رنجنامه های مرد متأهل

دلنوشته ها و درد و دل هایی که هیج کجا غیر از اینجا نمی توانم بیان کنم.

رنجنامه های مرد متأهل

دلنوشته ها و درد و دل هایی که هیج کجا غیر از اینجا نمی توانم بیان کنم.

رنجنامه های مرد متأهل

با سلام
گفتم با کسی که نمی توانم درد و دل کنم و از مشکلات و تنهایی هایم بگویم.لذا آمدم اینجا تا خودم را تخلیه کنم.
نظرات رو چون فرصت نمیکنم بدون پاسخ تایید میکنم و یا مختصر پاسخ میدم لذا خرده نگیرید.
تنهایی های من پایانی ندارد
از دیروز تا فردا بر بوم دل تنهایی را نقش زده ام
تنهایی را ستوده ام
تنهایی را بوییده ام
تنها یی را در کنج دل نهاده ام
و اکنون از تنهاییهای دل می نگارم

آیدی کانال : https://t.me/rangnamee
یا : @rangnamee

طبقه بندی موضوعی
نویسندگان
آخرین نظرات

بدترین روز هفته جمعه

شنبه, ۳ خرداد ۱۳۹۳، ۰۱:۴۸ ق.ظ

با سلام

شاید برای خیلی از مردها روز جمعه بهترین روز هفته باشه چون تا لنگ ظهر خوابند و بعد در کنار همسر و فرزندان خوش هستند و یا تفریح میرند.

اما من از روز جمعه متنفرم چون باید سرکار همسر و غرر زدن هاش رو تحمل کنم.بخاطر همین غالبا جمعه ها رو میریم باغ و روستا و گردش.این چند هفته قبل هم همینطور بود و میرفتیم بیرون. اما سرکار همسر چند روزی زیر شکمشون درد می کرد و دکتر که رفتیم گفت باید استراحت کنه تا خوب بشه بخاطر همین بیرون رفتن کنسل شد و امروز خونه بودیم.

بعد از نماز صبح من بیدار بودم و به کارام رسیدم و سرکار همسر و آقا زاده حدود ده بیدار شدند. چشمتون روز بد نبینه از وقتی که بیدار شد گفت کجایی بیا کارای خونه رو انجام بده مگه من نباید استراحت کنم؟ نرفتیم بیرون که من استراحت کنم و تو رفتی به کارات میرسی؟

دوستان باور کنید تا خود عصر این بی انصاف غرر زد و اشک ریخت و هر مشکلی بود از ابتدای نامزدی تا الان پیش کشید. بعد من بهشون میگم میشه تو یک جمله بگی من چکار کردم که انقدر غرر میزنی و جد و آبادم رو وسط کشیدی؟

میگه تو نیومدی بریم بیرون و بهانه استراحت منو کردی تا بمونی خونه.(باور کنید خودمم دوست داشتم بریم بیرون فقط بخاطر دل دردش راضی نبودم که دکتر هم گفت و کلی هزینه دارو دادیم بخاطر این که خوب بشه)بعد من همش سرپا هستم. چون داشت کمی خونه رو تمیز میکرد. منم گفتم خب مگه مجبوری تمیز کنی بزار بمونه بعد و اونایی که من میتونم بگو انجام بدم .

رفتم یه فرش کوچیک شستم و تشک آقا زاده که نجس کرده بود شستم و خرید کردم  و... اما غررهای ایشون تمومی نداشت.

میدونم علت ناراحتیش من نبودم و مثل همیشه من سپر بودم چون خاله ام و جاری با هم بیرون رفتن و به ایشون کم محلی کردند و مباحث اینچنینی باعث ناراحتیش شده بود و سر من بیچاره خالی کرد.

واقعا بعضی زن ها لیاقت ندارند که همسرشون یه روز کنارشون باشه. انقدر غرر زد و عصبیم کرد که سر درد گرفته بودم . از همه بیشتر بخاطر این ناراحت بودم که سر هیچ و پوچ خودش و من و بچه تو شکمش رو آزار میده.

باور کنید تو این چند هفته کلی بهش محبت کردم و دوستت دارم گفتم و عاشقونه باهش رفتار کردم و حتی با پیام از کار حالشو میپرسیدم و ... اما افسوس که آدم بشو نیست و نشون میده با محبت زیاد هم همونی هست که بوده.

وقتی ذات یا اخلاق از ریشه خراب باشه هر کاری بکنی همینه.

باور کنید همیشه جمعه ها همینطوره.بهانه مثل امروزم داشته باشه که بدتر.

