رنجنامه های مرد متأهل

دلنوشته ها و درد و دل هایی که هیج کجا غیر از اینجا نمی توانم بیان کنم.

رنجنامه های مرد متأهل

دلنوشته ها و درد و دل هایی که هیج کجا غیر از اینجا نمی توانم بیان کنم.

رنجنامه های مرد متأهل

با سلام
گفتم با کسی که نمی توانم درد و دل کنم و از مشکلات و تنهایی هایم بگویم.لذا آمدم اینجا تا خودم را تخلیه کنم.
نظرات رو چون فرصت نمیکنم بدون پاسخ تایید میکنم و یا مختصر پاسخ میدم لذا خرده نگیرید.
تنهایی های من پایانی ندارد
از دیروز تا فردا بر بوم دل تنهایی را نقش زده ام
تنهایی را ستوده ام
تنهایی را بوییده ام
تنها یی را در کنج دل نهاده ام
و اکنون از تنهاییهای دل می نگارم

آیدی کانال : https://t.me/rangnamee
یا : @rangnamee

طبقه بندی موضوعی
نویسندگان
آخرین نظرات

زن و ازدواج مثل هندوانه است؟

چهارشنبه, ۱۳ فروردين ۱۳۹۳، ۰۱:۲۱ ب.ظ

سلام

یادمه قبل ازدواج یه حرفی رو مادرم با اعتقاد تمام میزد و می فرمودند:

زن و ازدواج مثل یک هندوانه است تا واردش نشی هیچی مشخص نمیشه و چه هندوانه های به ظاهر خوبی که بدترین از آب دراومدند و چه هندوانه های به ظاهر بدی که شیرین و خوب از آب دراومدند.

انتخاب زن و هندوانه مشکل است ..............ضرب المثل فرانسوی

اونموقعه ها چون خودمون رو تحصیل کرده میدونستیم و اعتقاد به مشاوره و صحبت های خواستگاری و ... داشتیم فکر میکردیم میشه همه چیزی رو فهمید. اما بعد از گذشت 8 سال تازه به حرف مادرمون میرسیم و نه تنها زندگی خودمون بلگه زندگی خیلی ها رو هم که نگاه میکنم میبینم کاملا این حرف درسته.

دختر خانم دم بخت بخاطر اینکه خونه نمونه یا میبینه همه دوست و دخترای فامیل ازدواج کردند هر چی خواستگار میگه قبول میکنه یا موقعه خواستگاری میگه برای من دین و ایمان همسرم از همه چیز مهمتره و مادیات ارزشی برام نداره اما بعد خطبه عقد خرش که از پل گذشت زمین تا آسمان عوض میشه و تجمل پرستی میشه که همتا پیدا نمیشه براش.

یا با کلی نامحرم دوست بوده و میگه پاکم. خانواده مشکل داری دارند و حرفی نمیزنه و عصبی هست یا مشکلات دیگه اما هیچی نمیگه.

البته ممکنه در مورد مردها هم همین درست باشه اما در مورد زن ها بیشتر صادقه!

نظر شما دوستان چیه؟

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۳/۰۱/۱۳
مرد تنها

نظرات  (۳۵)

خیلی بی انصافی نکنید این در مورد هر دو طرف صدق میکنه ، مرد هم همین طوره....
دلم گرفتهههههههه
چرا نمیتونم به اون ماجرا فک نکنم
همش دارم کششششششششششششش میدم
ب همسر اس عاشقانه دادم توجه نکرد
بش اس دادم که دیدی اس ام اس مو
میگه چکا نمیزارننننننن ب هیچی فک کنم
با این حرف من چییی بگم وقتی با اون خانوم داش لاس میزد توووو اوج گرفتاری بوددددد
خدایا کمکم کن وقت اذان چیز بد بش نگم
بخاطر اینکه ناراحت نشه عذرخواهی کردم گفتم شاید من توقعم زیاده ...
باید تووو خودم بریزم
اشکم داره در میاد سر کار هم هستمممم.....
خیلی دلم میخواد بش بگم اونموقع توو گرفتاری و چکا نبودی داشتی لاس میزدی؟؟؟؟؟؟؟
اوووووف خدا جرعه ای مرگم بده همیییییییییییییییییییییییییییییییییییی....
پاسخ:
کمی صبور باش و بزار مدتی بگذره فعلا
نمیشه به جاى ازدواج دو نفر برن سندى به نام پیمان زناشویى با هم امضا کنند که نه ربطى به شرع داشته باشه نه قانون ، بلکه فقط بین اون دو نفره و موارد فسخ آن خیانت ، عدم روابط زناشویى ، بد رفتارى ، زیر یک سقف زندگى نکردن  باشد ، و استقلال مالى داشتن دو طرف ، همه مسولیت ها و همه خرج ها به عهده یک نفر نبودن  جزو شرایط لازم باشد 
اینجورى حساسیت و حاشیه هاى قضیه کم میشه و خانوم ها و آقایان هم احساس تساوى  و عدالت میکنند.ببینید مساله اى که خانومها رو آزار میده اینه آقاشون فقط مال اونا باشه و به اونا وفادار باشه ، اگه آقایون واقعا وفادار باشند مثل خانومها مشکل حله 😊
خانومها و آقایون اگه موافق هستید ،این طرح و ببریم مجلس تصویب بشه؟
پاسخ:
تا دلتون بخواد ایراد و ناقصی داره
نه راجب دو طرف صادقه.اما یه کس بود می گفت قبل نامزدی  ۸ ماهی حالا زیاد با طرفت وقت بزار ببین چه جوریه .همه چیزش دستت بیاد .ما مومنا این کارو نکردیم اما دوست مومنی داشتم که ۸ ماه صیغه کرد و به کسی هم نگفت فقط توافق دو جانبه بود.از اون صیغه ها هم نه که روابط ازاد ازاد بشه.البته من خیلی سر در نمیارم ...خلاصه الان ازدواج کردند و خوشبختند.
خوشحالم که با این وبلاگ اشنا شدم.من که مشتاق یادگرفتنم برام مفیده.امروز روزه اولم بود و الان سه ساعته یه دم تو وبلاگتون می چرخم.اگه بد قضاوت کردم امروز ببخشید
سلام صبح بخیر .اقامدیر ، المیرا جون کجایید؟
پاسخ:
سلام
صبح شما هم بخیر
فک کنم مثل سلام خانم دیگه رفتند.
ما که ازش دفاع کردیم خب برگرده دیگه. اگر کارش درست بوده نباید بره و باید با کارش ثابت کنه درست رفتار میکرده.
المیرا خانم برگردددد

۲۴ فروردين ۹۳ ، ۱۳:۰۱ یه خانم متاهل(به المیراخانم)
سلام المیراخانم گل،وقت بخیرعزیزم.
به قول آقای مدیراین کامنت یه حسن داشت اونم این بودکه ماخشمت روهم دیدیم!
فکرکن " خشم المیرا " میگم حالااون موقع که عصبانی شدی جناب سرگردکه اون طرفانبودبزنی شل وپلش کنی!!!! وخشمت روخالی کنی!
عزیزم شمابه دل نگیرانشاءالله اون بنده خدا(خواهردینی) هم منظوربدی نداشته فقط منظورش روبدبیان کرده.
به نظرمن هم ازاین به بعدجک "خاک برسری"نگو،ازاون مدل "گل به سری "بگو!!!
حالایه حدیث قدسی من برات میگم روحت شادبشه!!!!
درحدیث قدسی داریم که :" روزی حضرت موسی(ع)به خداوندعرض کردخدایا:نمیشه کاری کنی که همه ی بندگانت درموردمن خوب بگن وازمن راضی باشند،خداوندبه ایشون فرمودند:من درموردخودم که خداوندوعبدبندگانم محسوب میشم نسبت به بندگانم همچین کاری نکردم وچنین انتظاری ندارم ازشون،حال توازمن چنین انتظاری داری!"
یعنی خداوندبه حضرت موسی (ع) می فرمایدکه:همه ی مردم حتی درموردمن که خداشون هستم هم خوب نمیگن چه برسه به تو! وهمیشه نمیشه دیگران روازخودمون راضی نگه داریم پس مابایداولویت اولمون رضایت خداباشه وبعدهم رضایت وجدان خودمون،همین وبس،پس عزیزم اینقدرناراحت نشو،من بالشخصه که خیلی دوستت دارم واصلاهم کاری به ظاهرت ندارم هرچنداین دعاروهمیشه درحق خودم ودیگران ازجمله شمامی کنم"خدایاظاهروباطن ماروآنگونه کن که خودمی پسندی ورضای تودرآن است"الهی آمین.
مگه ندیدی به خودمن توی پست"اوضاع خوبی ندارم"(فقط به خاطریه کامنت که توش واقعیت روگفته بودم) یه نفربانام مخاطب همیشه اومده بودکامنت گذاشته بودوچقدرمن روموردالطاف معکوس خودش قرارداده بودومابقی هم که به صورت خاموش کلی فحش نثارروح پرفتوحمون کردن دیگه خداداندکه چندتابودن!!!!!!!
خلاصه عزیزم به دل نگیر،خدابه همه ی ماآگاهی وحسن ظن داشتن نسبت به دیگران عطاکنه انشاءالله.
به قول حضرت حافظ(ره): توکارخودباخدااندازودل خوش دار،که رحم اگرنکندمدعی،خدابکند!
برقراروشادباشی مثل همیشه!
الی هیچ وقت خشمگین نمیشه!
(ببین داری طبع شاعری ماروهم به کارمیندازی!!)

