رنجنامه های مرد متأهل

دلنوشته ها و درد و دل هایی که هیج کجا غیر از اینجا نمی توانم بیان کنم.

رنجنامه های مرد متأهل

دلنوشته ها و درد و دل هایی که هیج کجا غیر از اینجا نمی توانم بیان کنم.

رنجنامه های مرد متأهل

با سلام
گفتم با کسی که نمی توانم درد و دل کنم و از مشکلات و تنهایی هایم بگویم.لذا آمدم اینجا تا خودم را تخلیه کنم.
نظرات رو چون فرصت نمیکنم بدون پاسخ تایید میکنم و یا مختصر پاسخ میدم لذا خرده نگیرید.
تنهایی های من پایانی ندارد
از دیروز تا فردا بر بوم دل تنهایی را نقش زده ام
تنهایی را ستوده ام
تنهایی را بوییده ام
تنها یی را در کنج دل نهاده ام
و اکنون از تنهاییهای دل می نگارم

آیدی کانال : https://t.me/rangnamee
یا : @rangnamee

طبقه بندی موضوعی
نویسندگان
آخرین نظرات

بحث سر سونوگرافی

شنبه, ۱ شهریور ۱۳۹۳، ۱۱:۲۹ ق.ظ

با سلام

امروز اول صبح (5:30) سرکار همسر که بیدار شدند گفتند چندم ماهه؟ گفتم یکم . گفت امروز وقت سونو هست و باید بری نوبت بگیری و بعد بیایی منو ببری سونو بدم و بعد بیاری خونه !

گفتم خب وقت رو میرم میگیرم میام اما من که نمیتونم سرکار نرم و بیام بشینم تو سونوگرافی که تو تنها نباشی و ... که گفت نه خیر باید تو هم بیایی با عزت ببریم و با عظت (غلط نوشتم تا خانم غلط گیر بیکار نشه) بیاریم. میگم خب که چی؟ حالا دربست بگیری بری و بیایی مشکلی داره؟

حتما من باید اخراج بشم تا خیالت راحت بشه؟ و کلی بحث کردن بیخود.

بابا منطق هم خوب چیزیه ها.

خلاصه رفتم نوبت گرفتم (دیدم اول صبح خیلی از خانم ها خودشون با اون وضعیت اومدن نوبت گرفتن که باید همسرشون میومدن) و اومدم ساعت نه بردمشون سونو و قرار شد برگشت با دربست بیان.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۶/۰۱
مرد تنها

نظرات  (۴۹)

حالت مثبتش اینه:شما به خانمتون اصرار میکنید که حتما برای حفظ سلامتیت مرخصی میگیرن وباهات میام سونو    چون توازهمه چیز همه چیز مهمتری مطمینا اگه بار اول نکه حتما تا بار سوم میکه نه عزیزم توبرو به کارت برس من خودم یه جوری میرم
شاید اون خانومهایی که تنها اومدن داستانشون این بوده