بیچاره جوونایی که با هزار امید متأهل میشند و ...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۳/۰۳
مرد تنها

نظرات  (۶۰)

سلام اتفاقی وبتونو دیدم و چندتا مطلبشو خوندم و نظرات دوستان.همونطور که گفتین درد و دل مرد رو باید شنید و حتی اگه قبولش ندارید باید سری به تایید تکون بدی ماهم اینجا فقط شنیدیم .اما در جواب دادن به نظرات و راه حل های دوستان به این نتیجه رسیدم که شما در برابر تغییر مقاومت میکنید.مشتاقانه منتظر متن نوشته شده توسط خانومتون هستم
سلام، چقدر دوست دارم در اینده همسری شبیه شما داشته باشم، مهربان و دلسوز، باور کنین عاشقانه میپرستمش، عاشقانه
پاسخ:
سلام
جدی؟؟؟؟؟؟؟؟
الان دارید مسخره ام می کنید یا هندونه زیر بقلم میدید؟ کجاش من خوبم و خودم خبر ندارم؟
من از همین مشکلات ازدواج میترسم.از عادی شدن.دل زدگی.خیلی بده
سلام پیشنهاد عمه رو اجرا کردی ؟
نتیجه چی شد ؟ منتظرم 
خداوند صبرجمیل واجری جزیل عنایت فرمایدآیکون خنده

salam

man taze webetoon ro diidam ye pishnahad mikonam

to ro khoda to ro bejooon harki doooseshooon dari

boro in kari ro ke migam bokon

har vagt hamsaret asabani shod boro bagalesh kon age dad keshid ke bo ooon taraf ya behem dast nazan saket beist ta asabaniatesh bere bad boro bagalesh kon behesh begooo dooosesh dari va hazeri hakari barash bokoni

hatta age doosesh nadari bazam begooo.

behesh begooo fagat toi ke baram mimoooni va bagie hatta bedaro mara door az ma hastan.

to ro khoda in kar haro bokon va natijasho bebin

ایهاالناس اگر بلد نیستید زخمی رو ببندید دیگه روش نمک نپاشید , آقای متاهل اینجا دارن از سر تنهایی درد دل میکنن و اگه هم اشتباهی دارن دلیل نمیشه با توهین و تهمت موجب آزار بشین ,
(الانو نمیدونم ولی بعد از زایمان فکر میکتم این داروهای گیاهی نشاط آور و آرامبخش برای خانمتون خوب باشه)
۱۲ خرداد ۹۳ ، ۰۹:۱۷ مامان بزرگ

سلام

مدتیه میام اینجا رو می خونم .چون نوشتین هدفتون درد و دله وظیفه خودم رو گوش کردن به درد و دل دونستم و سکوت . اما گفتم شاید چند تا تجربه کوچیک من بعد از 25 سال زندگی عاشقانه و شیرین بتونه کمکتون کنه . اگه موافق باشین گاهی وقتا بیام و این تجربیات رو در اختیارتون بذارم.[ ما رو زندگی ساخت ، ای کاش شما رو اندیشه ها بسازد ( از کتاب لطفا گوسفند نباشید اثر محمود نامنی)[ همه چیز رو نباید تجربه کرد گاهی وقتها خیلی ارزونتره که از تجربیات دیگران استفاده کرد]

تجربه 1: شوهر عزیز من عادت داره که خواسته هاشو با تعریف برآورده کنه مثلن دوست داره انواع غذاهای خوشمزه و متنوع با دیزاین عالی براش فراهم کنم خوب

برای رسیدن به این هدفش از هر چیزی که بپزم تعریف می کنه ( برای این که زنو به دیگ و گاز بچسبونی از دست پختش تعریف کن ) مثلن میگه وای مگه آدم از خوردن این غذا سیر میشه.آدم میخواهد انگشتاشو هم بخوره ( حالا من خودم میدونم مثلن این جورام نیست ) ولی بنا به خصوصیات زنانگی تشویق میشم دائم

تو نت دنبال دستور غذاها م یا با وجود خستگی با چاشنی عشق سعی میکنم بهترینها رو براش فراهم کنم . امتحانش ضرر نداره البته برای برای رسیدن به نتیجه یه کم صبر هم لازمه  .ببخش پسرم پر حرفی کردم . تا بعد

سلام کجائید ؟
پاسخ:
همین جا در خدمت شما
سلام مرد تنها.کجایین؟کم پیدا؟
پاسخ:
ببخشید حال و حوصله نداشتم
سلام اقای متاهل .کجایید کم پیدا؟
پاسخ:
سلام
هستیم در خدمتتون
دوستان عزیز و محترم لطفا جوّ اینجا رو متشنج نکنید
اینجا محلی است برای دردودل یک نفر که میاد اینجا تا دلش رو خالی کنه
میگن وقتی ناراحتی ها و غصه هات رو یه جا بنویسی سببک میشی
سعی کنیم کسی رو قضاوت نکنیم
کجایی مرد جوان. نگرانت شدم. چرا آپ نمیکنی . حالت خوبه. بچه در راه خوبه ایشالا
پاسخ:
سلام
ممنون فعلا که زنده ایم شکر خدا
بابا این بنده خدا میاد اینجا درد و دل میکنه
نه اسم و آدرس داده نه توقعی داره
اگه درد و دل بلد نیستید نمک رو زخمش نپاشید
توهین و تحقیرش نکنید
۱۰ خرداد ۹۳ ، ۱۶:۵۶ ازاده(راز موعود)

