رنجنامه های مرد متأهل

دلنوشته ها و درد و دل هایی که هیج کجا غیر از اینجا نمی توانم بیان کنم.

رنجنامه های مرد متأهل

دلنوشته ها و درد و دل هایی که هیج کجا غیر از اینجا نمی توانم بیان کنم.

رنجنامه های مرد متأهل

با سلام
گفتم با کسی که نمی توانم درد و دل کنم و از مشکلات و تنهایی هایم بگویم.لذا آمدم اینجا تا خودم را تخلیه کنم.
نظرات رو چون فرصت نمیکنم بدون پاسخ تایید میکنم و یا مختصر پاسخ میدم لذا خرده نگیرید.
تنهایی های من پایانی ندارد
از دیروز تا فردا بر بوم دل تنهایی را نقش زده ام
تنهایی را ستوده ام
تنهایی را بوییده ام
تنها یی را در کنج دل نهاده ام
و اکنون از تنهاییهای دل می نگارم

آیدی کانال : https://t.me/rangnamee
یا : @rangnamee

طبقه بندی موضوعی
نویسندگان
آخرین نظرات

سوال یکی از کاربران بزرگوار

يكشنبه, ۳۰ شهریور ۱۳۹۳، ۰۵:۰۲ ب.ظ

با سلام

در پست قبلی خواهر بزرگواری سوالی مطرح کردند که بهتر دیدم جواب رو خود شما بزرگواران بدید و هر کس طبق تجربه و چیزی که فکر میکنه صحیح هست بگند تا تبادل نظری بشه، البته خود خانم ها درست و غلط رو تشخیص باید بدند چون خیلی از نظرات ممکنه کارشناسانه نباشه. منم چیزی بلد نیستم اما لا به لای نظرات هر چی به فکرم رسید عرض میکنم.

اما سوال:

سارا خانم: راستش من بیشتر اینایی(اشاره به پست قبلی)که گفتین رو به مدت 4 سال رعایت کردم. و نتیجه اش این شده که همسرم به شدت توقعش رفته بالا... .
قرار بود خلاصه براتون بگم. ماجرا اینه که من زیادی تلاش کردم قوی باشم، و حالا انگار همسر من یادش رفته زن گرفته! خیلی راحت و بدون کوچکترین مراعاتی با من رفتار می کنه. مثال هاش رو توی وبلاگم می تونین زیاد پیدا کنین.
اما من ابدا دنبال خاله زنک بازی و درد دل و غر زدن نیستم.
من می خوام روابط رو اصلاح کنم و جایگاه واقعی خودم رو توی زندگی پیدا کنم... راهکار می خوام... . عادلانه و منطقی.


پ.ن: بابت خط آخر پست قبلی عذرخواهی میکنم، قبول دارم کارم درست نبوده تذکر زیادی دادند.(نگاه با خجالت)
پ.ن: روز به روز به جمعیت کامنت های پرانتزی افزوده میشه. اگه شکلک بود بعید بود استفاده میکردیم اما پرانتز سنگینتره.(نگاه پرانتزی)
پ.ن: این روزها سرکار همسر بخاطر جدا شدن از جاری سرحال و شاداب شده.

پ.ن: نظر سنجی: آیا با توجه به اینکه مخاطبان غالبا خانم هستند موافقید پست هایی در مورد تذکر به مردان نوشته شود؟ بنظرتون فایده داره وقتی مخاطب ها مرد نیستند؟

موافقین ۰ مخالفین ۱ ۹۳/۰۶/۳۰
مرد تنها

نظرات  (۹۲)

سلام جناب مدیر ما طرفدار شما هستیم ومیخواهیم گل دختر را زود شوهر دهیم  بقیه مخالفان هم باشد دختراشان بنشینند تا صبح دولتشان بدمد .....
پاسخ:
سلام
ما مخلصیمممم
۰۴ مهر ۹۳ ، ۱۶:۲۲ ساره به مهسا خانوووووووم
 سلام به عروووووووووس خانوم...
مبارکااااا باشه مادر ....انشاءالله همیشه به شادددددددی.....
مادرجون سر سفره عقد اول جوونهای این جمع و بعد هم بقیه به خصوص آقای رییس رو حتما دعا کن...
گل دخترم،گل چیدن و گلاب اووردن یادت نره،رسم قشنگیه....
امشب چه شبی است شب مراد است امشب                 این خانه همش شمع وچراغ است امشب
                                     ای یار مبارک بادا      ایشالا مبارک بادا                               
  کوچه تنگه بله عروس قشنگه بله                            دست به زلفاش نزنید مرواری بنده بله
                                     ای یار مبارک بادا     ایشالا مبارک بادا
آن یار من است که میرود سربالا                             حرفش نزنید که می خورد سرما را
  چادر بزنید سایه کنید صحرارا                                آفتاب نزنه شاخ گل رعنا را
                                  ای یار مبارک بادا       ایشالا مبارک بادا
امشب چه شبی است شب وصال است امشب              هنگام وصال خوش خرام است امشب
             ای شمع تو مسوز که شب دراز است امشب                 ای صبح تو مدم که وقت دراز است امشب    
                                                      ای یار مبارک بادا          ایشالا مبارک بادا  
عروس به تخت نشسته ایشالا مبارکش باد                دوماد پهلوش نشسته ایشالا مبارکش باد
عروس چه قدر قشنگه ایشالا مبارکش باد               دوماد چه شوخ وشنگه ایشالا مبارکش باد
هنوز ادامه داره ولی دیگه خسته شدم مادر.از اول تا آخرشو بده یکی توی عقدکنون به جای من برات بخونه.....

۰۴ مهر ۹۳ ، ۱۵:۳۳ شیمـــــــــــــــــــــا
مادربزرگ ساره 
من واقعا نگران کیبوردتون هستم بس که ازش کار میکشید !!!!!!!!!
پاسخ:
خدا حفظشون کنه که انقدر دلسوز من و شما هستند.
چندتا مثل ایشون دلسوز داشتیم دنیا گلستان میشد.
سلام به همه
هی میخوام تو این پست دیگه هیچی ننویسم،شما دخترا نمیذارید که....
رییس !!!پست جدید و بقیه قضایا سر جاش باقیه...
آخه چرا فکر میکنید کسایی که قانون خدا رو ندید میگیرن و خودشون قانون میسازن قانونشون متمدنانه تر از قانون خداست؟جالبه که توی این کشورهای مثلا متمدن که ازدواج زیر 18سال غیرقانونیه،روابط غیر مشروع آزاده !!! توی این کشورها دختران زیادی از سنین پایین حتی از12،13سالگی تن به روابط غیر مشروع میدن وبعضا در اثر ناآگاهی باردار میشن.بعد مجبور به سقط جنین در شرایط بد واز دست دادن احتمالی رحم میشن تازه اگه جونشونو ازدست ندن.پیامدهای روحی واجتماعی هم بماند.جای بسی تاسفه که در کشور ماهم خانواده های زیادی با همین دیدگاه از ازدواج فرزندان به صورت شرعی وقانونی جلوگیری کرده وبه ناهنجاریها دامن میزنند.وبدتراز همه اینکه ازدواج درسن پایین نماد بی فرهنگی شده وروابط نامشروع نماد فرهنگ!!!!!!تا جایی که شاگرد من سر کلاس درس وقتی میخواد خودش رو با فرهنگ معرفی کنه،اینطور میگه:استاد،خانواده ماخیلی با فرهنگ واصیلن .ما مشکلی با روابط آزاد دختر و پسر نداریم.ما از خانواده های خیلی پیشرفته ایم".بکی نیس به این دختر بگه آخه گل دختر اگه بی حجابی وروابط آزاد وغیر متعارف دو جنس نماد فرهنگ،اصالت وپیشرفته پس حیوانات از همه با فرهنگ تر،اصیل تر وپیشرفته ترند.چون هم بی حجاب ترند وهم روابط آزاد دارند.که البته من گفتم.
من اگر دختری داشتم،درهر زمانی که احساس میکردم به بلوغ رسیده باشه بی معطلی شوهرش میدادم.
هرچند که سالها پیش دختری هم داشتم.و همون موقع هم چنین اعتقادی داشتم که در سن 15سالگی شوهرش میدم.تازه وقتی به سن 6سالگی رسید،اینقدر فهمیده وغاقل بود که تصمیمم عوض شد و به همسرم میگفتم باید درسن 12سالگی شوهرش بدیم.ولی متاسفانه سالهاست که از دستش دادم.
میخواین بگبن بچه های این دوره خیلی بچه تر از قدیمی هان .دیر به بلوغ فکری وجسمی میرسن.اتفاقا من میگم نه.بچه های این دوره به یمن وجود ماهواره و اینترنت و واتس آپ و بقیه ...خیلی زودتر ازدوره ما وشما به بلوغ میرسن.متاسفانه تحقیقات هم همینو ثابت کرده.
اینو هم باید بگم من 2تا از بچه هامو در دوره دانشجویی به دنیا اوردم.تازه پسر دومی روهم موقع امتحانات دنیا اوردم.صبح امتحان داشتم عصر زایمان کردم.تازه فردا و پس فرداهم امتحاناتم رو دادم.پس ازدواج مانع تحصیل و کار...نمیشه الا اینکه شوهری اجازه نده.
به هر حال رییس تا سن دخترت به 15 سال برسه سعی کن روی این عقیده ت بمونی...چون هم از لحظ شرعی صحیحه هم علمی ....تازه دختری که زود ازدواج کنه بسیار شاداب تر و سرزنده تر از بقیه همسالانش که دیرتر ازدواج میکنن هست.
هیچ میدونین دختری که زودتر ازدواج میکنه دیرتر پیر میشه؟؟؟دیرتر هم پوستش چروک میشه؟؟؟؟وخیلی مزایای دیگه که به رییس باید بگم واسش پست جدید بزنه....
رییس خودت هم همشو تا آخر بخون...نخونده تاییدش نکن...
من ااصن با اینکه زن یا مرد با ازدواج دیگه نمیتونن رشد کنن مخالفم . من خودم 19 سالگی ازدواج کردم و 22 سالگی هم دخترم به دنیا اومد درسم رو خوندم اونم ی رشته سنگین مهندسی تو یکی از بهترین دانشگاه ها و با بقیه ی همکلاسیهام تموم کردم . زندگیم رو هم دارم تفریحمم دارم  انشالا ارشدم قبول میشم ...ی همچین خانومیم من (نگاه پر غرورانه ) ولی 16 سالگی هم خداییش دیگه نامردیه...
پاسخ:
حتما همینطوره
قدیمی ها که زود ازدواج میکردند همه سالم به خونه شوهر میرفتند ولی الان چی؟
وقتی نگاه به انسان نگاه ساده و پوچ باشه همین نظرات داده میشه که غرب دادند.
شما تربیت خودت و فرهنگ خودت رو کاملا با پاسخی که دادی معرفی کردی نیازی نیست من به شما پاسخی بدم.کاملا مشخصه که شما حاصل یه تربیت متحجر و مردسالار هستید و خوشحالم که با کسی ازدواج کردین که نتیجه همین روش زندگی و فرهنگ هست و دعا کنید هیجوقت سروکار یکی مثل شما به من نیفته جون خوب میدونم جه رفتاری باهاش بکنم برای توصیف فرهنگ شما همین کافیه که حتی سگ ها هم از دست شما اسایش ندارن!!!!
پاسخ:
بنده درسته تند جواب دادم اما توهینی به شخص شما نکردم.
ولی متاسفانه این شما بودی که فرهنگ آموخته شده خودتون از غرب رو نشون دادید.
بحمدالله شاهید که همه اینجا اعتراف دارند من با سرکار همسر مدارا میکنم و به عبارتی زن سالاری هست که من احترام اسمش رو میزارم.
مطمئن باشید امثال مثل ما از هزاران فرسخی در خانه امثال شما عبور هم نمیکنند.
هر کسی سراغ هم شأن خودش میره خیالتون راحت.
این جواب و فکر های متحجرانه شما کمک خوبی هست بر شناخت امثال شماها.
۰۴ مهر ۹۳ ، ۰۶:۳۹ مهسا خانوم از نوع مریض
سلام جناب قلی احوال شما
تو پست (چقدر بده بین خانواده ها...قسمت پ.ن. .) گفتی زنداداش سومی روحیش به گلی میخوره بخاطر همین پرسیدم
این که روحیه شون بهم میخوره یعنی چی؟ 
پاسخ:
سلام
منظورم این بود که خیلی اهل رفت و آمد و فضولی و سرک کشیدن به زندگی دیگران نیست. دوست نداره خیلی رفت و آمد داشته باشه.
۰۳ مهر ۹۳ ، ۱۵:۵۴ فاطمه دارست
آقای مدیرررررررررررررررر کجا رفتید پس ؟؟؟؟نکنه خوشگل بابا اومده؟؟؟؟
پاسخ:
همینجام. 
سلام به آشنا*ی عزیز....
دوست عزیز شاعر گفته "زن ناز است ومرد" نیاز"ینی چی؟؟؟؟ینی اینکه زن هم باید" ناز "وخوشگل باشه(ک خداهم قربونش برم همه زن ها رو زیباروی افریده) وهم هی "ناز "کنه و عشوه بیاد ک نشون دهنده ی تشنه محبت بودنشه(عمو تنها چند پست قبل بهش اشاره کرد) و مرد "نیاز"ب یک فرشته ی نازنین و دوست داشتنی داره ک با اون کامل بشه ونیز باید"نیاز" محبتیه زن را تمام وکمال برطرف کند وهی راه برود او را مااااچ کند وتصدقش شود(کلوچـة التفسیر..جلد100)
بعدشم منظورم از محبت نکردن این نیست ک زن بداخلاقی باشه...خوشرو باشه وخانوم خونه ولی نه خودشو بکشه برا اقاشون و هی هر چی اون گفت بگه چشم سرورم ..مثلا در سال فقط دو سه بار سیاست مدارانه (نزدیکای تولد و روز زن و..)ی عزیزمی دوست دارمی عشقمی چیزی بش بگه ک هم شوهره ارزو ب دل نمونه هم کادوهه تپل تر باشه.....حالا بزار شوهر کنم یه شوهری بسازم با همین روش ک بیا وببین[دخترم دخترای قدیم خخخخ]
و اما عروس بنده اونقدر با کمالات و جمالات هست ک خودش میدونه باید چیکار کنه [باید صبح ب صبح بیاد کارای مادر شوهر عزیزشو انجام بده و ی ماچم از لپش بکنه و نهار بره خونه خودش]پسرمم [ک الهی مادررر دورش بگرده]وقتی میبینه اینقد ب خانوادش احترام میزاره و دوسشون داره خود ب خود نه تنها احساس کمبود محبت نمیکنه تازه محبتش هم ب خانوم صد چندان میشه....
بهمین راحتی بهمین خوشمزگی ....