در ضمن درمورد اون پست لباس وخودکارتون پیام گذاشتم ولی یادم رفت اینو اضافه کنم:من نمیدونم اون لباس کثیفتون رو کجا گذاشته بودید ولی هرجا گذاشتید باید حواستون رو جمع میکردید واول خودکارو از توش برمیداشتید شانس اوردید من زنتون نشدم مگرنه اگه این خرابکاریترن رومیدیدم خونه رو روی سرتون خراب میکردم 
برید برا همون خانومتون خداروشکر کنید گول این زنهایی روهم که میان اینجا علکی اظهار دلسوزی میکنن رو نخورید
پاسخ:
بله من مقصرم.
چند نظر گذاشتید و تو همه خواستید ولو به زور منو مقصر بدونید.
اولین بار مطالبتونو میخونم،،،،،،،امیدوارم با خوندنش بتونم کمی از مشکلاتم رو تحمل کنم،،،،ایشالاه به عشق واقعی میرسین،
سلام چندروزیه که دارم نوشته هاتونو میخونم همیشه زندگی روازدیدیه مرددیدن واسم جالب بوده وهست خیلی چیزایادگرفتم هرکاری که همسرتون انجام میده وناراحت میشین رومن نمیکنم وهمسرم هم بخاطرتغییراتی که تواین مدت داشتم خیلی خوشحاله.امیدوارم معجزه ای توزندگی همسرتون اتفاق بیفته وقدرشماروبدونه ولی محبت شما هم خیلی خیلی تاثیرگذاره! 
پاسخ:
سلام
ان شالله همیشه شاد باشید.
۰۹ شهریور ۹۳ ، ۱۸:۵۹ فاطمه دارست
سلام بر آقای رنجنامه......http://mardane1.persianblog.ir/ این وبو خوندید؟؟؟؟؟؟؟با شما همدرده....
پاسخ:
سلام
ویلاگ جالبی بود.
کاشکی من زنت بودم
پاسخ:
ههههههههههه
سلام برادر خوبین امیدوارم زندگیتون خوب باشه هرکسی تو زندگیش یه مشکلی داره.منم مشکلم اینه که هرکار کنم یه تشکر خشک و خالی نسیبم میشه بهترین غذارو درست کنم بهترین خلاقیت هارو داشته باشم بدون توجه بدون محبت.
میشه یه خواهش کنم یه پستو در مورد اینکه مرد چه جوری باید به زنش محبت کنه زن چه جوری باید محبت کنه میخوام ببینم محبت از نظر شما یعنی چی تا همه بخونن.
پاسخ:
سلام
چشم می نویسم حتما.