از حضرت علی(ع) در مورد دنیا سوال کردند؟

فرمودند:آغازش رنج است و پایانش سختی،حلالش حساب دارد و حرامش عقاب،هر که در ان تندرست اسوده است و هرکه بیمار است پشیمان،هرکه توانگر شود برآشوبد و هر که مستمند گردد اندوه خورد،هر که برایش بکوشد آن را نیابد و هر که از آن دست کشد نزدش آید، هر که به سویش چشم دوزد کورش نماید و هر که به آن با چشم عبرت بنگرد بینایش سازد

کتاب:پاسخ های جذاب حضرت علی(ع) به صد سوال اساسی

پاسخ:
ممنون حدیث زیبایی بود.

http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=149917
برای آن ها که همسر غرغرو دارند

ببینید آقای محترم

کلهم رذایل اخلاقی خانمتونو دارید مینویسید

و فظائل اخلاقی خودتون

توقع دارید اینجا بیان بتون به به و چه چه بگن؟!!

قطعا خانمتون یه سری فضایل اخلاقی دارن

 و شما هم یه سری رذائل که حرص خانمتون اینقدر درمیاد و خونه را به آشوب میکشه

ببین مسئله را چطور میتونی حل کنی

هی بیای رنجنامه بنویسی دردی دوا میشه؟

به یه زن دیگه فکر کنی مشکل حل میشه؟(البته دور از جون)

اگه رفتی مشاور و کارت نشد به یه روانشناس مراجعه کن.بعدم روانپزشک

شایدم مشکل شما باشی که خانمتون اینقدر عصبی میشه

ببین چی اذیتش میکنه.اونو ازش دور کن

اگه هم ناراحتتون کردم معذرت میخوام

اما از طرز نگاهتون اصصصصصصصصلا خوشم نیومد

 

کاش دوباره بچه دار نمی شدین با این اوضاع
پاسخ:
اگه میدونستم مشکلش حل شدنی هست صبر میکردم.
۰۹ خرداد ۹۳ ، ۱۴:۰۴ یه نفر به ssss
کاملا با شما موافقم.بالاخره مرد هم مثل زن ادمه و احساس داره و پولاد نیست.
با این که خودم از جنس زنها هستم ولی وقتی پدرمو میبینم که بیرون از خونه چقدر زحمت میکشه تا ما که تو خونه ایم در اسایش و رفاه باشیم میفهمم که زحماتشون رو باید حتما یه جوری جواب داد حالا اگه کمک حالشون نیستیم نمک به زخمشون نپاشیم حداقل 
همونقدر که زنو باید فهمید...مرد وباید درک کرد... همونقد که زن بودن میخواد....مرد اطمینان میخواد... همونقدر که باید قربون صدقه روی ماه بی آرایش زن رفت...باید فدای خستگی مرد شد.... همونقدر که باید بی حوصلگی های زنو طاقت آورد...کلافگی مرد هم باید فهمید... خلاصه مردو زن نداره,به نقطه ما شدن که رسیدی... بهترین باش برایش..بزار حس کند هیچ کس قد تو درکش نمیکند
سلام، خندم میگیره تو خونه فقط یکی مثه خانومتون رو باس تحمل کنید اینجا صدتا امثال خانومتون ک همه این نظرات از روی سوتفاهم چون منظور حرفاتونو بد برداشت میکنن اما خوبی این وبلاگتون اینه ک کمی ب خانومتون امیدوار میشید البته باتوجه ب نظرات بعضی از بانوان عزیز، یا میبینید ک شما تنها مردی نیستید ک این مشکل رو دارن...
از ی اخلاقتون خیلی خوشم اومد ک حاضر نیستید همسرتونو طلاق بدید چون با اینکار هم آینده بچه هاتون خراب میشه هم روحیه همسرتون.ممنون ک درکشون میکنید.ان شاء الله همسرتون هم دیدشونو ب زندگی عوض کنن و قدر لحظات کوتاه زندگیشونو بدونن...
من بعد اینکه پستاتونو خوندم سعی میکنم اصلا دیگه غر نزنم و بیشتر سکوت کنم هم رو اخلاق و رفتارای همسرم تاثیر گذاشته و بیشتر بهم ابراز علاقه میکنه هم خودم آرامش دارم و از بودن در کنارش لذت میبرم...
آرزوی آرامش برای همه دوستان عزیز...
پاسخ:
سلام
زندگی شما مال خودتونه و باید براش دل بسوزنید و ارزش نداره بخاطر مسائل پوچ نابود یا خرابش کنید.
۰۸ خرداد ۹۳ ، ۱۱:۰۹ مهتاب خانم با فرهنگ!
سلام خدمت همه
بعداز مدت ها اومدم دیدم کسی منتمو نکشید خودم اومدم!!
دیدم خبری از دوست عزیز تر از جونم خانم متاهل با فرهنگ نیست گفتم بیام ببینم کجاست بدجوری دلم براش تنگ شده!!
چیه همه در مورد هم قضاوت میکنید هیچوقت ادم همه چیزو نمیدونه
من به یه چیزی اعتقاد دارم اونم اینه که قضیه همیشه اون جوری نیست که فکرشو میکنی در همه موارد زندگی هم ثابت شدس پس هیچوقت درمورد کسی که نمیشناسید قضاوت نکنید مخصوصا در مرد اقای مدیر وخودم باشمام خانم متاهل دوست گرامی ومهربانم عاشقتم شک نکن!
پاسخ:
سلام
خوش امدید
این لینک هم عالیه
دوست داشتین سر بزنین
http://b-mahboob.blog.ir/?page=2
۰۷ خرداد ۹۳ ، ۲۲:۳۶ یه دوست واقعی
یه دوست حرص نخور عزیزم باید با همچین ادمی زندگیتو شریک شی بعد از رو یه متن اونم یه طرفه قضاوت کنی.
اقای متاهل خودتو نغییر بده نگاهتو ببین زندگیت تغییر میکنه فقط توقع نداشته باش!
پاسخ:
کاش به همین راحتی ها بود و کاش بجای پاک کردن صورت مسئله دنبال حل مسئله باشید.
من این حرف شما رو خیلی بهتر از خودتون میدونم و عمل کردم و به دیگران هم گفتم پس بدونید حواسم هست.
در کل مشکل زندگی شما به نظرم اول این میتونه باشه که با عشق عمیق شروع نشده...
و فرهنگ های خانوادگی متفاوتی دارید..
ولی بچه تون و بچه در راهتون گناه دارد... زود تر تا بزرگ نشده اند فکری کنید..
راه حلی پیدا کنید..
منتظر مطالب جدیدتون هستم..