۲۴ فروردين ۹۳ ، ۱۲:۳۱ یه خانم متاهل(به یه خواهردینی)
سلام وقت بخیر
خواهرمحترمه:
احتمالامن هم رفتم جزءلیست سیاه شما(همون بعضی هایی که فرمودین!) ولی من هم مثل سایردوستان ازجمله المیراخانم گل،مستانه خانم،نجمه خانم وسایردوستان گلی که میان اینجاونظرمیذارن همگی هدفمون اینه که اگه کمکی ازدستمون برمیادبه آقای متاهل بکنیم واگرهم نه حداقل به ایشون امیدواری بدیم وبه صبرومداراکردن تشویق شون کنیم، مطمئن باش اگه نیت آدم ها درست باشه خداوندهم حواسش به اونهاهست واگه خدای نکرده کسی خواست راه رواشتباه بره خداخودش دستشون رومیگیره.
درثانی به همین سادگی وبه همین خوشمزگی دیگران روبه بادتهمت وافترانبند،اگه ماهایی که اینقدرادعای مسلمونیم میشه وتازه امثال من وشمایی که تم مذهبی هم داریم!!! به چندتافقط چندتاازحدیثای ائمه بزرگوارمون(ع)عمل می کردیم وواقعاعمل می کردیم نه اینکه اون روفقط برای دیگران بگیم!! این وضعیت الان جامعه مانبود واینقدرروزبه روزجوون های ماازدین زده ودورترودوترنمیشدند.
1- وقتی امام صادق(ع)بایکی ازیاران خودشون فقط به خاطراینکه غلامش روزنازاده خطاب کرد!(فقط به این خاطرکه غلامش دین دیگری غیرازاسلام داشت وصاحب غلام فکرمیکردچون مسلمون نیست حتماازدواج پدرومادرش هم درست نبوده و....)تاآخرعمرشون صحبت نکردن این به مامیگه که هیچ وقت به هیچ کسی حتی اگه سالهای سال می شناسیش هیچ نسبتی رونده(چه برسه به اینکه اون طرف رونشناسی!) وبه قول ماامروزیابه دیگران برچسب نزن.
2- وقتی حدیثی داریم بدین مضمون که اگه شخصی رودرحال انجام گناهی دیدیم،دفعه بعدی که اون شخص رودیدیم به چشم یه گنهکاربهش نگاه نکنیم چون شایدتوبه کرده باشه،این یعنی اینکه توقاضی اعمال دیگران نباش وحواست جمع اعمال ورفتارخودت باشه.
3- خداوندمی فرمایند:"دیگران رابه چشم انسان های گنهکارنبینیدشایدهمان شخصی که توفکرمی کنی گنهکارترین بنده من است مقرب ترین بنده من باشد!"
4- امام معصوم(ع)می فرمایند:"هرآنچه راکه می پسندی دیگران درموردتوبگوینددرمورددیگران بگو وهمان گونه بادیگران رفتارکن که میخواهی آنان باتوآن گونه رفتارکنند."
می بینی اگه ماهاهمین چهارتاحدیث روتوی زندگی مون پیاده می کردیم واینقدردرمورددیگران قضاوت های عجولانه وناآگاهانه نمی کردیم که همین قضاوت هامیشه منشاءکلی دروغ وغیبت وتهمت وحسادت و.....این وضعیت خانواده های بافرهنگ واصیل ایرانی!!!! نمیشدکه متاسفانه داره روزبه روزهم بدترمیشه.
دوست محترم امیدوارم ازاین به بعدوقتی میخوای درمورددیگران نظربدی اول کمی درموردحرفی که میخوای بزنی فکرکنی تمام جوانبش روبسنجی وبعدااون روبه زبان بیاری.
درضمن خیلی ازتجاربی که آقای متاهل اینجااززندگی مشترکشون می نویسن حداقل به من یکی کمک کرده که اگه مثلاخواستم رفتارمشابه روباهمسرانجام بدم ندم وواقعاخیلی جاهابه دردم خورده،پس می بینی که خیلی وقت هاهم ایشون بودن که تونستن باذکرتجربیاتشون به طورغیرمستقیم به امثال من کمک کنند.
حالاشمادوست محترم اومدی ازروی چهارتاکامنت که همون هاهم هیچ موردشبهه ناکی(اگه هست خواهشابگو)توش نیست ماهاروبه مکاری وفریبکاری متهم کردی!!!!!!!
خداوندروح همه ی ماهاروشفابده وبهمون این اراده روبده که مسلمان بودن های ظاهری واسمی مون روبه حالت بالفعل دربیاریم ودرعمل ودرباطن هم واقعابشیم یه انسان مسلمان واقعی انشاءالله.
برای اینکه جامعه ودیگران روبسازی بایداول خودت روبسازی دوست گلم!