۰۸ شهریور ۹۳ ، ۱۲:۲۷ فاطمه دارست
سلام یه دوست دارم که مادرش خیلی بداخلاقه سر هر چیز بیخود قهر میکنه چند هفته غذا درست نمیکنه و روزگارشونو سیاه میکنه به شدت هم وسواسیه تلوزیونو میشوره کتابهارو میشوره ....اینا دوتا خواهرن مثل پروانه دور پدرشون میگردن و همیشه دلشون واسه باباشون میسوزه یادمه اون موقع دوستم از مدرسه که تعطیل میشدیم بدو می رفت که واسه باباش غذا درست کنه.........خدا جبران میکنه....
۰۸ شهریور ۹۳ ، ۱۰:۵۹ گلناز ( مادرانه های یک مادر حساس)
مرسی بهم سر زدی
سلام چندروزی هس ک با غمکده شما آشنا شدم و تمام آرشیوو خوندم.... خیلی زندگی با همچین آدمی سخته خیلی.... اینایم ک همش نظراتی از قبیل تو درکش نمیکنی و اینجور اتهامات رو ب شما دادن توی جریان زندگی و مشکلات نیستن اینکه هر روز شما جرو بحثه ....خیلی سخته....
خدا بت صبر بده داداشم 
امیدوارم با ب دنیا اومدن فرشته کوچولوتون از این ب بعد روزای خوشی رو داشته باشی و دیگه تنها نباشی آخه دختر محرم راز باباس...
پاسخ:
سلام
چه عجب یکی ما رو درک کرد و واقعیت رو گفت.
ممنون
۰۷ شهریور ۹۳ ، ۱۹:۴۹ گلناز ( مادرانه های یک مادر حساس)
وقت کردی بهم سر بزن
اسم بچه چیه؟
پاسخ:
بماند .
یکی از اسما حضرت زهراست.
شما همچین نوشتید رنجنامه ک هر کس بیاد وبلاگتون از همون بدو ورود و با توجه ب عنوان وبلاگتون مشکلات زندگیتون رو مثل خیلی از زندگیا تصور نمیکنه مخصوصا ک هر چ بیشتر مطالعه کنی بیشتر ب این تصورت نزدیک میشی ک دو حالت داره یا شما اهل اغراق و مبالغه ای ک تو مطالبت و جوابیه ای ک بهم دادی تناقض وجود داره یا قضیه اونقدر حاد و دردناک نیست ک ادامه میدید و ازون تعجب اورتر دو تا بچه از همسرتون میارید!
پاسخ:
من گفتم مگه قضیه حاد و دردناکه؟
رنجنامه یعنی دردهایی که در زندگی هست ولو کم و ناچیز باشه.
یه خاطره بدون غم بنویسید لدفا
پاسخ:
چشم
من توصیه یا تاکید ب چیزی رو ندارم و حق قضاوت و دخالتم ندارم تجربه ای هم در این زمینه ندارم ولی میشه بپرسم چرا نمیشه جدا شد ؟ بذارید گزینه های تکراریه این جامعه سنتی رو بهتون بگم ب خاطر آبرو ؟ ب خاطر بچه ها ؟ ب خاطر مهریه ؟ آیا حق شما یا خانومتون نیست ک عاشقانه زندگی کنید ؟
پاسخ:
این گزینه ها رو نمیشه دور ریخت. گفتنش راحته
برای زندگی عاشقانه هم باید فکری دیگر کرد.
من بچه دوس دارم جمله قشنگیه بارها و بارها ب این نتیجه رسیدم برای بار هزارم هم رسیدم ک ما برای خودخواهی های خودمون بچه میاریم آیا اون بچه هم دوس داره ب این دنیا و با این شرایط بیاد؟!
پاسخ:
بله من براش سنگ تموم میزارم و انقدر محبت میکنم که این مشکلات جزئی تو روحیه اش تاثیر نذاره.
من به این نکته شما حواسم هست.
قصد جسارت ندارم نظرتون برام محترم ! درسته همه زندگیا مشکلات خاص خودشو داره ولی نباید تا حدی رفع و رجوعش کرد بعد اگه درست شد ادامه داد و بچه دار شد و اگر نشد جدا شد یا لااقل انسان دیگه ای رو درگیر نکرد ؟! هر چقدم شما بگید من ب عینه دیدم ب بچه ها هم سرایت میکنه ! بی بچه هم میشه ادامه داد اتفاق خاصی نمیوفته ! برای من خیلی عجیبه عمرتو با کسی قسمت کنی ک دوسش نداری یا درکش نکنی و درکت نکنه !
سلام
مبارکه!
امیدوارم بچتون به مادرش بره(شبیه باشه) تا 1 دختر خانم زیبا باشه
این دست کارها 'بردن و اوردن 'برا خانمها یه دنیا ارزش داره 
در جوابی که گفتین خوش اخلاق باشه بعلهههه "بله"ی دلنشینی بود
خوش بخت باشید.
سلام ممنونم که به وبم سرزدی.آقای تنها خواستم چیزی عرض کنم اونم اینه که منم مثل شما و خانومتون مشکل زیاد داشتم اگه آرشیوهارو خوب خونده باشی متوجه میشی.یه مدت بود از خداو اماما گله داشتم تا نمیدونم خدا نگاهشو به ما کردو خیلی چیزارو فهمیدم.خیلی چیزها یکدفعه ای جلوم میومد و به چشم میخورد.فهمیدم کسی که ایمانش به خدا بیشتر باشه محبت به زنش بیشتره.فهمیدم خدا زن مومنو سر راه مرد مومن قرار میده زن خوبو کنار مرد خوب میذاره اگه میخوای بگی خوبی منم میگم ایشالله که خوبی ولی مطمئن باش در جوانی در نوجوانی کاری کردی که این خانم قسمتت بوده شک نکن.من که به یقین رسیدم
پاسخ:
سلام
پس کرم و لطفشون چی؟
عرض ادب و احترام ! 
یکی از خواننده های جدیدتون هستم و سوالی ب شدت ذهن منو درگیر کرده ک با وجود تموم مشکلاتی ک در زندگی دارید چطور بچه دار شدید اونم برا دومین بار ؟ آیا بچه نشانه و حاصل عشق پدر و مادر نیست ؟ ایا بچه در محیط امن و آروم و عاشقانه نباید تربیت بشه ؟
پاسخ:
سلام
ما در خونه صبح تا شب که درگیر نیستیم. و درسته اختلاف و مشکلات هست اما تقریبا چیزی مثل خیلی از زندگی ها و شاید بیشتر.
من بچه دوست دارم و از طرفی طلاق هم نمیتونم بگیرم پس نمیشه بیخیال بچه بود.
باید مشکل رو به بچه ها سرایت ندیم.
ممنون از دوستان لطف داشتند هرزن و مردی ممکنه ایراداتی داشته باشه ولی این رو کامل راست گفتم! الانم همین طوریه من تاحالا یادم نمی آد پسری رو خودم دکتر برده باشم همیشه همسر همراهمه ! دروغ چرا یه بار بردمش پدرشوهر بیمارستان یه عمل کوچیک داشت همسر ما رو گذاشت دکتر، رفت دنبال کارهای بستری همسر! فقط همون یه دفعه بود.
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
سلام ***** *****
*** ** *****  **** *******

