رنجنامه های مرد متأهل

دلنوشته ها و درد و دل هایی که هیج کجا غیر از اینجا نمی توانم بیان کنم.

رنجنامه های مرد متأهل

دلنوشته ها و درد و دل هایی که هیج کجا غیر از اینجا نمی توانم بیان کنم.

رنجنامه های مرد متأهل

با سلام
گفتم با کسی که نمی توانم درد و دل کنم و از مشکلات و تنهایی هایم بگویم.لذا آمدم اینجا تا خودم را تخلیه کنم.
نظرات رو چون فرصت نمیکنم بدون پاسخ تایید میکنم و یا مختصر پاسخ میدم لذا خرده نگیرید.
تنهایی های من پایانی ندارد
از دیروز تا فردا بر بوم دل تنهایی را نقش زده ام
تنهایی را ستوده ام
تنهایی را بوییده ام
تنها یی را در کنج دل نهاده ام
و اکنون از تنهاییهای دل می نگارم

آیدی کانال : https://t.me/rangnamee
یا : @rangnamee

طبقه بندی موضوعی
نویسندگان
آخرین نظرات

درد و دل های یک دوست

شنبه, ۶ دی ۱۳۹۳، ۰۹:۲۸ ق.ظ

با سلام

یکی از دوستان که درد و دلی کردند و به قولی هم درد ما هستند نکاتی رو نوشتند که گفتم حتما مفیده دونستنش برای شما و اگر راه حلی هم هست بفرمایید:

سلام ممنون از نوشته خوبتون می خوام به خانومایی که نظر دادن ماجرایی زندگی خودمو تعریف کنم اونوقت خودشون قضاوت کنن که کی بی انصاف هست البته هر زندگی شرایط خودشو داره ،  جملات نوشته شده در این پست حرفهای همسر منم هست:

  ۱_منم روزی ۱۴ ،۱۵ ساعت کار می کنم شاید فقط یک روز در ماه فرصت کنم بعد الظهر بخوابم اون وقت بهم می گه چقدر می خوابی همش خوابی  حالا جالبه بدونین دو ماهه داره می ره سر کار هر روز بعد الظهر ها می خوابه بدون استثنا

۲_ قبل از اینکه بره سر کار من حتما بایستی بعد از کار روزانه پسرمونو ببرم پارک یه یکی دو ساعتی بازی کنه می گفتم خانم شما که خونه ای ببرش می گفه وظیفه  توست من از این کارا خوشم نمی اید

۳_ اون می تونه و حق داره در تمام کارهای خانواده خودش دخالت کنه و حتی منم باید هر کاری ازم بر می اد انجام بدم ولی من حتی حق ندارم از خواهر کوچکترم یه سوال ساده بپرسم فلانی درس می خونی و بابت این سوال چند روز قهر و دعوا

۴_ ایشان بایستی در تمامی مناسبتها بهترین کادو ممکن رو براش خانوادش ببره ولی من یه بار که طی مدت ۷ سال یه هزار تومنی برای خانواده خودم خرج کردم چند روز دعوا قهر

۵_ می دونید خانواده من اجازه ندارن به همراه من زنگ بزنن

۶_ می دونید من مجاز نیستم بدون اجازه همسرم یک ریال خرج کنم و یکی از کارهای دایمی ایشون کنترل تلفنها و اس ام اسهای گوشی منه

 ۷_ براش یه گوشی خریدم که حد اقل ۲۰ برابر گوشی که دست خودمه ارزش داره و یه بار می خواستم برم ماموریت خارج از کشور گفتم گوشی تو می دی ب چند روز ببرم باهاش چند تا عکس بگیرم ... گفت مال خودمه نمی دم  

 ۸_  هر چی پس انداز کردم و کمکی که بابای بیچارم کرد یه اپارتمان نقلی خریدم زدم به نامش اولش گفت که کار مهمی نکردی اصلا این اپارتمان مال خودم بودمو و.  .... یه بار بی پول شدم یه خورده از اجاره اپارتمان رو بهم قرض داد سر یه ماه نشده کلی جنگ و دعوا راه انداخت که پولمو بده پولمو بده رفتم قرض گرفتم پولشو دادم

۹_ چند وقت بود گیر داده بود بزرگترین ارزوم اینه که برم سر کار تو این اوضاع بیکاری که فوق لیسانسو متخصص بیکاره براش یه کار خوب و ابرومند پیدا کردم رفته سرکار هنوز ۲ ماه نشده برام شاخ بازی در می اره   و .....

اگر بخوام بگم تا صبح می تونم بگم. بعضی از خانمها عقیده و باورشون اینه تا می شه و جا داره باید پدر مرد در بیاری  ولی به نظر شما خانمها یه همچین زنی دوست داشتنی هست و می تونه عشق مردش بشه   ترا بخدا اگر مرداتون مشکل اساسی ندارن اذیتشون نکنید بخدا تو این دوره زمونه  خیلی ازمردها مظلومن.


یه چیز دیگه خیلی خسته شدم راهنماییم کنید ترا خدا باهاش چکار کنم برا پسرم گلم خیلی ناراحتم و عذاب وجدان داره داغونم می کنم

شب همگی بخیر

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۳/۱۰/۰۶
مرد تنها

نظرات  (۶۰)

این واقعا بسیار پیچیده در این پر از زندگی فعالیت برای گوش دادن اخبار در تلویزیون، بنابراین من به سادگی از اینترنت برای این منظور استفاده کنید، و آخرین اخبار را دریافت کنید.

با وجودی که من خودم یه زنم اما اینهایی که گفتی معذرت میخوام برمیگرده به بی عرضگیت .اخه مگه ما یه جهنم بیشتر داریم چرا توی این دنیا برای خودت جهنم درست کردی

مدیریت رفتاری ناری ورگرنه خانمت نمی تونست اینطوری سوارت بشه شما هم فکر می کنی همه زنها این طوری اند