مهسایی تو از این شیرینی خشک ها بخور اون یکی ها رو بزار واسه ادم بزرگا بچه جون...
میدونین اگه تو یه کشور متمدن واقعی زندگی میکردین طبق قانون ازدواج با یک فرد زیر هیجده سال جرم اجتماعی قابل تعقیب بود!!!!جطور کسی حق داره فرصت جوانی کردن و به رشد فکری رسیدن رو به بهانه تربیت از کسی بگیره و بعد افتخار هم بکنه؟متاسفم که هنوزم ماها نمیخوایم به هیج قیمتی دست از عقاید پوسیده مون برداریم و حالا میفهمم که هرگز ادم نمیتونه با کسی که اختلاف عقیده داره دوستی داشته باشه برای شما ارزوی موفقیت میکنم اقا 
پاسخ:
تو کشورهای متمدن واقعی شما خیلی غلطا میشه مثل قانونی شدن همجس بازی و هزار قانون کثیف مثل همین.
از شما فرهیخته گرامی این نظر بعید بود.
خانواده ای که دخترش رو تا 15 سالگی نتونه به رشد فکری برسونه به درد لای جرز دیوار میخوره و بهتره مثل همون متمدن هایی که شما میگید سگ تربیت کنه تو خونه تا فرزند.
متاسفم که معنی پوسیده بودن رو هم نمیدونید و تو فرهنگ بدی بزرگ شدید.همین زن داداش 16 ساله از همه دخترای هم سن  و بالاتر خوشبختر و شادابتر و مهمتر از همه سالمترررررررررر هست.
۰۳ مهر ۹۳ ، ۱۰:۴۵ مهسا خانوم
سلااااااااااام
اشنای عزیزم به نکته بسیار ظزیفی اشاره کردی خیلی ممنونمممممممممم (نگاه تشکر امیز)

دقیقا همینطوره
این جور مواقع ادم دلش میخواد همون شخص رو به مصرف دندون مصنوعی وادار کنه (بلایی سرش بیاره که دندوناش بریزه +نگاه خبیثانه )
آقا قلی من حج نرفتم ولی شوهر جان اینده رفتن

یه خبر داغ داغ دوستان هفته دیگه عقدمه بی زحمت برام ارزوی خوشبختی بکنید و کلی برام دعا کتید که خوشبخت بشم و تشریف بیارید تا درخدمت باشیم همگی
فقط یه مطلب  بی زحمت داماد رو خودتون زحمتشو بکشیدبیارید  چون تا هفته بعد معلوم نیست پیداش بشه یا نه (نیشخند)

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
جناب مدیر این زنداداشی که تعریفشو میکنی همونیه که میگفتی اخلاقش مثل گلی؟ یا این یکی دیگه ست؟
ماشالله به همت والدین گرامی !!! تعدد پسرانشون بالاست خدا حفظشون کنه !!! هم والدین هم فرزندان !!!
______________________
پردیس جون گفتی پرشین بلاگ داغ دلم تازه شد
من خودم تو همه این سایتا وبلاگ دارم
جدیدن رفتم تو پرشین مطلب گذاشتم ولی نشون نداد، خبیث!گفتم رسیدگی کنن ولی خبری نشده !!!
بلاگفا بهتره اگه با دمش بازی نشه !(احساس درد + سرماخوردگی شدید +احساس مرگ )
برم دیگه حالم بده رو به موتم ایشالا ....
خوبی بدی دیدین حلال کنید
همه دوستان از اقا قلی گرفته تا کلوچه همگی حلال بفرمایید
________________________
راستی استاد ساره کاش مطالبتونو با فونت درشت تایپ کنید مثل من!  چون مطالب
خوبه حیفم میاد نخونم چشام حساسه سخته واسم فونت ریز بخونم و به مانیتور زیاد نگاه کنم به عبارتی کورم (نگاه نیمچه کورانه) به هرحال ممنونم

فعلا خدافظ همگی  دستا روبروی مانیتور باهام بای بای کنید

پاسخ:
سلام
من کی گفتم زن داداشم اخلاقش مثل سرکار همسره؟ من دو تا فقط زن داداش دارم که اخلاقشون خوبه
خدا شفاتون بده و ان شالله زود خوب بشید.
سلام من خواننده خاموشم از بس پست جدید نذاشتید مجبور شدم از خاموشی در بیام تا بگم من هر روز میام میبینم هیچی جدید نیست خواهشا چشمم خشک شد
پاسخ:
سلام
یه جور میگید از بس که آدم فک میکنه دوماه پست نذاشتم. مگه چند روز گذشته؟صبور باشید

چقدر جالب عروستون 16 سالشه فکر کنم خودتون هم تو سن پایین ازدواج کردید(21سالگی) اگه اشتباه نکنم ....سرکار همسر چند سالشون بود؟؟؟؟
به نظرتون خوبه؟؟؟؟ الان همه راحت طلب شدن و تن به ازدواج نمیدن...
از طرفی ادم هیچی از خودش نمیفهمه نهههههههههه؟؟؟؟؟؟؟
پاسخ:
بله منم زود ازدواج کردم. سرکار همسر 19 سالش بود.
بله که خوبه.
نهههههههه

سلااااااااااام

خدا قوت

پست ها رو با خنده خوندم

قدیما از این رفتارا داشتم نه به این شدت ولی داشتم

یاد غز زدنای خودم افتادم .

ولی زندگی ما زمین تا آسمون با شما فرق می کنه .

مادر همسرم که خاله خودم باشه تو اذیت کردن کم نمی زاره البته اینو بگم که قدیما اذیت می کرد الان تونستم زندگیم و اداره کنم .

سعی کنی می تونی همه چیز و درست کنی . 

براتون بهترینها رو آرزو می کنم

پاسخ:
سلام
ممنون.ان شالله
سلام
امیدوارم خدای مهربون بهتون یه دخمل ناناز با وجودی بی نقص و دلی سرشار از مهر و اقبالی پر برکت و روشن ،هدیه بدن،آمین
یه پیشنهاد عالی:
به نظر من پرشین بلاگ خیلی خیلی  بهتر از بلاگفا است ودر واقع من تا حالا نکته منفی ای از پرشین بلاگ ندیدم.بهتون توصیه میکنم به اونجا نقل مکان کنید. ضررنمیکنید.
پاسخ:
سلام
ممنون لطف دارید.
بشه منتقل کرد خوبه.
نخیر عمو فقط شما انصاف دارید ما چوب بلالیم خخخخ
دوستان عمو راس میگه یاهو میل میده هورااااااااااااااااااااااااااااااا..
بسی تشکر بابت اطلاع رسانیتون عموی مهربان(گل)
پاسخ:
خواهش میشه.
سلام دخترتون هنوز به دنیا نیومده؟پس نیمه دومی شد. چه بهتر بچه های نیمه دوم معمولا موفق تر میشن.دخترای مهر ماه خیلی ماهن .امیدوارم قدمش براتون پر از خیرو برکت باشه.از اینکه خانمتون شادوسرحاله خوشحالم  براتون.
پاسخ:
سلام
نه خیر.متشکرررررررررر
۰۲ مهر ۹۳ ، ۱۵:۴۳ مهسا خانوم
بسم الله الرحمن الرحیم و بهی نستعین (املاش درسته؟)

سلام علیکم خدمت دوستان و همراهان من از طرف جناب مدیر از حضورهمگیتون متشکرم خودش که بلد نیس تشکر کنه (نیشخند)
خدمتتون عارضم که :(به منبر میرویم بدو بدو )
کلوچه جان این شیرینایی که گذاشتی اینجا اخه اینا رو که نمیشه خورد باید یه سینی 5 نفره زیر دستت بذاری بخوری اونم تنها تو مجلس نمیشه که خورد همش از اینور و اونور شیرینی میریزه کسی ببینه  حیثیت نمونه واسه آدم والااااااا(نگاه دل ضعفه گرفتن و شیرینی دل خواستن +فوران بزاق)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
استاد ساره مادر جان خواهش میکنم شما هر چقدر مایلی پرانتز بذار صاحب اختیاری و سلام ویژی خدمت حاج اقای مادر ساره  خدا قوت بخاطر کار خونه
جناب مدیر یادت رفته فرش نازنیسن رو سوخوندی؟(خنده ریز زیااااااااااااااد)
به فضل و لطافت گلی خانوم یا همون سرکار همسر (خدامیدونه موقع تایپ کلمه  سرکار همسر چقد مورد لطف خودم قرارت میدم جناب مدیر (نگاه زیبای دوران )) زودتر از اونچه که فکر کنی پیر میشی پدر بزرگ (خنده مدل ههههه)

 یه مطلب دیگه جناب مدیر خیلی دوس داری نقش مادر و پدر رو هم زمان به تنهایی واسه بچه هات بازی کنی؟
چه بخوای چه نخوای مادر نقش مهمتری تو تربیت بچه داره چون بیشتر وقتش با مادر ! پدر هم نقش داره ولی خوووووب
بخوای نقش مادر بازی کنی واویلاست !!!!!!!!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تصویب شد نامهای  گلی جیگیل و تیله جناب مدیر هم اسمش میشه قلی ! چه خانواده گرم و صمیمی  (شعف فراوان )
قلی =پدر
گلی=مادر
جیگیل =پسر
تیله =دختر .بزرگ شد میشه میگیل
اینا اسمای مجازی این خانواده هستند .... رئیس کل ثبت احوال وحالات خانواده ها وبلاگها  یا همون منازل مجازی کل دنیا !!!
باتشکر فوق پروفسور پرو دانشمند مهسااااااااااااا خانووووووووووووووووووووووم (جیجییجینگ)
نگاه بسی خسته
اهان یچیزی یادم افتاد
تو تنظیمات وبلاگ نگا کن اقا قلی (خنده وای دلم درد گرفت بس که خندیدم ) ببین انتقال وبلاگ داره؟
کوچ کردی از اینجا ادرس و کروکی بده بیایم
واااااااااااای خسته شدم (نگاه پلاسیده شدن)

پاسخ:
سلام بر مهسا خانوم
تقبل الله حاجیه خانم. اصلا شما نماینده ما تو وبلاگ خوبه؟
هر تشکری و تذکری و نظمی و ... با شما
برای نظرتون کلی خندیدممممممم(خنده فراوان)
چه اسم هایی!!!!
این هم یه نصیحت مغزداروحکیمانه ازکوروش کبیرپدرایرانیان تقدیم به تمام خوانندگان این وب وجناب مدیر:
مردم اغلب ،بــــــــــی انصاف،بــــــــــی منطق و خــــــــــود محورند

       ولی آنان را ببخش...