چقدر بابا بابا میکنی بذار شب تا صبح نذاره بخوابی دیگه نمیگی
پوشک عوض کردنتون که بمانددد...
(شکلک خنده با اون دندونای سفید)


پاسخ:
سلام
ارزشش رو داره.
اوووووووووووه حالا کجاشو دیدید دختر ماهه

آقازاده حسودی نکنند؟؟؟؟میدونه قراره خواهر دار بشه نظرش چیه؟؟؟؟

پاسخ:
نه حسودی نمیکنه.
هر وقت رفتیم خرید برا آقا زاده هم خرید کردیم و گفتیم هدیه خواهرشه.
بله میدونه و خوشحاله.
دختر متولد مهر خیلی رمانتیک و با احساسه کلی میاد فضا رو عوض میکنه...
پاسخ:
اینطور میگید دلم آب میشه برا خوشگل بابا
البته منکر این نیستم که خانمت خیلی پرتوقع و بیمار گونه س رفتارش چون هر کسی که ازدواج میکنه به لحاظ شخصیتی و فردی مستقل میشه و خصوصا زنی که بچه داره و فکر میکنم شما اگه بیشتر به ایشون از نظر شخصیتی بها بدید و اعتماد به نفسش رو بالا ببرید شاید بهتر بشه رفتارش ...درسته من اینهمه ناراحتم از شوهرم و دلم شکسته اما فردی هستم که به خودم اعتماد دارم و میدونم همه ی ناراحتی ها و مشکلات من مربوط به اون نمیشه برای همین سکوت میکنم و نمیزارم جو متشنج بشه میدونم که به تنهایی هم از پس مشکلاتم بر میام و فکر میکنم که اگه خانم شما هم به این باور برسه با کمک شما مشکلاتتان کمتر بشه!
من که نمیتونم جزییات رو بگم ولی مطمئنم ...ولی اگه غر میزنه کار خوبی میکنه ولی زورگویی نه
چقدر نظر آریانا قشنگ بود
یک کلام خانومت کمبود محبت داره از طرف شما بهش محبت کنید بخصوص در این دوران تا موقع لزوم درکتون کنه و لج نکنه
باز جای شکرش باقیه بهم نگفتی ننه:)))
عمو واقعا بهت تبریک میگم بدون خدا خیلی دوست داشته ...امیدوارم با اومدن گل دختر هر روز حس خوشبخت ترین مرد زمین رو داشته باشی...
راستی عمو چ خانواده سحرخیزی [ی صد افرین گنده]!!!
پاسخ:
همه عمه ها ننه هم هستند خو.
ممنون . ان شالله
بلهههه
سلام جناب مدیر رنج کشیده
به به مبارکه
پیشاپیش قدم نو رسیده مبارک مهرماهی هم که هست به امید خدا کلی مهر و محبت با خودش میاره و بچه مهربون و خوش اخلاقی میشه  البته اگه به مامانش نرفته باشه چون ژنتیک خیلی مهمه !
نگی عیب رو زنم میذاره ولی رفتارش نرمال نیست!
و همچنان خدا بهت صبر بده .....