شما یه زن مومن تحصیل کرده و اگاه بگیر ببین چقدر زندگی شیرینه

برو بمیر D:
من خودم نطر شخصیمو میگم از مردهایی ک صلابت ندارن و بله قربان گو هستن بشدت بدم میاد مرد در کنار مهربونیش باید قاطع باشه مردی ک انقدر نقطه صعف میده دست زنش... و مثلو از ابروش میترسه داره به خودش و زنش خیانت میکنه خ دشو ک میکشه زنشم تبدیل میکنه ب یه ادم معرور خود بزرگ بین بابا جون نکنید این کارو این بچه هایی ک به وجود میارید فردا زور گو میشن اخه مرد انقدر....برادر من پول قرص کردم یعنی چه...چرا لوس بازیاشو تحمل میکنی...چرا کوتاه میای...خدایا
سلام و خسته نباشید درد و دلاتونو خوندم اما این پست یه جوری بود ک باید حتما نطر میدادم
سلام و خسته نباشید درد و دلاتونو خوندم اما این پست یه جوری بود ک باید حتما نطر میدادم
سلام، نمیدونم اصلا نظرا رو میخونید یا نه، اما خب این آقا خیلی صادقانه دردو دلاشو نوشته بود، منم دوس دارم بگم تا بدونید همیشه یه زن نیست که زندگی رو به کام شوهرش تلخ میکنه گاهی مردا هم ...
بعد از فوت پدر به خاطر مشکلات شدید با برادرم و نداشتن هیچ درآمد و پشتوانه ی مالی تصمیم گرفتم به اولین خواستگارم جواب مثبت بدم ، بنابراین سر همین تصمیم به همسرم که تو اون شرایط ازم خواستگاری کرد اوکی دادم.درعرض یک ماه ازدواج کردیم و طبقه ی بالای خونه ی پدر همسرم ساکن شدم.من دانشجو بودم و شوهرم جوشکار، با یه درآمد نه چندان خوب که البته همون هم باید خرج زندگی هر چهار تامون شه، یعنی من و پدر و مادر همسر و خود همسرم.چون پدر شوهرم بیکاره.بماند که وعده های ناهار و شاممون رو هم پایین میخوریم، در مجموع وظیفه ی پخت و پز و حتی رفت و روب طبقه ی پایین هم به عهده ی منه.دروغ چرا، گاهی به همسرم غر میزنم که من ازدواج کردم که کنار شوهرم زندگی کنم نه کنار پدرو مادر همسر ، تازه اونم با کلی مسولیت اما خب دست و بال همسرم خالیه و کاری از دستش برنمیاد.هر آدمی با هزارو یک امید ازدواج میکنه ولی من خب به خاطر شرایط نه چندان خوب مالی باید از خیلی خواسته ها چشم پوشی کنم.زن بودن تو یه فامیل که همه از نظر مالی از تو سطح بالاترن خیلی سخته....شوهر من 31سالشه اما حتی 500هزار تومن هم برا آیندمون پس انداز نداریم، نه خونه ای که برای خودمون باشه نه ماشینی نه هیچی.فقط خدا میدونه همون چندر غاز در آمد هم وقتی خرج زندگی خودمون و پدر شوهرم و مادر شوهرم میشه چقدر غصه میخورم اما خب اعتراثی نمیکنم...البته گاهی با گریه میگم که چرا اومدی خواستگاری من؟ که بیام برا پدر و مادرت پخت و پز کنم و رفت و روب!شوهرم مهربونه اما با مهربونی نمیشه کاری از پیش برد...خیلی دلم غم داره اما ....بیخیال
پاسخ:
سلام
زندگی بدی ندارید ناشکر نباشید.
خب معلومه ک شما زیادی پر توقعش کردی. هرچی میخاد فراهم میکنی اون وقت انتظار داری این کارارو نکنه 
شما هم خیلی ساده هستین وصبور و فکر میکنین ک اینطوری خوبه... آره درسته نمیگم بده ولی وقتی شرایط این طوریه نباید شما این طور باشی... 
همیشه خوب نباش همیشه در دسترس نباش تا واسش عادی نشه و وظیفت ندونه.... بعضی وقتا هم در دسترسش نباش باهاش انقد خوب نباش انقد در مقابل کاراش مظلوم نباش... 
بازم میگم خیلی پر توقع شده...
ولی ب نظر من ک دور این طوری مرد باید گشت والا بخدا. قدر شمارو نمیدونه... 
کلا انسان ها اینجوری هستن قدر داشته هاشونو نمیدونن... 
موفق باشید.
چرا خو...؟؟؟؟؟؟
آخه گوشی هم چیزه که نمیدی واقعا که بعضی زنا هنوز توو دوران کودکیشون موندن.. من زیاد ایجور زنا رو ندیدم البته زن دادشم شاید ی جورایی اینطوری باشه چون واقعا بین  ما و داداشمون فاصله انداخته. من خودم عروسم شاید دلخوشی نداشته باشم از مادر شوهرجان (نگاه صادقانه)بخاطر حمایت نکردن از پسرشون توو هیچ زمینه ای اما هیچ وقت کاری نمیکنم فاصله بندازم بینشون همیشه خودم بش میگم ی زنگ بزن یا خرید کنیم واسشون چون کلا خانواده سرد و بی محبتن....
گوشیه منه :)))))
ب نظر من اینجور خانوما باید مجرد بمونن تا قدر عافیت بدونن ...
والا...



با سلام 
ببخشید این پستتون رو تازه خوندم نمیدونم هنوزم نظراتمونم میخونن یا نه ولی آ قامحمد یه چیزی با این چیزاییکه خوندم مطمئنم خانمتون بی نهایت عاشق شماست و شما دوست داره چون نمیخواد شما رو با کس دیگه ای شریک بشه حتی پدر مادرتون چون این مشکل رو منم داشتم اوایل ازدواجم همسرم به شدت بهم وابسته بود به همه حسودی میکرد و منو تو تنگنا قرار میدادجوربکه رابطمو نه تنها با نامحرما بلکه بامحرمام حتی با . بابام تا حدودی محدود کردم و گوشه گیر شدم ...همسر شماهم به مشاوره نیاز داره خودتونم به مشاوره نیاز دارین چون خیلی خیلی ساده این و معلومه ته دلتون دوسش دارین و واقعا میخواین زندگیتون روبراه بشه .....اوناییکه راحت حرف از طلاق میزنن و واقعا نمیتونم درک کنم ....امیدتون به خدا باشه و تمام تلاشتون رو بکنین که هم خودتون هم همسرتون. تغییر کنین و زندگی شادی در کنارهم داشته باشین. هیچوقتم خسته نشین درمورد خونتون هم زیاده روی کردین درسته که دیدی که شما داشتین قابل ستایشه ولی همه مثل هم نیستن شما میتونستی برای ابراز علاقتون نصفشو به نامش بزنید ...واینکه مثلا برید خونه مامانتون نذارین بخاطر این چیزا بین شما و خونوادتون فاصله بیفته ...کاری کنین که خانمتون به جای حسادت به عزیزاتون مثل شما اونا. رو دوست داشته باشه حتی بیشتر ...من الان شوهرم با بابام مثل دوتا رفیقن یخورده حسودیشم. بخاطر فاصله ی  سنی. کمشون بود چون بابام خیلی جوونه ....شما هم باید از هر راهی برای نزدیک شدن اونا به هم استفاده کنی بیشتر مردونگی به خرج بدی و زیادی خودتو تو اسارت خانمت. نذار ....الان انگاری شما خانم خونه این و ایشونم آقای خونه جاتون باهم عوض شده ...خلاصه اینکه کم نیارین. 
ببخشید که سرتون رو درد آوردم امیدوارم زندگیتون روبراه بشه و روز به روز شادتر بشین ...حداقل بخاطر فرشته کوچولویی که هدیه خدا به شماست سعیتون رو بکنید 
برو بابا طلاقو برا چی گذاشتن
سلام.پیشاپیش سال جدید رابهت تبریک میگم وازخدابرای همه ی آقایونی که مثل تو محبت واقتدار راجابجاکردندودرگذشته  اذیت شدندآرزوی روزگاری خوش وسربلندی وسلامتی درجمع خانواده را دارم.باشدکه دلخوش باشیدورستگار
پاسخ:
سلام
ممنون .ما هم عرض تبریک داریم.
ان شالله
اگه این داستان واقعا واقعیت داره یعنی به خانم تون خیلی رو دادید!!!!!!!!!! شما حق ندارید حق خانواده تون رو فدای خانم کنید
ادم در هر لحظه ای باید ببینه حق چیه و به حق عمل کنه. اون جوری زندگی شیرین میشه. مثلا چرا خونه رو به نامش کردید؟؟؟ حقش بود؟؟؟هدیه به خاطر آزار و اذیت هاش؟؟؟؟ که فکر کنه پس راهم درسته واقعا تا می تونم باید شوهرمو عذاب بدم تا همه کار برام بکنه؟؟؟
و اینکه مرد باید اقتدار داشته باشه و یه جاهایی جذبه بگیره تا مرد باشه. نه انقدر ترسو و ضعیف.
زن ها عاشق قدرت و اقتدار مرد می شن.شما نباید جوری رفتار کنید که مردانه نباشه. البته به نظرم شما نیاز به مشاوره برای چگونگی رفتار با خانم ها نیاز دارید.مرد بودن تعریف داره اما به معنای داد و فریاد و سختگیری و کتک زدن هم نیست. مثلا شما بگید چرا بدون هماهنگی من برای خانواده ت کادوی گران قیمت خریدی؟ باید با من هماهنگ می کردی شاید من اوضاع اقتصادی م خوب نباشه.
یا اصلا گاهی بهش بگید تو شوخی و خنده که انقدر اذیت می کنی می زارم میرم هاااااااااااااا، یه کم به خودش بیاد
فقط میخام بگم خاک تو سرت ک نمتونی زندگیتو کنتر کنی
پاسخ:
حرف دل خودمو گفتید.
وحشتناکه!!
به نظرم این خانم به یک مشاوره اساسی نیاز داره.
هرچند,برادر طفلک خودم هم گرفتاره.
بطوریکه الان هیچ انگیزه ای نداره,بچه دومش توی راهه و بعضی وقتا از بابام پول دستی میگیره...

