شنبه, ۵ مهر ۱۳۹۳، ۱۱:۰۲ ق.ظ
با سلام
این چند روز سرکار همسر دردهاشون بیشتر شده و سعی میکنم کمکشون کنم. دو سه روز اخیر رو نصف بیشتر روز در بیمارستان بودیم برای نوار قلب و ... اما خبری نبود.
البته من به سرکار همسر گفتم اینها درد زایمان نیست ولی اصرار داشتند که بریم و میرفتیم.
این چند وقته رو غالبا غذای حاضری میخوریم(البته غذای حاضری که غالبا مقوی نیستند بیشتر کباب منظورمه)که هم مقوی باشه و هم وزن بچه بیشتر بشه. و هر روز هم چند نوع میوه رو میخرم تا خوب بخورند که هم خودشون و هم بچه تقویت بشند.
جالب اینجاست که با همه این خرج کردن ها و خریدها(الان همه میگید وظیفتونه) که بله وظیفه است اما ایشون اصلا قدردانی نمیکنه و تا بحثی هم میشه میگند شما هیچ خرج نمیکنی و نمیخری و ...
نمیدونم چرا بعضی از ماها چه خانم چه آقا زبون تشکر کردن رو بلد نیستیم،حالا علت غرور بیخود هست یا چیز دیگه نمیدونم اما خیلی خوبه که وقتی همسر (چه خانم چه آقا) کاری انجام میده ولو کوچیک تشکر خوب بکنی تا هم تشویق بشه هم بدونه کارش ارزش داشته تا روحیه بگیره. خود من هر موقعه سرکار همسر غذای جدید بزاره یا چند روزی رو خوب باشه حتمااااا میگم و تشویق میکنم.
من یه روحیه ای که دارم اینه که قائل هستم پول جمع کردن مادامی که به زندگی لطمه بزنه اصلا ارزش نداره و باید خوب خرج کرد. جالبه بدونید که وقتی خوب تو خونه خرج کنی خدا برکت مال رو هم افزایش میده و بر عکس اگر خساست بخرج بدی خدا کمتر روزی میده که من در زندگی خودم بارها حس کردم.
پ.ن: اینجا خطابم هم به خانم ها بود هم شوهر جان ها که اعتراضات کمی خوابیده شونددددد.( نگاه مظلومانه)
پ.ن: دعا کنید ان شالله خوشگل کوچولوی بابا صحیح و سالم چشم دنیا بگشایند.(نگاه ذوقانه)
۰
۰
۹۳/۰۷/۰۵
مرد تنها
پاسخ:
اینطور که خیلی بده
هر کی باید وظیفه خودش رو انجام بده ولو مقابل نکرد.
پاسخ:
تلخ بودن حرف شما بخاطر قضاوت به ناحق و دروغ و تهمتی هست که میزنید.
من که خیلی کم وبلاگ وقت میزارم اما شما گفتید:
شما وقتتان را پای این وبلاگ می گذرانید و در حال بحث و تبادل نظر!!!!!!( و نیز شوخی و خنده و حال و احوال) با زنا و دخترای مردم.
من اگه دنبال این چیزا بودم وضع وبلاگ خیلی بدتر از اینها میشد. اما نمی تونم خشک مقدس هم باشم و هیچ نظری فراتر از شرع نبوده که حرامی صورت گرفته باشه. قرار نیست اینجا پادگان باشه!!!! اما قبول دارم باید حریم ها هم حفظ بشه که شکر خدا در حد توان تلاشم رو کردم.
اتفاقا تنها کسی که در پیام گذاشتن خدا رو مد نظر نگرفته شما بودی و فقط هوای نفس خودتون رو دیدید و مشکلات شخصی خودتون که اینجا بروز میدید.
تذکر و امر به معروف هم قاعده و روش خودش رو داره نه داعش گونه و طالبانی عمل کردن.
من نصیحت های شما رو مثل خواهر میپذیرم چون اصل حرفتون درسته اما تهمت ها و قضاوت در مورد دیگران رو نمیپذیرم و باید جوابگو باشید.
مسلما افکار طالبانی شما باعث زدگی خیلی ها از دین مذهب میشه و حالا بیشتر به این مطلب میرسم که بعضی ها میگن ما رو مذهبی ها بی دین کردن منظورشون چیه.
اسلام دین شادی و محبت اما در چهار چوب شرع است و حتی در مواقع خطا هم میگند درست برخورد بشه که دیگران رو زده نکنیم.
نیامدن شما به این وبلاگ با دید متحجرانه هم به نفع کاربران و هم به نفع منه و امیدوارم شما هم در زندگی شاد و سر بلند باشید.
پاسخ:
بعضی موقعه نظرات بی منطق شما آتیشم میزنه هااااا
مگه من چقدر اینجا وقت میذارم؟
مطمئنم یک چهارم شما هم وقت برای نت نمیزارم و در ضمن بدونید من غالبا از محل کار یه سر وبلاگ میزنم یا بعد نماز ضبح که خواب هستند.
در نظر دادن خدا رو هم ناظر بدونید.بعلهههه
پاسخ:
سلام
خواهش میکنم.
خانم های محترم و با شخصیتی هستند اینجا شکر خدا اما تذکر خوبی بود.
پاسخ:
سلام به خواهر مهربان
چشم ان شالله سر فرصت اگر روال زندگی عوض شد می عوضیم.
پاسخ:
بخورند نوش جونشون.