پاسخ:
سلام
ممنون.
اسم نی نی رو کی انتخاب میکنه؟؟
پاسخ:
انتخاب شد.
سلام
خانم اریانا راست میگی واقعا؟
اگه راست میگی از شوهرت خیر ببینی اما
.
.
.
.
شانستو برم...
۰۲ شهریور ۹۳ ، ۱۶:۴۰ گلناز ( مادرانه های یک مادر حساس)
برادر محترم ، طبق قانون سون نیوتن ، هر عملی را ، عکس العملیست ، شما می گید حال ندارید برید با هاش سونو ، از اون ور توقع دارید ، همسرتون خوشرو و مهربون باشه .
 البته اگه بعد ازظهر هم می تونستید برید که به کارتون لطمه نخوره ، اما همسرتون گیر داده نه ، حتما صبح ، خوب خانمتون مقصره ! 
همسر منم همینطور بود ، حوصله سونو اومدن با من رو نداشت ، به جز وقت هایی که واسه تعیین جنسیت می رفتیم ، به جاش هر وقت بچه ها بدنیا می اومدند و اون ماههای اول که بچه ها همش گریه می کردند ، تموم می شد ، جناب همسر ، می شد بابای مهربون ..........
پاسخ:
خواهر محترم من گفتم حال ندارم باهش برم؟؟؟؟
خواهشا با دقت بخونید و مجدد نظر بزارید.
سلام
اول به یاد قدیما یه - 0 - کله گنده بهت بدم تا بعد ...
چون هیچکدوم از اینایی که نوشتی درست نیست
هر دوش غلطه . درستش اینه : ازط ... بعلههه ..مرحوم حسابی ام اینطوری مینوشت . املاش ضعیف بود طفلک ..
 ( ایکون خنده ) همون که نیشش تا بنا گوش بازه ها .. همون ..

بعدش اینکه : والله چه دل خجسته ای داره این خانوم تو ..
من خودم هر وقت مشکلی باشه و برم مطب دکتر زنان , چشمم به هر آقایی که تو مطب بیفته توی دلم فحشش میدم
قرار نیست صرفا" چون همسرش مشکل داره , اونم به اسم همراهی راه بیفته دنبالش که .. آقایون نباید هر جایی برن که ..
از همون اول که ازدواج کردم تا الان که یه دختر 14 ساله دارم , هیچوقت سر اینجور چیزای بی ارزش با همسرم بگو مگو نکردم
یه کم بی خیال باشید لطفا"
به خدا ضرر نمی کنید ..
نگاه به این خانوما نکنید که براتون کلاس الکی میزارن ..
دیدین بعضی خانوما تو خیابون دارن کنار همسرشون راه میرن ( قر میان )
اونوقت کیفشون دست آقاهه س.. پناه بر خدا..
کاش یه کم کمتر واسه ی هم کلاس بزاریم ..
در مورد سوالتون :
نگفتم رو مبل میرقصم
البته اگه پیش بیاد اونم هستیم ( هم خودم .. هم دخترم )
ولی خوب از اونجا که همسرم به طرز فجیعی روی مبل می لمه , دیگه جا واسه ی اینجور ( دلقک بازیا ) نمی مونه .
شاید الان بعضی از خانوما یا خود شما بگین بابا اینم خودش مشکل نداره , فکر کرده مام مثل خودشیم .
به خدا منم اندازه ی خودم ( شاید بیشتر از بقیه ) مشکل دارم . اما قرار نیست خودمو زجر بدم که . حتما حکمتی توش بوده .
با وجود اخلاق همسرم که فوق العاده خشک و رسمی و .. به شدت عصبی هستن , همیشه تو تمام این سالا خندیدم و عشق کردم و به اطرافیانم انرژی دادم .
همسرم موهاش سفید شده از بس عصبی و پرخاشگره . حالا کی ضرر کرده ؟؟ من یا همسرم ؟
همیشه بخندین . واسه ی هم کلاس نزارین که شوهر من فلانه و فلان کارو برام کرده . هممون مشکل داریم . هر کی بگه نه , دروغ گفته .
از الان بگم من اخراجم ها . سر ساعت 3 باید جایی بودم و الان پای لب تاب لمیدم
خوش باشین آقای مدیر
پاسخ:
سلام استاد پرفسور حسابی
فک کنم إضت درستر باشه.بعلهههه
ایول به این روحیه شماااا حالا نظر آریانا رو بخونید چی میگید؟
بله خنده بر هر درد ...
سلام.
معمولا خانم ها دوست دارن اینجور وقتا همسرشون همراهشون باشه ... میگم که دوست دارن اما این به معنی نیست که اگه همسرشون همراهشون نتونست بیاد دلخوری پیش بیاد . به هر حال قابل درکه و کار ومشغله این اجازه رو نمیده .
منم با نظر یکی از دستان موافقم  که گفتن شما کافی بود یه کم با زبان و حرف راضیشون میکردین مشکلی نبود دیگه در این مورد .
سلام والا ماهم دوبارزابمان کردیم فقط توی بیمارستان وقتی زایمان کردیم همسرجان امدند ملاقاتی.باار اول که ملاقانی هم اصلا نداشتیم ووقتی مرخص شدیم اقا تشریف بردند مشهد ویک هفته بعدتشریف اوردن.البته یه رن توی دوران بارداری وزایمان ویه مدت بعدش خیلی به شوهرش ومحبت اون نیازداره ومیدونید که اگربهش نرسید درصدافسردگی هم بالاست.من بانظر فاطمه دارست موافقم.امیدوارم قدم گل دخترتون زندگیتونوشیرین کنه.
مدتی میخونمتون....شما که خانمتون رو دوست ندارین چرا دوباره بچه دار شدین...
خیلی جاها از نوشته ها برداشت کردم خانمتون رفتاراش درست نیست..البته یطرفه قاضی رفتن هم درست نیست
ولی چیزی که دستگیرم شده..شما همسرتون رو دوست ندارین و ایشون این و فهمیده و برای همین اونجور که درسته دل به زندگی نمیده
من همیشه درک میکنم ولی به نظر من کسایی مثه خانوم شما خوب میکنن به خودشون احترام میذارن،تو این دوره زمونه هیچکس خوبی متوجه نمیشه حتی همسر آدم
تمام نه ماه بارداریم رو همسرم بامن به دکتر، سونو و آزمایش و هرچیز کوچیکی که مربوط به بارداریم میشده اومده و تنهام نگذاشته اصلا تعجب میکنم چطور زنانی تنها می آن دکتر مگه تنهایی باردار شده که الان باید تنهایی همه مسئولیت این بار رو به دوش بکشه.