خدا عاقبت همه رو به خیرکنه..
به نظر من این آقا بسسسسسسسسسیار بی عرضه تشریف دارن و کاملا حقشونه که یه همچین همسری گیرش اومده
مخصوصا اونجا که میگه :می دانید خانواده من حق ندارند به هراه من زنگ بزنند
پاسخ:
اوهوممممممم
میگم برادر مگه چه تعداد اززنها این جوری هستن که شما میفرمایین؟
درصد بسیار ناچیزیه انصافا
بی انصافی نکنید غالب اوقات اقایون هستن که زندگی روبه کام زنی که با هزار ارزو اومده تلخ میکنن
سلام یه جوری درددل میکنید انگار نه انگار که مرد هستید . اگه کسی از زندگیش ناراضیه باباش ظلم میشه الاطلاق را گذاشته برای همین مواقع خیلی ناراحتیم چراجدانمیشین ?! چون خودتون لیاقتتون همینه چشمه از خودش باید بجوشه ک

دکتر احمد برجعلی

یه مرکز مشاوره هست گنار پارک ساعی که 5شنبه اول هر ماه از صح وقت می دهند و قیمتش عالیه

مطب خودشون قیمت بالاتره

پس اگه باید صحبتهای همسرش رو هم شنید لطف کن شما هم یکطرفه ننویس مشکل مردم رو ...وقتی یه طرفه س چطور مشکل حل شه ...بی معنی...
پاسخ:
از هیچی بهتره
با سلام
خانم شما فردی هستند که به دیگران اعتماد ندارند  و احساس امنیت رو در خانوادشون تجربه نکردن....باید از نظر اعتقادی روش کار کنید..البته اگر خودتون مرد مومنی باشید..درک می کنید که هر چه به خدا نزدیک تر باشیم کمتر در گیر مادیات می شیم.....
سلام....ولی فکر میکنم وقتی زنی هم مثه من خونه رو غرق آرامش کنه مردش به جای قدردانی پررو و بی خاصیت میشه خانواده ش هم پررو تر و شعور تر ....منه بدبخت هیچ یک از کارای زنای شما نمیکنم اما هر روز دلم میشکنه از دست مردی از جنس شما ...شما باید این بلا سرتون بیاد تا بفهمین زن خوب چیه تا معنا و مفهوم آرامش و عشق رو بفهمید ...در ضمن اگر قدرت و اعتماد به نفس خودتون رو به خانمتون نشون داده بودید جرأت نمیکرد چنین رفتارای زشتی بکنه. ..زنی که اصالت و فرهنگ خانوادگی داشته باشه هیچوقت این رفتارای رده پایین رو نمیکنه و حیف سوادی که چنین زنی داره. ..و اینکه آقا شما خودت خودت رو کم نشون دادی قدرت و شخصیت مردونه ات و ناراحتی مردونه ات رو نشون ندادی تا ازت حساب ببره و قبل از این که دوستت بداره بهت احترام بزاره ...تموم 
پاسخ:
باید صحبت های همسرش رو هم شنید.
یک طرفه به قاضی نرید.
پاسخ:
شما حرفی دارید بفرمایید تا کمکی بود دوستان بگن و قضاوت کنند.
کاش واقعا انصاف داشتیم و یک طرفه به قاضی نمیرفتیم .ایشان نصف متنی که از مظلومیتشون نوشتن دروغ محض ازشون که میپرسم میگن طبیعیه یه کم بزرگ نمایی کردم. خانم ایشون زنی نیست که بگه پولم بده .وهیچ پولی هم به ایشون داده نشده وایشون به این راحتی این دروغ میگه و...اینو فقط برای کسانی گفتم که یک طرفه قضاوت نکنید.
پاسخ:
سلام
اما بنظرتون کمی در کارهاتون سختگیری نمی کنید؟
هر دو اشتباه دارید اما بهتر نیست دنبال حلش باشید؟
بنظرم اینجا هر دو بگید راحت میشه قضاوت کنیم.
فقط به عنوان یه برادر عرض کنم قدر زندگیتون رو بدونید و بخاطر بعضی مسائل پوچ خرابش نکنید و منظورم به آقا محمد هم هست.
همه عیب و ایراد دارن و هیچکسی کامل نیست و بهتره با کمک هم حلش کرد نه با لج و لجبازی روز به روز زندگی رو جهنمی کنیم.