سلام.المیراجون چراعصبانی میشی گلم؟خیلی هم این کامنت خنده داشت.مثلا فکرشو بکن من بادوتابچه و مشغله درسی وکار توی خونه وبیرون از خونه و مشکلات دیگر بخوام اقای مدیر رو که خیلی هم منطقی هستن و اصلا هم نمیدونم کارشون چیه وسنشون چقدره یاازکدوم شهرن رااغفال کنم.تازه من که نه وبلاگ دارم نه ایمیل واینجا هم نظرات بدون تایید میاد.خواهر مثلا دینی عرض کنم که دوچیز مارواینجا جمع کرده.یکی اخلاق خوب دوستان و دیگری جنبه بالا وادب اقای مدیر.ضمنا عفت کلام هم خیلی چیز خوبیه.خداازسرتقصیرات همه ما بگذره.
بچه هااااا این خانوم منو میگه ؟؟؟ اره ؟؟؟
اره ؟؟؟؟  این خانوم که با اسم خواهر دینی کامنت گذاشته منو میگه ؟؟؟؟؟؟؟
من اینطوری ام ؟؟؟؟؟؟؟ اره ؟؟؟
من اینطوری ام ؟؟؟
من با قصد و غرض میام اینجاااا ؟؟؟؟
این خانوم اقای مدیرو از حیله ی من ترسونده ؟؟؟؟؟
ارههههههههههههه ؟؟؟؟ جواب بدین
جواب بدین بچه هااااا
نفسم داره بند میاد از ناراحتی
کجایی اقای مدیرررررررررر ؟؟؟؟
کجایی ؟؟؟؟ بیااااااااااااااااا کارت دارم
بیا جواب این خانومو بده
بیا جواب منو بده
  گوش کن خواهررر دینی !!!!!!!!
من متاهلم .. یه دختر 14 ساله دارم . 33 سالمه. بچه نیستم که کسی بخواد راه نشونم بده.
چطور به خودت اجازه میدی که ندیده و نشناخته به کسی تهمت بزنی ؟؟؟
کی هستی که منو محکوم به اغفال اقای مدیر میکنی ؟؟؟
کی هستی که به خودت حق میدی تهمت ناروااا بزنی ؟؟؟
من نون حلال خوردم خانوووووووم به ظاهر مدعی
اگه من گاهی اینجااا چیزی میگم و یا جوکی تعریف میکنم , اولااا دلیلش اینه که مااا اینجااا چند تا دوستیم که دور هم جمع شدیم . با غصه های هم دلگیر میشیم و با هم همدردی میکنیم. گاهی هم با هم میخندیم. دومااا اگه جوک رشتی میگم , مامان خودم انزلی چیه . و اندازه ی هزار تا خانوم , خانومه. بابام اذریه و ترک زبون. تا اینجاا که حله...
بعدشم هدف من فقط و فقط اینه که لبای دوستامو و همینطور اقای مدیرو به خنده باز کنم تا کمی حال و هوامون عوض شه. نکنه ادعااا میکنید که تا به حااال نه جوک شنیدید و نه جوک تعریف کردید ؟؟؟
خانوم عزیز : من نون حلال خوردم . سر سفره ی پدر و مادرم بزرگ شدم
این وصله هااا به المیرااا نمیچسبه
اقای مدیرووو از مکر من ترسوندی ؟؟؟ اره ؟؟؟
یکی بیاد جواب این خانومو بدهههههههههههه
به قران مجید اگه فقط یه نفر حرفاشو تایید کنه من همینجاااا جلوی همه میگم غلط کردم و واسه همیشه خداحافظ
جواب بدین اقای مدیررررررررررررررررررر
من اینطوری ام که این خانوم گفته ؟؟؟
خانوم عزیز : این که نوشتی این خانوم با اینکه تو زندگیش مشکل داره میاد اینجاا و جولان میده .. اره .. اره .. من مشکل دارم . توام داری.. اماا با همین نیمچه حجابی که دارم ,, میگم از امثال تو که به راحتی حیثیت دیگرانو  زیر سوال میبرن , نجیب ترم... همین.... اقای مدیرررررررررررررر کجااااااااایی ؟؟
بیااااااا کارت دارم
پاسخ:
سلام
المیرا عصبانی می شود!!!
نظر خواهر دینی یه خوبی که داشت اونم این بود که ما عصبانی شدن شما رو هم دیدیم و چه جالب هم عصبانی میشید.
من گفتنی ها رو تو پاسخ به نظرشون گفتم. اما شما هم به دل نگیرید و مخاطب ایشون مسلما تنها شما نبوید هر چند بنظرم تند رفتند و می تونستند بهتر تذکر بدند.
این وبلاگ برای من تنها دیگه نیست و برای همه شما خواهران هم هست و اگر شوخی و مزه پراکنی هست من مخاطب نیستم و بین خودتون میتونه باشه و منم باید ظرفیت داشته باشم و دخالتی نکنم.
و نکته مهم شاید اولین نفری که از لطیفه های شما استقبال کرد خود من بودم که گفتم با این روحیه و مشکلات زندگی نیاز به این خنده های حلال داریم و شنیدید که کسی که مومنی رو شاد کنه خدا بیشترین ثواب ها رو بهش میده و شما هم المیرا خانم بدونید خیلی ثواب کسب میکنید.
المیرا خانم بزارید بیشتر از خوبی های شما بگم:
شما پتانسیل خوبی برای جذب همجنس های خودتون دارید که گفتم شاید خیلی ها بخاطر نظرات شما میان اینجا و دوست دارند به وبلاگشون برید و نظر بدید و این نشان از جذابیت شما و روحیه خوبتون هست.این نقطه قوت خودتون رو دست کم نگیرید و بدونید اگر در راه درست استفاده کنید خیلی می تونید مفید باشید.
چقدر خوب میشد مثلا شما تو هیئت های خانم ها بودید و یا جلساتی برای دختران ایجاد میکردید و خیلی ها رو دور خودتون نگه می داشتید و جذب دین میکردید و هر چند در باطن خیلی مذهبی هستید اما کاش در ظاهر هم اینطور بودید تا خدمت بیشتری میکردید.
مسلما به خانم هایی با روحیه شما در جامعه مذهبی نیاز بیشتری هست که بتوانند دیگران رو جذب و راه درست نشون بودند.خلأ خانم های روحیه جذب کننده خیلی زیاده در جامعه اسلامی.
شما چندتا وبلاگ خوب سراغ دارید که یه خانم مذهبی تونسته باشه خانم های زیادی رو دور خودش جمع کنه و راه درست رو بهشون نشون بده؟ مسلما خیلی کمه و این دست کم گرفتن خودشونه. من امید دارم یه روز المیرا خانم بیان اینجا و بگند چادری شدند و دوستان خوبی تو فضای حقیقی دور خودشون جمع کردند و یه مسیر خوبی تو زندگی خودشون و دیگران ایجاد کردند.
کار شما درسته اینجا و به همین شکل ایراد نداره و دوستان شما اینجا خانم ها هستند.
حالا المیرا خانم بخند تا بدونیم دیگه ناراحت نیستید.
۲۳ فروردين ۹۳ ، ۱۵:۰۱ خواهر دینی شما
متاسفم یک عده زن که احتمالا خودشون هم در زندگی مشترکون دچار مشکل هستند دارند اینجا جولان می دهند و مزه پراکنی می کنند و  شیرین زبانی وشوخی های .....
آقای متاهل می خواهید نظر من را تایید بکنید یا نه ولی همین که بخونید برایم کافی است. نباید از مکر زنان ایمن بود و من خودم از جنس زن هستم و می دانم زنان  همان طور که می توانند منبع تعالی مردها شوند  چگونه  می توانندمنبع شر و تباهی ایمان و اخلاق مردها شوند.
تا کنون خاموش میخاندمتان پس از این هم احتمالا خاموش بمانم. و مثل اینکه برادرم باشید ته دلم به خاطر تنهایی و رنج هایتان ناراحت میشدم و دعا میکنم مشکلاتتان حل شود.
بعضی ها اینجاراه حل ارائه میدهند ولی بعضی ها که حتما خودتان هم می دانید می توانند در دراز مدت ایمان شما، اخلاق شما و تقوای شما را نشانه بگیرند از آن ها برحذر باشید. این توصیه ها را با لحن دلسوزانه ی  یک خواهر به برادرش بخوانید 
یا حق.


پاسخ:
سلام به خواهر دینی
ممنونم از حس دلسوزی شما.
اما کاش خصوصی و یا ملایمانه تذکر می دادید که باعث ناراحتی دیگران نشوید.
ببینید من نمیخوام توجیه یا دفاع الکی داشته باشم اما حقیقت رو میگم و ترسی ندارم.
من واقعا اینجا مزه پراکنی و شیرین زبانی  و شوخی که مخاطبش من باشم نمیبینم.دقت کنید مخاطبش من باشم.
بله اینجا تنها کسی که شوخی می کنند المیرا خانم هستند اما میبینید که مخاطبش بیشتر دوستان خانم خودش هست و من یادم نمیاد شوخی بدی با من کرده باشند و اگر واقعا چیزی هست شما نشون بدید.
قبول کنیم روحیه المیرا حتی بر فرض تظاهر هم باشه خیلی عالیه و میبینید دوستان خودش رو جذب کرده و شاید عده ای بخاطر همین المیرا خانم میان اینجا و من به ایشون قبلا هم گفتم که حتما با همسرجانشان هم اینطور باشند که زندگی شادی داشته باشند.
هیچ کدام از این خواهران شر نبودند و جالبه بدونید حتی پیام خصوصی هم تا حالا ندادند الا یک مورد که یکی اجمالا مشکلشون رو گفتند و من خواستم بیشتر باهشون صحبت کنم تا شاید کمکی بکنم هیچ پاسخی به من ندادند و هر رابطه ای بوده همه آشکار هست.
در ضمن اینجا یه حسنی که داره این هست که من در خیلی از نظرات تو حاشیه هستم و خود خواهران هستند که با هم ارتباط دارند و منم اصلا دخالت نمیکنم و خودم رو وارد بحث زنانه نمیکنم بخاطر همین اگر شوخی هم باشه چیزی هست که بین خود خانم ها هست و من باید ظرفیت نشون بدم و خودم رو وارد نکنم. مثل خیلی از شبکه های اجتماعی.
من مطمئن هستم اگر خدایی نکرده هر کدوم از خواهران ذره ای ناخالصی داشتند برای از بین بردن ایمان مردها اینجا و اونم من که نوشتم مذهبی هستم نمی اومدند و راه های بهتر زیاد سراغ دارند و در عرض یک ساعت میتونند جاهای دیگه بهتر به مقصد برسند.
حتی بعضا که به خود منم میگن تو اینجا دنبال ... باید بدونند خدا شاهد هست برای من از آب خوردن هم راحتره بخوام با خانمی رابطه داشته باشم اونم در حد تیم ملی. و شاید در آینده گفتم نسبت فرار از آنها البته در جاهای دیگه نه این وبلاگ.
در کل تذکر شما بجا بود و ممنون بایت حس دلسوزی اما دقت میکردید خیلی افراط و عجولانه بود که به نظر منم تهمت بود به خواهران خوبی که اینجا هستند.(حقیقت رو باید گفت)

سلااااام بچه هاااااا.... من فدای همتوووون..
میبینم که تقاضاااا جهت جوک بی تربیتی و خاک بر سری زیاد شده...
افرین دوستای گلم... حسابی داریم به اتفاق هم , فرهنگسازی میکنیم...
ببین نجمه جووونم .. یه روزم که میخوااام مودب باشم نمیزاری هاا.. مستانه توام همینطور.. یه خاانوم متاهل کجاااست ؟؟ دلاااابانو جووونم کجاست؟؟ اصلااا اقای مدیر کجاااست ؟؟
بدوییییییین جووووووک ...
پسره از باباش میپرسه : بابا ؟؟ تو که جنگ نرفتی اخه .. پس چراااا جانباز شدی ؟؟؟
باباهه میگه : پسرم تو یادت نمیاااد...
اون موقع هااا , تو محل , سر ننه ت یه جنگی بود که تو خرمشهر نبووووووود.... ( مثلااا ما نمیدونیم رشتی بودن ) .. بععععله...
بخندین عزیزای من.... ایشالااا همیشه بخندین...
با رعایت ادب و احترام مدیر جوووونم..

