رنجنامه های مرد متأهل

دلنوشته ها و درد و دل هایی که هیج کجا غیر از اینجا نمی توانم بیان کنم.

رنجنامه های مرد متأهل

دلنوشته ها و درد و دل هایی که هیج کجا غیر از اینجا نمی توانم بیان کنم.

رنجنامه های مرد متأهل

با سلام
گفتم با کسی که نمی توانم درد و دل کنم و از مشکلات و تنهایی هایم بگویم.لذا آمدم اینجا تا خودم را تخلیه کنم.
نظرات رو چون فرصت نمیکنم بدون پاسخ تایید میکنم و یا مختصر پاسخ میدم لذا خرده نگیرید.
تنهایی های من پایانی ندارد
از دیروز تا فردا بر بوم دل تنهایی را نقش زده ام
تنهایی را ستوده ام
تنهایی را بوییده ام
تنها یی را در کنج دل نهاده ام
و اکنون از تنهاییهای دل می نگارم

آیدی کانال : https://t.me/rangnamee
یا : @rangnamee

طبقه بندی موضوعی
نویسندگان
آخرین نظرات

زن بلاست، اما هیچ خانه ای بی بلا نباشه

جمعه, ۲۳ اسفند ۱۳۹۲، ۰۱:۵۷ ب.ظ

سلام

دو روزی هست که تنها شدم و سرکار همسر شهرستان پیش مادرشونه.

نبودنشون سخته و تنهایی قبل ما چند برابر شده وقتی نیستند نقش آنها بیشتر مشخص میشه.برای آقا زاده که خیلی بیشتر دلتنگ شدیم خصوصا که همیشه بغل من میخوابید(هنوز جداش نکردیم).

نکته: خانم ها دقت کنند که اگه واقعا زن خوبی باشند برای همسرشون و اهل غرر و دعوا و... نباشند شوهراشون یک روز هم طاقت دوریشون رو ندارند.

البته از غرر ها و اذیت هاش بی امان نیستم چون همش زنگ میزنه که مادرت هنوز نیومده عیادت چرا؟ چرا فلانی زنگ نمیزنه حالمو بپرسه و... منم طبق گفته دلابانو فقط آرامش میکنم.

مادرمم ظاهرا ناراحت شدند و نمیدونم چکار کنم.خب مادرای ما و نزدیکان با وجود چند بچه اما باردار میشدند بازم سر خونه زندگی بودند و بچه داری هم میکردند. البته خانم های این زمونه با قبل خیلی عوض شدند و منم دیدگاه مادرم رو قبول ندارم اما ظاهرا چون قرار بود بعد از مدتی بیان و حالا سرکار همسر رفتند باعث ناراحتی شد.البته چیزی نگفتند مادرم ولی از ظواهر اینطور مشخصه.

راستی خانم ها یک سوال و کمک:

دیروز برنج رو روی گاز گذاشته بودم که داغ بشه و ناهار بخورم.اما یادم رفته بود سر بزنم که بعد از چند دقیقه دیدم بودی معطر سوختگی خونه رو برداشته و رفتم دیدم بله هنوز هیچی نشده دست گل آب دادم و برنج سوخته و ته قابلامه(روحیه نه تفلون) سیاه سیاه شده و برنج مثل سنگ چسبیده و هر کار میکنم جدا نمیشه با سیم هم نمیشه. حالا من باید چکار کنم؟

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۲/۱۲/۲۳
مرد تنها

نظرات  (۱۶)

سلام جناب مدیر؛
بالاخره جای پسرت رو از خودتون جدا کردی؟
اگه جدا نکردی تا این دومی نیومده جداش کن.خیلی بده تا این سن هنوز پیش شماست. 
پاسخ:
سلام
بله جدا کردیم.
سلام
گذری داشتم وب رو میخوندم این پست رو دیدم
نمیدونم مشکلتون با قابلمه حل شد یا نه
اما اگه حل نشد قابلمه رو پراب کنید داخلش سرکه یا ابغوره یا ابلیمو یا هرچی که اسیدی باشه ولی خوردنی بریزید بعد بذارید روی اجاق گاز تا بجوشه
انقد بجوشه که همه چی پاک شه
پاسخ:
سلام
ممنون هنوز کمی سیاهیش مونده که به دستور شما عمل میکنم.