من با نظر آشنا موافقم.خیلی خوب وکامل راهنمایی کردند.
هستی جان فقط بخاطر گل روی تو فیتیله آمپرمو کشیدم پایین....این اعصاب ی کلوچه ایرانیه [آیکون لرزش دست شدید]...منِ کلوچه صلاح این مردم رو میخوام ولی کیه ک گوش کنه....اگه یک درصد ب توصیه های من(توو همه زمینه ها) عمل بشه الان مملکتی داشتیم گل وبلبل:)))))

۱۰ دی ۹۳ ، ۱۱:۵۲ مهسا خانوم
سلام

من همین الان به طور رسمی و... موافقتم رو با حرفای کلوچه و فاطمه دارست (چرا اینقدر زنایی که اخلاقشون اینجوریه شانس دارن..... )عزیز اعلام میکنم



واقعا چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ مسئولین پاسخگو باشند

ایا واقعا در و تخته جور شدن؟
یا ضرب المثل خلایق هرچه لایق صادقه  در اینجور موردا؟
یا باید به اینجور مردها گفت نوش جووووووووووووونت

چند روز پیش یه سخنرانی از  حاج اقا تهرانی مرحوم  شنیدم درمورد روابط زن و شوهر بود که حرفش این بود: زن یا مردی که همسرش بد اخلاقه تو خونش غریبه غریب .....(جمله تامل برانگیزی بود من که کلی تحت تاثیر قرار گرفتم )

خدایا هیچ زن و مردی رو تو خونش غریب نکن

اللهی آمین
سلاااااااااااام ...
به به .... برید کناار صااحاابش اوومد ..
سلااام اقاای مدیر.. سلاامتی ؟؟ چه خبر قربااان ؟؟ شنااختین ؟؟
نشوون به اوون نشوونی که قراار بوود باا پراایدم از روو یکی رد شم که اتفااقااا الاان اسمشوو اینجاا تو نظراات دیدم .. پس هنووز زنده س.. بالااخره زیرش میکنم .. بزاار دیه ی اولی روو بدم ..

چه خبر آقاای مدیر ؟؟
ایشالااا این رووزا باا وجوود پیرهن پری , خوونتوون بووی بهشت گرفته .. حتمااا دلبری شده وااسه ی خوودش ..
واای واای مستاانه ... این هموون مستاانه ی عزیز خوودموونه ؟؟
مستاانه جوونم اگه خوودتی مــــــــــــوووووچ ...
یااد بااد آن رووزگااران یااد بااد ...
خوووب ... بااز یه جووک بی مزه از همووناایی که همیشه وقتی میگفتم هیشکی نمیخندید دااره میااد نووک زبوونم ..
فراار کنم تاا نگفتمش ..

اگه مستاانه نفهمه کی ام ؛ خوونش گردن خوودشه .. شماا ام همینطوور آقاای مدیر..

اینم وااسه ی پیرهن پری  مــــــــــــــوووووووچ ...

ای باابااا .. میگم حالاا که تاا اینجاا اوومدم یه جووک بگم بعد برم .. قبووله ؟؟

یکی دااشت می مرد ... به زنش میگه : بعد از من زن مش قربوون شووو ... زنش میپرسه چراا ؟؟

میگه : چند ساال پیش یه خر پیر دااشت .. بهم اندااخت .. میخواام تلاافی کنم ....

بخند آقاای مدیر .. کلی گشتم موورد داار نبااشه هاا ..

آقاا زااده روو ببووسین ..

پاسخ:
به به المیرا خانم
سلام و ادب
احوال شما؟ چه عجب؟ راه گم کرده بودید؟
همگی خوبند ممنون شما خوبی؟

مدتی بس دراز از نظرات پرشور و شاداب شما محروم بودیم ...
کلوچه جونم
حالا نمیخواد آمپر بچسبونی.فکر کنم با این عصبانیت حساب کار حسابی دست آقا محمد اومده دیگه.شما هم آروم باش تا آمپرت پایین بیاد .دیگه گوشش رو هم نمیخواد بپیچی.بچه خوبیه.حتما متنبه هم شده.
آرامش گلم.آرامش.
[آیکون کلوچه بشدت خشمناک از دست آقای محمد]
ادم ازدواج میکنه ک ب کمال برسه نه همون چیزایی هم ک قبلا داشته رو بزاره کنار و فقط دو دستی سفت عیال رو بچسبه.....اخه مگه میشه آدم خانواده شو کامل بزاره کنار چون خانوووووووووم خوشش میاد...خوشبختی در تعادل است آقای محمد...شماهم اگه از خانواده اش کسی بهش زنگ زد گوشیشو بکوب ب دیوار تا یاد بگیره خانواده ینی چی...کاملا اشتباه میکنی باید مث خودش باهاش برخورد کنی.....زیادی خوب بودن اصلا خوب نیست...از این ب بعد خاستی بری سرکار در خونه رو از پشت ی کلوم گنده بزن بهش بگو من خوش ندارم جایی بری تا متوجه شه شکاک بودن و مدام گوشی رو چک کردن ینی چی...تا میتونیییییییی بد باش و بدرفتار کن...خانوم شما خوشی زده زیر دلش والا...
آقای محمد حیف ک ور دستم نیستید وگرنه اون گوشتون رو میپیچوندم ک متنبه شید و این توصیه های منو ب گوشتون آویزون کنید....اوووووووووووووفففففففففففففف آمپر چسبوندم فشارم رفته لواشک وپفک برسونید لطفا....اگه همی الان صدای انفجار مهیبی وبلاگستون رو لرزوند بدونین من بودم ترکیدم بسکه این پست منو جوشی کرد......
سلام وصدسلام
اگر اینایی که گفتین واقعیه ویک طرفه نیست مشکل هم ازشماست هم ازخانوم.شما نباید اینقدر علاقه یا هرچیزی  که اسمش میذارید رانشون بدید.
چون بعضی خانوما اصلا جنبه ندارن.
وقتی دیدین خانومتون جنبه محبت نداره باید اپارتمان رانصفش به نامشون میزدید یااصلا نمی زدید.اینجور خانوما نباید خبر دقیق حقوق ودرامد راداشته باشن.عدم مدیریت درست شما که اجازه دادید ازاول درمورد روابط شماباخانوادتون تصمیم بگیره پنجاه درصد قضیه است ونداشتن ظرفیت ازسوی خانمتون که قدر روراست بودن شمارانمیدونن پنجاه درصد دیگر.به نظرمنم کوتاه امدن دردی رادوا نمیکنه.
۰۹ دی ۹۳ ، ۱۳:۴۲ همیشه عاشق
زن بد اخلاق درست شدنی نیست...
کوتاه اومدن بدترش کرده...
باید زور بگی و سفت و محکم باشی تا خودشو جمع جور کنه
مثل خودش از دعوا و قهر و ناراحت شدن بچه نباید بترسی..
زنتون کپی یکی از اقوامه...مرد گنده میاد خشک و خالی به مادرش سر بزنه  زنش زنگ میزنه که کجایی...از ترسش میگه بیرونم دارم میام...این مرد تقصیر خود بی عرضش نیست؟چه تصوری در مورد این اقا که دوست داره سواری بده باید داشت؟ این مثال بود