پاسخ:
سلام
نه بابا بی تربیتی نیست اینا که.در همین حد خوبه.
سلام اقای متاهل ایمقدر من اومدم این هندوانه دا دیدم که فکر نکنم دیگه بتونم هندوانه بخورم.کجایین اخه؟ نمیگید مادلبندتون میشیم.....;-)
دوستان حالا که اقای متاهل ترک ماکردند بیاین نظرسنجی کنیم.:-[
بگید به نظر شما چی شده که اقای متاهل نیستن؟
1 )سوگلیشونو پیدا کردن.O:-)
2)باسرکارخانم همسربه تفاهم رسیدن.
3)دوست ندارن بیان.
4)هرگزینه ای روکه دوست دارین اضافه کنید.;-)
المیراجون بازهم لطیفه بگو.....

پاسخ:
سلام
گزینه 5: که حسش نیست

برای اینکه خانمت رو ببینی....باید هم قدش بشی....تا وقتی در ملکوت اعلی سیر کنی و اونو در اسفل السافلین ببینی نمیتونی درکش کنی....شاید اونم شما رو یک همدم خوب نمیبینه م...شاید کوتاه اومدن های شما رو دلیل بی تفاوتی نسبت به خودش میدونه.....شاید نیاز به یک گوشمالی یا تهدید داره.....گاهی باید بد شد تا خوب بودنت دیده بشه.....شاید پرخاشگریش نشونه ی فشار عصبی باشه....شاید افسرده است....تا وقتی دیدتون نسبت بهش این باشه....بدیهاشو پررنگ و خوبیهاشو کمرنگ میبینی.......
پاسخ:
متوجه نشدم منظورتون از این جمله چیه:
....تا وقتی دیدتون نسبت بهش این باشه...بدیهاشو پررنگ و خوبیهاشو کمرنگ میبینی.......
بیشتر توضیح بدید لطفا

 سلام... نظر من اینه که با توجه به جمله آخر پستتون شما یک طرفة به قاضی میرید.....
پاسخ:
سلام
علت؟ توضیح؟ دلیل؟

یه خانوم متاهل جوووووونم ... از مادر زاده نشده کوسه ای که بخواد الی رو بخوره.. دلم واسه ی همتون تنگ شده بود.. تو پست قبلی ام که هشدار دادی به زووووور یه جون بچسبونم بهت .. کامنتتو مسافرت که بودم خوندم.. وااای نمیدونم چراا من با گوشیم همه جاا و تو هر وبلاگی بخوام میتونم پیاام بزارم الااا وبلاگ اقای مدیر.. ( البته دیگه سند خورده هاا.. مال خودمون شده.. ماا اینجاا حق اب و گل داریم ) ..
بعدشم خانوم متاااهل جووووووووووونم : من یه کوسه کنارم دارم که همه ی کوسه هاارو یه جاا قورت میده. دیگه نیازی به کوسه های نداشته ی خزر نیست..تازه این ستاره ام داره.. بعععععله.. ( فکر کردی منظورم جناب سرگرده ؟؟ )
حالااا چیکار داری کیو میگم ؟؟؟ دنبال درد سر میگردی هااا.. میخوای منم مثل سلااام جونم تحریم بشم ؟؟
وااای یه جوک دیگه داره میاد نوک زبونم.. استغفرالله... من برم تا نگفتمش....

سلااااام به همگی.. خوبی اقای مدیر ؟؟ نیستی قربان .. بابا چرااا همه دپرسن ؟؟
دلتنگی چه حس قشنگیه خدااا.. کیف میکنم وقتی دلم براتون تنگ میشه.. من اینجااا دوستای خوبی پیدا کردم.. فهیم و مهربون و ماااه... بازم ازت ممنونم اقای مدیر که مارو دور هم جمع کردی.. ایشالااا یه روز بیاد مشکلات هممون به حداقل برسه.. اونوقت بیایم اینجااا و فقط و فقط از خوشی هامون بگیم و به این روزای سخت که گذروندیم بخندیم..
اقای مدیر ؟؟ این که چند وقتیه رفتین تو لاک خودتون خوب نیست هاا.. نکنه اینقدر خانومااا محکومتون کردن اعتصاااب کردین ؟؟ میخواین براتون جوک بگم ؟؟ رفتم انزلی اپ دیت شدم و برگشتم..
اقااا میااد خونه میبینه خانوووم لباس مناسب تنش نیست.. ( مدیونید اگه فکر کنید رشتی بوده هااا )
میگه خانوووم این چه وضعشه؟؟ دلیلی نداره من که خونه نیستم از این قرتی بازیاا در بیاری ..
خانوم میگه خوب تقصیر توئه دیگه.. برام لباس نمیخری..
اقااا با حرص میره سر کمد لباسا..
میگه پس ایناا چیه اینجاا ؟؟ ایناا لباس نیستن ؟؟ ببین .. یه دست .. دو دست.. سه دست .. اصغر اقااا برو کنار 4 دست.. 5 دست ..
بخند اقای مدیر...
پاسخ:
سلام
ممنونم شکر خدا خوبم.
نه حسش نبوده بنویسم .
این هوای بهار بد جور کسلمون کرده.
جک تکراری بود ولی خندیدم مجدد شنیدم.

۲۱ فروردين ۹۳ ، ۱۳:۰۳ یه خانم متاهل ( برای المیراخانم )
سلامممممممم المیراخانم رسیدن به خیرررررررررر
معلومه کجایی دختر؟؟؟؟؟ نمیگی کلی خاطرخواه داری این طرفاهی میان ومیرن بلکه ازت خبری بشه شماهم انگارنه انگار،نمیگی دل ماهزارراه میره، من که کلی نگرانت شده بودم میگفتم نکنه خدای نکرده رفتی دریاشناکنی کوسه های خزریه موقع دودرت کرده باشن ماخدای نکرده اینجابی الی بشیم(ببین ازبس که شلوغ وشوخ طبعی کوسه هاهم نمیتونن بی خیالت بشن!)........
حالاچرامیزنی خودم میدونم خزرکوسه نداره ولی خب اینجاایرانه! فکرکردی فقط مردمش باهوشن وراه های میان بر و دورزدن و اینا رو بلدن (البته دورازجون همه ی شمادوستانی که این کامنت رومی خونین قسمت اولش روهستین یعنی همون باهوش بودن ولی بقیش مربوط به بقیه میشه که کم هم نیستن!)نه خیراین خصلتابه هرچی که به این خاک مربوط بشه می چسبه ازجمله کوسه هاش !!!!!
خلاصه تازه میخواستم توی نت وخارج نت آگهی بدم برای پیداکردنت تازه اونم بامژدگانی!!!
بازهم خداروشکرکه خودت اومدی وکارت زدی وگرنه کلی خرج الکی میذاشتی روی دستم خداخیرت بده که سربه زنگاه میرسی!
خلاصه دیگه ازاین کارانکن،ماقلب مون ضعیفه! طاقت بالاوپائین شدن نداره!یه موقع دیدی کاردادی دستم،اون موقع دیگه بی"خانم متاهل"میشین،کسی نیست بیادبراتون منبربره ها!!!! ازمن گفتن بود!!!
راستی یه کامنت هم توی پست قبل برات گذاشتم دوست داشتی بروبخونش دوست هم نداشتی که دیگه بایدبری!
نمیخوادبگردی خودم آدرس بهت میدم:پست قبل"اوضاع خوبی ندارم"،ازپائین سومین کامنت توی پرانتزهم نوشتم برای المیراخانم!
موفق وشادباشی مثل همیشه!