سلام من شنیدم این جور مواقع ته قابلمه رو نمک بریزید با یه ذره آب یه مدت بذارید بمونه باعث میشه سوختگیا برگرده حالا واقعا نمیدونم جواب میده یا نه:)

پاسخ:
سلام
ممنون تست میکنم.

ای روزگارررررر

وبلاگ رضوان خانوم شده بود پاتوق خیلی از خانوم ها و تو نظرات پستاشون همیشه پر بحث و تبادل نظر بود. ایشونم فرصت نمی کرد همه ی سوالاتو جواب بده. این شد که ابتکاری به خرج داد و یه وبلاگ به اسم جمع آسمونی درست کرد که بچه ها توی پستاش سوالاتشونو بزارن و تو نظرات تبادل نظر کنن.
ولی خب جمع خانومونه ست و جسارتا ورود آقایون ممنوعه. البته اگر دوست داشتین لینک بدین که خانومای مخاطبتون آشنا بشن خیلی لطف می کنید.
این وبلاگ رضوان خانومه:
http://www.womanart.blogfa.com/
اینم وبلاگ جمع آسمانی ما:
http://womanart-2.blogfa.com/
البته اگه بتونید خانوم عزیزتون رو هم با این وبلاگا آشنا کنید انشاالله بهشون کمک می کنه.

مامان معصومه جان، شرمنده متاسفانه به شدت روده هام درازه!!! نه بچه ندارم عزیزم. اون 101دلیل هم نه واقعا وقت زیادی نمی گیره. شاید حدود دوسه ساعت وقتمو گرفت. تازه با تزئیناتش. وقتی شروع کنی به نوشتن هی یکی یکی خوبی های همسرت یادت میاد و خجالت زده ی نعمت های خدا می شی.
پاسخ:
سلام
خوبه.خدا خیرشون بده.
نه بابا من نه حالش رو دارم نه حوصله که بیام اونجا. بار اولم که رفتم گفتم خیلی اجمالی دیدم.لینک کردم جمع آسمونی رو.
سرکار همسر ما اگه به فکر اصلاح بود غمی نبود. متاسفانه نمیخواد.
سلام به همه
 چه کرده دلا بانو فکر ما رو هم نمی کنه که فقط چند دقیقه وقت داریم خب عزیزم اون اولی ها هیچ بقیه رو کوتاهتر بنویس که ما هم فیض ببریم آخه طولانی که می شه من یکی نمی تونم بخونم
خوبی المیرااا؟؟
مستانه نجمه و...؟؟؟
سر کار دلا بانوی عزیز شما بچه هم دارین؟؟ نامه 101 موردی به همسر وقت گیره !!
من 22ام تولد دخترم بود اسمش معصومه است به خاطر دل المیرااا اسمشو گفتم
حالا باز المیرا می نویسه به نظر می یاد شما خیلی مذهبیید از اسم بچتون !!!!!!!!


پاسخ:
سلام
منم خوبم ممنون.

ولی این تنها راه تمیز شدن بدون دردسره...........
پاسخ:
ممنون
از همه ی دوستای گلمم معذرت میخوام . من یه کم سختمه جدی باشم . خوب شمااها به بزرگی خودتون ببخشید .. 
اینم تقدیم به همه ی دوستای عزیزم , از جمله مدیر وبلاگ :
دوستان من مثل گندمند ..
یعنی یک دنیا برکت و نعمت ..
نبودشان قحطی و گرسنگی ست ..
و من چه خوشبختم که زردی خوشه های گندم , در اطرافم موج میزند ..
پاسخ:
به نمایندگی از دوستات
خواهش میکنم جدی بودن هم همیشه خوب نیست.
روحیه شما خوبه و نشاط خوبی میده.زن شاداب باشه عالیه هم برای خودش هم بچه ها و هم همسررررررررررر