الان خانوما دوست دارن منو قیمه قیمه کنن اختمالا
نه من مجردم ،دارم طبق تجربیات اکثر خانمهایی که میشناسم میگم
۰۸ دی ۹۳ ، ۱۷:۴۰ مهسا خانوم
وبلاگم که خیلی وقته مبارکه

سلامت باشن تیله اینا رو میگم

راهنماییتون خیلی تخصص انگیزانه بود با تشکر کم(نیشخند)

راستی جناب قلی از مادر ساره خبر دارید از کی خبری ازشون نیست

تو وبلاگ تخصص دارم منتها نیس که شما دکتری گفتم  منه پروفسور شکسته نفسی کنم از شما کمک بخوام (نگاه فخر انگیزانه)

چقدم زود تایید کردی نظرمو اومدین وبم تلافی میکنم نگران نباشید بعلههههههههههههههه اینجوریاست

پاسخ:
سلام پرفسور شکسته نفس.
ممنونم
مادر ساره و خیلی ها دیگه بعد غیبت چند ماهه ما رفتند که رفتند.

سلام .
حرفایی که شما از خانومتون در جواب درخواست های شما دادن نقل کردید .عجیب بود. یعنی باید صحبت های ایشون در مورد شمارو هم شنید. باور کنین یکطرفه به قاضی رفتن نتیجه ش راضی برگشتنه !
من نه به خانم نه به اقا حق نمیدم و جانب داری نمیکنم . اما یکم اقا عصبی به نظر میرسید.سعی کنین اول ارامش خودتونو حفظ کنین . و اگر به زندگی مشترکتون علاقه دارید برای بهبود روابط اقدام کنین . توکل به خدا ان شالله مشکلتون قابل حله
به کلیه ی دسوتان توصیه می کنم کتاب مفاتیح الحیاة(مفاتیح الحیات) آیت الله جوادی آملی صفحات 253 تا266 روحتمامطالعه کننداحادیثی درباب حقوق زن وشوهربریکدیگرآورده شده.
۰۸ دی ۹۳ ، ۱۲:۵۲ آشنا* برای آقامحمد
اما به طورکلی نمیدونم چرامردای ایرانی همیشه خدایاازاین وربوم میفتن یاازاون وربوم!
یااقتدارشون بیش ازحدوخشن هست مثل اکثرمردای زمان قدیم که البته درزمان حال هم امثالشون هستندیاملاطفت وکرنش بیش ازحددارندمثل خیلی ازمردای این دوره زمونه که اختیارشون روبه کل دادن دست زنشون وزندگی شون میشه نظیرزندگی شماو.....
برادرمن شمااختیارت رودادی دست خانمت اون هم اختیارش روداده دست نفسش ونفس خانمتون هم سوارخرمرادش شده ومدام می تازونه واین شده وضع زندگی تون!
به نظرمن زن وشوهرهردوبایدتوی زندگی سیاست همسرداری یادبگیرن واین نیست که فقط بگیم زن بایدسیاست داشته باشه یامردفلان باشه ویکی ازمهم ترین این سیاست هااینه که اول همسرت روامتحان کنی وظرفیت سنجی کنی وببینی که آیاهمسرت ظرفیت محبت هایی روکه تومیخوای بهش بکنی داره یانه ؟واگرظرفیت داره چطوری بایدبهش محبت کردقطره چکونی یاگالنی!!!
اگه موقعیت شناس باشیم ومدیریت زمانی مون مطلوب باشه می فهمیم که چه زمانی بایدبه همسرمون بال وپربدیم و بال به بال هم پروازکنیم تاباهمدیگه اوج بگیریم وبرسیم به عرش سعادت وخوشبختی.

یه مثال بزنم تابهترروشن بشین:فکرکن شمابه یه آدم خیلی تشنه که چندروزه آب نخورده رسیدین که ازفرط تشنگی دیگه مرگش روجلوی چشماش میبینه شماهم آب داری ومیخوای بهش آب بدی حتماشنیدی که به آدمایی که مدت زیادیه آب نخوردن چطوری بایدآب داد: بایداول یه دستمال ترکنی وباهاش لب وزبونش رومرطوب کنی وچندباراین کارروبکنی وبعدچکه چکه آب بریزی توی دهنش وکمی صبرکنی ودرنهایت جرعه جرعه بهش آب بدی،حالااگه همین آدم رویه دفعه ای بخوای یه پارچ آب بدی میدونی چی میشه ممکنه بااین کارشماخیلی ازاندام های حیاتیش مثل کبدوکلیه آسیب ببینه وبراش دردسرسازبشه و.......
پس نتیجه اینه که برای همه ی آدماوزن هاوحتی مردهانمیشه نسخه واحدی پیچیدوبه طوریکسان محبت کردوچون فلانی خانمش رودوست اشته ورفته خونه به نامش زده منم بایدفلان کنم یااگه فلانی برای شوهرش فلان کرده منم بایدفلان کارروبکنم چون طرزنگرش اون شخص به زندگی وایده آل هاش +شرایط محیطی وخانوادگی که دراون رشدکرده وتربیت یافته وخیلی فاکتورهای دیگه باهم فرق میکنه،واینه که به بعضیابایدقطره چکونی محبت کردبه بعضیها لیوانی ........وبه بعضی هاحتی گالنی هم که محبت کنی بازم کمه واون قدرباوجودوباظرفیتن که خودشما کشش دوباره پیدامی کنی برای محبت کردن بیشتربه اون فردباجنبه.اگه میخوای زندگیت رونجات بدی حتمابایدتوی زندگیت یه تجدیدنظروتجدیدعملی بکنی دیگه این زندگی توئه  وهیچ کس بهترازخودت نمیتونه درستش کنه به قول معروف"این خریه که خودت بردی بالای بوم حالاهم بایدخودت بیاریش پائین!"
البته امیدوارم شماودوستان منظورضرب المثل روبگیرین وکسی فکرنکنه من خدای نکرده خانم شماروشبیه چیزی مثال زدم!
وامانکته آخراگه تمام راه هارورفتی وبازهم همسرت اخلاق ورفتارش درست نشدبدون که خداوندداره باهمسرت میزان صبرودرایت وایمان شمارومحک میزنه شماتاجایی که لازمه عقلانیت ودرایت وبعدازهمه ی اینهاصبربه خرج بده وباقیش روبسپاربه خدا وناامیدنشو.
مرحوم دولابی(ره)توی کتاب "کیمیای محبت" میفرمایند:برای مومنان دنیامحل غمه،برزخ غم وشادی وقیامت سراسرشادیه.کاش باوجودتمام سختی هایی که درزندگی هامون میکشیم آخرکارمون شادی وسربلندی وعاقبت به خیری باشه وخسرالدنیاوالاخره نشیم.