چقدر این مردا بی انصافن به این فکر کن که بچه تو تو شکم اون زنه و ان بیچاره احتمال زیاد به خاطر تغیررات هورمونی بدنش شرایط مساعدی نداره که بد خلقی یکی از نشونه هاشه.
بعدشم واقعا زشته که انقدر بهش توهین میکنی ی کاری کن که دلتنگی نکنه غر نزنه این وظیفه شماست آقا...
وای اصلا به این فکر کردی که اگه همسرت ی روزی این وبلاگو بخونه و بفهمه چطوری ازش حرف زدی چقدر دلخور بشه و دلش بشکنه یکم با انصاف تر باش
این چهار تا کاری که میگی از صبح انجام دادی رو خانومت هر روز داره انجام میده شاید دوست داشته منت کشی کنی و با ناز ببریش بیرون....بهش توجه کن نه به شیوه خودت به شیوه خودش
پاسخ:
من نمیدونم چرا بی جهت و الکی درصدد دفاع از اشتباهات هستید؟
مگه بچه تو شکم مادر باشه این دلیل میشه از صبح تا شب غرر بزنند و توهین و به بچه تو شکم آزار بدند.
بچه وقتی تو شکم مادرش هست تا دو سال روحیه اش نقش میگره.
چقدر راحت کار خودتون رو توجیه میکنید؟ نمیدونم حضرت زهرا هم مثل شما بوده؟ طبق استدلال شما برای حضرت هم باید طبیعی بوده باشه.
تا حدی بله ممکنه شرایط نامناسب داشته باشه اما نه دیگه انقدر طلب کارانه نگاه کنید. بعد این بچه تو شکم مال من نیست ها مال خودش هم هست و از طرفی هم مرد بیچاره هم باید به فکر درآمد بیشتر و خرجی هم باشه هاااااا
ای بابا آقای متاهل کجایید شما؟ما همهمنتظرشما منتظر جواب های شما هستیم
ازلا لطفا به کسی که غایبه و حرفاش شنیده نمیشه توهین نکنید! گودزیلا چیه راهکار نداری سکوت کن!
آقای عزیز گاهی محبت زیادیش چندش آوره حدشو رعایت کن

آقای متاهل نمیخواین جواب زهره و صنم و شیوا و یه خانم رو بدید!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

سرکار خانم ها لطفا" کل پست رو با دقت بخونین بعد نظر بدید و محکوم کنید....