۲۱ فروردين ۹۳ ، ۱۲:۰۱ یه خانم متاهل
سلام وقت بخیر
خیلی ممنون که شماهم وقت گذاشتیدوحوصله کردیدوتوصیه هام روخوندین.
من مطمئنم شمابیشترازاونی که خودتون فکرمی کنین ونشون میدین صبورهستین وانشاءالله اجراین صبوربودن تون روخداونددراین دنیاواون دنیابه بهترنی شکل ممکن بهتون بده انشاءالله،ولی هرگزناامیدنشیدوبه تلاش خودتون ادامه بدین اگرخدای نکرده خدای نکرده تلاش تون نتیجه ندادوتغییری دراخلاق ورفتارهمسرتون حاصل نشدحداقل شماپیش خداووجدان خودتون سرافرازیدکه تمام تلاش تون روکردین وبراش کم نذاشتین ولی ازقدیم گفتن هربچه ای یه پاقدمی داره! انشاءالله پاقدم این بچتون هم مبارکه وباعث تغییرات خوب ومثبت درزندگی شماوهمسرتون میشه انشاءالله.
راستی یه چیزدیگه حتمااون جمله قشنگ روازشهیدرجایی(ره)(البته اگه درست گفته باشم)شنیدین که فرمودن:"بهشت رابه بهامیدن نه به بهانه!" پس قبول کنیدکه چیزهای خوب همیشه باتحمل سختی ومشقت به دست میان تاقدرشون روخوب بدونیم وآسون ازدست شون ندیم پس شماهم ازسخت بودن کارتون وراهی که خداوندجلوی پاتون گذاشته هراسی نداشته باشیدمطمئناوقتی قدم اول روبردارین خداوندهم کمک های بی نهایتش روازشمادریغ نخواهدکردانشاءالله.
موفق وبرقرارباشید.
پاسخ:
سلام
خواهش میکنم.
ممنون لطف دارید. وقتی به صبر خانم زینب نگاه میکنم میفهمم خیلی باید سر خودم کار کنم تا قطره ای از دریای حسن و خلق اونها و ایمان اون انوار مقدسه رو داشته باشم.
دعا کنید گمراه نشیم تو این مسیر.میدونید که آخرالزمان نگه داشتن ایمان مثل آتیشه تو کف دست.
در پناه خدا

سلام المیراجون.منم دلتنگت بودم.رفته بودی باهمسرجان ددر دودو.؟
اقای تنها راست میگه المیراجون دیگه.زودتر اپ کنید خود من روزی چهارپنج بار میام اینجا....
پاسخ:
سلام
چشم اما من تا حسش نباشه نمیتونم بنویسم.

یوهووووووو .... برید کنار نفتی نشید .. من اومدم..
واقعااا که.. خیلی نامردی اقای مدیر.. نمیگی این الی پلنگ کجاا مونده ؟؟ وااای راستش با یه 18 چرخ شاخ به شاخ شدم.. همین ده دیقه پیش از کماا در اومدم.. فقط به خاطر شماااهااا.. وگر نه جام خوب بود.. دلتون نخوااد , تو بهشت شمالی یه پنت هاااووووس داده بودن بهم.. کلی ام خدم و حشم داشتم... دیگه این اخریااا دلم تنگ شد , گفتم بیام ببینم کار این هندوانه ی ابوجهل به کجاا رسید...
بابا خانومااا دلتونم بخوااد ما مثل این هندوانه باشیم.. اتفاقاا از این هندونه صادراتی هاس فکر کنم.. خیلی ام گرونه..
خوبی اقای مدیر ؟؟ مسافرت خوش گذشت قربان ؟؟ بابا یعنی تو اون مسافرت هیچ اتفاقی نیفتاد که تعریف کنی برامون ؟؟ اپ کن زودتر مدیر جونم .. این هندونه رم زیر قیمت بده بره..
راستی چرااا بچه هااا نیستن ؟؟ سلااام جونم کجاست ؟؟ کار داد دست خودش با اون وب خاک بر سر.. نگرانشم.. مستانه جوووونم من فداااات... چطوری ؟؟؟ وااای دلم براتون تنگ شده بود به خدااا.. اقای مدیر.. سلاام , مستانه, دلابانووو, یه خانوم متاهل , نجمه ,تنهاا و امیدواار, و بقیه ی دوستای عزیزم سلااااااام.... سلاااام... سلاااام...
پاسخ:
به به المیرا خانم
سلام و ادب
چه عجب از غیبت صغری اومدید.
باور کنید زیاد به یادتون بودم ولی خوب از کجا پیگیر حالتون بودم؟ بدون هیچ نام و نشونی میاد و میرید.حداقل وبلاگی ایمیلی چیزی بدید که نبودید بدونیم زنده اید یا ...
خوبم ممنون. شما چی؟ خوش گذشت؟کجاها رفتید؟
اتفاقات که زیاده ولی حالش نیست که بیام همه رو نقل کنم.
سلام هم مستانه خانم گفتن تو ترک هستند.
حتما نباید آپ کنم که سر بزنید. بیاید مطلبی جکی بزارید برید.
متاسفم:(
پاسخ:
بابت چی؟
سلام.کامنت من نیامد؟ فکرکردم تایید نکردید؟
عرض کردم ازدواج وانتخاب درست خیلی سخته وبانظرات شماموافقم به جز اون تکه اخری که فرمودید پنهون کاری ازجانب خانمها بیشتراست که  نمیگم برعکسه ولی قبول کنید که اقایون هم موقع خواستگاری دروغ میگن وپنهون کاری هم میکنن البته بعضیاشون .جسارت  نباشه.
درمورد وبلاگم خانم سلام بعداز اینکه پست اخری را درمورد بی تفاوتی شوهرشون گذاشتن که نمیدونم خوندید یانه فرداش عذاب وجدان گرفتند وبه کل دنیای مجازی راگذاشتند کنار و این شد که کلا پاک کردیم  وبلاگ رو.
پاسخ:
سلام نه نیومده بود.
بله منم گفتم که در آقایون هم این مشکل هست.
چه جالب! کارشون کمی عجیب و غیر واقعی به نظر میرسه.
سلام
پاسخ:
سلام
همین؟

خود مغوله ی ازدواج نه مثل هندونه نمی مونه اگه با چشای باز انتخاب کنی ویه سری اصول وقوانین واست ارزش باشه می تونی ازدواج صحیحی داشته باشی
پاسخ:
ما هم همینو میگفتیم. اما نشد
۱۶ فروردين ۹۳ ، ۱۸:۱۴ یه خانم متاهل
آقای تنها:
یه پیشنهادی میخوام بهتون بکنم وامیدوارم رنجیده خاطرنشین،من بالشخصه اگه سرتاپام پرازعیب وایرادباشه وهمسرم جای دیگری وبه شخص دیگری غیرازخودم عیب هام روبگه مطمئناازش دلخورمیشم واگه تصمیم گرفته باشم خودم رواصلاح کنم شایدهرگزاین کارونکنم ودلسردبشم(البته این خصلت همه ی ادم هاست)میدونم این وب محلی هست برای درددل شماوکم کردن تنهایی هاتون ولی فکرنکنم همسرتون خصوصاباحساسیت هایی که دارن ازدیدن این وب خوشحال بشن وشایدمشکلات تون درست که نشه هیچ تازه بدترهم بشه این روبه این خاطرگفتم که ازقدیم گفتن"هرکارپنهانی بالاخره آشکارخواهدشد" وشایدروزی همسرتون این وب روببینن وبراتون باعث مشکل بشه.
قصددخالت نداشتم فقط یه تذکرخواهرانه بود،هرچندصلاح مملکت خویش خسروان دانند!
موفق وبرقرارباشید.
پاسخ:
سلام
خواهش میکنم شما بزرگوارید.
ممنون بابت تذکر و حرف شما کاملا صحیح.
اما تمام سعیم رو میکنم که چیزی نفهمند و من هدفم بیان عیب های سرکار همسر نیست و گاهی از اتفاقات روزمره میگم و گاهی از خانواده و مشکلات اجتماع.