نخوندم ولی ظاهرا بحث هدیه است. ممنونننننن فقط برای منم زحمت بکشید بخرید و برای آقا زاده هم همینطور و مهمتر اینکه چیزی نباشه که ساده و کم قیمت باشه. گرون و زیا باشه.تشکررررررررر
پاسخ:
به به المیرا خانم
سلام .خوبید شما؟ چه عجب یادی از فقرا کردید.
ممنون از لطفتون ما هم خوبیم. بله هنوز خبری نیست.
دلخور بشم؟؟؟؟ خب به چه دلیل باید دلخور بشم؟ خیلی هم خوشحال شدم.چند باری یادتون کردیم تو وبلاگ
حتی شما رو دوستان جدید مثل مادر ساره هم میشناسه و میگن جای نظراتش خالیه.
کاش دوباره باشید
ممنون.
پاسخ:
سلام
در هر صورت منظور بدی نداشتم.
شما به یکی میگی شیطون این کلمه منفیه اما معنی مثبت هم داره.
پاسخ:
خب ثوابی که اینکار داره فوق العاده است.
ایشالله اومد خودم میام زودی اصلاع میدم.یک تا دو هفته ای مونده. درداشون کمتر شد.
پاسخ:
سلام
نه فعلا نیومده.
پاسخ:
سلام
منظور از فتنه جنبه منفیش نبود.
پاسخ:
سلام
چه خوش خنده اید شماااااا
چه کرده این کلوچه!!!!!!!
پاسخ:
نه ok
من در این وبلاگ تا حالا یک بار هم به اسم کسی دیگه نظر نذاشتم و از این خاله زنکی ها خوشم نمیاد.هر حرفی داشته باشم با جرأت تمام به نام خودم در نظرات یا پست میزنم.
این آشنا رو هم به جون خودم نمیشناسم و بعضی ها حدس میزنن کی باشه اما من حدسم نمیتونم بزنم.
آشناااااا ببین داری فتنه ایجاد میکنیداااا خودتون رو لو بدید خوووووو
پاسخ:
آفرین خوبه بعضی جاها آدم این حس رو مغلوب کنه.
مشورت چرا؟؟؟؟ اگه سن و شهر مطابقت داره خود کلوچه گزینه خیلی خوبیه ها.بالاخره مثل خواهرمونه و دوست داریم همین جا شوهرش بدیم.
پاسخ:
سلام
نه دیگه لنگ ظهر نشد.
ممنون از لطف شما.(نگاه خوشحالانه)
یعنی دلتون میاد بزنید؟(نگاه مظلومانه)
ان شالله در نسل ما این اولین و آخرین رنجنامه خواهد بود.
شما هم دعا کنید
پاسخ:
مشکوک میزنیدا !!!!
شبیه یا هم تراز یعنی چییییییییی خووووووو؟ ظاهرا منظورش این نبوده.
زیر دیپلم بحرفید.
پاسخ:
چییییی؟
من که نفهمیدم چی نوشتید!!!
پاسخ:
قضیه داره پلیسی میشه.(نگاه پلیسانه)
پاسخ:
سلام
بله حتما باعث افتخار ماست مادرجان.(نگاه محبتانه)
مادر بزرگ خوبی مثل شما یک نعمت بزرگ و با ارزشه.(نگاه مفتخرانه)
پاسخ:
سلام
ههههههههه جالب بود.
ممنون
پاسخ:
سن بلوغ در پسرا که کمتر شده اینم سند:
http://jahannews.com/vdcji8etyuqeoxz.fsfu.html
دخترها هم که عقلشون زودتر میرسه.
پاسخ:
بله واقعا همینطوره و وبلاگ خودتونه.
اصلا میخواید کلید رو بدم خدمت مادر ساره و ما بریم ؟
مادر جان میخواید براتون یه وبلاگ درست کنیم؟ خب شاید خانم ها اینجا راحت نباشند؟
مهتاب خانم یادمه مهندس بود و میتونه بهترین وبلاگ رو براتون درست کنه و در این زمینه ها مطلب بنویسید.
پاسخ:
سلام
دلسوزی و مهربانی شما بر ما ثابت شده است.بخیال حرف دیگران.
پاسخ:
سلام
اوهومممم وظیفه است. (نگاه مرموزانه)
پاسخ:
بحث حساسیت نیست و بحث چیز دیگه است.
ممنون
پاسخ:
چه احساساتی به در می کنیدددددددددد.
درد زایمان رو ما تو نه ماه کلا داریم. مخارج و قسط ها و کارها و ....
خودشون اصرار دارند وزن بچه زیاد بشه.
پاسخ:
دعا کنید خدا اصلش رو بده بچه هم بعدش میاد.
پاسخ:
این مادر ساره آخر مشتری های ما رو میپرونه.(نگاه حسوددددددددانه)
پاسخ:
بله زیاد خوردند.
با تمام احترام نگم امنیت بیشتر دارم. خیلی علاقه دارید بدونید ایمیل بدید تا بگم.چکار کنیم دلمون نمیاد کسی رو به حاجت رد کنیم.(نگاه مظلومانه)
آماده ایم/
ممنونننننن
پاسخ:
نفهمیدم یعنی خاطره شیرین گذشته رو بنویسم یا چیزی که دوست دارم اتفاق بیفته
پاسخ:
بله اما مهمتر سیرته
پاسخ:
اوهوممممم .ممنون
مهم سیرت هست نه صورت.بعلههههه
ان شالله.