 

اگر مهربان باشــــــــــی تو را به داشــــــــــتن انگیزه های پــــــــــنهان

متهم میکنند

 ولی مهربان باش...

 

اگر شریــــــــــف و درستکار باشــــــــــی فریبت مــــــــــی دهند

      ولی شریف و درستکار باش...

 

نیکــــــــــی های امروزتــــــــــ را فراموش مــــــــــی کنند

   ولی نیکوکار باش...

 

بهترینــــــــــهای خود را به دنــــــــــیا ببخش 

   حتی اگر هیچگاه کافی نباشد

 

و در نــــــــــهایت می بینــــــــــی که هر آنچه هســــــــــت

 همـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــواره

 مــــــــــیان تو و خداوند است

 نه مــــــــــیان تو و مردم...


پاسخ:
ممنونننننننننن
۰۲ مهر ۹۳ ، ۱۵:۱۶ آشنا*(به کلوچه خانم)
سلام کلوچه خانم
تجربه ثابت کرده همیشه اونایی  که بادست پس میزنن باپاپیش میکشن! بذارمتاهل بشی اون موقع بیابگونبایدبه مردارودادوفلان وبهمان.....
گل دختری همیشه اونهایی که میگن فلان کاررونمیکنم وفلان حرف رونمیزنم و.... وقت عمل اتفاقاداغترازبقیه هستن!
ازمن میشنوی یه چیزروآویزه گوشت کن وبهش عمل کن ونتیجش روانشاءالله توی زندگی دنیاوآخرتت(2000سال دیگه)ببین:وقتی به کسی خوبی میکنی روی آب روان بنویس تاازیادت بره ووقتی کسی به توخوبی می کنه روی قلب وذهنت حک کن تاهمیشه یادت بمونه.
همون شعرمعروف ( تونیکی میکن ودردجله انداز،که ایزددربیابانت دهدباز)
یه چیزدیگه خداوکیلی انشاءالله یه روزی پسرت رودامادکردی دوست داری عروس گلت همچین نظری درموردمحبت به شوهرخودش یعنی گل پسرت داشته باشه؟

۰۲ مهر ۹۳ ، ۱۵:۰۹ آشنا*(به مهساخانم)
سلام مهساجون
قربون دهنت بااین حرفی که زدی!(راجع به دختروعروس خودمه و...)
ولی یه چیزرویادت رفت بگی تازه وقتی دخترخانم شوهرمی کنه همون مادران محترمه برمیگردن میگن:اوا چقدرزوددخترتون روشوهردادین!چرابه ماخبرندادین!!تازه میخواستیم بیاییم خواستگاریش برای پسرمون!!! حیف شد!
............................................
راستی اگه متنی روخواستی اینجاکپی پیست کنی ازکپی پیست صفحه کلیدکمک بگیر(منظورم همون کلید Ctrl+c و Ctrl+v هستش)من خودم همیشه برای وبلاگ هایی مثل اینجاهمین کاررومیکنم.
ایشالاوقتی دخترت ازدواج کنه که به بلوغ فکری وذهنی وعقلی رسیده باشه سن وسال وکمیت دراولویت نیست! مهم کیفیته!
پاسخ:
ایشالله
سلام
کی میره این همه راه روجناب مدیردختردار!!! ظاهراازقافله دنیاعقبی! دوره زمونه عوض شده برادرگذشت اون زمان که برای دخترصف میکشیدن!حالااین دختران که برای پسراسرودست میشکنن!حالاایناش هیچی اون دسته شون روبگوکه آتیش میشن ومیفتن توی زندگی مردای متاهل وزندگی هاروبه بادمیدن!
خداانشاءالله گل دخترروحفظ کنه وجزءاین دسته قرارنده.

پاسخ:
سلام
چون دختر خوب دیگه نیست. اگه دختر خوب تربیت شده باشه و کمی قیافه داشته باشه مطمئن باشید براش صف می کشند.
ممنونننن
در مورد اساس کشی وبلاگ بلد نیستم بوخودا باید از دوستان ای تی بپرسبم .شما که بلدی موضوع پستش کن بعدشم اگه شما فکر میکنی یه انسان در پونزده سالگی بلوغ فکری لازم برای شروع یک پروژه پیجیده مثل ازدواج رو داره دیگه من جی بگم جا داره فقط سکوت کنم !!!!!بعدشم اقای تنها دیگه اینجا شونصد تا دوست داری تنها جیه؟؟میخوای یه قابلمه اش بذاریم شما یه اسم جدید بذار ضمنا در جریان باشید کمبود شکلک به شدت احساس میشه ها
پاسخ:
فک کنم مهتاب خانم بلد باشه .بالاخره مهندسهههههه دیگه
بله دختر درست تربیت بشه 15 سالگی که هیچ 12 سالگی هم بوغ فکری داره.
قابل توجه همگی:
زن داداش آخریم الان 16 ساله اش هست و 5 ماه ازدواج کردند و زندگیشون شروع شده و به اعتراف سرکار همسر و زنان فامیل از نظر فهم و شعور و شوهر داری از همه قوی تر هست. سرکار همسر میگه من دختر به این با شعوری تا حالا ندیدم و همه ما رو میزاره تو جیبش و موندم مادرش چطور اینو تربیت کرده. راست هم میگن.
اسم به این قشنگی.بیخیال
بله کمبود شکلک که زیاده میترسم کمبود پرانتز هم بعدا داشته باشیم.(نگاه خنده آرامانه)
سلام به همه و خصوصا بانو ساره ی دلسوز.
من دیشب ایمیل درست کردم، ایشالا امروز فرصت بشه میل می زنم. مهمون دارم و کمی سرم شلوغهو البته مهمون خودمونی.
ببخشیدا آقای رئیس، اما کاش مدیر وبلاگ خانوم بود، دور هم حرفای زنونه می زدیم!

درباره اینکه درباره آقایون بنویسین من زیاد موافق نیستم. چون مخطبان شما بیشتر خانوم ها هستن و گفتن اخلاق های درست مردانه فقط نقاط ضعف همسرانشون رو پر رنگ تر می کنه. کلا با هر اقدامی که باعث بشه چه زن و چه مرد از چشم همسرش بیفته مخالفم!
پاسخ:
سلام
موافقممممم
۰۲ مهر ۹۳ ، ۱۲:۵۱ حضرت آقای ساره بانو
باز سلام...
لازم دونستم یه توضیحی بدم ؛خانومهای محترم فک نکنن حاج خانوم ازسر خوشی آشپزی رو ب من دادن(کاش اینجوری بود).به خاطر کسالتی که دارن،مجبور شدن به منه بیکفایت بسپارند.
ولی خانوما بهتره بدونن آقایون کلا در امور منزل بی کفایتن.بهتره عطاشون رو به لقاشون ببخشین.
اینم به خاطر شما آقای رییس(خانوما زیادی تنها گیرت اوردن.باید به چند تا از مردای نازنین بسپرم بیان کمکت) 
غذا هم نسوخت....کلتلت داریم....شماهم بفرمایید.
پاسخ:
سلام
نفرمایید خیلی هم با کفایت هستید.
نفرمایید آقایون در هر کاری موفق هستند.فقط شاید علاقه کم باشه تو بعضی کارا.
نوش جونتون.خوش باشید
۰۲ مهر ۹۳ ، ۱۲:۲۸ حضرت آقای ساره بانو
سلام جناب رییس...
می بینی آخر عمری چه جور افتادیم به آشپزی؟
حاج خانوم که همش درحال ارشاده،بنده بینوا هم افتادم به کار خونه.... 
دیروز کلی رحمت بر پدرت فرستادم با این پست زدن درباره خرابکاری...دیروز تا دلت بخواد خرابکاری کردم...
از شکستن لوستر اتاق خواب روی تخت حاج خانوم گرفته تاخراب کردن فلاش تانک دستشویی تا سوزوندن غذا وشکستن دسته جارو برقی.نمیدونم تو این سی و چند سال چرا دست حاج خانوم نشکست،به دست بنده که رسید شکست.اوخ بوی غذا بلند شد برم تا دوباره نسوخته ومجبورنشم از بیرون غذابخرم....
پاسخ:
سلام بر حضرت آقا
خب شما پیر شدی حضرت آقا. و الا جوونا اینطور خرابکاری نمی کنند.
سلام جناب مدیر....
خوبین؟
پس تولد دخترتون نزدیکه دیگه....
پیشاپیش تبریک میگم... این شعر زیباهم هدیه تولد از طرف من به نازگلتون....(فقط شاعرش نمیدونم کیه)
دقیقه های دلتنگ،ثانیه های لبریز
صدای پای خش خش،دختر برگ وپاییز
گل پونه های وحشی، نسترنای بی تاب
نگاه آبی عشق، دخترمهر و مهتاب
پنجره ها رو وا کن،برگا شدن طلایی
تکیه بده به ابرا، دلا شدن هوایی
با ریتم خیس بارون، برقص میون باغچه
ارکیده رو صدا کن، برای خواب طاقچه
تو حسرت نگاتن، پنجره های دلتنگ
هم نفس صداتن، قناریای خوشرنگ
خورشید ماه مهری، نارنجی و طلایی
زردی عطر لیمو، هوای آشنایی
چشمای جاده گریون، صورت کوچه خیسه
ستاره تا ستاره، شب از تو مینویسه 
من بودم و تو بودی، پرنده بود وپرواز
غزل ترانه میشد،تو کوچه باغ آواز
تولدت مبارک، تولدت مبارررررررک.

پاسخ:
سلام
ان شالله.
ممنون از لطف شما
سلام .با تشکر از مهتاب جون بابت نوشابه.اقای تنهامن با اسمهای پیشنهادی مهسا جون شدیدا موافقم جون شما اصلا بلد نیستی اسم بذاری حداقل تو دنیای مجازی که اینطوره!!!!بعدشم جی گفتی شما؟؟؟؟؟ازدواج تو پونزده سالگی !!!!!!!نگو اقا شوخیشم خطرناکه . بجه ها توجه کردین ادم تا میاد اینجا کامنت بذاره جونش در میاد صد بار میپره 
پاسخ:
سلام
اوهوممممم
خطرناکه؟ چرا؟؟؟
میشه از وبلاگی به وبلاگ دیگه مثلا بلاگفا با تمام مطالب کوچ کرد؟

۰۲ مهر ۹۳ ، ۰۹:۰۳ فاطمه دارست
مطهره ، هانیه ،
پاسخ:
بیخیال. بنای بر لو دادن ندارم.
سلام به همه 
گلهای من ...
زندگی مشترک،دونفریه نه یک نفری.اگر مرد هرچی میگه شما چشم مطلق بگین،اینکه دیگه زندگی نیست.شما با چشم همیشگی ومطلق،اول به همسرتون ظلم کردین بعد خودتون.مرداگر چشم مطلق میخواست که ازدواج نمیکرد،(عذرخواهی از آقای رییس) معشوقه میگرفت.یاد بگیرید همسر باشید نه معشوقه.معشوقه قابل تعویض وقابل کنار گذاشتنه اما همسر نه.یاد بگیرید برای همسرتون زن باشید نه مرد.زن باشید وجذابیت زنانه داشته باشید .رفتار مردانه هم مرد رو ازشما دلزده میکنه....