علیکم السلام
پوزش بابت سلام نکردن
بعد از خوندن پست ها معمولا فکرم اونقدر مشغول کامنتیه که می خوام بزارم که سلام رو فراموش می کنم. معذرت می خوام.
منظور بنده رو نگرفتید. در اینکه توکل قانون و قاعده ی خودش رو داره شکی نیست. اتفاقا آیه ای هم که گذاشتم اول می گه مشورت ها و تحقیقاتو بکن و وقتی خواستی عزم کنی به کاری با توکل به خدا شروع کن.
من متاسفانه از نظر توکل به خدا بسیار بسیار اوضاعم داغونه ولی خدا بهم لطف ویژه ای کرد و در دو مقطع کنکور و ازدواجم که دو برهه ی خیلی خیلی مهم زندگی م بود توکل بالایی بهم هدیه داد. توکلی که باعث شد ذره ای برای کنکور و موقع جواب مثبت دادن به همسرم شک و تردید و ناآرامی نداشته باشم. توکلی که حتی هروقت یادش بیفتم همه ی وجودم رو پر از آرامش می کنه.
توکل مسلما معناش این نیست که هیچ کار نکنیم و خیال کنیم توکل کردیم. منظور من هم از توکل این نبود. ولی توکل یعنی من تلاش خودمو می کنم وظیفه ی خودمو انجام می دم طبق خواست خدا و از اونجایی که پر از نقص و جهل و ناتوانیم بقیه شو می سپرم به خدا. و این سپردن به خدا آرامش رو برای همیشه به ارمغان میاره.
من وقتی تلاشم رو برای شناخت ایمان و اخلاق همسرم چه از راه صحبت کردن و چه تحقیق و... و با مطالعه در حد خودم انجام دادم حالا می تونم بگم خب من بیش از این نمی تونم کاری کنم ازدواج هندونه دربسته س. ممکنه با وجود همه تلاشایی که من کردم که حقیقت رو در مورد این شخص بفهمم باز هم بهم دروغ گفته باشه و... ممکنه جواب مثبت بدم خوب باشه ممکنه بد باشه ریسک می کنم و وارد این زندگی می شم. با این طرز فکر تا تقی به توقی خورد تو زندگی تا اتفاقی افتاد که باب میل من بود سریع می گم آها ببین ازدواج هندونه دربسته ست یعنی همین. من این همه تلاش کردم ولی نامرد خودشو نشون نداد اشتباه انتخاب کردم این آدم زندگی من نیست و... و این افکار مگه انرژی برای ساختن زندگی برای آدم باقی می گذاره.
ولی اگه توکل رو بفهمم و درک کنم دیگه طرف حسابم میشه خدا. می گم خدایا من طبق معیارای تو سعی کردم وظیفه مو برای شناخت این آدم انجام بدم. من بیش از این توانایی ندارم. پس بقیه شو به تو می سپرم. صلاحمو به تو می سپرم و وارد این زندگی می شم. این آدم دیگه با هراتفاقی شک نمی کنه به انتخابش. نمی گه خراب شد شروع نمی کنه به حسرت خوردن. این آدم مشکلاتش رو هم هدیه ی خدا می دونه واسه بزرگ تر شدن روحش. انرژی داره واسه ساختن زندگی. معامله با خدا روح می ده به زندگی آدم.
وقتی خودم در این مورد بسیار داغونم بهتره دیگه انقد چرت و پرت ننویسم اینجا. رطب خورده ایم که منع رطب می کنم!!
فقط خواستم منظورم رو برسونم!
پاسخ:
سلام
خواهش میکنم من احساس کردم خیلی عصبانی بودید در اون موقعه.
ببینید حرف های شما در مورد توکل خدشه ای به ضرب المثل وارد نمیکنه و خودتونم اتفاقا در نوشته هاتون تایید کردید که با وجود توکل ممکنه اون چیزی که بخواید از آب در نیاد مثل خود من. اما باید هدیه کنه بخدا.
در ضمن ان شالله همیشه زندگی شاد و آرامی داشته باشید و همسرتون واقعا همون مرد ایده التون باشه و منم دعا میکنم همینطور بشه اما شناخت کامل همسر 1. بعد از بچه اول 2. حدود 6 الی 9 سال بعد ازدواج حاصل میشه. و اینجاست که میشه فهمید ازدواج موفقی داشتیم یا نه.
۱۶ فروردين ۹۳ ، ۱۷:۵۱ یه خانم متاهل

