مهمانی بچه
با سلام
قبل از اینکه دختر نازم به دنیا بیاد بحث بود که مهمانی بدیم یا نه و من چون اخلاق سرکار همسر رو میدونستم گفتم من مشکلی ندارم و حاضرم مهمونی بدیم.
سرکار همسر که با مادر و خواهرش مشورت کرده بود گفته بودند لاز نیست و اون هزینه رو بده برای بچه طلا بخر و بنداز دستش و خلاصه تصمیم نهایی خودش مهمون نگرفتن شد که منم گفتم تصمیم خوبیه بجای خرج کردن برای دیگران همون رو تبدیل به طلا کنی بد نیست.
اما وقتی تو این مدت از اقوام و آشناها کسی بچه دار شد و مهمونی داد سرکار همسر دیگه اعصاب براش نمی موند و شروع میکنه به دعوا و غرر زدن که چرا به بچه خودمون ارزش قائل نشدیم و مهمونی ندادیم؟ مگه بچه ما چی کم داره و ...؟
میگم خب من که گفتم مشکلی ندارم و مهمونی نگیر خودت نخواستی. میگه نه تو نخواستی و ... میگم ناراحتید دلیل نمیشه دروغ بگی یا حقیقت رو منکر بشی.
میبینید منطق رو؟
این مهمونی و قربانی دادن برای بچه هم معظلی شده هااااا . 99 درصد هم فقط علت چشم و هم چشمیه. بعدا میگن چرا بچه زیاد بیاریم و خرجی زیاد شده و نمیرسونیم و ...
انقدر از این رسم های بیخود درست کردید شما خانم ها که الان همجنس های خودتون موندند خونه و شوهر براشون نیست. چون جرات ندارند ازدواج کنند با این همه توقعات.
بیخیال ادامه بدم دعوا میشه.