صبح به خیر 
عزیزای دلم،شوخی و خنده دیگه بسه. جو وبلاگ داره از دستمون خارج میشه. داریم ازموضوع اصلی پست فاصله میگیریم.بریم سر بحث اصلی خودمون.
دوباره میگم:خیرالامور  اوسطها.درهرکاری میانه روی خوبه.من که نمیگم خودکشی کنید برای شوهرتون.کارهایی که آقای مدیر یا من میگیم خیلی قلمبه نیست که.بهتره قبول کنیم که ما یاد گرفتیم همیشه ازبوم بیفتیم.یا از اینور یا از اونور....
مثلا این خیلی بده که بعضی خانوما سالهای سال از خودشون وخواسته هشون میگذرن.بعد از سی سال چشم باز میکنن میبینن شوهرشون تجدید فراش فرمودن.بعد گریه وزاری میکنن که این مرد قدر منو ندونست.البته که نمیدونه.وقتی همش از خودت بگذری،اعتماد به نفس نداری بعضی جاها در تصمیم گیری به همسرت کمک کنی،یه جاهایی ناز کنی،خب مسلمه که به مرور از چشم شوهرت میفتی.درست نمیگم رییس؟؟؟؟
یک مورد مثال میزنم؛آقا بعد از قرن و بوقی یادش مونده تولد خانومشه(معمولا با کمک فرزندان).خانوم رو به رستوران میبره در کمال احترام.منوی غذا رو میذاره جلوش.میگه عزیزم انتخاب کن چی میخوری؟خانوم هم در کمال تواضع میگه:فرقی نمیکنه،هرچی توخوردی منم میخورم.(حالم بد میشه از همچین زنی)همین یک جمله کافیه مرد رو برای همیشه از کارش پشیمون کنه.از چشم مرد میفته.بابا جان امشب تو باید انتخاب کنی.اصلا شوهر تو رو اورده که تو بگی.میخواست خودش انتخاب کنه که تورو رستوران نمیاورد.خدا داده غذای بیرون بر و.....چرا بعضیا آخه این شکلین؟
وقتی خودت ،شخصیت وجودیت رو نادیده بگیری،دیگران و مخصوصا همسرت به راحتی تو رو نخواهند دید و ازت به سادگی عبور میکنند.میگین نه.از رییس بپرسین...
۰۲ مهر ۹۳ ، ۰۷:۱۶ فاطمه دارست
سلام اقای مدیر نمیدونم چرا حس میکنم اسم دخترتون ریحانه یا محدثه اس
پاسخ:
سلام
ما برای حس شما احترام قائلیم اما اینجا رو اشتباه حس کردید.
سلام مهتاب خاتووووون...گلی گلابتووووون...
اسمتون چقدر قشنگه...خیییییلی خوش سلیقه تشریف دارین.....(نگاه با فوران احساسات)
گلاب جان مادر،اینکه گفتی:"این ساره خانوم خسته نمیشه اینهمه مینویسه عجبا!"متلک بود دیگه،نه؟(نگاه با خنده)
باید عرض کنم اتفاقا خیلیییی هم خسته میشم... چه کنم که این حس دلسوزی مادرانه همراه باتعهد معلمانه به من اجازه نمیده که حتی در بدترین شرایط دست از نوشتن بردارم.رییس میدونه....(نگاه عمیق متفکرانه).
عزیز دل مادر همه مثل شما همیشه گل وبلبل نیستن  که.(انشاءالله همه تون همیشه گل وبلبل باشین) .اون حسه بود که گفتم ااا،مجبور به نوشتنم میکنه(نگاه متعهدانه)
گل دختری،برای دل شماهم که سوت ودست و جیغ وهوووووراااا گذاشتم.باشد که مقبول بیفتد...(نگاه با درک عمیق جوانان)
با پوزش فراوان از  مهسا خانووووووم گل، که پا توی کفش شون کردم.(نگاه شرمسار)
پاسخ:
حالا همه با هم:
مادر دوستت داریم . مادر دوستت داریم .هااااااا(نگاه خجولانه)
یه چیزی بگم اقای مدیر ...خدا خیلی دوستتون داشته که بهتون دختر داده . دختر خیییییلی خوبه . هم برا باباش هم برا مامانش . خودم دخمل دارم که میگم .اصن به خدا ماهیمممممم ما دخترا .
پاسخ:
بعلههههههههه بر منکرش رحمت
عمو بلد شدی پستای جنجالی میزاریا!!!!!!وبلاگ بسی مفید شده هم پستاش هم نظرات دوستان[البته به ما چه ما که متاهل نیستیم خداروشکرررررر]
مهتاب جان مرسی از انتخابت مااااااااااااااااااچ گنده از لپت...تشویق نکنید من متعلق ب همه ی شمام ......میگم این مدالارو کی میدن بفروشیم بزنیم ب زخم زندگیمون؟؟؟؟؟؟!!!!
مهسا جان ما مث بعضیا بی معرفت نیستیم بگیم خودتون برید شیرینی بگیرید....اینم 2 مدل شیرینی واسه همه دوستان..نوش جان کنید حالشو ببرید..
http://www.mbanews.ir/news2/uploads/posts/2012-07/1341301215_mbanews.shirini2.jpg

http://sarina-kian.persiangig.com/image/ashpazii/shirini%20tar%20boreshi9.JPG

تمشک خانوم دوست عزیز اصلا دانشمندا ثابت کردن و گفتن ک"زیاد محبت کردن ب مردان انها را دچار بیماریه افتادگی از دماغ فیل و خود شیفتگی حاد میکند"...خیلی سخن عمیقیه من خودم ب عینه دیدم مرده با همین روش بجای اینکه عشق و علاقه اش ب خانومه بیشتر بشه رفته و شلوار خودشو کرده دوتا[وحتی بعضا چند تا هم دیده شده]..سندش هم موجوده ...
عمو میگم اینطوری ک شما گفتی میخای 15 سالگی شوهر بدی احتمالا شاه داماده ماه داماد هنوز پشت لبش سبز نشده و حداکثر تحصیلاتشون میتونه سیکل یا اول دبیرستان باشه[آخه اختلاف سنی نبایدزیاد باشه]
و اینکه اسمشو بزارید"مربا بده بابای بابا"....خستم شد از بس هیشکی توو این وبلاگ اسم نداره..من ک خودم ی اسم برا نی نی میزارمو وبا اون صداش میکنم....ینی واقعا این انصافه من نباید اسم دختر عموی خودمو بدونم...
پاسخ:
پست باید مفید باشه نه جنجالی. جو وبلاگ هم باید اون سنگینی خودش رو از دست نده. ما برای آموختن آمدیم نه برای خندیدن تنها = آموختن همراه خندیدن
حداقل ما انقد معرفت داشتیم که گفتیم برید واقعی بخرید نه مثل بعضیا با عکس دل همه رو آب کنیم(نگاه دل شیرینی خواهانه)
شاداماد 20 سالش باشه کافیه.شغلم در کنار درسش خودم براش ردیف میکنم.
پس انصاف هم دارید؟؟؟؟

  سلام.... 
چرا زنده دل نباشم؟؟؟
خدا قربونش برم اینهمه نعمت داده.شاکر نباشم؟؟؟
بهترین تشکر هم شاد بودنه.....
  تازه قز قزی داره میاد.هنوز نیومده جو اینقده شاد شده.دیگه یواش یواش باید براش بخونم:دختری دارم شا نداره....مهسا جون،کلوچه جون ،بقیه دوستان دم در بده بفرمایین تو.....جشن خودتونه.....افتخار بدین به مادربزرگ...............
رییس...هیشکی ندونه شما که میدونی من خیلییییییی دختر دوستم.....
پاسخ:
سلام
هههههههههه یه فرقه پس تشکیل بدید دیگه.
 سارا جونم ...
اگه ایمیل نتونستی درست کنی،برو گوگل جی میل درست کن.خیلی راحته.
 رییس.....
مهسا خانوم راست میگه دیگه.این چه اسمهاییه روی خانوم بچه ها گذاشتتی(.........)
برای هر اسمی یه ترییییییییلی!!!!!!لازمه تا بارش کنه!!!!!!(........)
مهسا خانوم؛بی زحمت آیکون پرانتزهای منم بذار(قربون دستت ،کار خودته مادر)تا رییس حساب کار یه کمی دستش بیاد(........)
پاسخ:
سلام
(نگاه مظلومانه)
۰۱ مهر ۹۳ ، ۱۵:۵۴ میگـــــ میگـــــــ
چه کلاسم میذارید اقای مدیر از قدیم گفتن مادرو ببین دختر و بگیر.....باید از خداتون باشه من از الان اومدم با این اوضاع موجود ( نگاه شوخیانه)
پاسخ:
من با همین وضع ان شالله بچه هایی تربیت میکنم که همه براشون سر بشکنند.
تربیت بچه اگه از بچگی درست باشه تو نوجوانی و جوانی در جامعه به مشکل نمیخوره. تا هفت سالگب خصوصا باید دقت کرد.
۰۱ مهر ۹۳ ، ۱۵:۴۸ میگـــــ میگـــــــ
ما صبرمون زیاده....بعلههههههههههههههه
پاسخ:
بله پس بصبریددددد
ساره خانوم من ایمیل شما رو گرفتم، اما خب تازه یادم افتاد چون ای میلم  به اسم واقعیم هست نمی تونم براتون میل بزنم!! یاهو هم که جدا ای میل به ایرانیا نمیده... چی کار کنیم حالا؟
پاسخ:
یاهو تحریم رو برداشته و به ایرانی ها ایمیل میده دیگه.
۰۱ مهر ۹۳ ، ۱۵:۲۹ مهسا خانوم
اقا مدیر شعار نده حالااااااااا بذا دخترت بدنیا بیاد بعد شوهرش بده (نگاه مرموزانه) چه عجله داره مگه مونده تو سرت (خنده ریز )
والااااااااااااا نه به باره نه به داره دخترشو شوهر میده (نگاه اونجوری)
مطلب دیگه ان شاءالله دخمل گلت
اخلاقش  به سرکار همسرت نکشه والا بچه های من حس اینو ندارن به زنجنامه شعبه دو سر بزنن گفته باشمممممممم (تکان دادن ابروان)

خوب دیگه واسه امروز نظر گذاری بسه (نگاه جدی)
زودی بیا تایید کن جناب مدیر که کلی کار دارم (نگاه منتظر + کجکی یوری)

پاسخ:
ههههههههههه رنجنامه شعبه دو . اینو خوب اومدید آفرین.
ان شالله با دعای خیر شما و دوستان اینطور نمیشه.(نگاه ملتمس دعا)
 سلام......جناب آقای پدر......
میبینم که این خانوم قزی هنوز دیده به جهان نگشوده کلی باعث خشنودی آقای پدر گردیده.
دوستان هم به بهترین وجه ممکن همراهی میکنند.
آقای پدر دیگه چی میخوای از خدا؟دختر؟اونم مهر ماهی؟ خوش به حالت....
میبینم که خیلی می ذوقی.خانوم قزی رو هم که میخوای پانزده سالگی شوهر بدی...
خیلییییییییییییی زیاددددددددد موافقم.با اجازه مهسا خانوم(بزن دس قشنگه رووووووووو)(دست،شوت،جیغ،هوووووووورااااااااا)
پاسخ:
سلام مادر مهربان
بله ک می ذوقم بچه نعمتی هست که قابل بیان و فکر نیست.(خدا به مجردها اول اصل کاری رو بعد بچه و اونایی که بچه دار نمیشند عنایت کنه.همه بلند بگید آمین)
احسنت به مادر دل زنده. ماشالله صدتا مثل مهسا رو تو جیبتون میزاریداااا
...!