پاسخ:
این بنده خداها شکی ندارم که اخلاقشون مثل سرکار همسر و بدتر از اونه یا همسر بدی دارند و در مورد منم قضاوت بدی دارند.
تا حالا کسی به شما گفته واقعا مریضی ...خیلی دلم برا خانومت میسوزه...به خدااااا
پاسخ:
من بیشتر دلم برای شما و اگر همسر دارید برای همسرتون و اگر ندارید همسر آینده تون می سوزه.
علت مجرد موندن و ترس از ازدواج پسران جوان  دختران و زنانی با خلق و خوی شما هستند دیگه.
اگر این انتقادهای من شامل خانمی مثل شما هم میشه پس به فکر درمان خودتون باشید نه متهم کردن دیگران به مریضی.
میخوام تند جواب ندم اما نمیشه.
تازه با وب شما اشنا شدم تا اونجایی که تونستم  پستاتون رو خوندم
خانم شما هر چقدر هم که بد اخلاق باشه و ناشکری کرده های شما رو بکنه باز الان بارداره وتکه ای از وجود شما رو تو درونش داره رشد میده شما بخاطر همون بچه تون باید خیلی خیلی هواشو داشته باشین هر ناراحتی که خانمتون داشته باشن بی برو برگرد تو اینده کودکتون نمود خواهد داشت الان هورمون های ایشون زیاد بالا پایین میشن وهمین باعث یه سری غرو ها و نق زندنهای بی خودی میشه که با توجه شما میتونه حل بشه خانمتون هم یک خانمه از سنگ نیس که احساس نداشته باشه  وقتی که کمکی براش میکنید میتونه از حالات چهرتون بخونه که از سر اجباره یا از سر عشق
همسری من هم تو کاراهای خونه کمکم میکنه ولی تا بحال یک دفعه هم کمک هاش رو بروم نیاورده
پاسخ:
با سلام
بزرگوار ببخشیدا اما در این حد میفهمم که باید تو این دوران هواش رو داشته باشم و نه در این دوران بلکه همیشه.
خداروشکر نامزدم عینه عینه شما بود طلاق گرفتم وگرنه زندگیم میشد این
خیلی بی انصافی این خانومایی هم ک تاییدت میکنن بی انصافن چون ی طرفه ب قاضی میرن.
خدارو در نظر بگیر جناب!!
پاسخ:
یعنی شما قرار بود مثل سرکار همسر ما باشید یا روحیه مثل ایشون رو دارید؟؟؟
فکر کنم باید بر عکس بگید و اونم اینکه خدا رو شکر همسرتون راحت شد و خدا به داد همسر آینده تون برسه.
کاش کمی با دقت مطالب رو بخونید و نظر بدید و فقط یه پست رو نبینید.

تا آمدم شروع کنم به خواندن مطالبتان دیدم فقط گله و شکایت و آه و ناله و...

شما که مثل زنها می نویسی؟

بعد هم خیلی راحت به خانوم باردارت توهین کردی و گفتی آدم نمی شه ..غر زد

...لیاقت نداره...پیش جمع که اینطور بی ادبی ....پیش خانم بدبختت چی می گی

... اخه برای چی  به چه حقی کارها و حرف های خصوصی خانومت را برای دیگران می نویسی؟

 

 

پاسخ:
من اینجا درد و دل میکنم.
شما که حرف از ادب زدی بزرگوار خودت ادب در نقد رو رعایت کردی؟ خانم بدبختت کلمه بی ادبانه نیست؟
شاید برداشت شما بی ادبی باشه اما بنده قصدم این بنوده
هزار خانم از مشکلات زندگی شون تو وبلاگ می نویسند اونا حق دارن اما من نه؟
در ثانی کی منو میشناسه که شما اینطور ناراحت شدی از زندگی خصوصی؟
کمی تو نظر دادن خواهشا دقت کنید.
سلام...ی چیزی بگم خانومت با اینکه سنش کمتر از سی هست[خودم چرتکه انداختم متوجه شدم] باید خیلی با نشاط تر وبا ذوق تر از این حرفا باشه...اصلا شمارشو بده خودم روشنش کنم ک قدر زندگی وشوهرشو بدونه ...والا با این نوناشون....نمیدونم ولی من میگم شما زیادی خوبی ک ایشون زیادیشون شده و قدر نمیدونن ...اصلا ی مدت بد باش ...چی بگم دیگه راهکار ندارم .....من کلوچه با اون همه سخنوری وخطابت[من درآوردی بود]دیگه راهکارام ته کشید.....خانوم نیست ک شما دارین گودزیلاست خخخخ

پاسخ:
سلام
گودزیلا ؟؟؟ سرکار همسر هر چی من میگم درست اما قابل احترام هست و درست نیست این تعبیر. توبه کنید سریععععععع
میدونم منظوری نداشتید اما خطبا دقت بیشتری باید داشته باشند تو این جزئیات.

سلام

شفاعت در مقابل غرغر کردن و غیبت کردن از همسر و آبرو بردن و.... میدن به نظرتون؟!!!!! تازه بعضی وقتا هم شیطون میره تو جلدت فکر صیغه هم میفتی؟!!

مثل یه مادری که تمام اذیتها و شب بیداریها و... بچه را تحمل میکنه بهش پاداش بهشت میدن اما حالا هی بیای غر بزنی و نق نق کنی و ناشکری کنی و... آیا بهشت لیاقتته؟!!

 

به نظرتون بهتر نیست یه کم تغییر تو شرایطی که همسرتونو آزار میده ایجاد کنین؟

مثلا نزدیک بودن با جاری.

پاسخ:
سلام
زهرا خانم شما اومدی نصیحت و امر به معروف کنی اما گناه کبیره کردی و تهمت زدید. شما میدونید تعریف غیبت و آبرو بردن چیه که به من گناه بزرگ غیبت و آبرو بردن زدید؟
اینجا یک نفر هم از شخصیت سرکار همسر من اطلاع نداره که آبرویی رفته باشه یا غیبتی بشه.
چقدر راحت تهمت میزنیم. دعا کنید دلم راضی بشه حلالتون کنم.

