رنجنامه های مرد متأهل

دلنوشته ها و درد و دل هایی که هیج کجا غیر از اینجا نمی توانم بیان کنم.

رنجنامه های مرد متأهل

دلنوشته ها و درد و دل هایی که هیج کجا غیر از اینجا نمی توانم بیان کنم.

رنجنامه های مرد متأهل

با سلام
گفتم با کسی که نمی توانم درد و دل کنم و از مشکلات و تنهایی هایم بگویم.لذا آمدم اینجا تا خودم را تخلیه کنم.
نظرات رو چون فرصت نمیکنم بدون پاسخ تایید میکنم و یا مختصر پاسخ میدم لذا خرده نگیرید.
تنهایی های من پایانی ندارد
از دیروز تا فردا بر بوم دل تنهایی را نقش زده ام
تنهایی را ستوده ام
تنهایی را بوییده ام
تنها یی را در کنج دل نهاده ام
و اکنون از تنهاییهای دل می نگارم

آیدی کانال : https://t.me/rangnamee
یا : @rangnamee

طبقه بندی موضوعی
نویسندگان
آخرین نظرات

خندید و چیزی نگفت

سه شنبه, ۲۶ شهریور ۱۳۹۲، ۰۹:۳۴ ب.ظ

با سلام

چند روز پیش که سرکار همسر کسالت داشت چکاپ کاملی از خود گرفتند در جواب آزمایش مشخص شد تروئید شدید دارند و بعد با ناراحتی اومدند منزل.

خوب همیشه طبق عادتشون اینطور مواقع من هستم که باید جوابگو باشم یا تخلیه ناراحتیشون سر من باید باشه و حتی با کسی هم بحثش میشه میاد خونه با من دعوا میکنه و...

خلاصه شروع کرد گریه و زاری که این تو بودی باعث شدی من به این روز بیفتم و مریض بشم.علت تروئید من اذیت های توه و خلاصه یک روز تموم گریه کرد و سر من بیچاره داد میزد و بد حرف زد و توهین های زیادی کرد.

منم که اخلاقش رو میدونستم چیزی نمیگفتم فقط جاهایی که دیگه خیلی ناراحت میشدم میگفتم بابا چه ربطی به من داره؟بعد بگو من چه اذیتی کردم؟کتک میزنم؟هر روز دعوا راه میندازم؟ازت کار میکشم؟و...؟

باور کنید انقدر ازش نا امید شدم که دیگه هیچ انتظاری ندارم.مثلا امشب شام نداریم میدونم بهش بگم طلبکارم میشه.یا ظرف های دیشب تا ظهر و ظرف ظهر تا شب نشسته تو آشپزخونه میمونه یا غذاهای الکی که درست میکنه و همیشه یه ایرادی داره (واقعا داره ها نه که من گیر زیادی میدم یا زیادی حساس باشم.نمونه اش دیروز کوکو درست کرده بود انقدر شور شده بود خودشم نخورد و همه رو ریختیم دور یا چند وقت پیش برنج رو انقدر خمیر درست کرده بود خودششم نخورد منم از گرسنگی زیاد کمی خوردم که از این نمونه ها تا دلتون بخواد هست) ولی دیگه تذکر نمیدم چون امیدی به اصلاح شدنش ندارم و هر چی گفتم اصلاح که نکرد هیچ بلکه طلبکارم شد.

به هر حال مقصر تروئیدش رو من دونست و چقدر هم با زبانش رنجم داد.

وقت دکتر متخصص گرفت و آزمایش رو نشون داد و دکتر گفت باید مجدد آزمایش بدید تا مطمئن بشیم اشتباه نشده و دکتر گفت اینبار باید یه آزمایشگاه معتبر و مطمئن دیگه که خودش معرفی کرد بریم تا جوابش حتما مورد اطمینان باشه.

مجدد آزمایش دادیم و جواب رو بردیم مشخص شد که سرکار همسر هیچ مشکلی ندارند و در آزمایش قبلی اشتباه شده بود که بعضا پیش میاد.

بعد با خنده گقتم سرکار همسر شما که با اطمینان میگفتی مقصر مریضیت منم و کلی هم دلمون رو شکستی پس چی شد؟

خندید و چیزی نگفت چون جوابی نداشت جزء خجالتی.

نظرات  (۱۰)