پاسخ:
سر و کله یکی از قدیمی ها پیدا شد!!!
من اصلا موافق این نیستم که مردا جنبه محبت ندارن
البته محبت هم باید عقلانی از سر صدق و درست باشه
 اگه ی زن میخواد به اسم محبت کردن و از روی اشتباه شوهرش رو بد عادت کنه تقصیر از خودشه
 اگه ی زن شوهرش رو (با عذرخواهی از آقایون محترم) اینقدر بدون فکر و شعور و... فرض میکنه که نمیفهمه این محبت برای این بوده که جبران شه یا واقعا از سر صدق و صفای دل، تقصیر خودشه
اگه ی زن محبت کردن رو وظیفه خودش میدونه بازم تقصیر خودشه
محبت لاجرم محبت میاره و حتی وقتی مجبوریم دست به کاری بزنیم که از نظر ما ی لطف و محبت در حق مرد خونمون هست کاری که خیلی ها و شاید کمتر زنی انجامش میده، بنظر من باید خیلی راحت و رک به همسر محترم بگیم ، بگیم تا بدونه بخاطر اون و زندگیمون داریم  کاری میکنیم که میتونستیم انجامش ندیم یا از ی حق خودمون میگذریم و راضی هستیم نه اینکه منتی داریم سرش
به هرحال من زیاد تجربه ندارم، یعنی فعلا تجربه عملیم صفر هست ولی خب نظر که میتون داشته باشم
۰۱ مهر ۹۳ ، ۱۳:۱۷ مهسا خانوم
اهان جناب مدیر گفتی دخترت خاطر خواه داره و براش صف کشیدن
زیاد ذوق نکن بذا دخترت دم بخت بشه همشون به ملکوت اعلا میپیوندند میرن افق محو میشن حالا ببین کی گفتم !!!!! (نگاه بسی زیرکانه)

دیدین تا دختر  بچه کوچیکه همه میگن عروس خودمه عروس خودمه  تا بزرگ میشه فقط بلدن بگن ماشالله ماشالله لال میشن بگن عههههههههههه این همون عروس نشون کرده منه هاااااااااااااااا
خدا بزمین یح بزندشون (نگاه بسی خشم انگیزانه)
کلوچه بیا کارشناسی کن من برم ناهار البته من مدرکم فوق فیلسوفانه دانشمندانس نگفتم که ریا نشه
بعلهههههههههههه ما رفتیم ....(نگاه پروازانه)
پاسخ:
من خوشگل بابا رو ان شالله 15 سالگی به اولین خواستگار مومن میدم حالا در هر سطح علمی و شغلی باشه.
بعلهههههه سرکار فیلسوف
۰۱ مهر ۹۳ ، ۱۳:۰۶ مهسا خانوم
سلام و مجدد
گفتم بیام از سرکار مهتاب خانوم تشکر کنم که مقام دومی رو به بنده نایل کردند (چی گفتم !!!!) بسی تشکر  به همراه گل
کلوچه بیا شیرینی بده که رتبه اول شدی کللیلییللییلیلی لیلییلیلیلی (تا کار به حرکات موزون نکشیده سکوت  میکنیم) بعلهههههههههههههه

واما جناب مدیر مگه فوتبال گزارش میکنی همش میگی چه میکنه این مهسا خانوم  (شنیدین گزارشگر میگه  چه میکنه علی عمو و توی دروازه گل گل گل و... تو این حین گزارشگر مشغول حرکات موزون میشه ....) از فوتبال خوشم نمیاد
 (لب و لوچه اویزون)


به نظر من این جناب مدیر خیلی به انشا علاقه داره با این اسم انتخاب کردنش سرکااااااار همسر آقازاده و عزیز دل بابا و.... اسمم مگه انقدر طولانی میشهههههههههههههههه (نگاه یوری میره دیگه نمیره)

اسما رو بذار

گلی (سرکار همسر )  جیگیل (اقازاده که شیطونه ماشالله  )  تیله ( عزیز دل بابا دختر )


اسمای به این راحتی قشنگ پرمحتوا بعلهههههههههههههههه


باز یاد بچگیای خودم افتادم  به یه اسمایی صدام میکردن اصلاااااااااا یه وضی عجیب غریب !همراه با چلوندن یادم میفته رعشه به وجودم میفته
برم ناهار بخورم بسی گشنمه  بعد ناهار حسش بود میام نظر میذارم
جناب مدیر قیف نیا زودی بیا نظرارو تایید کن (نگاه خبیثانه پلید انگیزانه )
 تایید نمیکنی من بیام تایید کنم هاااااااااا نظرت ؟ تعارف نکن (نگاه زیبا  و خوشدل
)
پاسخ:
سلام
منم مقام دومی رو تبریک عرض میکنمممممم
خب نظرات طوفانی شما گزارش کردنم داره.
عزیز دل بابا نه و خوشگل کوچولوی بابا .
اوهومممم
۰۱ مهر ۹۳ ، ۱۲:۴۳ میگـــــ میگـــــــ
عهههههههه نظر خودش چی خو (آیکون گریه)
پاسخ:
بعلهههههه
خوشگل کوچولوی بابا رو حرف پدرش حرف نمیزنه.بعلهه
۰۱ مهر ۹۳ ، ۱۱:۴۶ میگـــــــــــ میگــــــــــــ
دخملتون قصد ازدواج ندارن ؟؟؟؟؟خودمون بزرگش میکنیم
پاسخ:
نه خیررررر دم در صف کشیدن فک کردید به این راحتیا میشه خوشگل کوچلوی بابا رو بگیرید.
ببخشیدا من نفر اولم محض اطلاع شما وهمه ی با نمکای این جمع
در ضمن همه کار دارن فک کردین فقط شما کار دارین حتی بیشتر از شما
بعلهههه(نگاه متکبرانه+نگاه مشکوکانه)



پاسخ:
بخشیدم
برا اینکه دل شما هم نشکنه شما رو نفر اول میکنیم. مثل اینکه یه نظر سنجی باید براش بزاریم.
جالبه پس فقط من نیستم که کار دارم(نگاه متعجبانه)

سلام به همه
از همه باحال تر به نظر من به ترتیب رتبه
1.کلوچه
2.مهسا خانم
3.فرشته *

اینقدر دلم میخواد کامنتاتونو بخونم حیف که وقت ندارم اونقدی که خوندم
باحال بود
چیه بقیه حرفای تکراری میزنین همه رو از بریم همه مون
در ضمن من اتیش بیار معرکم !(نگاه شرورانه)
اینقدر بدم میاد اقای مدیر نظر بعضیا رو جواب نمیده مال بعضیا رو میده
من نمیدونم چرا؟تازه وبلاگ ادمم نمیادش ونظر نمیده !
(نگاه مرموزانه+حسودانه)



پاسخ:
سلام
عه میخواید به زور خودتون رو نفر چهارم این لیست جا بزنید؟؟؟؟(نگاه زیر چشمانه)
بدتون نیاد خو من که فرصت نمیکنم همه نظرات رو جواب بدم. کار و زندگی داریماااااااا(نگاه سرشلوغانه)
سلام جناب مدیر،درجواب کامنت قبلیم فرموده بودین آشنای غریبه!!! حالاشمااین جوری فرض کن که من غریبه ام هرچنداین جوری نیست واینجاکلی حق آب وگل دارم ...بماند!!!!
درضمن ترشی هم خوردیم وچیزی هم شدیم وخوشبختانه مشکلی پیش نیومد!
اینکه میگن ترشی نخوری یه چیزی میشی تکیه براین نکته داره که زیادخوردن ترشی باعث نسیان وضعف حافظه میشه وگرنه حفظ اعتدال درهرکاری حتی خوردن ترشی برای روح وجسم مفیده! اتفاقادرروایات داریم خوردن اندکی سرکه(البته نوع خونگی منظوره)صبح ناشتاسبب پاکسازی بدن وکشتن انگل وتقویت حافظه میشود.
کمرتون روبرای نی نی داری وشب بیداری محکم بستین؟؟؟؟؟
راستی میخواین دخترتون رواینجاچی صدابزنین؟نکنه میخواین خانم زاده صداش کنین؟!؟!....... من اگه جای شمابودم خانم کوچولوصداش میکردم.

پاسخ:
سلام
بله حدس میزنم از دوستان قدیمی باشید. خیلی ها بودند رفتند. المیرا،نجمه,خانوم متاهل,دلابانو(بعضا میان),راضی بانو , (-_-), سلام و....
حالا خوبه بچه مثبتی بودیم اما خب رفتند دیگه .
نی نی عشق باباشه و کمر که هیچ کلهم اجمعین اعضا آماده نوکری خوشگل بابا هست.
خوشگل باباااااااا دیگه. حالا پیشنهاد شما هم خوبه میزاریم خوشگل کوچولوی بابا. حله؟

سلام به همه.
ساره خانوم من 4 ساله تقریبا که ازدواج کردم. تا همین اواخی انتظار جبران نداشتم، یا الان اینطوری یادم میاد. اما حدود 6 ماه قبل زایمان کردم و از اون موقع آب و روغن قاطی کردم!!!
دوران سختیه و باید باید پدر بچه هوای مادر رو داشته باشه. 
ما همین اواخر نشستیم مفصل و با آرامش برای چندمین بار صحبت کردیم (فک کنم تو وبلاگم نوشته بودم). من همه انتظاراتم رو گفتم. روشن و واضح. اما همسر فقط و فقط میگه من ازت انتظار دارم از دست من ناراحت نشی! آخه نمیشه که با یه زن با خشونت کلامی و سردی رفتار کنی و انتظار داشته باشی ناراحت نشه. 

آقای مدیر وبلاگ میشه آدرس ایمیل خانون ساره رو برام بصورت کامنت بذارین؟ من آدرس ای میلم به اسم واقعی ام هست و نمی تونم اونو بدم!
پاسخ:
سلام
چشم . از دست مادرجان(نگاه حسودانه)
ببخشید ساره خانوووووووووووووووووووووووووم میشه آدرس وبلاگشخصیتونو اگه موجوده بگین.حرفاتونوخیلی دوس دارم خصوصا مشاوره روانپزشکی قبل ازدواج.به 2 تا از دوستای در شرف ازدواجم گفتم حتما انجام بدن
پاسخ:
خدا رو شکر ساره خانم وبلاگ نداره و الا همه مشتری های ما رو حذب میکرد.(نگاه حسودددددددانه)
راستی یادم اومد وبلاگ داره(ای بابا نگاه نا امیدانه)
من میخوام بازم بنویسم حس میکنم باید بگم.تمام کسایی که میگن بشوهرامون محبت کردیم رفتار بد تحویل گرفتیم یه اشتباه بزرگ دارن اونم اینه که نمیدونن مرد به چی میگه محبت.زنی که امور مردونه خونه رو به عهده میگیره که آقا خسته نشه بزرگترین ظلمو به خودشو شوهرش میکنه.محبت یعنی آقا زحمت بکشه زن تقدیر کنه نه بره کار اونوانجام بده.خیلی از زنها شوهراشونو بیکفایت میکنن.خانوما به مردتون مردونگی بدین.بهش دریا دریا احترام بدین.این به این معنی نیست که شخصیت خودتونو زیر سوال ببرین.جوری باهاش رفتار کنین که شرم کنه و دلش نیاد بهتون بدکنه نه اینکه بترسه یا خدایی نکرده اصلا براش مهم نباشه شما ناراحت میشین.این خیلیییییییی مهمه  خیلییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی.من به بچه بودن مردها ایمان دارم.اول روی خودتون کار کنین.زنانی که با شوهراشون مشکل دارن با آدمهای بیرونم خیلی مشکل دارن وهمینطور باخودشون.این حقیقته تلخیه
۰۱ مهر ۹۳ ، ۰۱:۰۶ مهتاب‏*‏
سلام  ا ی بابا کی حرف منو میفهمه که شمانمیفهمید!ساعت 1صبحه البته 2صبحه قدیم خوابم نمیبردگفتم بیام یه چیزبنویسم این ساره خانم خسته نمیشه اینهمه مینویسه عجبا!‏
خدایی من که از این بحثا هنوز نتیجه ای نگرفتممم.....
تو در راهی ام هموجووووووررر
سلام و درود و بدرود !
ای بگم این بلاگ چی بشه هرچی نوشته بودم پرید انگشتان نازنینم تاول زد
جناب مدیر قحطی سایت بود اومدی اینجا وب زدی (نگاه قهر آلود )
وبلاگی که کپی پیست نشه توش انجام داد باید درشو تخته کرد

شکست عشقی میخوردم بهتر از این بود !!!!