سلام

به نظرم اینکه خانمتان از شما خواسته اند که همراهش بروید خواسته نامعقولی نبوده. به هر حال شما هم پدر اون بچه ای هستید که همسرتون بیشتر وقتش رو برای اون میذاره، شما هم باید به عنوان یه پدر براش وقت بگذارید.

به نظر من همیشه اولویت با خانواده است نه کار!!!

اینکه خانمتون اصرار میکنند باهاشون برید شاید به این خاطره که شاید بعضی جاها توجه لازم را نداشته اید و او این گونه می خواد توجه شما به خودش رو بسنجه.

پاسخ:
سلام
ببخشید وقتی از صبح تا شب کار میکنیم برای کی پس داریم وقت میزاریم؟
اینجا چه اولویتی وجود داره وقتی میشه بره و بیاد؟
پس چرا به خرید و طلا و ... میرسه بیشترین پول رو باید خرج کنیم اما به این چیزا میرسه کار تو اولویت نیست؟
سلام.
هیچ کس دیگه نبود همراهشون بره؟اخه معمولا همه یا با شوهرشون میان یا با خواهر یا مادر.تنهایی یه کم سخته
پاسخ:
سلام
چرا سخته؟ مگه تو سونو کوه میکنن.
با دربست هم میره و میاد.
نمیدونم چی بگم فقط اینو بگم که شما آقایون اینجور خانوما رو بیشتر دوست میدادین چون من نه غر میزنم نه بی حس و حالم نه میگم کاری واسم بکن تازه آقا خیانت هم کرده نه یه بار 3 بار دلم هزاربار شکسته خم به ابرو نیاوردم نه زشتم نه بداخلاق نه بیسواد نه بی اصل و نصب نه بی احساس بخدا مغرور نیستم آقا بهم سرده ...آخه منم زنم زن شما هم زنه ...بخدا حرفات آبم کرد دلم واسه خودم میسوزه که غر نمیزنم...جرمم دوست داشتنه...آقا حتی حمایت خشک و خالی حرفی هم نکرد ازم وقتی باباش میخواست اذیتم کنه من 25 ساله بودم و باباش 60 ساله بهم نظر داشت من چی دردام رو کجا ببرم تا بد بگم هزار تا مرد پیدا میشه قربون صدقه ام بره باهام دوست بشه و سواستفاده کنه آخه چرا تو با این همه بدی ای زنت دوسش داری اما شوهر من فقط کارش شده دل شکستن من ...آخه مگه من خرم احمقم نفهمم کسی تو زندگیشه چرا تو اونو دوست داری اما شوهرم قدر منو نمیفهمه چرا شما مردا اینجوری هستید آخه چرا ااااااا
پاسخ:
نه ما خانمی با روحیه شما رو دوست داریم اما چرا همسرتون اینطور میکنه الله عالم.
بابای 60 ساله اش نظر داشت؟ از کجا مطمئنید؟ چکار کرد مگه؟
دوسش داری؟
پاسخ:
وقتی خوش اخلاقه بعلهههه
سلام