در ضمن من اینجا فقط درد و دل میکنم نه اینکه غرر بزنم. بین این دو فرق زیادی هست.
تغییرات مشکلی رو حل نکرده.
  مهسا خانوم غمگین نظر شما محترمه ولی مگه هرکی روانیه بستری میشه !!!!! نه اینطور تصور نکن عزیزم بیماری که افسردگی داره گاهی لازمه بستری بشه که از محیطی که زندگی میکنه مدتی دور باشه و با مصرف یه سری دارو به حالت  نرمال برگرده ... امیدوارم حالت همسر محترم ایشون اینطور نباشه ولی اگه باشه باید زودتر مداوا بشن
سلام خوبید؟آقای متاهل شما خیلی خیلی دارین حساس میشین چون خودتون خیلی خوبین و عیب و نقص و کم وکاستی کم دارین فکر میکنین اون خیلی بده و رفتارش بده!قبول دارم یه سری از اخلاق و رفتارش درست نیست اما دراون حدی هم نیست که( یه دوست)میگه باید بستری شه.دور از جون روانی که نیست.به نظر من آقای متاهل شمام کمتر از بدی هاش بگین چون حرفای ما روی شما و رفتارتون با همسرتون خیلی اثر میذاره.انشالا پا قدم کوچولوتون مبارک باشه واستون و زندگی شیرینی رو برای شما و خودش به همراه داشته باشه

سلام مرد متاهل و البته صبور ؛ آدم غصه اش میشه چرا باید همسر و شریکش که اینقدر بهش نزدیکه از زمین تا آسمان فاصله و تفاوت داشته باشه ... فقط باید درمان رو شروع کنید و باید پیش روانپزشک برید نه مشاور شاید لازم باشه بستری بشه !!!!! اگه آدم میفهمید که به آه و دم بنده اینطور به در و دیوار نمیزد (عذر میخوام منظورم کلی هست ) همکارم عزیز و محترمم که چند سال بود باهاش کار میکردم باور نمیکنید یه پسر 2 ساله داشت خانمش هم تا آخر این ماه بچه دوم رو فارغ میشه تصادف کرده و فوت کرده .... الان خانمش میگه چرا باهاش خوب نبودم؟ چرا براش کم گذاشتم ؟ چرا چراچرا ... ما آدما تا موقعیته خوبیم داریم قدرش رو نمیدونیم ولی تا اتفاق بدی برامون میوفته تازه بیدار میشیم که دیگه خیلی دیر شده ... حیف ای کاش سرکار همسرتون متوجه میشد که واقعا دنیا 2روزه و ارزش این همه اعصاب خوردی رو نداره ...

salam..

aval tabrik migam beheton bekhatere webeton...khily az masayeli ke ma dochareshim ine ke agahi kami dar rabete ba akhlagh va raftare tarafemon darim...manzor az in akhlagh va raftaraye koliye...ke zana hame ye jor shaki mishan az mardashon va marda jore degeai...injori mishe eshtebahat ro kamtar kard vaghti etela pida mikonim...ye ja khondam neveshte bodin hamsareton kamkhoni daran..in bihoselegi dar anjame kara ham elatesh hamin mitone bashe...say konin kam khonish raf beshe ba daroo va taghziye bekhosos alan ke bardaran...mamnon misham ramze poste j*ensi ro ham be man bedin...bazam mamnon

پاسخ:
سلام
از شما و مطلبتونم ممنون.
سلام چی بگم ؟ هرراه جلی که به ذهنمون میرسیده گفتیم یامیگیداین راه رارفتید یامیگید باشناختی که از همسرتون دارید صلاح نیست.فقط میام میخونمتون ودعاگوتون هستم.مشکل شما دیگه ازاین حرفا گذشته....مگراینکه خودتون کارجدیدی انجام بدین مثلا یه چیزی تومایه ی حرفای عمه خانوم..شمادست پیش بگیرید که پس نیفتید انشالله فرجی بشه درمشکلاتتون.ولی درتمام پست هاحق باشماست.

صبرکردن گاهی معجزه می کند،
تنهایی تان را پیش فروش نکنید، فصلش که شود، به قیمت می خرند.

 

 

یه نکته:

حواستون به کامنت گذاشتن و... هم باشه

چون مذهبی هستین میگمااااااا

دنیای مجازی با دنیای واقعی فرقی نداره.شوخی کردن و گرم گرفتن با نا محرم دنیای واقعی و مجازی نداره

ایشالا که شامل حال شما نشه

یادمون باشه

"دنیای مجازی از محضر الله خارج نیست"

البته ناگفته نمانداااااااااا

به نظر من محبت کردناتون خیلی با منته!!

چه اشکال داره یه روز صبح جمعه با هم برید تو آشپزخونه، با هم غذا درست کنید ، ظرف بشوریدو....