۰۸ دی ۹۳ ، ۱۲:۲۲ آشنا* برای آقامحمد
سلام وقت بخیر
ازوقتی آقای مدیراین پست روگذاشتن میخواستم براتون کامنت بذارم ولی وقت نمیشد! اتفاقامنم میخواستم سایت دکترحبشی روبهتون معرفی کنم شایداسم ایشون روشنیده باشین،به نظرخودم که چندتاازسی دی های ایشون روگوش کردم وهمچنین مراجعه به سایت شون برداشتم این بوده که انسانی متعهدومسئول وخبره درکارشون هستن،میتونین توی سایت شون مشکلتون رومطرح کنیدحتی شماره همراه ایشون هم توی سایت هست میتونین باهاشون تماس بگیرین،دفترشون هم مشهده.
آدرس سایتشون:
 مجتمع فرهنگی شاهدان: http://mf-shahedan.com/newindex.php
قسمت "درخواست مشاوره" برای طرح مسائل ومشکلات هست،ازقسمت "مشاهده موضوعات" هم میتونین سوالات عمومی دیگران که به اونهاپاسخ داده شده روببینین.
انشاءالله که به نتیجه مفیدی برسید.


سلام خدمت اقا محمد
به نظر من که عمری با مشاور سروکار داشتم البته نه برای مشاوره بلکه مادر و زندایی و ... بنده خودشون مشاور بهزیستین بگذریم...
ادم تا نخواد مشاوره نمیتونه کاری کنه بلکه بهترین راه مدارا و سازشه شما باید طوری رفتار کنید که حس حسادتش برانگیخته نشه و اینو بدونید که اگر زنی به شوهرش حسادت کنه حتما خیلی دوسش داره و نمیخواد با کسی تقسیمش کنه پس گام اول برطرف کردن این سوءظن ها با اعتماد سازی و جلب رضایت هستش...
هر مشکلی هست بگید تا من مشاوره کنم!(نگاه مغرورانه)
در ضمن خیلی خوب میشد یه وبلاگ میزدنین که ما اونجا نظر میدادیم وقتی در عرض 2 دقیقه میشه وبلاگ زد چرا نمیزنید؟؟؟

پاسخ:
سلام
مشتری های ما رو نپرون خانم(نگاه حسودانه)
این وبلاگ خود آقا محمده و چه بهتر چند مرد باشیم و از خودمون بگیم تا تنهایی.
۰۸ دی ۹۳ ، ۱۰:۱۰ مهسا خانوم
سلام
صبح نزدیک به ظهر همگی بخیر

یه سوال فنی تخصصی جناب قلی !(راستی تیله گلی جیگیل چطورن؟)
این عکس مردای تنهای غریب افتاده فلک زده غمگین زانوی غم بغل گرفته ی در جاده بی انتهای زندگی و بعضا همراه دوست درقایقو دشت و دمن و.... رو از کجا میاری ؟ بگو منم برم پیدا کنم البته از نوع دخترونشو (نگاه منتظر)
زودی بیا تایید کن بی زحمت اقا قلی
با تشکر
پاسخ:
سلام مهسا خانوم
وبلاگتونم مبارک
خوبه گلی جیگیل ممنون.سلام دارند
خب یه مدتی باید وبلاگ داری کنی تا متخصص بشی.
مشکل از آقاست.مرد نباید اجازه بده تا این حد زن رو سرش سوار بشه.این دیگه زیادی کوتاه اومدنه و اصلا خوب نیس
دستش درد نکنه خوب کاری میکنه دم مردشو میچینه،شما مردها باهاتون مهربون میشن خیلی ببخشیدا هار میشین. مخصوصا از موارد 4/5/6/2 خیلی خوشم اومد دمش گرم 
پاسخ:
شما ظاهرا مشکل با همسرتون رو تعمیم میدید.
آخه چرا اینقدر دعوا میکنین با این بنده خدا؟؟؟؟
خب اعتماد کرده به همسرش.مگه همه ما زنها دلمون نمیخواد شوهرمون بهمون اعتماد کامل داشته باشه و اگه نداشته باشه میایم و همچین جایی ماها هم درد و دل میکنیم؟خب این آقا هم اعتماد کرده.همین...
ااما آقا محمد
اینقدر زود نباید اعتماد میکردی.این احتیاط عقله.

من بر عکس بقیه خواننده ها میخوام بگم که بعله به نظر من تقصیر آقاست.

بله معلومه که تقصیر آقاست... آخه آقائی که اجازه بده زندگیش به اینجا کشیده بشه که معلومه چه جور آدمی بوده... مرد یعنی مدیر خونه... یعنی تکیه گاه همسر و بچه ها... یعنی کسی که زندگی رو رو انگشتش بچرخونه!!!

آخه به اینا هم میگن مرد؟!؟!؟

بلانسبت مرد واقعا!!