شما میگید من از نظر تحصیلات و وضع اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی خانواده سر هستم
اما رفتار خانومتون ی طوریه که انگاری شما بدهکارید به ایشون .
سرکار خانوم خیلی خودشون رو قبول دارن
من نه خودم و نه اونایی که میشناسمشون هیچ وقت دردسرهای سونو و ... را به عهده شوهر نذاشتیم حالا شاذا و نادرا اگر تو خونه باشن احتمال داره ی همکاری بکنن ما رو برسونن
شاید خانومتون خیلی بد حالن از نظر شرایط بارداری که در این صورت حق دارن
اصولا در پروسه بارداری مردان در لحظات اول و اخر حضور مفید دارن
اولش که خوب خیلی قوی هم در میدان ظاهر میشن
و اخرش هم با گل و شیرینی و لبخند میپرسن خوبی عزیزم؟خیلی نگرانت بودما و بوس و ماچ و قربون صدقه های مردونه

البته اگر مردی در زمان مابین این دو مرحله درک صحیحی از شرایط زن داشته باشه و توقعاتش رو پایین بیاره و در عوض کمک کنه نور علی نور میشه اما درصد این جور مردای مرد واقعا کمه

امیدوارم این گله های شما بعد از این باشه که به اندازه کافی مرد مرد بودید و کمک کردید