همه چیز با هم

با با هم بشینین سر سفره

اینجوری که نوشتین ادم احساس میکنه خامتون در مقابل شما گارد گرفته!!

گفتین پیش مشاور رفتین.اگه مشکلتون حل نشده چرا باز ادامه نمیدین.اگه هم توصیه کردن به روانپزشک مراجعه کنین.خیلی از این چیزا با یه قرص خوب میشه!

 

پاسخ:
با منت؟ نه این برداشت شماست
من خیلی بدون کمترین منتی کمک کردم و میکنم
به کوری چشم تو ما او را شفاعت خواهیم کرد!
♥•٠·
یک روز، مرحوم آیت الله میرزا احمد مجتهدی تهرانی با حالی خاص به بیان یک روایتی پرداختند که احساس کردم جگرم جلا و صفا پیدا کرد .ایشان فرمودند :روزی فردی آمد خدمت امام معصوم و به ایشان عرض کرد :
اگر روزی یکی از دوستان شما گناهی کند ، عاقبتش چگونه خواهد بود ؟
امام در پاسخ به وی فرمودند :
خداوند به او یک بیماری عطا می نماید تا سختی های آن بیماری کفاره ی گناهانش شود.
آن مرد دو مرتبه پرسید : اگر مریض نشد چه ؟
امام مجدد فرمودند : خداوند به او همسایه ای بد می دهد تا اورا اذیت نماید و این اذیت و آزار همسایه ، کفاره ی گناهانش شود .
آن مرد گفت : اگر همسایه ی بد نصیبش نشد چه ؟
امام فرمودند : خداوند به او دوست بدی می هد تا وی را اذیت نماید و آزار آن دوست بد ، کفاره ی گناهان دوست ما باشد .
آن مرد گفت : اگر دوست بد هم نصیبش نشد چه ؟!
امام فرمودند : خداوند همسر بدی به او میدهد تا آزار های آن همسر بد ، کفاره ی گناهانش شود .
آن مرد گفت :اگر همسر بد هم نصیبش نشد چه ؟
امام فرمودند : خداوند قبل از مرگ به او توفیق توبه عنایت می فرماید .
بازهم آن مرد از روی عنادی که داشت گفت : و اگر نتوانست قبل از مرگ توبه کند چه ؟
امام فرمودند :

به کوری چشم تو ما او را شفاعت خواهیم کرد!
پاسخ:
ان شالله ما هم شفاعت می شویم.
وقتی خانومت هنوز از گذشته حرف میزنه یعنی هنوز اون مشکلات اون اتفاقات براش حل نشده ی بار بشینید فقط از گذشته حرف بزنید بذارید هر چی میخواد بگه بذار سبک شه 
پاسخ:
یه بار؟ صد بار حرف زدیم.
همن طور که میدونی پروسه درمان افسردگی و اختلالات روحی خیلی طولانیه و حوصله و صبر فراوون میخواد

حداقل 4 یا 5 سال طول میکشه 

لطفا صبور باشید و دوباره پیش چندین دکتر خوب برین و داروهارو قطع نکنین مطمئنا جواب میده 

میدونین که ترک دارو باعث میشه بدتر از قبل بشه 
وای خیلی دلم گرفت از این پست شما.دختر و پسر از ابتدا با ذوق و شوق میل به ازدواج دارن و لحظه شماری برای رسیدن به دوران تاهل میکنن.ولی چرا باید کار به اینجا برسه؟چطور میشه اجازه داد شریک زندگی را اینجوری آزار بدیم
حتما به مشاوره مراجعه کنین برای حتی بار صدم هم که بشه مرد تنها
سلام.پیشنهادمن ازسرلجاجت باخانومت نیست بلکه ازعدم مدیریت شماست.مردستون خونست زن مدیرداخلیه.اگرستون بلرزه دیگه سنگ روسنگ بندنمیشه...بالاخره باید معلوم بشه ایشون چرادست پیش میگیره؟مرداگردرخونه تحکم ومقتدرنباشه (منظورم خشونت نیست)بچه های اون خونه حرف شنوی ازهیچکدام تون نخواهند داشت .حالاکه دوتابپه میخواهیدتربیت کنید لااقل اصول اولیه تربیت همانا هماهنگی والدین درنوع برخوردباهم رارعایت کنید.من مرده شمازنده .درخانه ای که مردش ارج وقرب لازمو نداشته باشه بچه های خوبی تربیت نمیشه.میگی نه؟زمان بهتون ثابت میکنه که من درست یاغلط میگم.چون مادران نرمترندوموقعی که مطلبی پیش میادناچاراازحربه ی بابات بیادمیگم اجباراستفاده میکنندخب.وقتی پدری درخانه جایگاه لازمونداشته باشه این حرف کشک میشه.
سلام آقای خونه 

شما چرا ایشون رو پیش روانشناس نمیبرین ؟

والا شما آقایون برا به کرسی نشوندن حرفاتون هر کاری میکنین شده با تهدید و دعوا ببرین دکتر 