سلام از مدیر سایت بابت انعکاس درد دلهام و بقیه بابت راهنمائیها و بعضا قضاوتهاشون ممنونم  می دونین قضاوت کردن آدمها خیلی سخته اون هم از روی چند خط نوشته نمی خوام از خودم بگم ولی جهت اطلاع دوستان اتفاقا آدمی هستم که از 18 سالگی بدون هیچ کمکی از خانواده رو پایه خودم وایسادم و الان هم اوضاع بد نیست متوسطه خدا رو شکر تازه اگر تونستم کمک ناچیزی به خانواده و بقیه هم کردم می خوام بگم آدم ضعیفی نیستم ولی قبول دارم یخورده ساده هستم نه ساده به معنی چیزی نمی فهمم به این معنی که وقتی آدم با یکی دوست میشه همسر می شه هم دل می شه همه چیزش باید یکی باشه  همین طور که من از پیشرفت و راحتی و خوشحالی اون لذت مبرم فکر می کردم اونم اینطوریه هیچ کس منو با زور مجبور نکرده بود خونه رو به نامش بزنم خودم از روی علاقه این کار رو کردم پیش خودم تصورم این بود  که من و اون نداریم اگر لازم باشه یا مجبور بشیم اونم هیمن کار را برای من می کنه ( البته اقرار می کنم اشتباه کردم باید قبلا با چیزای کوچکتر اونو امتحان می کردم اگر جواب داد اون وقت بهش اعتماد می کردم ) دوستان ببینید من سرلوحه کارم اینه و برای زندگی یه فلسفه دارم در خصوص آدمهای غریبه بحثش جداست ولی در مورد خانواده می گم به قول سعدی علیه الرحمه " چو می توان به صبوری کشید جور عدو ..... چرا صبور نباشم که جور یار کشم " می دونین من توی 8 سال هر کار خوب و درست و هر مهربانی که از دستم بر می اومد برای همسرم و خانوادش انجام دادم اگر خونه رو هم به نامش نمی زدنم هیچ اتفاقی نمی افتاد ولی می خواستم بهش ثابت کنم برام ارزش داره ولی حیف می دونید یکی از دلائل رفتار خانومم حسادته داستان اون ادم حسود که خودش به  نوکرش گفت سرشو ببره بندازه رو پشت بوم همسایش تا اونو به جرم قتل بگیرن و بکشن حتما شنیدین .....  حکایت زندگی ما  اگر اسمشو بشه زندگی گذاشت همینه حسادت به اینکه من از مادرم  و خواهرام و برادرام متنفر نیستم می دونم اگر از اونا متنفر بشم و حتی با زبون نه دل این خانم کلی خوشحالی می کنی و شاید با من بهتر بشه شاید ....   خلاصه اگر بخوام سفره دلم رو براتون باز کنم مثنوی هفتاد من کاغذه بعد از 8 سال خون دل خوردن به امید اینکه بالاخره یه روز می فهمه و رفتارشو درست می کنه نتیجه نداد  و وقتی با پدر و مادرش موضوع رو مطرح کردم دیدم این خانه از پای بست ویران است ضمنا نمی خوام مظلوم نمائی کنم و حس دلسوزی شما را تحریک کنم  منم بعضی وقتها به خاطر کار زیاد خسته و بی حوصلهم  بعضی وقتها اون طور  که باید و شاید بهش توجه نمی کنم ولی بخدا هیچ وقت هیچ وقت از روی عمد اذیتش نکردم و اگر می دونستم یه کاری ازش برنمی اد توقع نداشتم  ولی دوستان اصل و اساس و ثقل زندگی بر گذشت و مدارا و چشم پوشی و حسن نیت چاک کردن ذهن از اشتباهات طرف مقابل و ..... که این نباشه و شما ایده آل کامل باشین بازم می شه عیب جویی کرد و خردو گرفت و به قول مرحوم نادر ابراهیمی ( چهل نامه کوتاه به همسرم ) نقل به مضمون " راحترین و آسانترین کار توی دنیا عیب گرفتن از دیگرانه " از همگی ممنون اگر فکر می کنید یه مشاور می تونه مشکل ما رو حل کنه  آدرس یه مشاور خوب رو بدین 
۰۷ دی ۹۳ ، ۱۷:۲۴ فاطمه دارست
چرا اینقدر زنایی که اخلاقشون اینجوریه شانس دارن.....
 به نظر من مردی که اینقدر بی عرضه اس حقشه.....
سلام...
مطمئنا شما خیلی بزرگ نمایی کردید... ولی اگه تا حدودی هم اینجوری باشه که میگید علتش بی ایمانی هست همه ی این رفتارها ناشی از بی ایمانی یک زن هست وگرنه کسی که معتقد و پایبند باشه تا این حد چنین رفتاهایی نمیکنه...

نمیدونم چه حکمتیه بعضیا از این ور بوم میوفتن بعضیا هم از اون ور بوم  واقعیتش اینه که اعتدال بهترین روش برای حل همه ی مشکلات هست اگه آقا محمد در حد اعتدال مردونه تر بشن و خانومشون هم زنونه تر مشکل حله مدیریت خونه باید به دست مرد باشه و زن هم وزیر باشن تا مرد با استفاده از سیاست خانوم خونه رو اداره کنن .مشکل شخصیتی که محمد آقا دارن مسبب این موضوعه فکر میکنم از اول زندگی همیشه یه نفر بوده که براشون تصمیم بگیره قبلا شاید مادرشون بودن حالا هم خانومشون هست که تصمیم میگیرن
سلام خیلی مسخره است آدم اینقدر ضعیف باشه من خودم اکثرا طرف خانم هاهستم ولی والله مرد به این ضعیفی کم دیدم یعنی آدم پس انداز کنه خونه رو به نام زنش کنه واقعا چه دلیلی داره ما خونمون باهم نصفیم شوهرم رو نمی تونم راضی کنم به فروش تا خونه جدید بخریم میگه مال تویه میخوا د یه خونه مستقل بگیره فکر میکنم این آقا اقتدار مرردونه ندارن که خانمشون اینقدر پررو شدن حالا یکم دیره ولی بهتره کم کم تمرین اقتدار کنن یک راهش مقابله به مثل هست هر کاری با خانوادشون کرد ایشون هم یه مدتی همون کارو انجام بدن تا خانم کوتاه بیاد
آقای محترم
قضاوت رو دوست ندارم...اما اگر انصافا خانمتون این مدلیه...ببه نظرم بهترین راه اینه که ترکش کنید..
سلام دوباره
وا دادن یعنی همه این مواردی که در این پست اشاره شده
یعنی عوض شدن جای زن و مرد
اخه یعنی چی حق نداره به فامیلش بزنگه
گیریم اونها در حق زنش ظلم و بدگویی دارند
اما نمیشه مرد رو اسیر کرد که 
مردی که نان آور خانواده است احترام داره 
تو این دور. زمونه که خیلی خانوم ها حساب میبرن. از جناب همسر که مبادا زندگی از دست نره این مدل مردا نوبرن
راه حل همونه که گفتم مرد بشینه کلاهش رو قاضی کنه اگر داره به حقوقش تعدی میشه ی جنمی نشون بده از خودش چارچوب زندگیش رو روشن کنه از داد و هوار و قهر و... نترس
نترسه
اگر هم انصافاً جایی کم کاری میکنه که نتیجش میشه بی میلی همسر لطف کنه دست از مظلوم نمایی برداره و کار رو از سرچشمه درست کنه

سلام خدمت این اقای محترم
به نظر من نباید زیاد ساده بود و بعضی زنها بدجوری مردها رو مطیع خودشون میکنن و یک مرد باید مررررددد باشه و قدرت همیشه دست اون باشه
اگه از اول همه چیزو دست خانومش نمیداد و بار اول که بد حرف زد یا حرفی زد ک بهش ربط نداشت باید با درایت بهش میفهموند که کارش اشتباست...
البته الانم میشه درستش کرد
بهترین راه مهر و محبت همیشگی به خانومشه که اگه بازم کار اشتباه کرد با قهرکردن شوهرش ناراحت بشه و بفهمه کارش اشتباه بوده وگرنه جنگ و دعوای همیشگی هیچ فایده ای نداره و روز به روز بدتر میشه...

