خرابکاری آقازاده
با سلام
دیروز جاتون خالی با چندتا از دوستان رفته بودیم باغ،شکر خدا خوش گذشت اما بعضی رفتارهای سرکار همسر ما رو اذیت میکرد.
مثلا آقازاده نازنین ما دیدیم که خرابکاری کرد اونم از نوع بزرگ یا شماره 2 دیگه نمیدونم شما چی به این میگید و مودبش چی میشه.
طوری خرابکاری کرده بود که شلوار هم زده شده بود.
ما حیاط باغ بودیم و خانم ها که هوا کمی سرد بود داخل اطاق بودند و بچه ها هم بیرون بازی میکردند.
وقتی آقا زاده خرابکاری کرد شروع کرد گریه کردن و من دیدم اوضاعش خرابه و تمییز کردنش هم کار من نیست و از طرفی هم لباس ندارم سرکار همسر رو از اطاق صدا کردم که بیان بیرون برای شستن بچه و اینکه شلواری بیارن تا عوض کنیم.
ایشان اومدند وقتی صحنه رو دیدند ناراحت شدند اما ناراحتی بیشترش برای این بود که چرا منو صدا کردی اومدم بیرون؟ چرا خودت نشستی و تمییزش نکردی؟
خلاصه کلی گوشه باغ غرر زدند که چرا منو صدا کردی مگه خودت نمیتونستی تمییز کنی؟
گفتم خوب شلوارش چی؟بر فرض شستم شلوارش که پیش شماست و باید می اومدید و...اما کو منطق و فهم؟
بعد که شب رسیدیم خونه طبق معمول از شام خبری نبود و گرسنه سر به بالین گذاشیم.
عجب وقتی بعضی مطالبتون رو میخونم حرصم میگیره نمیدونم چرا این خانمت این همه قدر نشناسه یعنی همون خرابکاری رو باید میدادی دستش و مجبورش میکردی دور باغ بچرخه
ببخشید ولی احساس میکنم اصلا حس مردانگی نداری شما دلم میخواد تمام موهام رو از دست این شل بازیاتون بکنم