پاسخ:
سلام
بله و من نظرم اینه تا حد امکان حضور فعال از ابتدا تا انتها باشه اما طوری نباشه که به اصل زندگی یا کار لطمه وارد کنه که جبران ناپذیر باشه.
ببخشید عمو من ی سوال برام پیش اومد..نی نی چی بود؟؟؟؟گل ب سر بود یا گل پسر؟؟
پاسخ:
گل به سر عمه.
من دوران باردارییم همه سونوها و دکترامو بنا به خواست خودم به تنهایی رفتم.البته با ماشین همسرم.ولی دورو برم زیاد بودن که همسرشون همه مراحلو کنارشون بود.من هیچوقت نذاشتم کسی باهام بیاد ولی کار اشتباهی کردم چون همین چیزای کوچیک باعث میشه کم کم شبیه یه مرد بشی و همسرت ازت برای این کارات تشکر نکنه.حالا با گذشت 4 سال از اون دوران همسرم منو میبره سرکار ظهرم میاد دنبالم با وجود اینکه دلم براش میسوزه ولی میدونم این کار به نفعمه و مانعش نمیشم
سلام 
من مدتهاست که مطالب شما رو دنبال میکنم رک بگم که مرد منم مثل شما از زندگیمون گله داره. حتی چندین بار بهم خیانت کرده برا با دیگرون بودن از زندگیشم میگذره از وقتی که باید برا منو دخترمو بچه ی توی راههمو باید بذاره میزنه و دنبال خوشگذرونی خودش میره با وجود اینکه میدونه بیشتر از خودم دوسش دارم برا ذره ای محبتش حاضرم جونمم بدم تو روزی که به پول نیاز داشته تمام طلاهامو در اختیارش گذاشتم که مشکلش حل بشه ولی اونم کوتاهی نکرده ها همون روز تو دفترش خاطره ی یه دخترو خوندم که با هم بودن و اون براش دلبری کرده
خدا میدونه اصلا زن زشتی نیستم، بداخلاق هم نیستم برا با اون بودن همه کاری میکنم ولی اصلا دوس نداره من تو زندگیش همراهش باشم همیشه همسفراش دوستای دخترش هستن وقتی هم کاری دارم که بهش میگم برام انجام بده یا بریم دکتر بخاطره حاملگیم همیشه به دیگرون میسپاره این کارای منو باورت میشه الان نه ماهه هستم ولی یکبار هم دکتر زنان منو ندیده 
چون منم غروری دارم و چون نه دکتر و نه سونو هیچکدوم تو شهر خودمون نیست باید به مرکز استان مراجعه کنیم حاضر نیستم با کس دیگه ای برم آخه تا این حد من برا این ادم بی ارزشم. نمیدونم واقعا گلایه هایی که شما از خانمتون میکنید چطوره واقعا عیب از خانمتونه یا شما عیب های خودتو نمیبینی. 
باور کن تمام آرزوهامو نابود کرده خدا شاهده اگه دوستش نداشتم این زندگی رو میذاشتمو میرفتم،  از نظر اجتماعی هم کم ندارم و بیسواد هم نیستم که مجبور باشم تحملش کنم تنها عیب من دوست داشتنشه اگه این نبود الان زنی مطلقه بودم مطمئنا با دوتا بچه 
پاسخ:
سلام
خیلی ناراحت شدم از این برخورد همسرتون و مشخصه این طرز رفتار بر فرض دوست نداشتنتونم درست نیست.
من با وجود مشکلات هیچ موقعه تنها خوشگذرانی نرفتم طوری که آخرین بار که مجردی رفتم با دوستان بیرون به اصرار سرکار همسر بود. حتی به زور میگه برو شنا و ...
اما باید دید مشکل شما با همسر از کجا نشأت میگیره و چرا اینطور عمل میکنه؟ بی مسئولیتی؟ سرد شدن از شما؟ دوستان ناباب؟ برخورد بد شما؟ تذکر نداندن شما؟ و...
هیچ کس بی عیب نیست اما من هیچ وقت به سرکار همسر ظلم نمیکنم و این چیزهایی که گفتید ظلم یک مرد به زن است حال با دلیل یا بی دلیل . اما در هر صورت اشتباست.

برا زندگیتون تلاش کنید و دنبال رفع ایراد باشید و ببینید کجای کار میلنگه.
سلام
چند ماهشونه؟
پاسخ:
وارد 8 ماه شدند
سلام
هیچوقت هیچکس همرام هیج جا نیومد...
۰۱ شهریور ۹۳ ، ۱۲:۲۸ فاطمه دارست
سلام جناب .......همه ی خانم های باردار دوست دارن با شوهرشون برن سونو و دکتر و حتما خانومتون دوست داشته شما رو در کنار خودش داشته باشه ولی بیانشو نداره که  محبتشو برسونه بر حسب عادت به زور  و دعوا متوصل شده ..... خب شاید حق با شما بوده باشه ولی می تونستید یکم زبون بریزید بگید من خودم از خدامه که بیام و درک میکنم و می دونم تو وضعیت سختی هستی و  ........ولی به این دلایل مجبورم که همراهت نباشم و ارومش کنید.....همیشه اول درک کنید و دوباره بگید نه........
ببخشید دارم این حرفو می زنم تو تمام رفتار های خانومتون رگه هایی از جلب توجه دیده میشه اون فکر میکنه شما یه سری از چیزا رو نمی دونید...و درک نمی کنید به نظر خودتون اینجوری نیست....
پاسخ:
سلام
نمیدونم شاید نحوه برخورد منم خوب نبوده اما من غالبا کنارش هستم و وقتی کار نداشته باشم همراهش میرم و بار اول نیست که دنبال جلب توجه باشه.
و همین همیشه همراه بودنش فک کنم بد عادتش داده که به قول خودش حوصله اش نمیگیره حتی با دربست بره و بیاد.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">