سلام منم تقریبا همینجوری ام تقصیر هر کی باشه من با همسرجان دعوا می کنم ولی این به معنی دوست نداشتنش نیست همینجوری از اذیت کردنش هم لذت می برم هم خودم بیشتر ادیت می شم نمی دونم اسم بیماریم چیه :)
سلام 
امیدوارم که زندگیتون درست بشه و اخلاق خانومتونم خوب
ببخشیدا  بنظر من شما باید برید پیش مشاور چون خانوما خیلی حساسن شاید رفتارای شما باعث میشه این  مشکلا پیش بیاد
شاید شمایه ضعفی داری که  خانومتون به خودش اجازه همچین رفتارارو میده 
چون خانوما وقتی عاشق باشن دلشون نمیاد حتی به عشقشون بدنگاه کنن چه برسه آزارش بدن
وای خدای من چقدر ناشکرند؟؟؟؟؟؟؟
عزیزم سلام
ما در مکانی مرتفع زندگی می کنیم که کمبود ید دارد و ید اخلاق آدما را تنظیم می کنه ونمی زاره تیروییدشون فعالیت زیادی بکنه وبزرگ بشه وبد اخلاق بشن 
من متوجه شدم مشکل خانم شما تربیتی نیست بلکه از کمبود ید است ومی بایست تغییر رژیم بدهید وید را درخانواده بیشتر مصرف کنید
عزیزم مرده و یه کوه غم ... مرده و تنهایی ... ول کن حوصله داریا ... من تو زندگی یاد گرفتم از کسی توقع نداشته باشم ... چون از هر کی توقع محبت داشتم . ازش ندیدم ... به فکر بچه هات باش ... ذهنتو از اینکه زنت باهات خوب نیست خالی کن ... سعی کن علایق جدیدی تو زندگیت پیدا کنی ... همه چیز که زن ادم نیست  ... همین که مادر بچه هات باشه کافیه ... بازم میگم پیدا کردن دلخوشی های جدید توی زندگی کمک زیادی میکنه بهت ... من که همینکار و میکنم و اصلا به این چیزا فکر نمیکنم که چرا یه نفر منو دوس نداره و باهام بده و این حرفا ... یه حرف دیگه بزنم مرخص بشم ... نزار بد بودن کسی باهات تو رو هم بد کنه ... نزار بخاطر ندیدن محبت از دیگران عقده ای بشی ... نزار 
پاسخ:
مثلا چه دلخوشی هایی؟
سلام
قبول دارم که 20 سال دعوا شنیدنو افسردگی، رو آدم تأثیر میزاره، ولی این خودش یه تجربه، یه درس عبرت بزرگه که یه کاری بکنن که زندگی پدر و مادرشون اینبار در قالب زندگی خودش دوباره تکرار نشه. یکی باید حسابی با ایشون حرف بزنه.
ببخشینا! با خودشون فکر نمیکنن که با یه پسر بچه زندگیتون از هم بپاشه؟؟؟
پاسخ:
سلام
دقیقا من همین نکته شما رو گفتم.
چون تا حالا چندین بار از مادرش و اخلاق بد اون شکایت کرده و من بهش میگم خوب تو که میگی مادرت انقدر بهت ضربه زده چرا خودت داری تکرار میکنی و مثل اون عمل میکنی.
میدونید چیه متاسفانه چون عصبی شده دست خودشم نیست و خیلی از مواقع شده بعد از دعوایی که راه میندازه و گریه میکنه و...آروم میشه حالش بهتر میشه و چیزی نمیگه.این یعنی دست خودش نیست و باید خودش رو تخلیه کنه.
البته دکتر هم بهش قرص داده و مصرف میکنه.
بابت طلاق خیالش راحته که نمیشه چون خودش که عمرا طلاق بگیره و منم با مهریه بالا نمیتونم اینکار رو بکنم.خصوصا که میدونه بخاطر بچه ام اینکار رو نمیکنم.
ســـــــــــــــلام
امروز وبلاگ شما رو پیدا کردم، ناراحت شدم که زندگیتون اونی نشد که میخاستین.
الهی که مشکلات خانمتون بر طرف بشه، و روحیه خوب و سالمی پیدا کنن.
شما کدوم شهرید؟
خانمتون چند سالشونه؟
راستی الانم هنوز اعتقاد دارین که ایشون آدم مذهبی ای هستن؟

پاسخ:
سلام
ممنون از لطف شما.
شهرمون رو خواستید بگید تو ایمیل یا خصوصی بگم.اینجا صلاح نمیدونم بگم.البته دونستنشم فکر نکنم مشکلی رو حل بکنه درسته؟
27 سالشونه.
مذهبی رو مونده چی نعریف کنیم.
اونچه که اسلام میخواد از یه زن نه مذهبی نیستند چون خیلی چیزا رو رعایت نمی کنند.
اگر صرف چادر پوشیدن و نماز ظاهری باشه مذهبی میشن.
سلام
اجازه لینک میدهید؟
پاسخ:
سلام
خواهش میکنم.باعث افتخاره.
بنده هم با اجازه لینک کردمتون.
سلام صبح قشنگتون بخیر [گل]


در خود می نگرم تا ببینم که خطا کجاست ...

بعد از کمی تامل و قدری سکوت پی میبرم :

آنجا که خالی از خداست ، خطاست . . .

به یاد می آورم، آنجا که از یاد او غافل شده ایم، به بیراهه رفته ایم ...[گل]    
پاسخ:
سلام
ممنون.
امیدوارم یه روزی همسرتون به اشتباهاتش پی ببره 
پاسخ:
ما آدما همیشه فکر میکنیم کار خودمون درسته و بدون عیبیم.اینه که نمیزاره پیشرفت کنیم.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">