سلام.من خیلی وقته وبتون رو میخونم ولی تا حالا نظر نداده بودم.در مورد اینی که نوشتید,فکر نمیکنم هیچکس حق رو به خانم این آقا بده ولی مسلما خیلی از تقصیرها هم گردن آقاست.اصلا مردی که کنار محبت و حمایت,اقتدار نداشته باشه,از نظر هیچکس,حتی خانم خودش ایده آل نیست.برخلاف نظر آقایون,خانمها اصلا از مرد تو سری بخور,خوششون نمیاد,بلکه متنفرن.و وقتی یه مردی تا این اندازه خودشو در برابر زنش حقیر میکنه که اختیار هیچ چیزی رو تو زندگیش نداره,زنش هم براش ارزشی قایل نمیشه و بیشتر و بیشتر تحقیرش میکنه!آخه این چه روندیه که تو زندگیت در پیش گرفتی برادر من؟!به خودت بیا,ناسلامتی تو مردی...
سلام
اولش که پست جدید رو خوندم،متوجه شدم نوشته یک آقا ست.اما یکی یکی که میخوندم و بندها رو پایین اومدم،گفتم نه اینو یک خانوم در مورد شوهرش نوشته.بندهای آخر دیگه مطمین شدم درد و دل یک خانومه.تا به قسمت نوشته قرمز رنگ رسیدم.اونجا متوجه شدم نه بابا اینو واقعا و جدی جدی یک آقا نوشته.دوباره از اول خوندم.
واااااای باورم نمیشه.
چه راهکاری میشه داد الا اینکه کمی وایسین جلوی کاراش.نمیتونم باور کنم یک زن با شوهرش اینطوری رفتار میکنه..اینجور درد دل ها رو که میخونم اشکم در میاد.آخه رفتار شوهر من با من این شکلی بود.برای یک مرد همچین رفتاری قابل تصورتره تا یک زن.
قابل توجه فرشته خانوم
من برای بهبود رفتار همسرم پیش چند نفر از بهترین مشاورها رفتم.گفتن بروید پیش روانپزشک و روانشناس.که رفتیم و حالا بماند که با چه مکافاتی راضیش کردم بریم.ولی نتیجه چی شد؟
همسر بنده دچار دو نوع اختلال شخصیت بودن و به هیچ وجه هم راضی به درمان نمیشدن.هرچند که بیماریش درمان حتی 50درصدی هم نداشت.
متاسفانه اختلالات شخصیتی نه تنها در جامعه ما که در تمام دنیا آمار بالایی داره.الان بهترین کار اینه که همه این چیزایی که اینجا نوشتین رو اول به خودش بگین که بدونه.بعد هم برین پیش مشاور.کمی هم جلوش با اقتدارتر باشین.باور کنین زنها مرد با اقتدار و با جذبه رو بیشتر دوست دارن.اینجوری هم عزیزترین هم شاید زنیدگیتون درست شه.


خیلی واضح بهش بفهمون دوستش نداری و از بودن باهاش بیزاری

خداوندهرگز سایه ی چنین زنانی را ازسرجماعت مذکر دورننمایدجمیعاصلوات...ازپشه ای سوال شدشمازمستوناکجامیرید؟جواب دادنه که تابستوناخیلی به مامیرسید..حالاحکایت شمامردان مظلومه ..شمابجاش شناگران قابلی هستیدمنتهی این بانوان (بعضیاشون)سدراه پیشرفتتون میشن.
پاسخ:
عمه جان نظراتتون همیه جالب بوده.کلی خندیدم
سلام، شما اول بشین و روی یه برگه خوبی های همسرت رو بنویس بعد رفتارها یی که شما رو اذیت میکنه اونهارو هم بنویس اونوقت بشین توی یه وقت مناسب و با ملایمت اول خوبیهاشو بگو و ازش تعریف کن و بعد بگو این رفتارهات منو اذیت میکنه و نمیذاره هر روز بیشتر از قبل عاشقت شم، بعد بهش بگو همسرت  اگه از رفتارها و کارهای تو شاکی هست اونارو هم بگه و بعد بگو به خاطر زندگیمون بچمون عشقمون ایرادهامون رو اصلاح کنیم و این اصلاح دو طرفه باشد، یکی از نکاتی که باید بهش اشاره کنم اینه که هروقت خواستین ایراد  هسترت رو بگی در اغوشت بگیر و ببوسش و خیلی اروم توی گوشش بگو که میخوام بیشتر از این عاشقت باشم ولی بعضی رفتارهات منو عصبی میکنه و....
۰۶ دی ۹۳ ، ۱۳:۲۴ مهسا خانوم
سلام به اقا قلی و عزیزان محترم خیلی خوش اومدم (لبخند زیبا)
غرض از مزاحمت حرفای اقا محمد خیلی فکرمو مشغول کرد مغزم هنگ کرده
واقعا نمیدونم چی بگم ،نگمم میترکم !یه همچین زنهایی وجود خارجی دارن؟؟؟؟؟
اینا هدفشون از ازدواج چی بوده؟ خلن؟ چلن ؟کمبود دارن ؟خوشی زده زیر دلشون ؟جنبه محبت ندارن ؟ظرفیت تحویل گیری ندارن؟ روانین؟....
خداییش لیاقت زندگی ندارن اینجور زنها (البته بلانسبت خانومای گل علی الخصوص خانومای جمع که اقاهاشون فداشون بشن (لبخند زیرکانه)

طفلک بچه که این وسط  قربانی میشه .....(بغض + گریه)

محض روحیه دادن : اقا محمد شمام رنجنامه بزن مشورت بگیر بد نیستا (لبخند]
پ.ن : ببخشید مودبانه بعضی از کلماتو پیدا نکردم شما مودبانشو واسه خودتون تفسیر کنید
با تشکر مهسا خانوم

پاسخ:
سلام مهسا خانم
چه عجب!
حسابی ناراحت شدیدا زدید سیم آخر

سلام
من یک سوال برام پیش اومده چرا بعضی مردان اینقدر تو زندگی وا میدن؟؟؟
خودم چند نفر رو با این وضع و روز  میشناسم اما فقط یکی دو تا 
نمیدونم حال و حوصله کلنجار رفتن رو ندارن مظلومن خیلی وامدار همسرن نمیدونم ولی آدم حیفش میاد بهشون بگه مرد
همیشه برام سوال بوده
ی موقع هست ی مردی به خاطر محبت خانومش زی زی هست خیلی هم خوبه اما یک موقع هست از سر بیچارگیه اون خیلی درد آوره حتی برای بقیه


پاسخ:
سلام
یعنی چی وا میدن؟ بیشتر توضیح بدید و راه حل اراده دهید.
 

امیدوارم این دلنوشته صادقانه باشه...

البته ممنون از اینکه نوشتین «بـــــعــــضــــی »خانوم ها عقیده و باورشون اینه که....

هنوز نفهمیدم چرا وقتی این همه روانشناس و مشاور خوب  یا حتی عالی توی ایران داریم بهشون مراجعه نمی کنیم و به جای حل مشکلات باهاشون کنار میایم؟؟

باور کنین خیلی از مشکلاتی که برای ما حل نشدنی به نظر میان با چند جلسه مشاوره حـــــل و فــــصل میشن....فقط کافیه این تخصص رو باور کنین و پا پیش بذارین،هر مشکلی توی زندگی اجتماعی،شغلی،شخصیتون دارین از طریق مشاوره حلشون کنین و اجازه ندین سد نشاط و موفقیتتون بشن.

 

من ایمیل یکی از این مشاور های درجه یک رو دارم..اگر لازم می دونین به وبلاگ من مراجعه کنین تا دراختیارتون قرار بدم.

 

+اینها تبلیغات نبود من نه خودم روانشناسم نه آشناهام این کارن  فقط یک توصیه ی دلسوزانه و عاقلانه بود

Beheshtehashtom.blog.ir

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">