نجمه خانوم رو می شناسم و بهشون سر می زنم
البته چندروزی بیشتر نیست
چشم انشاا.. در حد توانم و اگه چیزی به ذهنم رسید باهاشون صحبت می کنم. ولی منت چیه بزرگوار به حسب وظیفه.
انشاا.. خدا بهش کمک کنه. به نظر دختر خیلی قوی ایه. من جای ایشون بودم خیلی زودتر از اینها کم آورده بودم. واسه همین نمی دونم تو این شرایط چطور می شه همدردی و کمک کرد.
جمع آسمونی مون رو بهش معرفی کردم. انشاا.. اونجا هم دوستان خیلی خوب پیدا می کنه و بهش همفکری می دن.
پاسخ:
سلام
لطف میکنید. بزرگوارید
بله واقعا قویه و با دقت عمل میکنه. من ترجیح دادم خودم خیلی نظر ندم اما به مشاوره های پخته نیاز داره.
کمی تامل کنید و خودتون رو جاش بزارید شاید راه حل های خوبی به ذهنتون برسه.
جمع آسمونی؟ منظورتون وبلاگ رضوان خانمه؟
یادم باشه لینکش رو بزارم تو وبلاگ.

سلام اقای متاهل .. قول میدم اگه چند بار دیگه جوابمو اینطوری دو پهلو بدید , حتماا از رو برم و متحول شم .. وبلاگ شمااا واسه ی من هیچی ام که نداشت ؛ شاید رفتارمو عوض کنه .. مرسی که تحمل کردید ..
پاسخ:
سلام
دو پهلو؟
من که از این نظرتون چیزی نفهمیدم.اما اگه منظورتون پیشنهادم بود جدی گفتم.ماها با این همه غصه و مشکلات به خنده های حلال نیاز داریم.
رفتارتون خوبه ان شالله و بهترم میشه.

یه راهش اینه که قابلمه رو کامل بشورید چربی و چیزی نداشته باشه.. بعدش بذارید رو شعله اجاق و خالی بدون آب اینقدر میسوزه که هم اون سوختنی ها از بین میره و رنگ قابلمه تمیز میشه انگار یه قابلمه جدید گرفتید.. فقط بوی خیلی بدی تمام خونه رو میگیره..........سه چهار ساعتی باید رو گاز باشه
پاسخ:
ممنون بابت راهنمایی
کمی سخته اینطور.

سلام
خدارو هزار بار شکر که دلتنگید... دلتنگی نشونه خیلی خوبیه...
لابد در این دوری هم خدا حکمتی برای زندگی تون قرار داده
تو دوری بیشتر قدر عزیزانمونو می دونیم.
انشا... که ویارها زود بگذره و حال بانو بهتر بشه و بتونه زود برگرده پیشتون و این دفعه انشاا.. با خودش آرامش بیشتری به خونه تون بیاره.
و ممنون که آرامش می کنید
این روزها بیشتر از هروقتی روحش حساسه و به آرامش و محبت شما نیاز داره
خدا خیرتون بده
خیلی هم کار خوبی می کنین که ناراحتی مادرتونو به خانوم نمی رسونید. چون خانومتون هم به خاطر شرایط بد خودش رفته نه به قصد ناراحت کردن مادرعزیزتون. از دل مادر در میاد زود انشاا... نگران نباشید. مادرا خیلی زود از دلشون در میاد. با یه کمی قربون صدقه و محبت از جانب بچه هاشون حله. به خصوص اگه پسرشون باشه. حداقل مامان من که اینجوریه.
راستی یه چیز بدیهی که احتمالا انجام می دین: یادتون نره اگه یه کلام محبت آمیز از مادر در مورد همسرتون شنیدین و یا گفتن نگرانشونن یا احوالشونو پرسیدن حتما به همسر برسونید و بالعکس.
پاسخ:
سلام
ممنون.ان شالله که زود خوب بشند.
چشم.