اوهوووم اووم (به منبر میرویم )

وااااااااااای میدونستم انقد زود دعام مستجاب میشه واسه خودم یه دعای تپل مپل و خوشکل وو اهویی دارم خوشکله فرار کرده از خونشون (اوا جو گرفتتم ببخشید ! چقد خوشکل جوگیر میشم ) (نگاه غرور آفرینانه)

دعا میکردم سرکار همسر بشه همسر جان و رنجنامه بشه سفرنامه کیخسرو کیقبادی (نیشخند) ولی بسوای شوخی امیدوارم سرکار همیشه سرحال بمونه !

داشتم میگفتم :اینجوری (تا جایی که میتونید دست و پا و کل اعضای بدن رو به شکل عجیب غریب تصور کنید چیزی که دانشمندا نتونستن کشفش کنن تا حالا ... ok) که نبودم نتونم واسه خودم دعا کنم والاااااااااااااااااا
دوستان شما هم میگفتین آمین دیگه نور الا نور

(عطسه کردم عافیتم باشه)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
استاد ساره بابت مشاوره و خرفاتون ممنونم خیلی خوب و دلنشین حرف میزنید در آینده ای نه چندان دور شوهر جان رو مستفیض میکنیم با راهنمایی های شما (لبخند +چقد پررو ام خجالتم نمیکشم )
نکات رو یادداشت کردم بازم ممنون
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
وای کلوچه گفتی بدنیا اومدنتو یاد خودم افتادم یادش بخیر چقد سر و دست شکست چقد تلفات دادیم  میدونی چرا؟ فقط واسه دیدن روی ماه من !!!! طفلی والدینم چقد دیه دادن !!!
(والدین رو خوب اومدم نه؟)
ماشالله قرص ماه اصلا بچه نبودم که یه تیکه جواهری در قصر  (یاد یانگوم افتادین آره؟ یاد من بیفتین که چقد خوشدل بودم(نیشخند))
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دیگه خسته شدم بس که تایپ کردم انگشتان نازنینم درد گرفتندی !
فعلا شب همگی بخیر (گل)
گل گل گل گل از همه رنگ سرتو با چی میشوری با صابون ! شامپو گرونه والااااااااااا.....

پاسخ:
چه میکنه مهسا خانم!!!!
آره خیلی از بلاگ راضی نیستم.
سلام رییس...
نمیدونی دعای مهسا خانوم چی بود؟واقعا؟
برو کامنتهای پست قبلی رو بخون تا بدونی....
خودتم آمین گفتی براش.....
الحمدلله با آمین خودت و ما مستجاب شد.....
راستی خوبه حضرت آقای خودمو رییس صدا کنم.فکر کنم خوشش بیاد...یادم نبود ،دیگه نمیتونم...باشه برای بعد اگه تونستم...........
پاسخ:
سلام
بله درسته.
مهسا خانم حضور جالبی دارند.این پرانتز ها هم کار ایشون بود که پایه گذاری کرد.
البته کمتر افتخار میدند که سر بزنند و استفاده کنیم از محضرشون.
اگه بود که کلوچه اینطور جولان نمیاددددددددددد.
سلاااااااااام و دوصد درود ب خدمت همگان...
عاقا من میگم اصلن نباید هیییییییچ جنس مذکری رو تحویل گرفت مخصوصا اگه طرف شوهر باشه[ب استثنای پدر وبرادر ک ای لاو یو گونی گونی]...تجربه ثابت کرده ک مردا جنبه محبتو ندارن و فک میکنن اگه خانومشون تحویلشون میگیره خبریه و حس میکنن از دماغ فیل افتادن......از این دوست پیرتون [از اون پیرها نه ها پیر ب معنای دنیا دیده و کارشناس]بشنوید وهی عزیزم فدات شم نکنین بعدها ب صورت وظیفه درمیاد و دیگه دیده نمیشه این چیزا...دیدم ک میگما...
بعدشم این عنوان پست قبل باید ویرایش شود چونکه هیچ شوهری "جان" نیست...شوهر فقط "شوهر"است...
عمو اینکه گفتین لحظه شماری میکنید برای نی نی یاد خاطراتم افتادم هیچ وقت اون لحظه ای ک ب دنیا اومدمو یادم نمیره ک بابام چقد اشک شوق میریخت....بعدشم عمو حواستون ب این گل پسر باشه هی بهش همچنان محبت کنین ک حسادتش گل نکنه و نیشگون بگیره نی نی رو...هنوز جای نیشگونای داداشم رو دستمه ک قایمکی ازم میگرفت[کلوچه هستم کارشناس در همه ی امور خانه داری بچه داری سیاسی اجتماعی و...]
پاسخ:
(نگاه خشمانه)
بله هر خریدی میکنیم برا آقا زاده هم میخریم و گفتیم آبجیت که بیاد قراره برات یه هدیه خوب بیاره.
فرشته جانم...
عشق ومحبت روش نمیخواد..... جوشانه.....خودش میاد ....
من همیشه اعتقاد داشتم دوست داشتن بر پایه احترام،تضمین بیشتری برای دوام زندگی است تا عشق بدون احترام...
اما رودربایستی برای زن وشوهر خیلی خوب نیست.هرچند اوایل ازدواج کاملا طبیعیه.سعی کنید رودربایستی از همدیگرو یواش یواش کنار بذارید ولی مواظب باشید پرده و حجاب حیا هرگز بینتون پاره نشه.حتی با شوخی .همیشه یک پرده حیا بین خودتون  و شوهرتون قایل باشین چون باعث احترام متقابل میشه.
فرشته خانوم،مشخصه دختر پخته وفهمیده ای هستی.مطمینم زندگی با سعادتی رو خواهی داشت.فقط کمی گرمتر باش.برای خوشبختیت دعا میکنم.
سلام ....
فکر کنم بیست دفعه ای نوشتم وپرید.....
جواب سوال خیلی خیلی مهم رو هیچ کس ننوشت.آیا درقبال محبت یاکاری که برای همسرتون انجام میدین،انتظار جبران دارید؟حتما همه جواب میدید:بلهههههههه....من هم میگم:این اشتباهه.
محبت، محبت میاره.این کاملا طبیعیه.اما نکته اینجاست وقتی شما حتی درذهنتون به دنبال این هستید که همسرتون براتون جبران کنه،در واقع کاری رو برای او انجام ندادید بلکه برای خودتون بوده واین موضوع رو  او حتما متوجه میشه ومطمینا به مرور از شما فاصله خواهد گرفت.شاید خودتون هم گاهی  همچین وضعی رو از شربک زندگیتون  دیده وحتما رنجیده خاطر شدید.درضمن وقتی با این تصور وروحیه برای او کاری انجام بدید،یعنی از او توقع دارید .واحتمالا هرچه بیشتر محبت کنید سطح توقع شما (فقط به خاطر این طرز فکر)بالاتر میره.حالا تصور کنید همسرتون نتونه پاسخی که شما دوست دارید رو بهتون بده.فکر کنم الان همه فهمیدید چه فاجعه ای رخ میده.تمامی افکار منفی به سراغتون میاد(این قضیه دو طرفه است.برای مردان هم وضع به همین منواله)که همسرم درقبال محبتی که به او میکنم،به من محبت نمیکنه.یا انکه توقع تون ازهمسربسیار بالا رفته،به طوری که واقعا از پس جبران برنمیاد یا اصلا او به روش خودش محبت میکنه وشما درک نمیکنید.مردا معمولا عوض کردن مدل ماشین،خرید خونه وحتی ارتقای شغلی خودشونو محبت وهدیه به زن میدونن درحالی که زنها محبت کلامی ولمسی براشون مهم تره.مردا تمیزی خونه،غذای خوب و..محبت به خودشون میدونند.درصورتی که زن ها همراهی مرد درخرید،بردن به رستوران،هدیه گرفتن و...رو محبت به خودشون میدونن ووقتی زن به شوهرش ابراز میکنه تو به من محبت نمیکنی،مرد کاملا گیج میشه.چون ازنظر خودش خیلی زیاد محبت کرده ،حتی مستحق تشکره.برعکسش هم صادقه.
پس هیچوقت انتظار جبران نداشته باشید.محبت شما حتما جبران میشه.حتی اگر همسرتون خودش به زبان نیاره.حتی اگر به روش خودش این کارو بکنه.اما با گفتگو وصحبت میتونید خواسته های واقعی تون رو از همسر تون درخواست کنید.بهترین کار اینه که با هم به تفاهم برسید وبدون کنایه،تحقیر وگریه باآرامش ودر فضای دوستانه وفقط یکبار بدون کش دادن ودرلفافه حرف زدن خواسته هاتون رو عنوان کنید.

سلام...
فرشته *گلم:
نگران لینکدونی مردم(با اجازه از جناب رییس) وخوردن سر بنده نباشید.این پست دقیقا به همین دلیل  نوشته شده وقرار بر تبادل نظرات بوده.برای من وآقای رییس هم مزیت زیادی داره.فعلا که رییس خواننده خاموشه.تابعد چی پیش بیاد.....
الان که توضیح دادید متوجه قضایا شدم.اما دختر باهوشم،به قول خودت تا کی؟ یکسال،دوسال،...چندسال ؟گفتی بورسیه هستی.اگر اشتباه نکنم دوبرابر یا دو برابرونیم سنوات تحصیلی تعهد خدمت داری.پس باآقای شوهر حالا حالاها باید اونجابمونی.شهر مرزی واحتمالا کوچک وبدون فامیل.اتفاقا چندان هم بد نیست.دراین صورت هردوتون فقط همدیگرودارید وسرگرمیتون هم فقط خودتونید.بهتره از وقتتون برای شناخت ،تفاهم ودوستی بیشتر باهم استفاده کنید.به هرحال شما احتیاج به یک دوست خوب در این شرایط دارید.پس چه بهتر ازهمین الان یک حساب ویژه روی آقای شوهر باز کنید.کی بهتر از همسر؟البته شما تازه ازدواج کردید.ومطمین باشید ازدواج به خودی خود وبه مرور براتون جذابیت ایجاد کرده وبه هم نزدیکتر میشید.
خیلی خوشحالم ازشیفت شب خلاص شدی.کاملا درکت میکنم....به جای منم بپر بپر کن....
پاسخ:
سلام
خواهش میکنم از طرف من مشکلی نیست و صاحب وبلاگ هم خودتونید ما هم خادم.
ایشکال نداره جمله آخر خلاقانه بود تازه....
ایکون پرانتزی هم دیگه مختص وب شما شده...
استرس ندارید میخواید دوباره بابا بشید؟؟؟
اوخیی گازش بگیرید ای دخملو...

