارند که برای یکی دو ساعت کار باید این همه شکایت کنند و طلبکار باشند.
بابا زنای قدیم و یا حتی بعضی زنان امروزی خصوصا در روستا اول صبح با شوهرجان بیدار میشند و نون پخت میکنن و بعد به گوسفندان و ... میرسند و شیر میدوشن و بعد حیاط و خونه و رو تمییز می کنند و بهترین غذا رو برای ظهر میزارن و حتی خیلی هاشون تو کار شوهرشون کمک هم می کنند و غالبا همه سه چهار تا بچه کوچیک دارند و خوب هم بهشون میرسند.
من موندم چرا انقدر خانم ها عوض شدند و الان به زور دوتا بچه رو اونم با کمک تمام شوهرجان نگهداری می کنند!!!
خب بنظرم همین فعالیت های گذشته زنان و مشغول بودن اونها بوده که انقدر اختلاف و درگیری کم بوده و دختر و پسر خوب تربیت میشدند و اهل زندگی می شدند اما الان خانم یا پای تلفنه یا مهمونی یا کوچه و خیابون و بازار گردی و خونه هم بیکار و میشینه با دوستان تو واتساپ و ... خاله زنکی بازی شوهر جان که میاد پدرش رو در میاره.
خیلی عوض شدند خانم ها خیلیییییی . بله کتک نزنید مردها هم عوض شدند.(نگاه طلبکارانه)
۱
۰
۹۳/۱۰/۱۹
مرد تنها
پاسخ:
کدوم وبلاک؟
من یه وبلاگ بیشتر ندارم که همینم به زور میرسم سر بزنم.
اصلا شما کی هستید؟
پاسخ:
جدیدا 9 تا شده
متولد 62 هست آقا
پاسخ:
سلام
منظورتون از (ومهمترازهمه که هرگزازمن نزدکسی بدگویی نمیکن) ما بودیم دیگه؟
پاسخ:
سلام و ادب
بله تازه متوجه شد منظورتون کدوم بود. خب در اون نظر چون من مطلب رو درست میدونستم و نظری نداشتم بدم دیگه لزومی ندیدم مطلبی بنویسم .لذا سلام خالی دادن در جواب کامنت شما رو هم بی فایده دیدم. یعنی جواب کامنت تنها سلام باشه جالب نیست بنظرم.
خواهش میکنم بخشیدم(نگاه کریمانه)
نه متاسفانه نشناختم.
در هر صورت ببخشید قصدی نداشتم.
پاسخ:
مستانه خانم یکیش دخترشه نه زنش
بابا این خانواده رو که دیگه همه میشناسن. چند بارم تلوزیون اوردنشون
پاسخ:
سلام
من این عبارت رو حذف میکنم.
من احساس میکنم مخاطبان هم همه سنگین و خوب باشند و صرف نوشتن اینجا چه ارتباط نا سالمی؟ یعنی این همه سایت و وبلاگ مشابه همه منجر به این میشه؟
نوشتن مشکلات و خوندن این مطالب توسط خانم ها چرا باید احساس گنه بکنم؟
نه افراط خوبه نه تفریط و سعی کنیم طبق اسلام و شرع پیش بریم.
پاسخ:
چشم بیشتر عمل میکنم
پاسخ:
سلام
1. خب بزرگوار اگه منظور کامنت قبلی خودتونه سلامی ندادید که جواب سلام واجب باشه!!! مثل همین کامنت که سلامی ندادید.
چرا توی نحوه جواب دادن به بعضی ازکامنتای من می مونید؟ کاش بیشتر توضیح می دادید.
2. نمیدونم چرا این فکر رو کردید که من دوست ندارم کامنت بزارید؟ اتفاقا کامنت های شما همیشه خوب و قابل استفاده بوده.
من نفهمیدم بالاخره از چی ناراحت شدید.