سلام وقت بخیر
آقای تنهامخاطب خاص این کامنتم فقط خودتون هستین ولاغیر.البته این توضیح روهم بدم این کامنت روقبلاوباتوجه به جوابهایی که درپاسخ کامنت های خودم درپست "اشتباه مادرم" داده بودین نوشته بودم ولی جایی ذخیره کردم وچندباری اومدم ارسال کنم که نشدوالان براتون بااندکی اضافات(باتوجه به این پست تون)میذارم وحرف هایی که برخی ازمخاطبین وبتون درپست قبلی تون به من زدن هیچ اثری درکم یازیادشدن یاحتی تغییرنوع نگرش من نداشته(هرکسی ازظن خودشدیارمن،ازدرون من نجست اسرارمن!(
صحیح این ضرب المثلی که به کاربردین اینه که "ازدواج مثل هندوانه دربسته هست" همه ی مااعم اززن ومردتاقبل ازازدواج یه سری معیاربرای فردموردنظرمون درنظرمی گیریم ودرواقع یه آدم ایده آل براساس اون معیارهادرذهن خودمون میسازیم وموردهایی روکه برای ازدواج پیش میادبااون ایده آل ذهنی خودمون مقایسه می کنیم حالابعضی هابه حداقل هاهم راضی میشن وانتخاب خودشون رومی کنن ومیرن سرخونه وزندگی شون وبعضی دیگه هم اونقدربه این ایده آلهامی چسبن که یاتاآخرعمرمجردمی مونن وهیچ کس رومناسب خودشون نمی بینن یاوقتی که می بینن دیگه داره حسابی دیرمیشه ازترس حرف مردم یافشارخانواده وخیلی موارددیگه یه کسی روبالاجبارقبول میکنن که شایدنسبت به موردهای اول خیلی خیلی ازتمام جهات درسطح پائین تری باشه ولی چاره چیه!
حالاازاینجایه بعدمشکل دقیقازمانی شروع میشه که ماتوی زندگی مون مدام طرف مقابل وحتی خانوادش روباایده آل هایی که داشتیم می سنجیم ووقتی می بینیم اشتباه کردیم دلسردمیشیم،حتی محبت کردن هامون هم زورکی وبالاجبارمیشه ومهمترازهمه کنارهم بودنمون هم زورکی میشه(همون طلاق عاطفی)وترس هایی اعم ازنداشتن توان پرداخت مهریه، جدایی فرزندان مون ازما،انگ مطلقه بودن(خصوصابرای خانم ها)و......هست که زندگی ماروسرپانگه میداره البته اونم چه سرپانگه داشتنی!!! زندگی که هرآن امکان ازهم پاشیدنش هست وبیشتربه مردگی شباهت داره تازندگی!
درموردشماهم مشکل اینه که شماهمسرفعلیت روباهمسرایده آلی که درذهنت داری مقایسه میکنی وبه خاطرهمین هم فکرمیکنی هرچی گذشت میکنی هرچی مدارامیکنی فایده نداره ودرست به شونیست،برادرمن وقتی خداوندتادم مرگ ازبنده هاش ناامیدنمیشه وبه توبه وبازگشت شون امید داره چرامابه آدم شدن خودمون واطرافیانمون امیدنداشته باشیم،قبول کنین که برخوردخودتون هم خیلی جاهادرست نبوده،این روبه عنوان یه زن بهتون میگم که زن نیازداره یه جاهایی توی زندگیش قاطعیت ومحکم بودن مردش روببینه شایدبه زبون نیاره(که هیچ وقت هم به زبون نمیاره)وشایداصلاهم خودش این نیازروندونه ولی وقتی زنی ببینه مدامی که سرهمسرش دادمیزنه یاحتی دست روش بلندمی کنه وهمسرش کوتاه میادوچیزی نمیگه اولین چیزی که درذهنش میاداینه که"همسرمن چقدربی عرضه هست که حتی نمی تونه جلوی من روبگیره اون موقع همچین مردی چطوری میتونه پشتوانه وتکیه گاه من باشه وازمن وبچه هام دفاع کنه!)واین میشه سرمنشاء خیلی ازرفتارای اشتباه بعدی وبروزاختلافات بعدی تر البته من نمیگم مثلاکوتاه اومدن شماخدای نکرده دلیل برضعف تون یاهرچیزدیگه ای بوده وتوی نوشته هاتون خوندم که مراعاتش روکردین یابه خاطربچه تون بوده وچیزای دیگه ولی همیشه هم نبایدکوتاه اومد،همه جاهم نبایدگذشت کرد،یه جاهایی لازمه کمی ازخودتون قاطعیت مدیریت شده نشون بدین وبه همسرتون خودتون روثابت کنین،البته اصلامنظورم این نیست که همسرتون روبزنین یاشماهم سرش دادبزنین ولی مثلاموقع دعوااجازه ندیدکه روی شمادست بلندکنه اگه خواست این کارروبکنه دستش روبگیرین یامحل دعواروترک کنین،مواقعی که عصبانی میشه وشروع به دادزدن میکنه برین وبدنش رولمس کنین وتوی چشماش نگاه کنین ووقتی آرومترشدبهش یه لیوان آب بدین والبته یه سری راهکارهای دیگه هم هست که چون طولانیه بهشون اشاره نمیکنم.همچنین وقتایی که میبینین همسرتون دلش پره ونیازداره که خودش روسبک کنه ببرینش یه جای خلوت مثل کوهی یادامان طبیعت وازش بخوای اونجاهرچقدردلش میخوادحرف بزنه وگریه کنه یاحتی دادبزنه وبعدازاینکه سبک شدباهم یه گشتی بزنین وبرگردین خونه،این روهم بهتون بگم که فکرنکنین بایه بارودوبارانجام دادن این کارهاایشون اخلاقش درست بشه وسربه راه بشن ولی انشاءالله درست میشن.
متاسفانه خیلی ازاین قبیل اخلاق هاکه دروجودخانم هادیده میشه ریشه درنوع برخوردورفتاری که دربچگی بااونهاشده داره،وقتی درجامعه ای زندگی کنی که به فرزندپسربیشترازفرزنددختربهاداده بشه وخیلی جاهاحتی اون فرزنددختررواصلاجزءبچه هاشون به حساب نیارن واین بی ارزشی اون قدرادامه پیداکنه که حتی خواب زن روچپ بدونن! یاقدم زن مطلقه رونحس بدونن وخیلی موارددیگه آیامیشه انتظارداشت که وضعیت جامعه مابهترازاین بشه،به نظرشماچراحضرت رسول(ص)اینقدردرتکریم ومحبت به دختران سفارش نمودن وفرموده اند"به دختران خودبیشترمحبت کنیدوبه آنهابیشتراحترام بگذارید"یا"زمانی که برای فرزندان خودهدیه ای تهیه می کنیداول به دخترانتان هدیه بدهید".
معضلات امروزجامعه ماوخیلی ازمشکلاتی که درخانواده های ماوجودداره ومنشااون خانم هاهستن فقط وفقط به این دلیل ساده هستش که اونقدری که به زنان ودختران مابایدمحبت بشه واحترام گذاشته بشه نشده،اصلاکسی بهش شخصیت نداده وهمیشه خردشده،کسی روکه قراره درآینده خودش بشه مادرچندین بچه وکانون محبت ومهرخانواده ولی اصلامحبتی ندیده که بخوادمحبت کردن رویادبگیره،همچین دختری درآینده نمی تونه باعث دلگرمی ومحبت خانوادش باشه چون اندوخته ای نداره که ازاون استفاده کنه،همچین دختری فرداکه نقش همسری ومادری گرفت نمی تونه به پسرش یادخترش یادبده که چگونه بایدیاهمسرآیندش رفتارکنه وچگونه بایدبهش محبت کنه اصلاخودش نمی تونه به بچه هاش محبت کنه وبچه هاش درآینده میشن یه آدمای خشک وعقده ای که محبت کردن رویادنگرفتن البته نمیگم همه این طورین وخیلی هاهم هستن که باوجودشرایط بدتربیتی ومحیط نامساعدی که دراون رشدمی کنن وقتی به سنی رسیدن که خودشون بتونن خوب وبدروازهم تشخیص بدن خودشون تربیت شون روبه دست میگیرن وسعی می کنن اثرهمه ی اون آموخته های نادرست روازذهن ووجودشون پاک کنن وبشن یه انسان به معنای واقعی ولی خیلی های دیگه هم نیازبه کمک دارن تابتونن خودشون رودرست کنن مثل همسرشماوقتی شمامیگی:"همسرتون هم به عصبی بودن خودش واقفه ومیگه چراتوگیرمن افتادی"این خودش میتونه یه نقطه شروع باشه این یعنی اینکه خودش هم به رفتارهای بدش واقفه ودوست داره درست بشه ولی راهش روبلدنیست ونیازبه کمک داره پس تنهاش نذارین وکمکش کنین وقتی خودتون میگین من ازامام رضا(ع)یه همسرخوب میخواستم وهمچین همسری نصیبم شدپس حتماحکمتی داشته که این همسربراتون فرستاده شده شایدخداوندایشون روواردزندگی شماکردن تاشمابهش کمک کنی تاوجودش روازرذایل اخلاقی که داره پاک کنه،نگین درست بشونیست که باورنمی کنم حتی سنگ به اون سختی هم یه بذرگیاه میتونه درش روزنه ای پیداکنه ودراون لانه کنه وشروع به رشدکنه وبشه یه درخت تنومندچیزی که خیلی وقتاتوی طبیعت هم می بینیم وشگفت زده میشیم پس ماآدم هایی که دلمون نرم ترازسنگه ووجودمون ازهمون خاک طبیعته امکان نداره که همچین روزنه های امیدی درون مون نباشه،پس بگردین وروزنه وجودهمسرتون روپیداکنین وازاون طریق بهش کمک کنین تاتغییرات مثبت پیداکنه.واین روبدونین که همیشه صبرتنهاوفقط منتظراین بودن که طرف ماخودش درست بشه یاقول داده که درست بشه جواب نمیده بلکه درکنارصبروتوکل کردن ماهم بایدتلاش مون روبکنیم،نمیگم شماتاحالاتلاشی نکردین ولی شایدنوع تلاش تون یامیزانش کم بوده وبایدتغییرش بدین.میدونم که میگین پس خودم چی؟تنهایی های من چی؟کی بایدبه من انرژی بده و..... ولی جواب من اینه که مطمئناچون نیت تون خیره وبه خاطرخودتون وهمسرتون وبچه هاوزندگی تون دارین تلاش می کنین منبع لایزال الهی انرژی هایی به وجودتون تزریق خواهدکردکه شماروبیشتربه ادامه راه تشویق می کنه ومصمم ترمیشین.به قول حضرت حافظ" گویندکه سنگ لعل شوددرمقام صبر،آری شودامابه خون جگرشود!" پس براتون آرزومی کنم که شماهم سنگ اخلاق های بدهمسرتون روصیقل بدین وبه لعل زیباتبدیل کنین (هرچنددراین راه بسیارخون جگربخورین)تادرخشش اون نه تنهاچشم خودتون بلکه چشم سایرین روهم خیره وشگفت زده کنه.
اون نکته "5+1"روکه درکامنت پست "اشتباه مادرم" گفته بودم فراموش نکنین وبسیاربه کارببندین باورکنین اثرمعجزه آسایی میده من خودم امتحان کردم واثرش رودیدم،سعی کنین ازبیان مسائلی که همسرتون روی اونهاحساسیت داره پرهیزکنین یااگه لازم به طرح شدن بودحداقل زمانی وطوری بیان شون کنین که حساسیت کمتری نشون بده،سعی کنین به طورغیرمستقیم ویژگی های رفتاری که سایرین(مادرتون،خواهرتون و..) دوست دارن درهمسرتون ببینن به طورغیرمستقیم به همسرتون بگین:مثلابهش بگین مادرم دست پخت توروخیلی دوست داره یافلان کارت روتحسین میکنه و.... تشویقش کنین به انجام اون کارها ولی یادتون باشه که طرزبیان تون خیلی مهمه وچون خودتون توی این 8سال تقریباباخلق وخوی همسرتون آشناترشدین سعی کنین به طریقی بیان کنین که بهش برنخوره یافکرنکنه میخواین اون رومورددلخواه دیگران کنین وغیره بلکه بهش بفهمونین بااین کارمیخواین عزتش روپیش دیگران بالاببرین.
یه پیشنهادخیلی مهم دیگه هم دارم واون اینه که یه مدتی باخودتون خلوت کنین وبه این 8سالی که ازعمرزندگی مشترکتون گذشته فکرکنین ببینین کجاهاشمااشتباه کردین وخودتون نفهمیدین بالاخره توی همه ی زندگی هازن ومردهردودچاراشتباه میشن ونقایصی دارن حالایکی بیشتریکی کمتر،سعی کنین رفتارهای خوب وویژگی های مثبتی که ازهمسرتون دیدین حتی اگه یک باراون رفتارمثبت روانجام داده به یادبیارین ویادداشت کنین وچندوقت یه باریاحتی هرروزبرای خودتون تکرارکنین وحتی برای همسرتون هم بگین که مثلاتوفلان موقع فلان کارخوب روانجام دادی و.......
همون طورکه خودتون هم میدونین آدم وقتی تصمیم مییگیره یه کارخوب انجام بده ویه هدف متعالی برای خودش درنظرمیگیره شیطان تمام نیرووقواش روبه کارمیگیره تااون رومنصرف کنه وشماهم ازاین قائده مستثنی نیستین پس هرجاناامیدشدین وفکرای ناامیدکننده به سراغتون اومدبه خداپناه ببرین وبه این لیستی که گفتم مراجعه کنین تادلسرد نشین وبه راهتون وتلاشتون ادامه بدین،چاره ای نیست مابه این دنیااومدیم تاهم خودمون روبسازیم وهم دیگرانی روکه به کمک مانیازدارن وچون جای موندن نیست خداوند این قدرغم وغصه ودردورنج توی این دنیاریخته تامابه دنیادل بسته نشیم ومقصدنهایی روفراموش نکنیم درسته که این دنیازیبایی هم داره ولی درکناررنج هاودردهابه چشم نمیادولی میشه انسان باخودش کاری بکنه تابتونه حتی غم ودرددنیاروهم قشنگ ببینه وازاونهالذت بره.
همون طورکه درابتدای کامنتم گفتم اون بت ایده آل ذهنی تون روبشکنین وسعی کنین همسرتون روهمین گونه که هست بپذیرین اگه اول اون روهمین طوری که هست بپذیرین هم راحت ترمی تونین بارفتارای اشتباهش کناربیاین وهم بهترمی تونین برای تغییردادن مثبت ایشون گام بردارین.
فراموش نکنین که اگرهمسرشماهم دریک خانواده باروش اصولی ودرست تربیت شده بودمیشدیک فرشته ای که همه آرزوی داشتنش روبکنن حالاافتخارفرشته کردنش روشمانصیب خودتون بکنین حتی اگه به خاطربچه هاتون هم شده چون ارزشش روداره،این قدرهم ناامیدودلسردنباشین انشاءالله همه چیزباتوکل وصبرزیبای شماوتلاش آگاهانه تون درست خواهدشد،مطمئن باشید