پاسخ:
نه کلی هم خوشحالم.
لحظه شماری میکنم تا عشق بابا رو ببینم.
سلام .ساره بانو از جمله مزایای این ازدواج برای من حذف اسمم از شیفت های فرساینده و گردشی شبانه بود که همین امروز قطعی شد و باعث شد مبالغی جیغ خوشحالی کشیده و به اطراف بپر بپر کنم!!!!
سلام .اقای مدیر لطفا ایمیل ساره بانو رو به ادرسی که براتون فرستادم برام ارسال کنید ممنون
پاسخ:
سلام
ارسال شد

سلام ساره بانو کاش شما یه وبلاگ میزدین اینقدر ما تو کامنتدونی مردم سر شما رو نمیخوردیم .منظورم این بود که :من بورسیه یک دانشگاه هستم که تعهد خدمت طولانی مدت داره در صورت عدم ازدواج مجبور بودم برم به یک.شهر تقریبا مرزی اما ازدواج میتونست برام شرایط انتقال به شهر همسر رو فراهم کنه که خوب جون همسرم در همون ارگان خدمت میکنه تونستیم همینجا بمونیم از اون طرف ایشون هم شرایط کاری و ماموریتیش بخاطر ازدواج تقریبا تثبیت شد بنابراین به سود هر دومون بود از اون طرف هم از دست نق نق خانواده که شرایط این که عالیه دیگه بهانه ات جیه خلاص شدم خلاصه اینکه ما عاشق دل خسته هم نبودیم و فقط گاهی یه سلام و علیک اتفاقی تو محل کار باهم داشتیم الان هم عاشق هم نیستیم ولی خوب دوست داشتن و احترام متقابل و تا حدی رودربایستی بینمون حاکمه .خانواده ها هم روابطشون با هم همینطوره ولی با شما موافقم که بالاخره اوضاع اینطوری نمیتونه سی سال دوام داشته باشه منم روش دیگه ای بلد نیستم اینه که فعلا اینطوری موندیم
۳۱ شهریور ۹۳ ، ۱۱:۵۹ فاطمه دارست
خداروشکر جاری رفتن چقدر خوب شد حالا نی نی بیاد مشغول میشن کلا یادشون میره....
سلام
نی نی که به دنیا اومده اخه به خاطر اینکه شش ماه اول باشه به دنیا اومدش!!!

پاسخ:
سلام
من که نفهمیدم چی نوشتید.
سلام به دخترم سارا جان....
اول اینکه وبلاگ ندارم.اما اگر خواستی ایمیلمو ازآ قای مدیر بگیر.
کاملا مشخصه که همسر گرمی هستی...واقعا خوش به حال شوهرت....
اما قضیه اینه مشکل کجاست؟من نمیدونم شما چند ساله ازدواج کردی اما به نظر رمقت رو از دست دادی.کاملا بانظرت موافقم احتیاج به ریکاوری اساسی داری.اما یک سوال :شما وهمسرت میتونید باهم در یک فضای دوستانه صحبت کنید یا نه؟میخوام ببینم میتونی در یک گفتگوی دوستانه و درآرامش از همسرت بخوای توقعاتش رو بهت بگه؟رک وصریح.وشماهم فقط وفقط شنونده باشی.وحتما یادداشت کنی.فعلا نیازی نیست با محبت همراهیش کنی چون ظاهرا شرایط روحیت اجازه نمیده.اما حفظ آرامش از جانب شما خیلی مهمه.حتی اگر همسرت قایل به آرامش نباشه.اگر این کارو انجام دادی نتیجه ش روبهم بگو.اگر شما یا همسرت در شرایط ی هستید که تمیتونین باهم صحبت کنین.فعلا برای صحبت کردن دست نگه دارین.در این شرایط اول از همه به خودتون برسین.به وضع ظاهری خودتون.تعییر در مدل مو تا آرایش و پوشیدن لباسهای زیبا.اما اینبار نه برای همسر بلکه فقط وفقط برای خودتون .

سلام به همه....
رییس خان ...قرار بود شما هم دیدگاههای مردونه تو بگی ااا..طفره نرو به شدت نیازه...
اما دخترهای گلم...
کاش در کشور ما دو تا مورد رو قبل از ازدواج اجباری میکردن تا بعد از ازدواج جوونها مجبور به تحمل اینهمه سختی نمیشدن زن و مرد هم نداره،متاسفانه هردو قشرآسیب پذیرند:1-مشاوره ژنتیک      2-مشاوره روانپزشکی
مشاوره ژنتیک هزینه بر هست(که البته ارزش داره)انجام نمیدن قبول.اما مشاوره روانپزشکی هزینه چندان زیادی نمیبره.فقط برای مردم جا نیوفتاده.بامراجعه به روانپزشک وگرفتن چندتا تست ساده میشه فهمید دوطرف ازلحاظروان سلامت نسبی رو دارند یا نه.
اما فرشته خانوم ،شما مشخص آدم پخته وبه شدت فهمیده ای هستی.خوشحالم خودت وهمسرت از زندگیتون راضی هستین.اما متوجه منظورت نشدم که گفتی:ما به خاطرغرغر دیگران،تثبیت شرایط کاری و مرایای متاهلی ازدواج کردیم.
نیازی نیست حتما برای من این موضوع رو توضیح بدی.اما با خودت فکر کن ببین همسرت هم واقعا نظرش در مورد ازدواج همین بوده.خودت جی؟این فکر واقعی توست.احتیاجی به محبت کردن ومحبت دیدن هیچ کدوم ندارید؟اگر هردو این سبک زندگی رو واقعا میپسندید که جای نگرانی نیست.درصد بسیار اندکی به این سبک زندگی راضی اند.هرچند که درآینده احتمالا روش زندگی شون رو عوض خواهند کرد.اگراین سبک سرد زندگی رو واقعا نمیپسندی واحتمال میدی همسرت هم خواهان یک زندگی گرمتره،دخترم بهت توصیه میکنم تافاصله زیادی از همسرت نگرفتی،روش زندگیتو عوض کرده وگرمی بیشتری به زندگیت ببخشی.وتا فاصله عاطفی از هم نگرفتید،در این باره باهم گفتگو کنید..
ممنون جواب سوالهارو دادید.هم شما هم ساراجان.
پاسخ:
سلام
من آخرش نظر میدم ان شالله
۳۱ شهریور ۹۳ ، ۱۰:۴۸ گلناز ( مادرانه های یک مادر حساس)
ان شالله نی نی کی بدنیا میاد ؟؟؟؟
پاسخ:
ان شالله همین ماه
جه جالب یه فرشته دیگه هم اینجا نظر داده در راستای قاطی نشدن فرشته ها اسم من که طرفدار میانه روی در محبت هستم ستاره دار شد!!!

کاش خود شما محل زندگیتونو از اول دور میکردید.

وقتی با همسرم دعوا میکنم یه راه حل برای همه مشکلات میبینم اونم اینه که فقط دستشو بذاره کنار بینیش یعنی ساکت باش و منو بغل کنه بگه ولش کن اصلا گور بابای ...همون موقع همه دعواها یادت میره.امتحان کنید

یه نکته دیگه قابل توجه خانم ها: مردا هم از زنای غرغرو و هم از زنایی که آویزون هستن خوششون نمیاد یعنی بعضی مواقع باید غرغر زد بعضی مواقع مثل پروانه بدورشون بود و یه مدل رو انتخاب نکنید 

سلام
شاید مردها بیان بخونن ولی نظر ندن.
به هرحال وقتی از زاویه نگاه هم مرد و هم زن به مسائل نگاه بشه امید به اصلاح بیشتری هم هست.

خانوم ساره شما وبلاگ دارین؟
مشاور خوب سراغ دارین؟ اعتماد کردن به مشاور مهمه اما سخت میشه توشون آدم حسابی پیدا کرد!
۳۱ شهریور ۹۳ ، ۰۸:۴۴ سارا به خانوم ساره
سه بار نوشتم پرید!
سلام و تشکر.
خانوم ساره شاید عینا نه اما خیلی از این کارا رو انجام می دادم منم. اما بی نتیجه.
الان فعلا در شرایطی نیستم که بتونم بهش محبت کنم. دلم با همسر و با این زندگی نیست... خیلی خیلی روحیه ام آسیب دیده. نمی دونم باید چی کار کنم
به یک ریکاوری اساسی نیاز دارم
دائم حرفای آزاردهنده اش توی ذهنم تکرار می شه...
یه نسخه رو ک نمیشه واسه همه تجویز کرد.بستگی به اخلاق و جنبه شوهر  داره.بعضیا با مهر و محبت نمیشه باهاشون برخورد کرد باید قوی و جدی و نترس باشی.باید بدونی شوهرت جز کدوم دسته س
سلام.من تجربه خودمه.بنظر من یه خانوم اینو باید یادش باشه که زنانگی کنه.ناز کنه.ناز با بی محلی و غرور فرق داره.با ناز دنیا رو میشه از مرد خواست ولی با بی محلی فقط غرور مردو میشکنیم.واین زمینه اصلی خیانت مرده.یادمون نره برخورد دیگران 50 درصدش خودمون مسببشیم.چه رفتار خوب چه بد.من متولد اسفندم توی ذاتمم نیست رو شوهرم سوار شم.دوسدارم تحت حمایتش باشم بهش تکیه کنم.من شوهرمو سروری یا تاج سری توخونه وجلو اقوام درجه یک صدا میزنم.یادمه اوایل که سریال حریم سلطان میدیدیم.سلطانم صداش میکردم.چند روز بعد کم کم شرم آقا ریختو منو خرمسلطان صداکرد.من بخوشکلی خرم نیستم.ولی شوهرم منواونجوری دید.آها یه چیزی وقتی شوهر عصبانیه خانوم زیپ دهنشو بکشه.بعدا با نازوعشوه(اگه تونستین یکمی اشک ِعالیه)اشتباهشو بگین.زیاد تکرار نکنین فقط یهبار.مودبانه بگین.بدون توهینوتحقیر وقیاس با دیگران.((((الان باوجود گرگهای ولگرد ما باید حواسمون بزندگیمون باشه.باید سیاست داشته باشیم.باورکنید اونا نقشهامیکشن))))اگه نمیتونین با سیاست زندگی کنین وتوان مبارزه ندارین جداشین
۳۱ شهریور ۹۳ ، ۰۱:۱۵ سحربانو به سارا
سارای عزیز,به خودت احترام بگذار,خواسته هات رو بگو,خودت رو دوست داشته باش و به همسرت عشق و بخشش رو عطا کن.
من در چندین سال زندگی مشترک فهمیدم اگر در راستای احترام به خود و دوست داشتن خودمون قدم برداریم اونوقته که دیگران هم به ما احترام میگذارند.
البته من توقعم از همسرم محبت و صداقت خالصانه است.و البته که خودم هم در تمام این سالها باهاش روراست و صادق بودم.
مساءل کوچک خیلی راحت با صحبت کردن قابل حله.به شرطیکه قبلش با طعنه و گریه و مقایسه و...بزرگ نشده باشند.
...
شکر خدا که همسرتون خوشحالند.چقدر جاری رو مخ بوده.
به نظر من تذکر به آقایون خیلی کار جالبی نیست و حتی تذکر به هرکس دیگه ای.ماها معمولا میدونیم چکار کنیم ولی انجام نمیدیم.تنبلی میکنیم,از زیرش درمیریم,گارد میگیریم و دلایل دیگه.همینها که بلدیم عمل کنیم دنیا گلستان میشه چه برسه به محیط خونه که عشق هم در اون جاریه و به تنهایی حل کننده ی بسیاری از مشکلات.
۳۰ شهریور ۹۳ ، ۲۲:۴۹ تجرد تحمیلی

سلام
تصاویر پستها زیباس.
این یکی که خیلی زیباتر :)

«پـــــــــــارازیت»
پاسخ:
سلام
بعلههههههه.
سلام بر بانو ساره عزیزو بقیه .راستشو بگم بانو من هیج کدوم از کارایی که گفتین روانجام ندادم تو این مدت یعنی فرصتی نشده اصلا .تازه ازدواج کردیم و ساعت کاریمون طوریه که همدیگه روخیلی کم میبینیم جند ساعت بعد از ظهر و شب که اونم بیشتر اوقات تو مهمونی میگذره صبحها هم عموما یکی خوابه یکی تو راه .راستشو بگم.ما بیشتر به خاطر غرغر دیگران و تثبیت شرایط کاریمون به دلیل مزایایی که تاهل برامون داشت ازدواج کردیم اصلا نمیدونم جرادارم مخفیانه ترین مسایل زندگی خصوصیمو به دوستایی که تقریبا نمیشناسم میگم اما خوب جیز سری هم در کار نیست حقیقت اینه که ما زیاد صمیمی نیستیم و فعلا از این وضعیت راضی هستیم راستش اصلا خوشم نمیاد این شرایط تغییر کنه اسمشو میذارم روابط مسالمت امیز توام بااحترام یا هر جی در نتیجه تقریبا هیج بحثی هم در کار نیست  غیر از بعضی جیزای کوجیک .اینم پاسخ سوالات شمابانوی بزرگوار
( من برم چادرمو سر کنم بیام  نطرمو بگم) !
سلام و صد سلام به جناب مدیر وسایر دوستان و بستگانم(فامیل دار هم شدم)

کلوچه بیا باهم الوچه بخوریم ....بگذریم...