3. ای بابا شما که منو باید تو این مدت شناخته باشید. من اصلا برداشتی نکردم و جدی گفتم یعنی حذیث رو که خوندم دیدم به حالت من میخوره و منظورم این نبود که شما به من تیکه انداختید. اینجا کلی به ما توهین می کنند حرفی نمیزنیم حالا از این حرف شما ناراحت بشم!!!!
حالا این آشنا که می نویسید نمیشه بگید کی هستید؟ از کاربران قدیمی هستید؟
پاسخ:
من تو هیچ پستی نگفتم حق با منه و و جوری هم نمیگم و خدا میدونه عین اتفاقی هست که می افته. هر چند جالبه خود خانم من خیلی جاها اعتراف به اشتباه میکنه اما عده ای اینجا من رو مقصر میدونند.
کی گفته من کمک نمیکنم؟؟؟؟ مشکل شما ایته که یه پست رو میخونید اونم بی دقت و نظر میدید.
چون باید جواب میدادم تایید کردم ببخشید.
پاسخ:
تو پست عیب های من جاهایی که میگه کم گذاشتم رو توضیح دادم بخونید ببینید حق با کیه.
پاسخ:
کی گفته منو نمیخواد؟؟؟
چند بار گفته اگه باز به ده سال قبل برگرده منو دوباره انتخاب میکنه. بازم میگم چندین بار گفته این حرف رو.
بارها گفته صبری که من دارم تو هیچکی ندیده.
پاسخ:
سلام
خدا رو شکر زندگی خوبی دارید.
من محبت میکنم ولی اونه که هنوز مثل شما بر نگشته به زندگی.
حق رو به من بدند یا ندند در زندگی من تاثیری نداره و من سعی میکنم نکات مثبت رو بردارم فقط.
پاسخ:
بله چشم تکرار نمیشه.
طبق حدیث ضعیفه منم پس.
پاسخ:
بله درسته و منم نوشته بودم بعضیییی
پاسخ:
همسرم تنها نذاشتم که برم مسافرت. ایشون در شهرستان پیش پدر و مادرش بود و منم یه شهر دیگه بودم که میخواستیم بریم مسافرت دو روزه و نرفتیم.کاش حداقل مطالب رو با دقت بخونید که اینطور حرف نزنید.
در مورد بقیه نوشته هاتون حرفی ندارم و قضاوت با دوستان.
پاسخ:
مستقیم گفتن هم فایده نداره چه برسه غیر مستقیم.
واقعا زندگی سختی دارید
پاسخ:
سلام
حلش کنید و ببینید ریشه مشکل کجاست
پاسخ:
سلام
بله زیاد ازشون تعریف کردم.
در مورد محبت؟ یعنی چی دقیقا؟
پاسخ:
سلام
بله متاسفانه همه عوض شدیم
پاسخ:
برای مزاح نوشتم و اصلم قصدم نامیدن زن به این عنوان نیست.
پاسخ:
سلام
نتیجه = ذات ما درست نیست؟
پاسخ:
سلام
نوشته های من نقد به نظر شماست
پاسخ:
سلام
کاش خانم ها هم واقع بین باشند.
به طب سنتی علاقه زیادی دارم و سی دی های آقای روازاده رو زیاد گوش دادم.
پاسخ:
سلام
من تو پست با عبارت قرمز نوشتم جوابتون رو
پاسخ:
کاش تو یه پست محبت رو تعریف کنیم.
پاسخ:
مگه به ضعیفه هم میشه زور گفت؟
پاسخ:
واقعا نمیدونید؟
از عمو گوگل بپرسید!!!
پاسخ:
سلام
کاش اینطور که میگید بود اما من توجهی دارم که بعضی موقعه میگه ولم کن بزار تو حال خودم باشم و ....
پاسخ:
زن های امروزی متاسفانه از الان مریض هستند چون ضعیفند و ...
پاسخ:
بله مردای این دوره زمونه هم واقعا عوض شدند درسته.