با سلام
بعضی موقع که به زندگی خودمون نگاهی میکنیم و خدمات پدر و مادر رو می بینیم فقط نصفه خالی رو توجه داریم. اینکه مادرم فلان جا کوتاهی کرد و یا کمتر محبت کرد و یا مادر خوبی نبود و ... اما به این فکر نمیکنیم که چقدر سختی کشید تا من از یک روزگی به این سن رسیده ام.
در شکم مادرم بودم چقدر ویارها و استرس ها و نگرانی ها و درد زایمان و...
شیرخوارگی و گریه های شبانه و بیدار موندن تا صبح مادر و...
مریضی ها و بیداری های شبانه و سر زدن آنی به آنی در نیمه های شب و...
پخت و پز و نظافت خانه و شستشوی 20 الی 30 ساله لباس های من و...
نگرانی درس و قبولی در امتحانات و کنکور و...
دغدغه و تلاش در ازدواج و تشکیل زندگی من و ...
و ....
تا فردا صبح هم بخواهم بنویسم نمی توانم تمام خدمات این فرشته زمینی را بشمارم و دست و عقلم قاصر است.
یکی از رفقا نقل می کرد وقتی بچه بودم تو خونه آب جوشی روی بدنم ریخت که خیلی بد وضعی بود. مادرم به تنهایی با نگرانی و گریه و اضطراب مرا بغل گرفت و تا بیمارستانی که چند کلیومتر فاصله داشت دوید و حتی حواسش نبود که کفشی به پا کند. تمام مسیر رو مادرم دوان دوان و پا برهنه رفت و من در آغوش گرم او بودم. وقتی به بیمارستان رسید پرستارها گفتند خانم کف بیمارستان رو خونی کردی. و اینجا بود که مادرم متوجه شد کفش به پا نداشته و همه کف پای او پوستش رفته ولی دریغ از ذره ای درد. چون همه چیز او در خطر بود و باید به بیمارستان می رساند.
بله اینه مادر که قاصریم از تشکر و قدردانی از او. اما با همین زبان قاصر می گویم مادجان همه چیز منی و از خدا بهترین ها رو برایت در این دنیا و آخرت می خواهم. دستت را همیشه هنگام دیدنت بوسیدم و حال از دور پایت را می بوسم.
*** روز زن بر همه مادران و همسران مبارک. ***
پ.ن: خیلی سخت نگیرید به شوهرجانتون که چرا هدیه کم ارزش خریده و یا اصلا نخریده و یا یادش نبوده. مهم این هست که کنارتونه.
پ.ن : منم یه هدیه ناقابل خریدم و میدونم تشکر نمیکنه و میگه این چیه خریدی و ... اما خب من وظیفه خودم رو انجام میدم.
پ .ن : خواهران من این مادر نیست و یک فرشته الهی است، او را از شوهران خود دور نکنید.بدانید خود شما هم یک روز عروس دار می شوید.
پ.ن: فردا رو متفاوت باشید. در اخلاق و ظاهر و خدمات دهی.