خانوما هنوز تو پست قبل موندینااااااااا من معذرت میخوام اصلا من بنلادنو (یه سوال بنلادن مرده یا زنده ست؟)کشتم من نمیدونم کجا رو بمب گذاری کردم نمیدونم کی رو من ترور کردم
راضی شدین؟
همگی باهم همونطور که سر سفره عقد میگن بله بگید بلهههههههه
یکی از چیزایی که هر مردی رو اذیت میکنه کش دادن یه موضوع مگه نه جناب مدیر؟
م مزدوج یشم خودم جناب شوهر جان رو سرم حلوا حلوا میکنم بعد پرتش میکنم زمین سرش بشکنه البته دلم نمیادااااااااااااااااا مظلومه بچم نازی نازی گل پیازی

پاسخ:
سلام
چه میکنه این مهسا خانومممممم.
سلام رییس...
خوبه که خانوم خونه ات سرحال شده.الان زمان حساسیه براش.یک حرکت اشتباه از طرف شما میتونه حالشو از قبل هم بدتر کنه.خیلی مواظبش باش.انشاءالله حالش بهتر بشه.
درمورد نظرسنجی من قبلا نظرمو گفتم بادلیل....ظاهرا دلیلم قانع کننده نبوده...البته نظرشماهم محترم....
تا بقیه نظرشون چی باشه..... 
خدا رو شکر دعای مهسا خانوم هم به سرعت مستجاب شد....
پاسخ:
سلام
بله خواستیم نظرات دیگرانم بدونیم.
دعای چی؟
 سلام فرشته خانوم گل؛
خیرالامور اوسطها.دین ما هم همینومیگه.
دوست دارم شما وبقیه ، سوال های منو بخونید وحتما جواب بدین .
به قول ساراجان،یک بحث منطقی داشته باشیم.
نظراتمو میگم.منتظر جوابهایی که به سوالم میدین هم هستم.مخصوصا سوال خیلی خیلی مهم.دوست دارم اون سوال رو حتما جواب بدین.
منظور بیان کردن درست خواسته ها و رسوندن مطلب و دوری از حاشیه پردازی هستش یه نمونشم چند خط اخر پست قبلیتون!
پاسخ:
حالا یه حرفی زدیم ما شماها بیخیال بشید(نگاه خشمانه)
سلام
هیچم با محبت به جا وسیاست درست کسی پررو نمیشه چه برسه به شوهر
 زن وشوهر نباید پیش هم غروری داشته باشند تا عشق باشه همیشه
اگه محبت بیجا وبیش از حد باشه مسلما پررو میشن اطرافیان
در ضمن یه پستم در مورد ادبیات سخن گفتن بذارید مخصوصا برای مردها!!!!

پاسخ:
سلام
ادبیات سخن گفتن؟ منظور؟؟؟؟ (نگاه مرموزانه)
سلام .در مورد مبحث مورد نظر سارا جان رفتم وبلاگ خودشون نظرمو گفتم .درمورد پیشنهاد شمام در ارتباط با اقایون حالا شما توصیه هاتو بگواگه هیج اقایی هم نیاد بخونه خودمون که دلمون خنک میشه .بعدشم بااحترام تمام خدمت ساره خانوم من هنوزم سر عقیده خودم هستم خانم یا اقا هیجکدوم رونبایدبیش از حد تحویل گرفت همه انسان هستن و معایب و محاسن خاص خودشونو دارن وقتی یکی روزیادی تحویل میگیری به صورت وظیفه غیر قابل قصور درمیاد نه مهربانی و لطف بنابراین لازمه ادم میانه رو باشه .شمام اقای مدیر تصورت همیشه همون سیب زمینی باشه اگه جیز دیگه بود ذوق کن و بخور اگه نبود بدو بیا بیرون یه حال اساسی به معده ات بده بعدمیبینی فکرتم بهتر کارمیکنه بللللله
پاسخ:
سلام
اوهوممممم
سلام به همگی...
نگاه کردم دیدم خیلی از خانوما نوشتن اینکارها رو انجام دادیم نتیجه نگرفتیم.لازم دیدم چند تا مطلبو توضیح بدم.
اول اینکه هرچند به طور کلی همه آقایون شخصیتشون همین مواردیه که آقای رییس توضیح دادن،اماهر فرد با فرد دیگه تفاوتهایی در جزییات باهم دارند.در واقع اهمیت موضوعی برای یکی بیشتر وبرای دیگری کمتره.تقدم وتاخر این موارد بسته به روحیات فرد تغییر میکنه.درچنین مواقعی که خانومها گله مکنند که با محبت کاری از پیش نمیبرند،اولین توصیه شنیدن حرفهای آقاست.گاهی زن وشوهرها اینقدر ازهم دور میشن که اصلا نمیتونن باهم صحبت کنن.آقا نمیتونه خواسته هاشو با همسرش مطرح کنه.شاید بارها این سوال رو خانوم ازشوهرش بپرسه:انتظاراتت از من چیه؟معمولا جوابها مبهم هست.بهترین حالت اینه که آقا جواب بده وخانوم که حتما تاحالا نمیدونسته،موارد گفته شده رورعایت کنه.حالا اگر جواب داده نشد یا مبهم بود،چه کنیم؟اینجا تنهاراه حل مراجعه به نفر سوم هست.نفر سومی که هردو بهش اعتماد دارند وازهمه مهمتر اینکه حرفش رو میپذیرند.که مراجعه هردوباهم نزد مشاور خیلی کارسازه.(نه مثل رییس که زبونم مو دراورد ازبس گفتم با خانومت باهم برین مشاور باهم برین روانکاو،باز هم گوش نمیکنه.)درواقع نفر سوم گوش شنوابرای آقا وزبان گویا برای خانوم میشه تا موقعی که دوباره خود دونفر بتونن این نقشها رو ایفا کنن.
سالها پیش خانومی برای مشاوره پیش من میامد.نزدیک به دوسال ،تقریبا هفته ای یکبار گاهی بیشتر.تمامی مواردی که  آقای رییس توی پستها وجواب نظرات گفتن وخیلی کارهای دیگه که به عقل ناقص من میرسید وحتی مواردی رو که بامشورت باسایر همکاران میدونستم،به عنوان راهکار ارایه دادم.هفته به هفته.قدم به قدم پیش میرفتیم واین خانوم اجرا میکرد.در این مدت هرچه تلاش کرد همسرش با او به مرکز مشاوره نیومد(مثل رییس خودمون).بعد از دوسال  بهبودی که در روابط دیده نشد هیچ تازه بدتر هم شد شوهر داد خواست طلاق داد.زن با گریه  پیش من اومد وگفت این هم نتیجه این همه محبت.فکر دیگه ای به ذهنم نمیرسید الا مراجعه خود آقا.بالاخره روز دادگاه زن با التماس به قاضی وبعد همسرش ،اونو راضی کرد به مرکز مشاوره بیاد.آقا شرط کرده بود تنها بیاد واومد.
-آقای... دقیقا مشکل شما باهمسرتون چیه ؟              -بزرگترین مشکلم ندیدن من واهمیت ندادن به منه
-میدونید خانوم نزدیک به دوساله که اینجا میان؟تغییری در زندگی احساس نکردین؟ 
-چرا ،تغییر زیاد بوده اما چیزی که برای من خیلی مهم بوده حتی یکبار هم اتفاق نیفتاده.
-خب اون چیز خیلی مهم چی بوده؟آیا راجع بهش با همسرتون صحبت کردین؟
-بله بارها صحبت کردم.فایده نداشته.چیز زیادی ازش نمیخوام فقط بحث تمیزی خونه است
-خودش که میگه همه چیز مرتبه.از خونه تا خودش.جدیداهم کلی به خودش میرسه ولی دریغ از ذره ای محبت.
این بحث خیلی طول کشید تا بالاخره حضرت آقای شوهر لب باز کردن مشکل اصلی روگفتند.چی بود؟
-من هرشب از سر کار به خونه میام همه چی خوبه فقط قضیه اینه که خانوم در طول روز به من فکر نمیکنه.درصورتی که من تمام فکر وذکرم اونه.نشونه شم اینه که  گاهی وقتی به خونه برمیگردم ،جورابهام هنوز شسته نشده.این کار برای من خیلی مهمه.وانجام ندادنش نشون دهنده بی اهمیتی به منه.وقتی میگم خونه تمیز نیست اول از همه منظورم وسایل شخصی خودمه.الان همه چی برق میزنه الاجوراب من...مشکل به همین راحتی حل شد.خانوم میگفت : فکرنمیکردم این موضوع اینقدر مهم باشه،گاهی میشستم گاهی هم نه.این خانوم بعداز یکسال پیش من اومد وکلی از زندگیش راضی بود..........
سلام....
بااجازه آقای رییس....
ساراجان ،دختر گلم؛
من چندسوال ازشما میپرسم شما میتونی اینجا جواب بدی میتونی جواب ندی.اما خوب به سوالهای من فکر کن وبا خودت روراست باش.شاید جوابتو توی همین سوالهای من بگیری.
شما کارهایی که من انجام میدادم رو انجام دادین؟هرروز؟حتی مواقع ناراحتی ازشوهر؟حتی مواقعی که مهمان توی خونه بوده؟ویک سوال خیلی خیلی مهم:آیا اگر این کارها رو انجام دادی،ازهمسرت هم توقع داشتی برات جبران کنه،آیا درفکرت به دنبال این بودی که همسرت به محبتت عکس العمل نشون بده؟
جواب سوالهارو به خودت بده.امیدوارم به جواب سوالهات  وراهکاربرسی.اگر جواب نگرفتی دوباره کامنت بذار تا خودم برات بگم. 
اماخانوم"یکی از همین جامعه"دختر خوبم؛
چه جوری محبت کردم؟!خداوند وقتی زن رو خلق کرد،اونو منبع عاطفه ومحبت قرار داد.پس من شق القمر نکردم.فقط خودم بودم.یعنی یک زن.همین...شماهم اون سوال خیلی خیلی مهم رو از خودت بپرس شاید متوجه بشی چرا خانوم محبت میکنه اما جواب نمیگیره؟
بله حضرت آقای من  بحمدالله خوب جواب دادن.اما موردآخر درمورد سیاست زن:خودت باش و برای خودت زندگی کن.زن باش ونه بیشتر.که زن بودن معادل همه چیز است.
سارا خانوم؛دختر خوبم؛همچنان قوی باش وادامه بده.
آقای رییس گمونم خودت باید از دیدگاه آقایون یه چیزایی اضافه کنی.پست گذاشتن هم فکر خوبیه موافقم...
پاسخ:
سلام
با اجازه انتقال دادم این پست که مرتبط بود.
سارا هستم،  نه فرشته!
پاسخ:
ببخشید اطلاح کردم. پیر شدیم دیگه چکار کنیم.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">