این خانوم بیماره و دست خودش نیست 

چرا عمرتونو تلف میکنین گاهی با یک مشاوره و یا یک طول درمان مشکل حل میه 
پاسخ:
سلام
رفتیم
ای بابا هرکی یه مشکلی داره ولی معلومه شما از اون مردای حساسین که به همه چی توجه میکنین ...اکثر مطالب وبتونو خوندم والانم هر روز سر میزنم ببینم چه خبره ؟؟؟
خوندن اینطور وبایی که اقایون نوشتن باعث میشه ادمو به فکر بنداره ؟؟؟
ممنون به هر حال ایشالله همه چی بهتر میشه .....
پاسخ:
فکر نکنم حساس باشم.

سلام...یه صبح از اول شروع کن دادوقال بی هدف تاشب.فقط قافیه رونباز.همش توقیافه باش انگارکه خودشی.مثل خودش هرچیم ازت پرسیدچته؟دری وری بگواصل مطلبو که میخوام حالتوبگیرم رانگو.بذارببینه توهم میتونی غربزنی.تاتوی دریانیوفته ازامنیت ساحل ناشکری میکنه.بایدبندازیش تودریا.برای زیردل دردش هم بگو شلوارک ازاین نخی هابپوشه بچه وقتی سردش میشه میره زیردل خودشو جمع میکنه وتعبیرمادراینه که درد داره.دردنیست سرمایی بودن بچس
پاسخ:
سلام
چه پیشنهاد جالبی
نمیدونم چی بگم ولی به نظرم بچه دوم اشتباه بوده.ایشالا قدمش خیر باشه
چرا خونتون رو عوض نمیکین؟برین یه جایی که چشمش توو چشم هیچکدوم از اعضای شوهر نیوفته؟خودتونم راحت میشین که
۰۳ خرداد ۹۳ ، ۰۹:۴۷ ته دیگ ذهن من(راحله)
اقای متاهل اولا الان شرایط خانمتون با بقیه اوقات فرق می کنه با توجه به حاملگی حساستر از قبل هستن
اینجور موقع ها بهتره باهم صحبت کنید هرچند برا شما حرفاش تکراری ومسخره بنظر بیاد ولی چون خانما با حرف زدن خیلی اروم میشن می تونه خیلی کمک کننده باشه وحتی می تونی تظاهر ب گوش دادن کنید تا اروم شه
بعد بغلش بگیرید واون نوازش کنید بش بگید
می دونم شرایط سختی رو داری تحمل می کنی واز این حرفای عشقولانه
ب نظر من مهمترین مشکلی شما رو رنج میده موردی که خودتونم می دونید واینها مثل یه بهونه میشه
پس با همسرتون در این باره صحبت کنید واحساس نیازتونو بش بگید
پاسخ:
سلام
صحبت میکنم اما به دعوا میکشونه و به نامزدی و مادرت فلان کرد و ...
بالاخره که چی برادر خوبم . تا کی مبخای این شرایط رو تحمل کنی. نمیگم طلاق ولی بالخره باید یه فکری بکنی.
پاسخ:
چه فکری؟
چه شرایط بدی 
و چقدر درسته که ادم باهزار امید و ارزو ازدواج میکنه و وقتی وارد زندگی شد میبینه چه اشتباهی کرده
نمیدونم چی بگم والله خدا بهتون صبرایوب بده
میتونم بپرسم با این اوصاف هدف شما از آوردن بچه دوم چی بود و هست؟!!
پاسخ:
عاشق بچه هستم و نمیخوام بخاطر اخلاق بدش از حق خودم بمونم.

سلام من همه نوشته هاتونو خوندم

چرا حالشو نمیگیری؟

چرا اینقد تحملش میکنی؟

چرا خواسته هاتونو ازشون نمیخاین؟

زندگی مشترک یه تعهد دوطرفس. هر دو طرف باید برا آرامش و ...تلاش کنن

پاسخ:
خواستم عملی نمیکنه
سلام صبحتون بخیر.....اره والا شماسرکارباشیدراحت ترید.
پاسخ:
سلام
همیشه مختصر و مفید نظر میدید
یه کمی هم از خوبیهاش خنده هاتون خوشیهاتون بنویس همش زوم کردی رو دعواها وسختیهاتون درضمن مرسی که وبت تاید نظر نداره این قدر بدم میاد  اکثر وبا تایید نظر دارن
پاسخ:
ایجا برای درد و دلم هست نه خاطره نویسی.اما چشم می نویسم.

دیونس مگه؟؟خوب برو پیش یه مشاورکار بلد ببین چی راهکار میده من خودم به شخصه تو زندگی راهنمای مشاور خیلی به دردم خورده البته هر مشاوری هم وارد نیستا  یه جای خوب برین

 

ای کاش میشد حرفهای خانمت هم شنید تا بهتر بشه قضاوت کرد

پاسخ:
یه بار میگم برام بنویسه تا اینجا بزارم.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">