دوباره اومدم
با سلام
بعد از غیبت کمی طولانی دوباره اومدم. حتما خیلی از خوانندگان وب دیگه رفتند و بر نمیگردند. در هر حال ببخشید دوست نداشتم اینطور بشه اما وقتی یه مدت نباشی دیگه برگشتن سخته و امروز فردا کردن باعث میشه تنبل بشیم.
نظرات رو هم حدود 100 تایی بود همگیش رو جواب دادم و تایید کردم و راحت شدم که چیزی نمونده.
خوشگل بابا بحمدالله دو ماهه شده و با دعای شما خوبان حالش خوبه.
سرکار همسر هم بد نیستند و تمام تلاشم رو کردم افسردگی بعد زایمان نگیره که بحمدالله نگرفتند.
هر چند یه بار عصبی میشند و ... اما خب شیر میدند و شب ها بی خوابی می کشند و شاید طبیعی باشه و من درک میکنم و تا میتونم تلاش میکنم در مقابل عصبانیت هاش حرفی نزنم و سکوت کنم.
زندگی هیچ وقت بدون سختی نیست و باید یاد بگیریم به جای فرار از سختی ها بیایم تلاش کنیم تا از این گذر عبور کنیم و آماده سختی های دیگر شویم.
در پناه خدا