راستی این وبلاگم سر بزنید مال نجمه خانمه و کمی باهشون صحبت کنید .دوستای خوبی میتونید برای هم باشید.
منت بزارید بر ما و براش وقت بزارید.
http://delekhodam.blogsky.com/
ممنون

۲۴ اسفند ۹۲ ، ۰۱:۳۵ تنها و امیدوار
سلام ، من روزی چند بار سر میزنم و میخونم اینجا رو با تمام جزییات ، ولی راستش خیلی کامنت نمی ذارم ، می ترسم مثل خیلی جاهای دیگه سرخورده بشم و یکی پیدا بشه بگه تو تجربه نداری یا اگر چیزی سرت میشد حال و روز خودت این نبود و این حرفا ، اما ...اما حس میکنم شما رو درک میکنم ، اطرافم خانم هایی هستند که قدر زندگی و همسرشون رو نمیدونن و .... بگذریم ، مزاحم شدم در مورد اون قابلمه بگم ، یه بار تو خونه ما همچین بلایی سر یه قابلمه اومد و متاسفانه هیچ طوری به حالت اول برنگشت !!! متاسفم که میگم ولی اگر به اندازه قابلمه ما سوخته باشه از سیم و جرمگیر و همه کاره گرفته تا خاکستر و و همه راههای اینترنتی رو رفتیم نشد ! البته اگر مال خودمون بود هرگز این همه تلاش نمیکردیم !! 
پاسخ:
سلام
ممنون که سر میزنید.
شما خب اشتباه میکنی خواهر من .چرا به خودتون اینطور تلقین میکنی و اعتماد به نفست رو پایی میاری؟
شما میتونی بهترین نظرات رو بدی و دفاع کنی از نظرات خودت. حالا هر کسی هم حرفی زد مهم نیست و شما جوابش رو میدید.
خیلی از دخترای مجرد از نظر علمی و نظری نسبت به شوهر داری از متاهل ها بهتر بلدند هرچند تجربه نکرده باشند .اما زندگی پدر و مادر خودشون رو یا نزدیکان رو دیدند و تجربه کمی دارند.
بابت راهنماییم ممنون

واااای اقای متاهل این جوک رو شنیدید ؟؟؟ یکی داشته یکی دیگه رو میزده ؛ و همزماان از رهگذرا کمک میخواسته .. کمککککک کمککککک
یکی میگه این که زیر دست تو داره کتک میخوره ؛ این باید کمک بخواد نه تو ؛ میگه : اخه گفته بلند شم میکشمت ...
وای این خانوم همونه ؟؟؟ به نظرم الان تا اقاهه رو ول کرد , باید مثل فشنگ در بره ..
پاسخ:
ههههههههه
جالب بود.
المیرا خانم یه پیشنهاد خوب دارم براتون. شما باید یه جوکستان بزنید و بیایم اونجا شاد باشیم.
البته چون جمعتون خانم ها هستند من کم میام و قول میدم اومدم یالله بلند بگم .

سلام اقای متاهل .. شب به خیر دوست من .. سر میز شام یادتون افتادم . یادم افتاد که خانومتون نیستن و شما تنهایین . ایشالا که اشپزیتون خوبه و گرسنه نمیرین تو رختخواب ..
واسه ی قابلمه ی سوخته تون ؛ من هیچ راهکاری ندارم .. چون اصولا اینقدررررر خانومم که تا به حال غذا نسوزوندم .. و اگرم سوزوندم , یه جوری شده که قابلمه بلا استفاده شده .. بعععععععله ..
ایشالا که اخرین جمعه ی سال 92 رو با ارامش و اسایش خاطر صبح کنیم ..
هیچکس تنهااااا نیست .. همراه اووووول ...
پاسخ:
سلام
ممنون لطف دارید . خوبه به فکر گرسنگان هم هستید.
بله در نیمرو درست کردن تخصصم فوق دکتراست و در فلافل خریدن و خوردن بی نظیرم هر چند کم میخرم.
بله شما که کد بانویید و بر منکرش رحمت.
ان شالله
به شما هم خوش بگذره.

سلام خوبید؟ قابلمه را اب بکنید دوسه روز باشه بعدباسیم ظرفشویی بیفتین به جونش........
پاسخ:
سلام
ممنون.
اینکار رو کردم ولی بد جور سوخته و چسبیده و جدا نمیشه.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">