بهتون خوندن کتاب های "زندگی نامه جرجیس پیامبر(س) وسلسله کتاب های طوبای محبت مرحوم دولابی(ره) وهمچنین زندگی نامه مرحوم آیت الله قاضی(ره) روتوصیه می کنم.اولی برای اینکه ببینین پیامبران چه رنج هایی برا یارشادمردم تحمل میکردن،دومی برای اینکه دیدآدم روبه زندگی تغییرمیده البته لازمه تاچندین باربخونین شون وسومی برای اینکه ببینین آیت الله قاضی شدن شایدسخت باشه ولی غیرممکن نیست..

طبق معمول ببخشین که بازهم فضای وب ووقت تون روگرفتم امیدوارم حرفام حتی اگه شده ذره ای بهتون کمک کنه ومشکل تون به خوبی حل بشه.

موفق وبرقرارباشید

پاسخ:
سلام و ادب
شرمنده کردید بابت این وقتی که گذاشتید و این همه مطلب که خوب و مفید بود رو نوشتید.
به پاس احترام وقت و زحمتی که گذاشتید کامل و با دقت خوندم. چشم ان شالله به مواردی که توصیه کردید عمل میکنم و موارد قبلی در پست قبلی رو هم عمل کردم چند مورد.
اما بدونید واقعا سخته و خیلی هنر میخواد عمل کردن به این نکته ها. من انقدر درگیری و مشکلات دارم که حتی کار ده دقیقه قبل رو هم فراموش میکنم یا خریدی که ده دقیقه گفته شده رو یادم میره.
سکوت داشتن در برابر تهمت ها، بی انصافی ها، بی وجدانی ها خیلی مشکله.
اما چاره ای نیست و باید تحمل کرد.
حالا دیگه کامنت ماروتاییدم نمی کنید؟ این یعنی بریم دیگه.ازماسیرشدین
پاسخ:
سلام
کدوم کامنت؟ یکی بود که تایید کردم
تازه سوال کردم ازتون که چرا وبلاگتون باز نمیشه؟

با این که ازدواج یه هندوانه سربستس موافقم ولی با اینکه در مورد زن صدق میکنه کاملا مخالفم بنظر من زن و مرد نداره و این به شخصیت افراد بستگی داره خیلی از مردا تو جلسات خواستگاری وعده و وعید هایی میدن که تابلو که نمیتونن بهش عمل کنن ولی نمیدونم چرا میگن البته زنان هم به همین شکل. شما کلا در مورد زنان بدبین شدین شاید شرایط زندگیتون باعث شده
یه نگاه به عنوان پست ها کردم همین سمت راست وبلاگتون! چقدر احساسات منفی چقدر انرژی منفی چقدر بدبین!! خسته دل، مسافرت خسته کننده، سختی تنهایی، امشب حال ندارم، اوضاع خوبی ندارم، خیلی خسته کننده، مسافرت تلخ، زخمهای من!!!!!!!! پیشنهاد میکنم کتاب راز رو بخونیدیا راز شاد زیستن ..کتابا کم حجمیه...تا زمانی که انقدر احساسات غمگین نسبت به زندگیتون دارید و این حس رو به همه منتقل می کنید هیچ تغییر ی در زندگیتون ایجاد نمیشه! اینو مطمئن باشید...نمیدونم تا به حال با همسرتون مشاوره هم رفتین یا نه؟ ولی به نظر من همسر شما احتیاج داره که باهاش حرف بزنید در مورد تمام احساساتی که ناراحتتون میکنه و ناراحتش میکنه! هیچ زنی اگه محبت کافی ببینه اگه اعتماد به نفسشو بدست بیاره حسادت نمیکنه! زنها حسود خدایی نیستن انقدر این حس رو بهش القا نکنید...چندتا از پستها رو خوندم و حس میکنم شما به دنبال اصل مشکل نمیگردین فقط میگین دعوا رو ادامه ندادم یا مثلا ناراحتم که به خاطر چیزای بیخود دعوا میکنیم ! آدما دعوا میکنن همیشه هم سر چیزای بیخود دعوا میکنن برا اینکه به چیزای اصلی برسن برا اینکه دنبال بهانه هستن که باهاشون حرف بزنیم در مورد اصل چیزی که نگرانشون میکنه...
به نظرمن این انتخاب هندوانه بیشتر درمورد انتخاب مرد اینده صدق میکنه نه زن اینده !!چون  مردا   بعد از ازدواج خیلی زود یادشون میاد اسلام اجازه داده 4تا همسر رو یه جا داشته باشن !! یکم که از  اولی  حوصلشون سر رفت بدشون نمیاد گزینه های بعدی رو امتحان کنن!
 
 اصلا ازدواج چیز بیخودیه
اون هم  توی این دوره زمونه
پاسخ:
نمیدونم....
کاش به جای چرندیات فرانسوی ها توکل رو آویزه ی گوشمون کنیم. سپردن به خدا....
راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش...
 «و شاوِرْهُمْ فی الأمْرِ فإذا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَی اللهِ؛ (آل عمران: 159)و در کارها با مردم مشورت کن و آنگاه که تصمیم گرفتی به خداوند توکل نما».
پاسخ:
کامنت بی سلام از شما !!!!!
سلام
این ضرب المثل تو ایرانی ها بیشتر معروفه.
بعد اینکه توکل هم قاعده و اصول خودش رو داره و همینطور نیست که دل به دریا زد و گفت توکل کنیم.

سلام

کاملا بااین حرفتون موافقم.ولی هستن ادمهایی که نه حاضرن دروغ بگن و نه اینکه ریسک کنن ببینن هندونه چطور از اب در میاد. یکیشون خود من

پاسخ:
سلام
آخرش چی؟ چطور میخواید زندگی تشکیل بدید؟

 ازدواج هندوانه سربسته هست دوست عزیز نه زن !
خوب واقعیت اینه که نه مردها بد هستن نه زنها
بلکه ازدواجها الکی شده و دلایل ازدواج عذر بدتر از گناه
مردها هم برای به دست
آوردن دل زن هزار وعده وعید میدن و بعدش که خرشون از پل گذشت یادشون میره

پاسخ:
سلام
وعده وعید با اخلاق و منش وخانواده و ... فرق اساسی داره.


وبلاگتونم باز نمیشه؟؟؟؟؟
«البته ممکنه در مورد مردها هم همین درست باشه اما در مورد زن ها بیشتر صادقه!»

منظورتون دقیقاً چیه؟

مردها راستگوتر از زنها هستن؟؟؟؟؟
زنها شارلاتانتر از مردها هستن؟؟؟؟؟؟
زنها مشکلدارتر از زنها هستن؟؟؟؟؟؟؟
خانواده ی مردها کلاً بهتر از خانواده ی زنها هستن؟؟؟؟؟؟



هر چی فکر میکنم معنی جمله ی آخرتون مشخص نیست و به نظر کاملاً غیر منطقیه. نکنه با همین طرز فکر زندگی و همسرتون رو قضاوت میکنین و وبلاگ مینویسین؟
پاسخ:
نمیدونم از فرانسوی ها یا خود خانم ها باید سوال کنید که این حرف رو چرا میزنند و چرا خیلی ها معتقد هستند.
نمیدونم این جمله به زندگی که 8 سال گذشته و وبلاگ چه ربطی داره؟

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">